عصر نو
www.asre-nou.net

در زندان شيبان اهواز چه مى گذرد؟

شرایط سخت زندانیان/دعوت به شركت در جنگ سوريه
Thu 5 10 2017

زندان شيبان يا مجتمع حرفه آموزى اهواز که قبلا محل سکونت مهندسان و كارگران شرکت تکنوپروم اکسپورت روسى و سازنده نيروگاه برق رامين بوده است، از 12 ساختمان شکل یافته که هر ساختمان داراى 4 واحد مى باشد. بعد از انتهاى كار مهندسان روسی در این مکان، سازمان زندانها يک سوله بزرگ و چند سالن به این مجموعه اضافه کرده و آن را به زندان تبديل كرد. اين زندان بسيار بزرگ و دارای چندين برج نگهبانی در بیرون از شهر و در فضایی بيابانی واقع شده است.

ابتدا سازمان زندان ها اين مكان را يک مرکز درمانی معرفی کرد، اما در واقع زندانی مخفى ای بود که فقط نيروهاى امنيتى در آنجا تردد مى كردند. سپس بدليل افزايش تعداد و قبل از تعطيلى زندان كارون،زندانيان زيادى به این مکان منتقل شدند.

زندان #شیبان هم اكنون به زندان مرکزی معروف و در 25 كيلومترى جاده ملاثانی به اهواز واقع شده است. ظرفیت این زندان 2000 نفر اعلام شده، اما در حال حاضر و بخصوص بعد از تعطيلى زندان كارون، 4500 نفر زندانى كه 90 درصد آنها از شهروندان عرب مى باشند در حال سپرى كردن مدت محکومیت خود در این زندان هستند.

زندان شيبان در شرايط بسيار وخیم بهداشتى و با حداقل امكانات آسایشی و خدماتی يك زندان به سر مى برند. بطور مثال بدليل كمبود آب افراد بايد ساعت ها در صف حمام يا توالت بايستند که نوبت آنها برسد. علاوه بر آن حمامها غير بهداشتى، و در زمستان بدون آبگرم كن هستند.
از ديگر مشكلات زندانيان كمبود امكانات سرمايشى در گرماى بيش از 45-50 درجه تابستان جنوب است. كولرهاى قديمى و فرسوده در اوقات معینی روشن میشوند که به دلیل قطعی روزانه جریان برق استفاده چندانی از آنها نمى شود.
ملاقات حضورى با خانواده ها در اين زندان دشوار بوده، و فقط از پشت شيشه و استفاده از گوشی تلفن، انجام‌ مى گیرد، كه علاوه بر استراق سمع از سوی ماموران، در اكثر اوقات اين گوشی ها خراب و زندانيان در برقراری ارتباط واضح با خانواده های خود دچار مشکل میشوند.

بند يك، سالن 6 این زندان مختص زندانيان سياسى، امنيتى و فعالان اهل سنت مى باشد. اين زندانيان از ورود كتاب، جزوه، روزنامه و وسایل آموزشی مانند ديگر زندان ها محروم هستند. حق تشكيل كلاس بدون مجوز زندان را ندارند. كنشگران اهل سنت فقط در حضور يك آخوند حق برگزارى كلاس يا نماز را دارند. در سالن ها چند تلويزيون وجود دارد كه با هزينه شخصى زندانيان خريداری شده است. زندانيان عرب از داشتن لباس محلی خود در زندان محروم و حتی در هنگام ملاقات نیز حق برتن کردن لباس سنتی خود را ندارند.

يكى از زندانيان سياسى مى گويد: "زندان شيبان براى يك زندانى سياسى مانند (مرگ سفيد) است، زندانی كه در بین چهار ديوارى و محروم از هر حق شهروندی محاصره شده است". او می افزاید: :زندان شيبان يك تبعيدگاه نیز به شمار می آید. زندانيان تبعيدى همچون "ايوب پرگار" عضو سازمان مجاهدين خلق از شهر تهران، سخى ريگى از سیستان و بلوچستان، اسماعيل وفائى شهروند بهائى، در بین ما حضور دارند. زندانیانى از شهروندان كوردستان نیز پیش از این در این زندان حضور داشته اند. اين زندانیان تبعیدی براى چندين بار و بدليل وضعيت و مشكلات متعدد زندان، درخواست انتقال به شهرهاى ديگر داده اند، اما با درخواست مکرر آنها موافقت نشده است.

اين زندانى همچنین مى گويد: "غذاى زندانيان شيبان به يك پيمانكار تحویل داده شده است. این جیره ناچیز غذایی با كيفيت بسيار پایین و به مقدار خيلى كم به زندانيان داده مى شود، که توانایی سیری یک فرد را ندارد، همچنین حالت های مسمومیت غذایی هميشه پیش می آید که اگر به رعایت بهداشت يا کیفیت غذا اعتراضی انجام گیرد، او را به تبعيد تهديد میکنند. يكى از زندانيان عرب به این دلیل به زندان على گودرز تبعيد شده است. اكثر زندانيان بدليل كيفيت پایین غذا مجبور مى شوند، غذای خود را از فروشگاه زندان تهیه کنند. زندانیان هزینه غذاى خود را از طريق پولى كه خانواده های آنها به حسابشان واريز مى كنند تهیه میکنند. يك زندانى اگر در حساب خود پولی نداشته باشد غذاى زندان او را خواهد كُشت. چندين مورد مسموميت غذائى وخیم داشته ايم. اكثر زندانيان به دليل آلودگى غذا به عفونت روده و سرطان مبتلا مى شوند".

اندازه اتاقهای زندان خيلى كوچك است، 4 در 3 متر! در درون هر اتاق 20 تا 26 تخت گذاشته شده است. در بخش امنيتى، بند يك سالن 6 هر اتاق 20 نفر اما در بخش هاى ديگر تعداد افراد در هر اتاق به 27 نفر مى رسد. زندانيان بخش امنيتى از درمان محرومند. اگر يكی از آنها از بيمارى مزمنی رنج مى برد بايد ابتدا اداره اطلاعات با معالجه او موافقت كند. زندانيان سياسى حق خروج از بند را ندارند، و براى درمان بهيار درمانگاه به بند آمده و تنها قرص به زندانی بیمار تجویز مى کند. لباس براى زندانيان بند يك سالن 6 هر سه ماه يك بار وارد مى شود. آنها از مرخصى محروم و ارتباط با ديگر زندانيان قدغن است. براى ورزش دو بار در ماه آنها را به ورزشگاه زندان مى برند.

بطور كلى آنچه در اين زندان رخ مى دهد برخلاف آيين نامه سازمان زندانهاى ايران مى باشد.

در این مکان، زندانيان زيادى از بيمارى رنج مى برند، که متاسفانه هیچ نوع اعتنایی به آنها نمیشود. (على مزرعه) يكى از زندانيان عرب كه از ديسك كمر رنج مى برد فقط يك بار و با هزينه خانواده خود، او را به بيمارستان اعزام کرده، و بنا به تشخیص دکتر که ضرورت عمل جراحی را ایجاب میکند، بيش از يك سال و نيم او را بدون هيچ اجازه علاجى در زندان رها كرده اند.زندانى ديگر جابر سخراوي(صخراوى) كه از بيمارى MS ، فلج پاى راست، ورم بيضه ها و درد معده رنج مى برد، با اينكه تمام داروها توسط خانواده اش خريداری میشود، هيچگونه اهميتى نسبت به اعزام و معالجه او در بيمارستان انجام نمى گیرد. او چندين بار درخواست اعزام به بیمارستان جهت معالجه را از مقامات زندان انجام داده، اما تا كنون جز جواب منفى دادند جواب دیگری دریافت نکرده است. بهياران كلينيك زندان تاکنون به او قرص مسكّن مى دهند. از ديگر موارد عجيب اين زندان این است که جهت معاينه آن دسته افراد كه از مشکلات بينائى رنج میبرند این است که بايد چند نَفَر آن هم با هزينه خودشان جمع شوند و درخواست حضور یک پزشك متخصص را بكنند! ده ها تن از زندانيان از عفونتهاى رودها رنج مى برند.همچنین زندانیان مى گويند که به زندانيان دو بخش اين زندان قرص متادون مى دهند. نزديك به 1300 نَفَر از زندانيان این زندان از اين داروی مخدر استفاده مى كنند.

يكى از زندانيان كه در همین اواخر از زندان آزاد شده است،مى گويد: از سپاه پاسداران افرادى آمده و با زندانيان مؤبد و احكام طولاني مدت بند يك سالن 6 جلسه گرفته اند، در آخر جلسه گفته کسانی كه مايل هستند جزء مدافعان حرم به سوريه اعزام شوند، تمام اتهامات و مدت حبس آنها حذف خواهد شد، او مى گويد: بچه ها قبول نكردند اما شنيدم كه از بند سرقتيها افرادى به مدافعان حرم پيوسته اند.

كريم دحيمى