عصر نو
www.asre-nou.net

مرگ عروس سیاهپوش


Tue 1 08 2017

مجید صدقی

majid-sedghi.jpg
majidsedghi@yahoo.com

سینمای فرانسه یک هفته ونیم پس از مرگ کلودریش، بازیگرفرانسوی یکی از نام آورترین بازیگران خود را از دست داد: ژان مورو، بازیگر سینما و تئاتر در آخرین روز ماه ژوئیه در سن ۸۹ سالگی در زادگاهش پاریس درگذشت. نام آوری که سال ها در صحنه تئاترها ی فرانسه درخشید ودر فیلم های بزرگ ترین کارگردانان سینما بااستعداد چشمگیر و تحسین برانگیزش در یادها جاودان شد.

پس از بازی درنخستین فیلمش (آخرین عشق) ساخته ی ژان استلی درسال ۱۹۴۹، چند سال بعد زمانی که درفیلم های کارگردانان موج نوی سینمای فرانسه ( مانند فرانسوا تروفو، ژان لوک گدار، آندره تشینه و یا لویی مال) ظاهر شد در محافل روشنفکری فرانسه به عنوان بازیگر هنرمندی که سهمی بسزا در تکوین سینمای نوین فرانسه دارد، نامش بر سر زبان ها افتاد. واین مقارن با زمانی بود که همکار دیگر وی ( بریژیت باردو) بخش سینمای تجاری فرانسه را رونق می داد. (جالب آن که بعدها این دو درفیلم زنده باد ماریا، ساخته ی لویی مال با یکدیگر بازی کردند). ژان مورو تنها به سینمای فرانسه تعلق نداشت، با بسیاری از فیلمسازان مشهور جهان مانند اورسن ولز، ویم وندرس، رینرورنرفسبندر، میکل آنجلو آنتونیونی، جوزف لوزی و یا الیاکازان نیز همکاری کرد، ولی فیلمی که بیش از هرفیلم دیگری د رمیان دوستداران سینما محبوب است و نقطه عطفی در کارهای او محسوب می شود، «ژول و ژیم» ساخته ی تروفوست .



بازیگر، خواننده و...

این فیلم در واقع جرقه ای در کارنامه ی بازیگری وی به شمار می آید ولی به جز آن ترانه ای که مورو دراین فیلم خواند، باعث شد تا بخش دیگر استعداد هنری اش یعنی صدای گرم و دلچسب او نیز مورد توجه قرارگیرد. آهنگساز فیلم سرژ رضوانی (با نام اصلی سیروس رضوانی – آهنگساز، ترانه سرا نمایشنامه نویس، رمان نویس و نقاش ایرانی مقیم فرانسه که با ژان لوک گدار نیز در فیلم پی یروی دیوانه همکاری کرد و ترانه ای ساخت که در فیلم مزیور با صدای آنا کارینا بازیگرفیلم شنیده شد) برای فیلم ژول و ژیم آهنگ و ترانه زیبای (گرد باد) را آماده کرد که درفیلم ژان موروآنرا خواند و سال ها سر زبان ها بود. از ژان مورو در مقام خواننده دو آلبوم دیگر با همکاری رضوانی در سال های ۲۹۶۳ و ۱۹۶۷ به دنیای موسیقی عرضه شد. فعالیت هنری مورو تنها به بازی در تئاتر و سینما و خوانندگی محدود نمی شد. او همچنین علاوه بربازی در تلویزیون به کارگردانی نیز روی آورد و به تشویق اورسن ولز که همواره هنر مورو را می ستود، دو فیلم کارگردانی کرد: روشنانی، در۱۹۷۶ و نوجوانی در ۱۹۷۹.

ژان مورو یکبار درمصاحبه ای گفته بود همه ی زندگی من طغیان بود. شاید به این د لیل که او از همان دوران کودکی و نوجوانی به دنبال خواسته هایش بود، در حالی که پدر و مادرش چندان به او توجه نداشتند .

ژان در ۲۳ ژانویه ۱۹۲۸ در پاریس و درمحله ای نه چندان مناسب متولد شد پدرش درکافه La cloche d’or در خیابان فونتین پاریس کار می کرد و مادر انگلیسی اش رقاصه بود. مورو پس از پایان تحصیلات دبیرستانی بدون آن که پدر و مادرش را آگاه کند دوره های بازیگری و کارگردانی تئاتر را در (دونی دی نس) گذرانید. سپس درسال ۱۹۴۶ به (کمدی فرانسز) رفت و در سپتامبر ۱۹۴۷ در نخستین جشنواره تئاتر آوینیون شرکت کرد. پس از مدتی به هنرستان ملی هنرهای نمایشی پاریس راه یافت .

از صحنه تئاتر تا پرده سینما

نقش های او در نمایشنامه های مختلف بعدها باعث اشتیاق او را برای بازی درسینما شد . او درتئاتر در نمایش های معروفی از نویسنگان مشهور جهان بازی کرد به عنوان مثال می توان از نمایش ( یک ماه در بیرون از شهر) اثر ایوان تورگنیف نام برد که بسیار مورد استقبال قرارگرفت . درسال ۱۹۵۰ در نمایشنامه (انبارهای واتیکان) اثر آندره ژید به کارگردانی ژان میه نقش یک فاجشه جوان را بازی کرد. بازی او دراین نمایش نقد تحسین برانگیز پل لئوتو را در مجله پاری ماچ درپی داشت. مورو سپس در نمایشنامه اوتللو اثر شکسپیر با بازیگر معروف تئاتر آن زمان فرانسه امه کلاریون(درنقش اوتللو) همبازی شد .

بازی درسینما را درسال ۱۹۴۹ با فیلم آخرین عشق ساخته ی ژان استلی تجربه کرد وی سپس درفیلم جنایت ( ساخته ی ریشار پوتیه – ۱۹۵۰ ) نقش مقابل فرناندل را بازی کرد. دردهه ی ۱۹۵۰ مورو درکنار بازی در تئاتر در چند فیلم سینمایی ظاهر شد و به تدریج سینما نیز متوجه استعداد این بازیگر جوان تئاتر شد. فیلم هایی چون گریسبی را لمس نکنید ( ژاک بکر) و ملکه مارگو (ژان درویل) سبب آشنایی سینماروهای حرفه ای با این تازه وارد در سینما شد . درسال ۱۹۵۶ زمانی که در تئاتر مشغول بازی در نمایش معروف گربه روی شیروانی داغ اثرتنسی ویلیامز بود، لویی مال کارگردان مشهور فرانسوی در دیداری باوی از او دعوت کرد تا در فیلمش ( آسانسوری به سوی قتلگاه) بازی کند. نمایش این فیلم و به دنبال آن فیلم دیگر لویی مال به نام (عشاق) که نمایش فیلم اخیر بسیار جنجال برانگیز بود، باعث معروفیت مورو درسینما شد .

بوی خوش موفقیت

دهه ی پنجاه در واقع پلکانی برای رسیدن به موفقیت های بیشترمورو دردهه ی شصت بود : درسال ۱۹۶۰ جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره سینمایی کن را برای فیلم ( مودراتو کانتابله ) ساخته ی پیتربروک دریافت کرد ( وی همچنین درسالهای ۱۹۷۵ و ۱۹۹۵ رئیس هیات داوران کن بو ) و یک سال بعد به دعوت آنتونیونی به ایتالیا رفت و در فیلم ( شب ) نقش مقابل مارچلوماسترویانی را بازی کرد این دو در فیلم نقش زوجی را بازی می کردند که به لحاظ عاطفی به بن بست رسیده اند. مورو درسال ۱۹۶۵ نیز برای بازی در فیلم فالستاف (ناقوس های نیمه شب) ساخته ی اورسن ولزبه انگلستان رفت .

همانگونه که پیش از این گفته شد فیلم ( ژول و ژیم ) نقطه عطفی در کارنامه هنری مورو بشمارمی رود ولی چگونه می توان بازیهای فراموش نشدنی او را دراین فیلمها از یادبرد :

اوا ( جوزف لوزی )، یادداشت های روزانه یک زن خدمتکار ( لوییس بونوئل )، عروس سیاهپوش ( فرانسوا تروفو ) ، پیر زنی که در دریا قدم می زند ( لوران اینه من )( وی درسال ۱۹۹۲ برای بازی دراین فیلم جایزه سینمایی سزار بهترین بازیگر زن مکمل را دریافت کرد ) و...

آکادمی علوم و هنر فیلم اسکار نیز درسال ۱۹۹۸ یک اسکارافتخاری به خاطر یک عمر فعالیت هنری اش به مورو اهدا کرد. وی همچنین نخستین زنی بود که برای عضویت در فرهنگستان هنرهای زیبای فرانسه ( بنیادی دانشگاهی درفرانسه ) انتخاب شد .

مورو در فیلم ( عروس سیاهپوش ) ساخته ی تروفو نقش زنی را بر عهده داشت که در روز عروسی همسرش کشته می شود و او بعدها با پوشیدن یک لباس و تورسیاه به سراغ کسانی می رود که شوهرش را کشته اند و دریغا که امروز همان عروس سیاهپوش خود تسلیم مرگ می شود.