عصر نو
www.asre-nou.net

دنیا،
پشت آرزوهایمان به خواب رفته


Sat 7 10 2017

ا. رحمان

وقتی که رفتی،
فصل کاشت آمد
ما خوب نبودیم
حاصل بذرهایمان را
به دشتهای خونین
سپردیم
خواب هم پشت پلکهایمان
نیامد
دنیا بی قرار بود
از خود _
که کم نیاورد.

کسی پشت در نماند
بدون خداحافظی ِِ این کرانه های
قریبِ امیدوار...
ما را فراموش کند
و در کنار آتشِ بیداد
رو به آرزوهایمان ماندیم-


اما می دیدیم که همه چیز
رو به زوال باز گشته
زخمهایمان بیشتر می شد
که شفا از دلمان،
گریخته بود
و در مقابل چشمان دریا _
فرو پاشیدیم

وقتی که باز امدی،
فصل برداشت آمد،
چیزی از ما،
نماند _
که بهانه ی دلگرمیِ
دل بریدگانِ خسته پاییز باشد
فقط کمی از پیام جنگل را
به گوش کویر فریاد آوردیم


اما بی تو شاید باران هم
هوای درختها را
فراموش کرده بود.
و یوبوستِ مزمن ابرهای سیاه
بر قلب زمین،
شیارهای بی حاصل کاشت.
ما هنوز همه آرزوها را
بر دل داریم.

رحمان
14/07/96