عصر نو
www.asre-nou.net

آزادی جنسی یا صیغه آزاد - بخش اول


Wed 21 12 2016

پیمان نعمتی

بحث پیرامون زندگی زنان مجرد ایرانی خارج از کشور به ویژه موضوع روابط جنسی بندرت مورد بحث جدی و کتبی قرار گرفته شده است و آگاهی ها و نتایج در مورد روابط جنسی بیشتر تابع فرهنگ سنتی شفاهی بوده است.

در ابتدا نوشته " انقلاب جدید جنسی " – آنجلا براون – دانشگاه یورک کانادا – بخش مطالعات زنان جهت ایجاد زمینه بحث و مفهوم آزادی جنسی در جوامع غربی در شرایط کنونی، مطرح می شود.

" انقلاب جدید جنسی " – آنجلا براون

به نظر می رسد انقلاب جنسی جدیدی در جهان در حال انجام است که مرکز آن زنان هستند. ما زنان تشویق می شویم که در رابطه با مردان قوی تر باشیم و از سکس بیشتر لذت ببریم. فشار معینی بر ما وارد میشود که به سکس بعنوان صرفا یک بازی ( نه یک موضوع جدی ) نگاه کنیم. زنان در رسانه های همگانی به شکل شکارچیان جنسی نمایان می شوند که تنها مسله آنان به دام انداختن مردان برای سکس و بردن آنان به اتاق خواب است. ما در خطر این هستیم که اجازه بدهیم این نگرش های یک بعدی افکار و اعمال ما را تحت تاثیر قرار دهند، زمانی که ما در حال تلاش جهت تعریف ایجاد تناسب با هویت جنسی خود هستیم.

این هویت جنسی جدید زمانی بوجود آمد که ما دریافته ایم نیاز به تمکین در روابط جنسی و در زندگی با مردان نداریم. زنان دریافته اند از روابط جنسی لذت ببرند و اگر خارج از ازدواج رابطه جنسی دارند، امری زشت تلقی نشود. ما از پشقدم شدن در ایجاد روابط جنسی شرمنده نیستیم. اینها چیزهایی است که زنان باید با آنها احساس اعتماد به نفس داشته باشند اما متاسفانه با پیشرفت های ما افراط در کارها هم پیش آمده است.

در جامعه، تلویزیون، در زندگی، ما به پذیرش سکس بعنوان امری جهت وقت گذارانی مجبور می شویم. مردم نیاز به عشق دارند تا به روابط جنسی تن دهند. برنامه های تلویویزونی مانند "سکس در شهر" زنانی را نشان می دهند که با هر مردهای زیادی همخوابه می شوند. حتی بهترین "دختر خوب" در این برنامه نسبت به زندگی واقعی در سکس افراط دارد. این برنامه ها نمود زندگی زنان واقعی نیستند. این الگوها نه تنها در برنامه های تلویویزنی بلکه در مجلات هم هستند.

تصویر زنان در رسانه های همگانی نه تنها یک بعدی بلکه سکس بعنوان یک بازی یا بدتر وجود دارند، بعنوان عاملی جهت تخریب شخصیت و کنترل زنان در نظر گرفته می شود. من بطور شخصی احساس تحقیر می کنم زمانی که زنان مجبور به ایفای نقش های این چنین می شوند. ضمن صحبت با دختران در دانشگاه، من به الگوی جنسی آزار دهنده ای برخورد کرده ام. دختران جوان به روابط جنسی یک شبه افتخار می کنند و آنرا امری عادی تلقی می کنند، در صورتی که دختری که اینکار را انجام نمی دهد بعنوان " غربیه " بحساب می آید.

اگر زنی در بیست سالگی خود است و هنوز با مرد سکس نداشته است به او تلقین می شود که دارای عیب است. با تمام این حرفها هنوز بسیاری از زنها هستند که باور دارند سکس امری مهم و جدی است اما متاسفانه بعلت فشار اجتماعی آنها مجبور هستند تمایلات خود را پنهان کنند و وانمود

کنند که مثل دیگران هستند. چرا زنان ناچار به پنهان کاری می شود؟ آیا آزادی زن برای این نبود که حق انتخاب به آنها داده شود؟ آیا فشار و اجبار به نقش اجتماعی غیر دلخواه آنان خلاف آزادی زنان نیست؟

با کمال تاسف باید گفت که ما خود مقصر ایجاد این مدل جنسی هستیم، در این حالت که ما آزادی جنسی می نامیم. در واقع حق انتخابی که برایش جنگیده ایم را از دست می دهیم. ما تحت تاثیر این هستیم که سکس لازم نیست زیبا باشد و امری صرفا غریزی است. من فکر می کنم این اشتباه است، سکس می تواند لذت بخش باشد اما باید با حق انتخاب الگویی باشد که ما آزادانه آنرا می پذیریم.

زنان همچنین باید بدانند که سکس صرفا یک بازی و یک لذت یک شبه نیست بلکه امری جهت تحکیم عشق است. این ممکن است با توجه به "پیشرفت" امروزی جامعه فکری عقب مانده بنظر آید اما چند زن از روابط جنسی هر هفته با مردهای متفاوت لذت می برند؟ این بعد از مدتی امری کسل کننده و در نتیجه کل سکس زیر سوال می رود. رابطه جنسی که موضوع عشق در میان باشد، تجربه فوق العاده و لذت بخشی است.

ادامه دارد