عصر نو
www.asre-nou.net

نامه ای به رئیس جمهور


Sat 19 03 2016

رضا رخشان

نامه ای به رئیس جمهور
سلام جناب آقای رئیس جمهور

خسته نباشید. امیدوارم این شغل پر مشقله شما مانع شنیدن حرفهای یک کارگر نشود. تا با اندکی وقت به درد ودلهای یکی از طبقه زحمتکشان جامعه، آنهم در استانه سال نو ، گوش فرا دهید.راستش با این شغل کارگری که نه امنیت شغلی و روانی در آن وجود دارد که برای خیلی از کارگران ، حقوقی که بتواند حداقل نیازهای زیستی( مانند خوراک ،پوشاک ،مسکن وتامین اجتماعی) یک زندگی ابرومند را فراهم کند وجود ندارد، دل ودماغی واسه شادی وتبریک سال نو باقی نمی گذارد و نه حتا میتوان برای خانواده (لباس ،آجیل شب عید و مسافرت و غیره)زمینه این شادی را ایجاد کرد.اقای رئیس جمهور ،دردهای ما بسیار است. از کجا بگوییم؟ از کجا بنالیم؟از قرار داد موقت وسفید امضا یا از درآمدهای پایینتر از خط فقر؟ ازین که با تاخیرهای مدوام در پرداخت حقوقمان ،گدای حقمان میشویم؟. ودر بیشتر مواقع برای نقد کردن حقوق مجبوریم دست به اعتصاب بزنیم. تا فقط حقوق حقه خودمان را استیفا کنیم و نه بیشتر.از اصل چهل وچهار که هر وقت نامش را میشنویم موی بر تنمان راست میشود ،چه بگویم؟ .چرا که برای ما یعنی پرتاب در آنسوی بی تکلیفی ،بی پناهی در مقابل کارفرماها ، عدم امنیت شغلی ،حقوق پایین و هزاران مسئله بغرنج .در خود شرکتی که در آن مشغول بکارم ،یعنی نیشکر هفت تپه از مدتها پیش بخشهایی از کارها مانند درو و سمپاشی و آبیاری و خدمات وغیره را به شرکتهای پیمانی واگذار کرده بودند که همگی کارهای شاق وزیان آوری محسوب میشوند.اما در اینجا پیمان کاران با استثمار کارگران ،یعنی با پرداخت حقوقهای ناچیز وبدون هیچگونه مزایا وعیدی،سودهای کلانی به جیب می زنند.بطوریکه پس از چند سال ،ره صدساله را می پیمایند. اما کارگرهمچنان اندر خم یک کوچه است. اقای رئیس جمهور ، همین دو هفته اخیر نیشکر هفت تپه به بخش خصوصی مطابق اصل چهل وچهار واگذار شده است.از زمانیکه این واگذاری صورت گرفته است همه ما در بیم وهراس ناشی از نبود امنیت روانی روزگار می گذرانیم. نمیدانیم در اینده قرار است که چه شود؟و این واگذاری ایا بر مصائب ما می افزاید یا نه؟ این تردید توام با اضطراب ،واقعا عذاب آور است. بخصوص اینکه تجربه های تلخ ودردناکی در اطراف ما ناشی از این نوع واگذاریها به بخش خصوصی وجود دارد. مانند کارخانه قند دزفول که یکسال بعد از واگذاری تعطیل شد و صدها کارگر اخراجی ماند و روزگار سخت مشقت آمیز پس از آن. یعنی علی ماند حوضش. از طرف دیگر میدانم در پس ذهنتان از اقتصاد دولتی بخاطر فرسودگی کارخانه جات و کاهش تولید ، فساد ، رانت اقتصاد دولتی و دهها مسئله دیگر وجود دارد که با این سرعت بدنبال خصوصی سازی در اقتصاد هستید .همچنین میدانم که نگاه شما به مقوله اقتصاد ناشی از مناسبات کشورهای سرمایه داری که مبتنی بر خصوصی سازی اقتصاد ،کوچک کردن حجم دولت و ازاد سازی اقتصاد وغیره بوده است.جریانی که بعد از جنگ سرد ،بعنوان جریان غالب( یعنی مناسبات سرمایه داری )درآمده است.که درین راستا لعنتی هایی مانند آدام اسمیت، ریکاردو.فریدمن مکتب شیکاگو و غیره به ذهنم تداعی میشود.ولی اینجا ایران است.نه مثلا المان .اینجا ایرانست با پیچیدگیها و مشکلات خاص آن. اینجا ایرانست با اخلاقیات وجامعه مخصوص آن.ایا نمیشد سهام این شرکتها را به کارگرانش واگذار کرد؟چطور در طرح سهام عدالت ،میشد همه را سهیم کرد؟(البته به صورت اسمی وگرنه ما که سهام عدالتی ندیدیم)

در هرصورت ،حالا که میخواهید بر اساس اصلوب سرمایه داری رفتار کنید لااقل اصل ایجاد تشکل کارگری مستقل را مانند همان کشورهای سرمایه داری برای کارگران در نظر بگیرید.حالا که قرار است مانند اروپاییها شویم این حرکت را کامل اجرا کنید.اینطور نمیشود آنجایی را که مربوط به حقوق ما کارگران است را زیر سبیلی رد کنید و نادیده بگیرید.پس به ما حق اعتصاب بدهید. به کارگر حق ایجاد اتحادیه وسندیکای مستقل بدهید تا لااقل یک حامی داشته باشند. تا شبها با وجود انبوهی از مسائل اضطراب اور،خوابش بگیرد.اقای رئیس جمهور ،کسیکه با شما صحبت می کند بدلیل فعالیت صرفا کارگری بخاطر دفاع از شغلش که هست ونیستش بود. دارو ندارش بود به زندان افتاد. با پرونده های امنیتی متعدد سه سال از کار هم اخراج شد و اکنون با چماق قرار داد موقت ،مجبورمان می کنند تا از خیلی حقهایمان چشم پوشی کنیم.اقای رئیس جمهور، آیا تاکنون شده است که از ترس بیکاری فردا ، شبها نتوانید راحت بخوابید؟ آیا شده است پیش زن و فرزندانتان از این که نتوانسته اید یک پاکت میوه بخرید شرمنده باشید؟ شده است شب عید از این که کارفرمایتان حقوقتان را نداده، بغض کنید و به جای احساس شادی حس انتقام و خشم به شما دست بدهد؟ آقای رئیس جمهور، ما قبلا چوب سیاستهای تعدیل اقتصادی و تک نرخی کردن ارز و سیاست ازاد سازی قیمتها بر اساس عرضه وتقاضا را خورده ایم.لطفا ،تروخدا مواظب باش که بیش ازین به درود ورنجهای مان اضافه نکنید. عید ونوروز جشن تحویل خیلی از چیزهای دیگر ،پیشکش.از دغده نان شب ما بکاهید.
آقای رئیس جمهور، گمان نمی کنم وقت مبارکتان را برای خواندن چنین نامه هائی صرف کنید.اما من دردم را گفتم.الان هم با گفتنشان احساس بهتری دارم. بقیه اش باشما
موفق باشید

رضارخشان
اواخر اسفند ماه/1394