اپوزیسیون برونحکومتی و موضوع نیازسنجی در انتخابات
Sat 18 03 2017
س. حمیدی
بحث سیاسی محفلی هر چند کار علمی و کارشناسی دقیقی نیست ولی از روزنهی همین بحثهای محفلی نیز میتوان تا حدودی به روشنای حوادثی که از سیاست در جامعه و پیرامون ما میگذرد، دست یافت. ضمن آنکه همین بحثها را میتوان با تضارب و همافزایی بیشتری از آرای این گروه سیاسی و یا آن محفل روشنگری ارتقا بخشید تا راهبردهای دقیقتری را برای ساماندهی کار سیاسی جمعی بین تودههای عادی مردم برگزید. اما موضوع بحث محفل ما در بررسی "عملکرد اپوزیسیون برونحکومتی در برگزاری انتخابات" از سوی جمهوری اسلامی دور میزند و نگاه و نظر افراد مشارکتکننده در این بحث و گفتمان محفلی هم به شکل زیر انعکاس مییابد:
حسین- طیفهایی از اپوزیسیون برونحکومتی، پیدایی ترامپ را بر کرسی ریاست جمهوری امریکا به او تبریک گفتهاند. به واقع آنان به مردان سیاسی امریکا بشارت میدهند که تنها با حمایت از حزب و یا سازمان ایشان خواهند توانست از فضای سیاسی ایران به عنوان حیاط خلوتی مطمئن جهت گسترش راهبردهای منطقهای خود بهره بگیرند. آنان ضمن یأس و ناامیدی سیاسی از ناکامیهای تودههای مردم در داخل، به انتخابات درونحکومتی جمهوری اسلامی و فرآیند آن هم چندان اعتنایی ندارند. فقط به حرکتهایی که از بالا صورت میپذیرد، آن هم در فراسوی دریاها، دل بستهاند. چون میخواهند روزی منجی و امام زمانی نه از ایران بلکه از آن سوی دریاها پیدا شود که رهبر را از اریکهی قدرت کنار بزند و لابد گروه ایشان را به جای او بنشاند. بدون تردید این گروهها ضمن فیس و افادههای پرطمطراق خود انتخابات ریاست جمهوری را تحریم خواهند کرد و از آن به نفع تبلیغات عوامپسندانهی خودشان هم سود خواهند برد.
احمد- در بخشهایی از اپوزیسیون برونحکومتیِ ایران، در عمل همسوییهایی با اپوزیسیون درونحکومتی به چشم میآید. گونهای از این همسوییها در این است که هر دو طیف سیاسی چندان نیازی نمیبینند تا در خصوص اتخاذ مواضع انتخاباتی خویش از مردم نیازسنجی و نظرخواهی به عمل آورند. چون آنان در اتخاذ مواضع انتخاباتیشان بدون آنکه از مردم نیازسنجی صورت پذیرد، از پیش به گونهای کلیشهای برنامههایی را به تصویب رساندهاند. سپس تلاش میورزند که مردم را به فضای سیاسی محدود و بیرونق خودشان بکشانند. با این رویکرد، بدون تردید مردم هم تحقیر میشوند چون جایی به حساب نیامدهاند. این گروه از کنشگران سیاسی به واقع نگاه و نظر مردم را قبول ندارند. یا به قول خودشان میخواهند بر جهل و نادانی مردم فایق آیند و با نگاهی آقامآبانه به موضوع، آنان را در گزینش مواضع انتخاباتیشان از نظر سطح فکر و اندیشهی سیاسی ارتقا بدهند.
آرش- گروههایی از اپوزیسیون نیز هستند که همواره با دیدگاهی خشک و یک سویه هر انتخاباتی را تحریم میکنند. آنان از سویی حق دارند، چون قانون اساسی جمهوری اسلامی از پایه و اساس با اهداف جامعهی مدنی سر سازگاری ندارد. پس با کژتابی و پیچیدگی این قانون بییال و دم و اشکم هرگز نمیتوان در هیچ انتخاباتی مشارکت ورزید. ولی انتقادی به این قبیل گروهها نیز وارد است، چون در انتخابات با تحریم و نفی مشارکت، هرگز کار و کنش سیاسی پایان نمیپذیرد. حزب و سازمان سیاسی به حتم باید حوادث انتخابات را یک به یک تعقیب و دنبال کند و بر پایهی برنامههای خودش بر کم و کیف حوادث آن تأثیر بگذارد. شکی نیست که بدون جریانسازی آگاهانه و میدانی بین تودههای مردم و گروههای سیاسی هیچ مخالفتی با انتخابات صورت نمیپذیرد.
حسین- در اپوزیسیون برونحکومتی گروههایی هستند که هرگز در شعارهای سیاسی خود هدف روشنی را برای پایین کشاندن جمهوری اسلامی از قدرت دنبال ننمودهاند. چون آنها آشکار و پنهان لایههایی از این حکومت را قبول دارند و همچنان در رؤیا به سر میبرند که روزی بتوانند با همکاری بخشهایی از حکومت بدون آنکه جمهوری اسلامی متلاشی گردد، به رژیمی دموکراتیک دست یابند. این گروهها قریب چهار دهه همین رؤیا را در سر میپرورانند. یعنی هم با حکومتاند و هم مخالف حکومت. در نتیجه در انتخاباتهای درونحکومتیِ جمهوری اسلامی همچنان هم به نعل میکوبند و هم به میخ. چون میخواهند با سمتگیری و مشارکت هدفمند در انتخابات به یاریِ دوستان خودشان در درون حکومت بشتابند. همچنان که بر بستری از تخدیر و تحمیق تودههای مردم چندی است که انتخاب بین بد و بدتر را باب کردهاند و یا در راستای افزایش کرسیهای "زنان محجبه" در هیأت دولت، مجلس و شورای شهر تلاش به عمل میآورند. به واقع پرهیز از خشونت و آشوبطلبی و واهمه و ترس از جنبشهای همگانی و تودهای عدهای را به سوی همدلی و همزبانی با طیفهایی از حاکمیت سوق میدهد.
روزبه- گروههایی از اپوزیسیون مذهبی چه مسلمان و چه غیر مسلمان، جمهوری اسلامی را از پایه و اساس قبول ندارند ولی چهبسا نمیتوانند خودشان را همانند حزب و گروهی متشکل و امروزی سامان ببخشند. این گروهها و افراد هرچند مذهبیاند ولی بیش از اپوزیسیون درونحکومتی و حتا برونحکومتی در آیندهی سیاسی ایران نقش خواهند داشت. چون آنان خیلی روشن و دقیق حکومت مذهبی یا ایدئولوژیک را در هر شکل و سیمایی نفی میکنند. پیداست که برای برگزاری مراسم آیینی خودشان میخواهند در جامعهای دموکراتیک، آزادانه عمل نمایند. به عبارتی روشنتر سکولاریسم را در ابعاد سیاسی آن پذیرفتهاند و همسو با بسیاری از نیروهای دموکرات برای استقرار حکومتی سکولار و به دور از تنگنظریهای مذهبی تلاش میکنند. این طیف از اپوزیسیون بدون آنکه از نظر سیاسی منفعل و منزوی باشند، همواره به عدم شرکت در انتخابات مهر تأیید زدهاند.
سعید- ضمن پذیرش کلی نظر دوستان در تکمیل آنها یادآور میگردد، اکنون بسیاری از گروههای سیاسی خیلی راحت در نشریات خودشان از حکومت اسد با این توجیه که مخالفانش از کشورهای غربی و دولتهای خلیج فارس اسلحه و پول میگیرند، دفاع میکنند. مواضعی که آشکارا با سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی همسویی دارد و به هم میآمیزد. با این نگاه نه تنها رفتارهای سیاسی روسها و پوتین مشروعیت مییابد بلکه بر عملکرد نظامی جمهوری اسلامی در خارج از مرزهای رسمی ایران نیز مهر تأیید میزنند. مشارکت و یا عدم مشارکت این گروهها در انتخابات، آشکار و روشن از دروغی سیاسی فراتر نمیرود. چون آنان با تحسین و تأیید اسد به طبع انتخابات و حامعهی مدنی و دموکراتیک را هرگز تاب نمیآورند. مخالفتهای کنشگران سیاسی با عملکرد روسیه در جامعهی ما به حدی است که جدای از مردم و رسانههای همگانی داخلی، بسیاری از سیاستمداران روشنبین درون حکومت نیز بر استقلال عمل ایران از روسیه در سیاستهای خارجی پای میفشارند.
آرش- در ادامهی بحثهای سعید یادآور میشود که روسیه با نادیده انگاشتن مسایل زیست محیطی ضمن نظامیگریِ خودسرانه در تخریب محیط زیست شهروندان منطقه تلاش به عمل میآورد. روسها نظامیگری لجامگسیخته را تا داخل آبهای دریای خزر هم گسترش دادهاند و از فضای هوایی ایران به نفع پروازهای نظامی خودشان سود میجویند. چیزی که جمهوری اسلامی ضمن تمکین به آن، قانون اساسی خودنوشتهاش را نیز نادیده میانگارد. بدون تردید روسها در همراهی با حکومت ایران و گروههای آشوبطلب، محیط زیست انسانها را در منطقه به نابودی میکشانند.
احمد- موضوع محیط زیست را نمیتوان از تشکلیابی آزادانهی زنان و کارگران جدا کرد. مردان سیاسی جمهوری اسلامی میخواهند زنان را به حجاب و پستوهای خانه و آشپزخانه بازگردانند حتا برای انفعال و انزوای اجتماعی زنان جامعه، بستر و زمینههای "قانونی" کافی فراهم دیدهاند. ولی عدهای با توجیه و اگر و اما گفتنها، همین زنان را با سازوکارهای ناصوابی که فراهم میبینند، همانند اسرای جنگی پای صندوق میکشانند.
از سویی دولتی که کارفرمایان اتاق بازرگانی را نمایندگی میکند، هنوز لایحهی ضد کارگری اصلاح قانون کار خودش را از مجلس پس نگرفته، ولی سازمانهایی با ناآگاهی از کم و کیف ماجرا اعلامیه میدهند و به کارگران تبریک میگویند که توانستهاند ضمن مبارزهای همگانی دولت را مجبور کنند که لایحهاش را از مجلس پس بگیرد. پیداست که این گروهها به حرکتهای "خود به خودی" در جامعه و درون حاکمیت دل بستهاند. به واقع وضع موجود را تأیید میکنند، چون هدف و برنامهی روشنی برای تغییر یا توسعهی فضای سیاسی کشور در اختیار ندارند.
آرش- حالا که اینطوری شد اجازه بدهید من هم بگویم. برخی از همین گروههایی که به ظاهر در هیأت و شمایل اپوزیسیون نقش میآفرینند از بام تا شام هی اعلامیه میدهند و به دستگیری "غیر قانونیِ" کنشگران سیاسی و فعالان مدنی در داخل ایران اعتراض میکنند. آنان مدعیاند که این دستگیریها خلاف "قانون" انجام میشود. ولی خوب بود توضیح میدادند که اشارهشان به کدام قانون است که قوهی قضایی ایران از پذیرش آن سر باز میزند؟ کسی که قانونهای مصوب جمهوری اسلامی را میپذیرد به طبع حق این را هم خواهد داشت که در انتخاباتهایش شرکت نماید. باورتان نمیشود بعضیها در رفتارهای ناصواب سیاسی خود آنقدر دوگانه عمل میکنند که ضمن جداسری از کنشگران سیاسیِ برونحکومتی حتا از مردم هم خجالت میکشند.
سعید- در ادامهی آنچه که دوستان گفتند یادآور میشوم که مسایل زیست محیطی آنچنان در ایران گسترده است که همواره تنشهای قومی را نیز به همراه دارد. تنشهایی که در آینده بیش حال گسترش خواهد یافت. ولی در برنامهی احزاب و سازمانهای اپوزیسون به سمتگیریهای زیست محیطی چندان توجهی نمیشود. تازه آنچه هم که از سر تفنن و خالی نبودن عریضه میگویند کار و تلاشی میدانی و مداوم را به همراه ندارد و چهبسا از حد تعارفات خشک و خودمانی فراتر نمیرود.
در موضوع آب، امروزه با زمینههایی که حکومت فراهم میبیند، خوزستانیها مقابل اصفهانیها صف کشیدهاند. ساوهایها رودرروی قمیها قرار گرفتهاند و کشاورزان اصفهانی حالشان از هرچه یزدی به هم میخورد. جدای از این کودهای شیمیایی، پساب و پسماندهای شهری تمامی رودخانهها و تالابهای استانهای شمالی کشور را آلودهاند. نمکزارهای دریاچه ارومیه هم سلامتی شهروندان همهی استانهای آذری زبان را به چالش میگیرد و چیزی جز سرطان و بیماریهای تنفسی و پوستی برایشان به ارمغان ندارد.
روزبه- بخشی از تنشهای زیست محیطی از فراسوی مرزهای ایران سر بر میآورند. این فقط نظامیگری نیست که محیط زیست دریای خزر را تهدید میکند بلکه آلایندههای نفتی و پسماند شهرهای ساحلی ایران و کشورهای همسایه را نیز باید به آن افزود. چالش آب نیز به مرزهای سیاسی و جغرافیایی ایران محدود نمیماند بلکه حکومت به دلیل ناکارآمدی و بیکفایتی در همین خصوص با همسایگان خود از آذربایجان و ترکمنستان گرفته تا عراق و افغانستان در چالش به سر میبرد. جدای از این چالشهای زیست محیطی در مرزهای ایران موجب شده تا بسیاری از مرزنشینان به قاچاق کالا روی بیاورند و جمهوری اسلامی ضمن فرافکنی سیاسی به اتکای اخلاقیات واپسگرایانه به مبارزهی حقارتبار با زحمتکشانی میشتابد که متأسفانه در ادبیات حکومتی قاچاقچی نام میگیرند. ولی قاچاق، بیکاری، اعتیاد، دزدی و بسیاری از آسیبهای اجتماعی دیگر همواره یک پایاش در خرابههایی جانمایی میشود که از تخریب محیط زیست سر برآوردهاند.
احمد- احزاب سیاسی نباید به دام نیروهایی که دور سفرهی جمهوری اسلامی گرد آمدهاند، بیفتند. آنان باید ضمن استقلال عمل از حکومت و جریانهای حاکم، بدون استثنا همسو با مردم عمل کنند. بدون تردید فکر و اندیشهی سیاسی اگر فرودستان و اقشار میانی جامعه را برنتابد سرآخر به دیکتاتوری خواهد انجامید. همسویی با مردم هم فقط ضمن نمونهگیری آماریِ مناسب از تودههای مردم و نظرخواهی و نیازسنجی همگانی مستقیم از شهروندان مشخص خواهد شد. ولی انگار عدهای با بهانه نهادن عوامیگریِ بخشهایی از مردم، از نتیجهی این نیازسنجیهای آزادانه و دموکراتیک واهمه دارند و یا نظرسنجی و نظرخواهی را همانند اسد و امثال اسد با منافع بلندمدت و راهبردی خودشان در تقابل و تضاد میبینند.
*توضیح اینکه نگاه دوستان محفلی ما به موضوع انتخاباتِ درونحکومتی جمهوری اسلامی، میتواند از سوی هر شخص و گروهی مورد تأیید، نقد و یا نفی قرار گیرد. چارهاندیشی نهایی در این خصوص باز هم به قضاوت همگانی واگذار میگردد./