عصر نو
www.asre-nou.net

ملاحظاتی پیرامون«انتخاب»مجددحسن روحانی ونحوه برخورد اپوزیسیون


Tue 30 05 2017

اکبر سیف

akbar-seif.jpg
دوازدهمین دور«انتخابات»ریاست جمهوری اسلامی با«انتخاب» مجدد روحانی وشکست رئیسی پایان گرفت.نگاهی به گذشته ومواضع این دو،ضمن نشان ازوجوداشتراکات مهم وتعیین کننده،حکایت ازوجودتفاوت هائی هم دارد.درزمینه اشترکات همین بس که هردو آنها طی حیات سی وهشت ساله جمهوری اسلامی ازمسئولین بلندپایه جمهوری اسلامی بوده اندومسئولیت های مهمی بویژه درزمینه امنیتی برعهده داشته اندووفاداری وسرسپردگیشان به نظام دینی،قانون اساسی وولی فقیه به اثبات رسیده است. به همین دلیل هم ازسوی شورای نگهبان موردتائید قرارگرفتند.اما میان اینها فرق هائی هم وجودداشته است وهرکدام حامیان خاص خودرادرراس هرم سیاسی ومافیای قدرت دارابوده اند.این فرق ها نه ازچشم مقامات رژیم ونه ازچشم بخش های وسیعی ازمردم پنهان نمانده است.بنابرهمین فرق ها هم بود که روحانی درمقایسه بارئیسی درموقعیت مناسب تری برای حفظ نظام،تداوم حیات آن باتنش های کمتروجلب نظر بخش هائی ازجامعه که کماکان درتوهم اصلاح پذیربودن نظام بسرمی برند قرارداشت.بی جهت نبود که «انتخاب» مجدد روحانی نه تنهامطلوب طیف وسیع جریانات موسوم به اصلاح طلبان مذهبی واعتدال گرایان بود بلکه ازحمایت بخش هائی ازمحافظه کاران موسوم به اصول گرایان وحتی بخش هائی ازمخالفین نظام نیزبرخورداربود.چنین بود که درپی انتخاب مجددروحانی درهمان دورنخست،طیف متنوع وناهمگون سیاسی ای ازپیروزی روحانی بررئیسی به شعف آمدند وپیروزی اوراتبریک گفتند.

نکته دیگربه غیرآزادوغیردموکراتیک بودن این انتخابات،همچون انتخابات های گذشته رژیم،برمی گردد.این یک نیزبنابرساختارهای رژیم پیشاپیش مهندسی شده بود،تعادل ازسوی شورای نگهبان رعایت گشته بودوازهرطرف سه تن برگزیده شده بودند.ازچهره های شاخص اصلاح طلب،که بعضا درحصرند وبعضاممنوع التصویر،کاندیدائی وجودنداشت؛ایضا ازجریان موسوم به فتنه به رهبری احمدی نژاد!برنامه درمفهوم واقعی اش هم جائی دررقابت هانداشت.بجای برنامه،بازارعوامفریبی وشعارهای کلی ووعده های بی پشتوانه وآماروارقام فله ای رونق داشت!وصدالبته سخنی هم ازمطالبات واقعی توده های میلیونی کارگران وبیکاران ومعلمان وزنان وجوانان ونیزتوسعه سیاسی وآزادی احزاب وسندیکاها وتشکل های مدنی گفته نشد. درواقع،این انتخابات هم مثل سایرانتخابات های نظام فقاهتی بیشتر«انتصاب-انتخاب»بودوازاین لحاظ بیشتربه مضحکه انتخاباتی شباهت داشت تایک انتخابات دموکراتیک ورقابتی!بااین وجود تنورآن داغ گشت وبازارافشاگری هاتاحدودی بالاگرفت وفضای انتخابات دوقطبی گشت!درپی بازتاب این همه درسطح جامعه و میلیون هامردم ناراضی ،نگرانی های زیادی درسطح بالاترین مقامات نظامی-امنیتی نظام برانگیخته شد.ترس ازبروزجنبش اعتراضی جدید بطورمحسوسی درسخنان ولی فقیه ومقامات سپاهی وامنیتی نظام موج می زد.این نگرانی ها بخصوص درجریان مناظره های تلویزیونی کاندیداهای مافیای قدرت،اعلام بیلان فاجعه بارنظام وافشاگری های آنان علیه یکدیگر،آنهم درمقابل میلیون هامردم دردکشیده،وطرح اخباروشایعات مبنی بر امکان تقلب گسترده،شدت بیشتری یافت.این درست است که رئیسی بیشتر کاندیدای موردحمایت نهاد های نظامی وامنیتی ومرتجع ترین بخش های روحانیت حاکم بود؛اما این هم درست است که پیروزی روحانی خیال بخشی ازهمین مرتجعین حاکم،ازجمله ولی فقیه،راازاین لحاظ که نظام باتنش های تازه ای بدنبال این انتخابات مواجه نشده است وهمان سیاست های چهارسال گذشته ادامه می یابدراحت کرد!روحانی هم همچون رئیسی درتمامی حیات سیاسی اش مهره کارسازاستبدادمذهبی حاکم وپیروولی فقیه بوده ومی باشد.بین رئیسی وروحانی وخامنه ای دیواری وجودنداشته ونداردوآنجاکه پای نظام ومصالح آن وهستی رژیم ج ا درمیان باشد اینان همچون گذشته دست دردست یکدیگرعمل خواهند کرد.دوستانی دراپوزیسیون برای پیشبردمنظورخویش دربیان تفاوت های اینان اغراق می کنند. بعنوان مثال می گویند که برجام راتیم روحانی-ظریف باوجودمخالفت ولی فقیه پیش برد!اماکیست که نداند که این حرف را ولی فقیه وپیروان وی برای مصرف داخلی ودرجنگ قدرت میان باندهای حاکم زده اند؛وکیست که نداندتوافق برجام بدون موافقت ولی فقیه امکان پذیرنبودواساسا شروع مذاکرات آن به دوره قبل ازروحانی،یعنی به دوره ریاست جمهوری احمدی نژادبرمی گشت!

نکته حائزاهمیت دیگردراین انتخابات،شبکه های اجتماعی وحضور بمراتب بیشتروگسترده ترآنان درکارزارسیاسی-مطالباتی بود.مطالبات وخواست های اقشارمختلف مردم درزمینه های سیاسی واقتصادی واجتماعی وآزادی های دموکراتیک به گونه ای چشمگیرتردرشبکه های اجتماعی مطرح گشت ومعافیت هاوفرارهای مالیاتی نهادهای تابع رهبری وفسادبلندپایه ترین مقامات نظام وآغشته شدن تاروپودنظام ونهادهای اصلی آن به فساد دروسیع ترین سطح ممکن به بحث گذاشته شد؛کشتارزندانیان درسال 67 ونقش رئیسی ها وپورمحمدی ها واساسا تمام مقامات رژِیم دراین جنایت تاریخی یکباردیگردرسطحی گسترده ترازقبل مطرح گشت؛نشان داده شد که قالیباف ها وروحانی ها چگونه آنجا که پای منافع مشرکشان درمیان باشد هوای همدیگرراداشته اند و... درنتیجه مردم،بویژه آنان که رای سلبی دادندویابه این انتخابات غیردموکراتیک ومهندسی شده «نه» گفتند،بمراتب آگاهانه ترازقبل عمل کردند.

باپایان گرفتن کارزارانتخاباتی،همه بازیگران ،وقبل ازهمه رهبرنظام ومسئولین بلندپایه نظام،بلافاصله عکس العمل نشان دادند.رهبرنظام،بمثابه نقطه اتصال باند های مختلف قدرت وآگاه به موقعیت به شدت شکننده نظام ونگران ازآینده تیره آن، همانطورکه ازپیامش برمی آمدظاهرا نفس راحتی کشید.خامنه ای باچشم بستن به وجودبحران درسطح هیئت حاکمه ورای سلبی بخش بزرگی ازرای دهندگان، مشارکت مردم رابه حساب مشروعیت ومقبولیت نظام گذاشت!اگرچه خودآنان هم نیک می دانند که هیچ اعتمادی نسبت به آماروارقام منتشرشده ازسوی رژیم وجودندارد. بی جهت نیست که سخن ازافزایش هفت میلیونی آراء رئیسی،هم برای نشان دادن مشارکت بالای مردم وهم راضی نگهداشتن طرفداران وی،آنهم باتوافق همه طرف های دعوا ونماینده ولی فقیه،درمیان است.اماازنظرخامنه ای،همین که نظام تحت رهبریش توانسته بدون بروز تنش های جدی داستان ریاست جمهوری نظام رابه سرانجام برساندخودعین موفقیت بود.روحانی هم که به منظورخود رسیده بود باتشکرازرای دهندگان وقبل ازهمه ولی فقیه،همان وعده های کلی چهارسال پیشش راتکرارکرد!درمقابل،بخش های وسیعی ازمردم فرصت رامغتنم شمرده وبانادیده گرفتن قراردولتمردان اسلامی مبنی بربرگزاری جشن پیروزی درفضا های تعیین شده،به خیابان هاریخته وازلج حکومتگران بقولی خیابان ها رابدل به دیسکوتک های سربازنمودند. به موازات همه اینها،فعالین سیاسی ومدنی هم ازهمان ابتدا ازطریق شبکه های اجتماعی مطالبات وخواست های جامعه رامجددا پیش کشیده ووعده های دوره انتخابات رایادآوری کرده ومی کنند و...اینک این رژیم ج ا است وخیل وسیعی ازمطالبات معوقه اقشاروطبقات مختلف مردم درزمینه های گوناگون!به همچنین پرونده سنگین باتلاق سوریه وفیصله دادن به دیگرپرونده های رژیم دربرخورد باهمسایگان ودیگرکشورهای منطقه ونیزدرمناسبات باقدرت های بین المللی!برنامه روحانی برای پاسخ گوئی به این مطالبات چیست؟همین موردآخررادرنظربگیریم.لازمه رسیدن به نقطه صفردراین زمینه هادرگروبیرون کشیدن سپاه ازسوریه وعراق ویمن ولبنان وفلسطین است؛مشروط به قطع کامل کمک های مالی ولجیستکی به تمامی بنیادگرایان شیعه درسطح منطقه است؛منوط به پذیرش قطعنامه های سازمان ملل متحدوعادی سازی مناسبات باتمامی دولت های منطقه است.واین همه باتوجه به ساختارسیاسی حقوقی وحقیقی رژیم،بدون موافقت ولی مطلقه فقیه ومافیای قدرتمندنظامی-امنیتی حاکم غیرممکن است.تناقضات نظام ومشکلات وبحران های رژیم عمیق تروهمه جانبه ترازآنست که حکومت روحانی،برفرض داشتن اراده ای نسبتاجدی،قادربه کاهش یا حل نسبی آنهاباشد.

راست این است که دولتمردان نظام،اعم ازاینکه خودرااصول گرابخوانندیااصلاح طلب یااعتدال گرا،همگی پاره های جداناپذیرازنظامی هستند که آقای خمینی تاسیس کرده است وبه همین خاطرباتمام وجود وبه قیمت خانه خرابی مردم وجامعه درپی توجیه ونجات نظام ورشکسته شان هستند.آنان البته برای نجات نظام ازچنبره تناقضات وبحران هایش درزمینه داخلی وخارجی، به جهت گیری های بعضا متفاوتی رسیده اند ودربرخی زمینه هااختلاف دارند.باندهای موجوددرمافیای قدرت درمسیری بغرنج وپیچیده شکل گرفته اند،درهم تنیده شده اندوهمانطورکه بارهانشان داده انددرصورت لزوم ازهیچ اقدام جنایتکارانه ای علیه مخالفان سیاسی ورقبای خودفروگذارنمی کنند.توجه به اختلافات درونی آنها بویژه درشرایط بحرانی جامعه ومنطقه ما،که دستخوش تحولات تازه وتازه تری می باشد، مهم می باشد ونباید ازدیداپوزیسیون دموکرات وآزادیخواه رژیم پنهان بماند.

اما درباره اپوزیسون جمهوری اسلامی وطیف نیروهای چپ،جمهوریخواه ودموکرات وآزادیخواه ایران ونحوه برخورد آنهابا «انتخاب-انتصاب» های رژیم چه می توان گفت؟حقیقت این است که این فقط رژیم ج ا ونظام برساخته توسط روحانیت شیعه مذهبی نیست که دروضعیتی به شدت بحرانی وانباشته ازتناقض قراردارد.اپوزیسون رژیم وبخش های مختلف آن نیزدربحرانی عمیق بسرمی برند،فاقدبرنامه هستندو ازپیشبرد وظایف اپوزیسونل خویش ناتوان مانده اند.قلع وقمع وحشیانه اپوزیسیون و سازمان های سیاسی آن وکشتارمخالفین سیاسی،بخش بزرگی ازفعالین اپوزیسیون باقی مانده رابه تبعید وبدورازعرصه اصلی مبارزه رانده است.امکانات اپوزیسون دموکرات وآزادیخواه ومستقل به شدت محدوداست وازبرقراری رابطه ای معقول با اقشاروطبقات مختلف مردم ناتوان ساخته است.برچنین بستریست که بایدطولانی شدن دوران تبعید و ناتوانی ها وتشت های درونی خوداپوزیسون درتبعید را نیزمدنظرقرارداد.

بخشی ازاپوزیسون رژِیم،ناامیدازآینده، درهمراهی با اصلاح طلبان مذهبی وسفیران آن درخارج ازکشور،به رویکردثابت انتخاب بین بدوبدتر،دربرخوردباانتخابات های غیردموکراتیک وغیرآزادرژیم،آنهم درهرشرائط سیاسی ای، پناه برده اند.برای این دوستان اصل برشرکت درانتصاب-انتخابات های رژیم است.اینان باچشم فروبستن به ساختارحقوقی وحقیقی ج ا،باکمرنگ کردن اشتراکات باندها وجناح های حاکم درحفظ نظام وبطورهمزمان ازطریق پررنگ کردن اختلافات میان آنها واستراتژیک خواندن این اختلافات،به توجیه شرکت دررای گیری های رژیم،گاه بصورت سلبی وگاه ایجابی،می پردازند. درمقابل،بخش دیگری ازاپوزیسون،پیشاپیش باندیده انگاشتن اختلافات جدی درون هیئت حاکمه،اساسا وجود رقابت درسطح هیئت حاکمه ونزاع آنان برسرصندوق های رای راغیرواقعی دانسته وازفرمایشی ونمایشی بودن آن سخن می گویند.رویکرد این دوستان به«انتخابات»های رژیم،درهرشرایط سیاسی ای،برتحریم انتخابات استواراست. گفت وگووتبادل نظرمیان بخش های مختلف اپوزیسیون به شدت ضعیف است وبازاربرخوردهای عصبی واتهام زنی ازافراطیون هردوسوبه شدت داغ است. این دوستان به گونه ای برخورد می کنند که گویا عدم شرکت دراین رای گیری های غیردموکراتیک و غیرآزادویا بایکوت وتحریم آنان ازیکسووشرکت درآنها بصورت سلبی یاایجابی، ازابتدائی ترین حقوق دموکراتیک وشهروندی نمی باشد!گویا که مخالفان نظام نمی توانند ونباید بسته به تحلیل خودازشرائط گاه دراین رای گیری ها شرکت کنند وگاه سیاست عدم شرکت درپیش گیرند وحتی سیاست تحریم فعال انتخابات رادرپیش گیرند.

دراین میان اما صدای آن بخشی ازاپوزیسیون که بنا برمواضع دموکراتیک وآزادیخوانه وطرفداری ازانتخابات آزاد باتمامی الزامات آن،باتوجه به ساختارحقوقی وحقیقی نظام فقاهتی وباتوجه به غیردموکراتیک وغیرآزاد بودن انتخابات در جمهوری اسلامی واینکه همه انتخابات های رژیم پیشاپیش مهندسی شده هستند وراه برای تخلف وتقلب باندهای حاکم باز است،قاعده کارش برعدم شرکت است وتنها دریک شرائط مفروض استثنائی رای به شرکت دارد،ضعیف است.شرائط مفروضی که بواقع امکان استفاده توده های وسیع مردم راازشکاف های موجوددرهیئت حاکمه برای به عقب راندن استبدادحاکم ودستیابی به حداقل بخشی ازمطالبات مردم درزمینه های سیاسی واقتصادی واجتماعی فراهم باشد.

حقیقت این که اپوزیسیون دموکرات وآزادیخواه،اعم ازطیف نیروهای چپ تانیروهای ملی،راتاحدزیادی رکودفکری وتلاش برای حفظ وضع موجودفراگرفته است. بخش بزرگی ازفعالین سیاسی این طیف منفردهستند.بخش کوچکتری که درجریانات باقی مانده ازسازمان های سیاسی گذشته فعال می باشند بیشترمشغله حفظ تشکل ها وگروه بندی های موجودرادارند.بنظرچنین می رسد که بدون فاصله گیری ازگفتمان هاوروش های بوروکراتیک ومحفلی سابق،وبدون دامن زدن به روحیه پرسشگرانه وروی آوری به امرمهم گفتمان سازی،تغییرجدی ای رانمی توان دراپوزیسون انتظارداشت.کمبوداتاق های فکروبه تبع آن کمبودگفتمان سازی وارائه گفتمان های نوبه گونه ای محسوس درسطح اپوزیسیون عمل می کند.

تلاش های جمهوری خواهانه ای که توسط بخش هائی ازاپوزیسیون طی دوره گذشته د رکادر گفتمان های دموکراسی خواهی،حقوق بشر، انتخابات آزاد ،تفکیک دین ودولت، جامعه مدنی و جای ویژه آن در تحولات دموکراتیک، محیط زیست، نافرمانی و مقاومت مدنی، تکیه بر روش های خشونت پرهیز در مبارزه علیه استبداد حاکم و تلاش برای گذار از این نظام به نظامی دموکراتیک و فارغ از تبعیض و عادلانه جریان یافت با همه امیدهای اولیه ای که آفرید و دستاوردهای مثبتی که داشت نتوانست به نتیجه های لازم برسد. تلاشی از آن نوع ،بااستفاده از آن تجربه ها و در کادری نوین، کماکان ضروتی ست انکارناپذیر. شاید ازاین طریق است که اپوزیسیون دموکرات وآزادیخواه در تبعید بتواندسامانه تازه ای را بنانهد و نقشی درخور در زمینه تقویت اپوزیسیون داخل کشور و جامعه مدنی رو به رشدی که در شرایطی بسیا رسخت به مبارزه ای نابرابر با استبداددینی حاکم ودر دفاع از حقوق و مطالبات اقشار و طبقات مختلف مردم می پردازد،ایفاکند.

اکبرسیف سه شنبه 9 خرداد 1396