عصر نو
www.asre-nou.net

هیأت هماهنگی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران- طرفداران وحدت چپ

خامنه ای در اندیشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی کودتا علیه حسن روحانی!


Fri 23 06 2017

ایران به یک دوران تصمیم گیری نزدیک گشته است. تصمیم مابین تغییر و پیشروی به جلو یا پس رفت به سوی قهقرا! این دوراهی سرنوشت ساز را آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی های جنجالی اخیراش پیش روی جامعه گذاشته است. همان گونه که شاه در اسفند ماه سال۱۳۵۳ با علم کردن حزب رستاخیز پیشاروی مردم ایران قرار داد. شاه صریحا به مردم ایران گفت: یا زندان و خروج از کشور یا تمکین به حزب من. آیت الله خامنه ای امروز صریح تر از شاه می گوید: رأی مردم نه، فقط رأی من!

با پایان انتخابات، شکست ابراهیم رئیسی، پیروزی حسن روحانی در مقام ریاست جمهوری و برتری کامل اصلاح طلبان در انتخابات شوراهای شهر و روستا، رهبر جمهوری اسلامی که به واقع بازنده بزرگ این انتخابات بود، عزم کرده است، این پیروزی را در عمل به شکست تبدیل کند و حداقل امید جامعه به کوچک ترین تغییر را به سنگ بکوبد. سخنرانی های پی در پی سید علی خامنه ای، بر علیه حسن روحانی و هشدارهای تهدید آمیز او در اشاره به عمر کوتاه دولت بنی صدر، تماما تضعیف رئیس جمهور، بی اختیار جلوه دادن رئیس قوه مجریه و تبدیل دولت دوازدهم به یک دولت بی خاصیت را دنبال می کند. خامنه ای برای رسیدن به این هدف از تهدید های علنی بسیار فراتر رفته، به نیروهای نظامی- امنیتی تحت فرمان خویش، اجازه «آتش به اختیار» می دهد، تا هرگونه که خواستند و علیه هرکس که اراده کردند، مستقلا وارد عمل شوند و حتی آتش بگشایند.

رهبر جمهوری اسلامی با صراحت کامل رئیس حمهور را آدم «تشخییص ندار» و «دارای اختلال» معرفی کرده و خطاب به نیروهای نظامی می گوید:

«شما آرمانگرا هستید، هرکجا احساس می کنید دستگاه مرکزی (یعنی دولت) اختلالی دارد و نمی تواند درست مدیریت کند، آنجا آتش به اختیارید. یعنی باید خودتان تصمیمی بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، اقدام کنید.»

این دستورات جنون آمیز، تنها حسن روحانی را هدف نگرفته است. رهبر جمهوری اسلامی با این سخنان شیرازه نظام را بر بی قانونی محض گذاشته و قانون جنگل را توصیه می کند. قانونی که در آن یک بسیجی، یک پاسدار و یک عضو دستگاه امنیتی، هم نقش ضابط دادگستری را دارد، هم دادستان است، هم قاضی و هم خود مجری حکم خویش است. خامنه ای در عین حال تلاش دارد با بی اعتبار کردن رئیس جمهور، مقوله انتخابات را کاملا بی اعتبار کرده، مردم را نسبت به هر نوع انتخابات بی تفاوت نماید. رای و اراده مردم را که سرنوشت انتخابات تحت کنترل او را نیز دگرگون کرده است و موجب این همه تشویش او شده است، بی اثر جلوه دهد.

خامنه ای خود بهتر از هرکس می داند که شرایط امروز جامعه، در هیچ زمینه ای با شرایط دوران بنی صدر وجه مشترکی ندارد. در شرائط امروز نه توازن قوای درون حکومت و نه فضای حاکم بر جامعه، به خامنه ای اجازه کودتا علیه دولت را نمی دهد. به همین دلیل، قبل از هرچیز می خواهد، انتخابات را به یک امر پوچ در جامعه تبدیل کند تا در غیاب رأی مردم، از موقعیت خود در حکومت یک نیروی جادوئی بسازد. او در آخرین سخنرانی خویش تلویحا حسن روحانی و ابراهیم رئیسی را در یک خط فکری قرار داد و تأکید ورزید هیچ تفاوت سیاسی در بین نیست. او تأکید کرد، مردم نه به فرد رأی داده اند و نه به تفاوت های فکری. علی خامنه ای به یکی از سخنرانی های بعداز انتخابات حسن روحانی اشاره داشت که گفته بود: مردم مابین دو سیاست و فکر کاملا متفاوت، به فکر و سیاست مورد نظرشان رأی داده اند. قطعا از منظر مردمی که به روحانی رأی داده اند، تفاوت بین روحانی و رئیسی، دیوار چین نیست. این هردو به نظام فقاهتی اعتقاد راسخ دارند و برای بقأ و حفظ آن می کوشند. تفاوت تنها در دو روش برای حفظ این نظام است. روش دهان بند و تازیانه، روش دولت های قرون وسطی یا حفظ جمهوریت و تقویت دولت مدرن. اکثریت مردم ایران به این تفاوت قطره چکانی رأی داده اند. تفاوتی که در نگاه رهبر نظام اما، همان دیوار چین است و از منظر او، در ادامه اش دودمان جمهوری اسلامی را بر باد می دهد.

با این همه، سریال سخنرانی های هر دم هشدار دهنده تر رهبر نظام نمی تواند بدون برنامه ریزی استراتژیک و تنها معطوف به تفاوت در سلایق سیاسی باشد. به خصوص که با شتابزدگی و تعجیل غیرقابل فهم، بی سیاستی فاحشی را به نمایش می گذارد. هدف پنهان رهبر جمهوری اسلامی اگر زمینه سازی برای سقوط دولت روحانی نیست، زمینه سازی برای برآمد دوباره ابراهیم رئیسی را تداعی می کند. این روش غیر عقلانی و عجولانه، که خامنه ای حداقل در سالیان گذشته از آن پرهیز کرده بود، آیا شرایط بعداز خامنه ای را برای ایران آینده گوشزد نمی کند؟ این بی اعتبار کردن آیا وسیله ای نیست برای خنثی کردن نقش رئیس جمهور در انتخاب رهبر آینده نظام؟

پاسخ هرچه هست، جامعه ایران، تمامی احزاب و سازمان های سیاسی و شخصیت های موثر در جامعه ایران، می بایست آن را جدی بیانگارند و اجازه ندهند شرایط سوریه بعداز حافظ اسد، کره بعداز کیم ایل سونگ تکرار شود و رئیسی بعداز خامنه ای، ایران را به سقوط بکشاند.

در این میان، مقاومت جامعه مدنی ایران در برابر هرج و مرجی که خامنه ای وعده می دهد، و ایستادگی رئیس جمهوری که با آراء میلیونی مردم این کشور به ریاست قوه مجریه رسیده است، هزینه هرگونه تغییر در وضعیت کنونی را، برای جامعه هرچه کم تر خواهد کرد. رئیس جمهور تنها به اتکاء آرا میلیونی شهروندان کشور و به نیروی جامعه مدنی ایران می تواند لشگر «آتش به اختیار» مورد خطاب رهبر را مهار کند و به وعده های انتخاباتی خویش جامه عمل بپوشاند.

تردید نباید داشت که دفاع از اراده‌‌‌ی مردم برای تغییر، مهم ترین سنگر مصاف مابین جمهوریت و حکومت ولائی ست.

هیأت هماهنگی
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران- طرفداران وحدت چپ

۲ تیر ۱۳۹۶ - ۲۳ ژوين ۲۰۱۷
etehadfadaei@gmail.com - Tell: 00 336 60 24 96 90