عصر نو
www.asre-nou.net

به یاد یار و دوست عزیزمان رحیم مرسلیپور


Thu 17 03 2016

مختصری درباره زندگی او:

رحیم در ۱۷ مهرماه ۱۳۴۶ در خیابان گرگان تهران به دنیا آمد و در همانجا به دبستان و دبیرستان رفت. وی تلاش کرد به دانشگاه راه یابد ولی به علت فقر خانوادگی و فوت زودرس پدرش در یک چاپخانه شروع به کار کرد. او سپس در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران به عنوان کارگر استخدام شد، ولی عشق به تحصیل او را رها نکرد، لذا تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل در سال ۱۹۷۲ به ایتالیا رود.
رحیم ابتدا در پروجا زبان خواند و سپس به رم رفت و در دانشکده معماری ثبت نام نمود. در این دوره وی با هدایت پرفسورش، تحقیق و بررسی معماری اجتماعی در جوادیه تهران را برگزید و اثر خوبی از خود بر جای گذاشت.
رحیم از همان بدو ورودش جذب سازمان رم وابسته به فدراسیون دانشجویان ایرانی در ایتالیا شد. بارها مسئولیت سازمان را در بخشهای مختلف تشکیلاتی و فرهنگی به عهده گرفت و همچنین بارها از طرف سازمان به عنوان نماینده در کنگرههای فدراسیون شرکت نمود.
او در فعالیتهای سازمان دانشجویی همیشه پیشگام بود و سختترین کارها را با جان و دل پذیرا میشد. به جرأت میتوان گفت که در دوران اقامتش در رم و تا زمانیکه سازمان دانشجویی به حیاتش ادامه داد تدارک بخش متنابهی از فعالیتهای آن را بر دوش کشید. در همه زمینهها، از چسباندن مانیفستها، پخش اعلامیهها، فروش 16 آذر، برپایی میز نشریات در منزاهای دانشجویی، تماس با احزاب و تدارک تظاهراتها، اعتصاب غذاها بهخاطر دفاع از زندانیان سیاسی تا شرکت در مارشهای طولانی پروجا - رم، جزو اولین کسانی بود که آمادگی خود را اعلام میکرد.
او در سال ۱۹۷۴ جذب سازمان انقلابی حزب توده ایران در ایتالیا گردید و پس از تشکیل حزب رنجبران وارد این حزب شد. او از ابتدا مخالف بعضی از مواضع حزبی، از جمله رای دادن به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بود. او تا واپسین لحظات زندگیاش دمی از مبارزه برای آزادی، دمکراسی و استقلال ایران باز نایستاد.
در خانه او همیشه به روی دوستان باز بود و بسیاری از دانشجویان تازه وارد هرسال، اولین روزهای اقامتشان را در شهر رم، نزد او سپری کردهاند. این خصلت مهماننوازی را تا لحظات آخر زندگی از دست نداد.
از دیگر خصوصیات برجسته او روحیه شاد و رفتار محبتآمیزش با دیگران بود. همیشه لبخند برچهره داشت و به ندرت از سختیها و مشکلات مینالید. دست و دلباز بود و از کمک به دوستان و آشنایان، هیچ زمان دریغ نکرد. به واقع میتوان او را یک انسان تمام عیار دانست.
رحیم در سال ۲۰۰۸ دچار سکته مغزی شد و سپس به سرطان ریه مبتلا گردید و سرانجام در ساعت ۷ شب ۹ مارس ۲۰۱۶ در زوریخ (سوئیس) فوت کرد. بنا به توصیه رحیم جسد وی روز شنبه ۱۲ مارس سوزانده و خاکسترش زیر درختی که خود انتخاب کرده بود پاشیده شد.
در اینجا شایسته است از زحمات برات عظیمی، یار همیشگی مان، که در دوران بیماری او همیشه در کنارش بود و با عشق و محبت از وی پرستاری نمود قدردانی کنیم.
بیگمان فقدان او ضایعه غیر قابل جبرانی برای دوستان و یارانش میباشد و با فوت وی کنفدراسیون دانشجویی یکی از صمیمیترین و فداکارترین اعضایی را که در دامان خود پروراند، از دست داد.

ما این ضایعه را به دختر، پسر، همسر و بقیه اعضای خانواده اش تسلیت میگوییم.

دوستان و یاران رحیم