عصر نو
www.asre-nou.net

باز هم طومار، بازهم درخواست


Fri 28 10 2016

رضا رخشان

طومار نویسی و درخواست وتظلم خواهی مدتهاست که در میان فعالین کارگری باب شده است. اینکه عده ای از فعالین کارگری وظیفه جمع نمودن امضا از سایر کارگران را برعهده می گیرند و بقیه کارگران هم درین پروسه نقش خود را در حد همان امضا زدن می بینند و بعد به دنبال کار وزندگی خود می روند نه به درد تاکتیک مبارزات طبقاتی میخورد ونه استراتژی.نه مشارکتی که مبین یک عمل جمعی باشد در آن دیده میشود ونه حتا در مورد خواست معلومی که برای ان امضا جمع میشود، حساسیت و توجه یکسانی در بین امضا کنندگان و امضا گیرنده گان وجود دارد. بواقع اگر این توجه و حساسیت بشکل فراگیر در سطح بدنه جنبش کارگری وجود میداشت ، در چنین شرایط هیچکس جرات نمی کرد که به طرف قانون کار فعلی آنهم در جهت تضیع حقوق حقه کارگران نزدیک شود.متاسفانه بدلایل مختلفی این خواست معمولا در سطح فعالین کارگری باقی می ماند.البته از این لحاظ جای بسی تاسف است که در موقعیتی که خیل عظیم ارتش بیکاران در جامعه وجود دارد همچنین شکاف عظیم طبقاتی که نمود آنرا میتوان با حداقل دستمزد800هزارتومانی کارگران را با حقوقهای نجومی ملاحظه کرد برانگیختن شور طبقاتی در بین عموم کارگران در مورد تغییر مفادی از قانون کار،امری سخت ودشوار است .این مسئله زمانی دشوارتر هم شده است که طبقه کارگر از وجود تشکلهای خود ساخته کارگری که بتواند از حقوق وزندگی کارگران پشتیبانی کند بی بهره است.در این اوضاع ،راه حل عده ای از فعالین کارگری در مورد خواسته های مشخص ،طومارنویسی ودرخواست نویسی است.اینکه کارگران با جمع آوری امضا هایشان مثلا میخواهند افزایش حقوقشان بالاتر از نرخ تورم باشد و یا جلوی تغییر قانون کار را بگیرند.در سالیان اخیر طومارهای مختلفی جمع شده است که تاثیر ملموس و مشخصی نداشته است که هیچ ،بعضا بانیان این حرکتها، با تبعات امنیتی هم مواجه شده اند.
در هرصورت ،مسئله طومار نویسی و درخواست نویسی در مناسبات سرمایه داری که در آن تضاد آشتی ناپذیر و خیلی سفت وسخت نیروی کار از یک سو و سرمایه از سوی دیگر که گاها بشکل خیلی بی رحمانه ای در می اید بطوریکه عمال سرمایه به طرق مختلفی همیشه در حال تهاجم به سفره ومعیشت کارگران هستند و در حالیکه کارگران ایران فاقد هرگونه تشکل مستقلی هستند بخصوص در دوران دولت یازدهم که بشدت طرفدار اقتصاد بازار ازاد و اقتصاد سرمایه داریست در چنین احوالی که عمال سرمایه در دوران پسا برجام ،شیفته عضویت در بازار جهانی و سازمان تجارت هستند چگونه میتوان انتظار داشت که به درخواست ما گوش کنند.آنهم زمانیکه هیچ موازنه سیاسی بین کارگر وسرمایه دار وجود ندارد.بنظر من طرح این روش بیشتر جهت بهره جستن از مدیا وتبلیغات ورسانه هاست.که البته در تاکتیک مبارزه میتواند موثر باشد اما متاسفانه درین زمینه هم بورژوازی بر این مدیا و رسانه ها تسلط کامل دارد.مثلا با استفاده از کارشناسان اقتصاد سرمایه داری به عموم اینطور القا می کنند که کارفرماها طفلک وضعشان خراب است. دوران رکود است و برای مقابل با این رکود باید اصلاحاتی در قانون کار(لفظ اصلاحات در ادبیات کارشناسان بورژوازی همیشه یعنی تغییر قوانین بر ضد کارگر وبه نفع کارفرما) بوجود اید و غیره.
کاری کردن ،به صرف اینکه کاری باید کرد که درست نیست.البته بنظر من در این شرایط هم میتوان خیلی کارها کرد.صحبت وگفتگو با نمایندگان مجلس در شهرهای مختلف و اینکه رای موافق به این تغییرات موجب سلب حمایت مردمی ازین نمایندگان میشود.آموزش ویادآوری محاسن و فوائد ایجاد تشکل کارگری مستقل دربین عموم کارگران. ایجاد فضای بحث وگفتگو در دانشگاه و دانشجویانی که بزودی وارد بازار کار میشوند و مهمتر این که بدنه کارگری یا از این ماجراها وتغییرات احتمالی قانون کاربی اطلاع هستند و یا نمیدانند چه مواردی قراراست تغییر کند باید اطلاع رسانی و بحث وگفتگو شود.واقعیت اینست که تا زمانیکه اجماع محکمی در طبقه کارگر در هر زمینه ای ،از خواست افزایش دستمزد گرفته تا خواست ایجاد تشکل مستقل تا مسائل دیگر،وجود نداشته باشد امکان تغییر وضعیت زندگی ومعیشت کارگران به سختی قابل باور است.ماجرای طومار نویسی هم چند روزی سروصدایی ایجاد می کند و رسانه ها در مورد آن سخن می رانند وبعد بدون دستاوردی تمام میشود.بنظر من باید ازین روشهای کهنه وبدون تنیجه عبور کنیم.بدنبال ساده کردن صورت مسئله نباشیم و شرط انجام هر گونه پراتیک کارگری ،باید با در نظر گرفتن و همچنین درک عمیق تضاد آشتی ناپذیر کار وسرمایه باشد.هیچ تضادی را نمیتوان با خواهش وریش گرو گذاشتن حل نمود.

با آرزوی رهایی از دست اشکال سرمایه
رضا رخشان
5/8/1395