برنامه هستهای پرهزینه ایران چه نفعی برای ملت و حکومت دارد؟
حمید کیهان - بیبیسی
Thu 9 10 2014
در حالیکه نمایندگان ایران در مذاکره با گروه ۱+۵ بر حفظ "دستاوردهای هستهای" این کشور اصرار میورزند، طبیعی است اگر سئوال شود نفع این برنامهها در مقایسه با هزینههای مستقیم و غیرمستقیم آنها چیست؟
این سئوال به خصوص از این جهت اهمیت دارد که مقامات دولتی، فناوری مورد استفاده در بخش هستهای و برخی زمینههای دیگر، از جمله صنایع فضایی را نتیجه تحقیق و توسعه داخلی دانسته و بر تداوم آن به عنوان یک اولویت ملی تاکید داشتهاند.
برای ارزیابی هزینه و فایده تحقیقات به منظور نوآوری فنی در هر کشوری، میتوان سه سئوال را مطرح کرد: فایده این طرح از نظر بهبود شرایط زندگی مردم، از نظر ارتقاء موقعیت اقتصادی و سیاسی کشور و از لحاظ امنیت خارجی کشور و ثبات حکومت چیست؟
با یادآوری اینکه ایران به عنوان عضو انپیتی و در محدوده مقررات آن، از حق استفاده از فناوری صلحآمیز اتمی و دریافت کمک بینالمللی در این زمینه برخوردار بوده و استفاده از این حق و حدود آن از جمله اختیارات حاکمیتی کشورهای عضو است، این سه سئوال را در مورد فعالیتهای هستهای و فضایی جمهوری اسلامی مطرح میکنیم.
"تولید و تجارت نوآوری فنی فناوری"
باید گفت که در مرحله فعلی تکامل اقتصادی جهان، نوآوری فنی یعنی اختراع و تولید کالاهای جدید یا روش های جدید و بهتر تولید کالاهای موجود، "ماهیت کالایی" یافته و در کشورهای پیشرفته جهان، موسسات تحقیقاتی و شرکتهای تولیدی و خدماتی، با سرمایهگذاری در تحقیقات علمی و فنی، این "کالا" را تولید و در بازار داخلی و بین المللی عرضه میکنند.
اما موفقیت در "تولید و تجارت نوآوری فنی" شرایطی دارد. عنصر اصلی در نوآوری فنی، توانایی جامعه در تفکر، تحقیق، اختراع، و ابداع است که این به نوبه خود به وجود جامعهای خلاق و افرادی برخوردار از آزادی آموختن، اندیشیدن، ابراز نظر و دسترسی به اطلاعات و دستاوردهای علمی و هنری در سطح جهانی نیاز دارد. در نتیجه، امروزه تولید و تجارت "سودآور" نوآوری فنی کمابیش در انحصار ملتهایی است که از نظر اقتصادی پیشرفته و از نظر سیاسی و فرهنگی آزاد هستند.
کشورهایی دیگری که این هدف را در سر دارند، قاعدتا حرکت خود را با دریافت فناوری قدیمیتر از کشورهای پیشرفته آغاز میکنند و پس از تسلط بر فرآیند تولید نوین و ایجاد شرایط سیاسی و فرهنگی مناسب، وارد مرحله "بومیسازی" فناوری و سرانجام، مرحله اختراع و ابداع "درونزا" میشوند.
نمونه موفقی از این دست، کره جنوبی است که حرکت توسعهای خود را با صنایع مونتاژ آغاز کرد و با اصلاحات دموکراتیک دهه ۱۹۸۰، در راه توسعه گام نهاد و اینک کمابیش به مرحله تولید و عرضه نوآوری فنی و کسب مزیت نسبی جهانی در برخی شاخههای آن دست یافته است.
در مقابل، در مورد کشوری مانند چین، که مراحل اولیه توسعه را با سرمایه گذاری و دریافت فناوری ابتدایی خارجی و برخورداری از نیروی کار ارزان آغاز کرده، محدودیت اصلاحات سیاسی لازم باعث تردید در مورد ادامه این روند و دستیابی این کشور به مراحل پیشرفته فنی و علمی به منظور ارتقای سطح زندگی مردم چین شده است.
آنچه مسلم است اینکه پیشرفت علمی و نوآوری فنی سودده هرگز به صورت دستوری و در جامعهای بسته و منزوی به دست نمیآید.
منافع اقتصادی فعالیت هستهای و موشکی ایران
روند توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران بیش از پنجاه سال پیش با یک رشته برنامه عمرانی آغاز شد هر چند در نبود توسعه سیاسی، به نتیجه نهایی نرسید. این حرکت از حدود سه دهه پیش به دلایل سیاسی کمابیش متوقف بوده و گاه مسیر قهقرایی را پیموده است به نحوی که امروزه ایران از لحاظ ساختار سیاسی و اقتصادی، کشوری توسعهنیافته محسوب میشود هر چند به یمن عواید نفتی از عوارضی مانند فقر و گرسنگی گسترده مصون مانده است.
امروزه، بخش تولید نوین در ایران عمدتا شامل صنایع قدیمی و مونتاژ است که فناوری آنها طی نیم قرن گذشته بومی نشده و همچنان باید از خارج خریداری شود.
در شرایطی که زمینه مساعد حتی برای بومیسازی فناوری ساده هم وجود ندارد، باید پذیرفت که دستاورد علمی و فنی در شاخههای کمی جدیدتر، از جمله صنایع هستهای و فضایی-موشکی، نمیتواند از حد نسخهبرداری و بازتولید فناوری متداول، آنهم با هزینه نامتناسب با عواید اقتصادی آن فراتر رود.
البته بخشی از فعالیتهای موشکی ایران جنبه دفاعی دارد و ارزیابی هزینه و نفع اقتصادی آنها بیمورد است، هر چند در این زمینهها هم، نباید انتظار داشت که مانند کشورهای پیشرفته، نتیجه تحقیقات نظامی قابل انتقال و استفاده سودآور در بخش غیرنظامی باشد. اما هزینه و نفع فعلی و آتی برنامههای هستهای و فضایی غیرنظامی، یا صنعتی، را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟
مهمترین جنبه سیاست دولت در این زمینه این است که صنایعی را برای تحقیق و توسعه فنی انتخاب کرده که بازار جهانی برای آنها بسیار محدود است به نحوی که اکثر کشورهای پیشرفته هم ورود به آنها را اقتصادی نمیدانند و ترجیح میدهند نیاز خود را از بازار جهانی تامین کنند.
علاوه بر این، نیاز کشور به ویژه در بخش جنجال برانگیز صنایع هستهای مبهم بوده و به نوبه خود، به سوء ظن جهانی در زمینه اهداف جمهوری اسلامی دامن زده است. صنایع اتمی ایران چهل و چند سال پیش و زمانی پایهگذاری شد که رشد سریع اقتصادی، گلوگاههایی از جمله کمبود ظرفیت نیروگاهی را پدید آورده و دولت وقت در چارچوب برنامه توسعهای خود، چاره را در خرید و راهاندازی نیروگاههای اتمی تشخیص داده بود.
ماهیت برنامه اقتصادی و تصمیم دولت وقت در اینجا مورد بحث نیست، اما امروزه، فقدان یک برنامه توسعه موجه و اجرایی، توجیه هزینه سنگین تلاش در دستیابی به فناوری اتمی برای تامین نیاز داخلی را دشوار کرده و باعث ابراز تردید برخی کشورها در مورد ماهیت این برنامهها شده است.
در مجموع، به نظر میرسد که دولت ایران هزینههای سنگین مستقیم و غیرمستقیم فعالیت علمی و فنی در صنایعی را پرداخته که، در کنار فشار سنگین سیاسی و اقتصادی بر کشور، بعید است بازده اقتصادی مناسبی داشته باشد.
فواید سیاسی
در جهان امروز، اعتبار و نفوذ جهانی یک کشور به پیشرفت اقتصادی و رعایت حقوق و آزادی شهروندان آن بستگی دارد اما هنوز هستند دولتهایی که تحت تاثیر انگارههای سیاسی قدیمی یا در راستای تامین منافع مراکز قدرت داخلی، معتقدند که اعلام دستاوردهای علمی و فنی، بدون توجه به هزینه و نفع آنها، وسیله تبلیغی مناسبی در داخل و خارج است. این رویکرد یادآور رقابت نظامی و فضایی اتحاد شوروی با غرب در دوران جنگ سرد است که هزینه سنگین آن احتمالا به سقوط اقتصادی و سیاسی بلوک شرق کمک کرد.
در ایران، از آنجا که حکومت بر منابع اقتصادی مسلط و از پاسخگویی مبراست، امکان آن را دارد تا به جای استفاده از منافع تحقیقاتی بر اساس نیازهای اقتصاد ملی، آنها را بر اساس ملاحظات دیگری به کار بندد.
به عنوان مثال، صنایع خودروسازی ایران پس از نیم قرن همچنان محتاج فناوری وارداتی است و به نظر نمیرسد حمایتی از بومی سازی فناوری در آن صورت گرفته باشد، چه رسد به نوآوری فنی در حالیکه بخش ها، مراکز، اشخاص دیگری و طرحهای دیگری، علمی به معنی امروزی کلمه و چه سیاسی و تبلیغی، از حمایت سخاوتمندانه برخوردار میشوند.
البته جامعه ایران از توانمندی "بالقوه" انسانی و علمی برای نوآوری فنی بیبهره نیست و گسترش امکانات تحصیلی در چند دهه اخیر سهمی مهم در این زمینه داشته است. اما به فعل درآمدن این توانمندی مستلزم ایجاد زمینههای سیاسی و اجتماعی مناسب است.
یک نمونه از این دست، مباحث ده، پانزده سال پیش در مورد ورود گسترده و سودده ایران به بازار جهانی نرمافزارهای کامپیوتری است که زمینه علمی و فنی آن در کشور وجود داشت. اما در همان زمان برخی پژوهشگران هشدار دادند که موفقیتدر این بازار مستلزم آن است که تولیدکننده ایرانی سلیقه و فرهنگ رایج در جهان امروز را درک کرده و با آن مانوس باشد، یعنی از نظر حکومت، خود را در معرض "تهاجم فرهنگی" قرار دهد. در نهایت هم، فقدان شرایط مناسب مانع از توفیق تجاری ایران در بازار رو به رشد نرم افراز شد.
تکنولوژی پیشرفته و امنیت داخلی و خارجی
بالاخره، از نظر صرف منابع در زمینه فعالیت های علمی و تحقیقاتی، ممکن است یک دولت، بهبود شرایط اقتصادی مردم یا موقعیت کشور را در نظر نگیرد بلکه افزایش قدرت دفاعی در برابر تهاجم خارجی و حفاظت از رژیم در مقابل ناآرامی داخلی را دنبال کند.
طرح این نکته از آن جهت مهم است که برخی مخالفان برنامههای اتمی و موشکی ایران با متهم کردن جمهوری اسلامی به تلاش برای دستیابی به تسلیحات کشتار جمعی، گفتهاند که هدف حکومت کسب موقعیت نظامی برتر در منطقه و همچنین، جلوگیری از بروز حرکت اعتراضی داخلی و حمایت خارجی از چنین حرکتی است.
البته برای این اتهام شواهدی ارائه نشده اما دست کم از لحاظ نظری میتوان سئوال کرد که آیا تسلیحات کشتار جمعی میتواند حافظ امنیت خارجی یک کشور و دوام نظام حکومتی آن باشد؟
پاسخ به سئوال اول برای اکثر کشورهای جهان قطعا منفی است. یک کشور دارای سیاست خارجی بیثبات و تهاجمی، با دسترسی به تسلیحات کشتار جمعی به "تهدیدی خارقالعاده" تبدیل میشود به نحوی که دشمنان آن خود را محق میدانند در برابر کمترین حرکت خصمانه چنین کشوری، از خود واکنش کوبنده نشان دهند وخواستار حمایت جهانی از اقدام خود هم بشوند.
علاوه بر این، دستیابی به تسلیحات کشتار جمعی در چنین شرایطی، آغازگر مسابقه تسلیحاتی پر هزینهای میشود که سرانجام کشوری را که از نظر سیاسی منزویتر، از نظر اقتصادی آسیب پذیرتر و از نظر فنی عقب ماندهتر است از پای در میآورد.
اتکای به تسلیحات کشتار جمعی برای سرکوب ناآرامی داخلی یا جلوگیری از حمایت خارجی از آن نیز تصوری بیجاست. مردمی که علیه یک نظام استبدادی قیام کردهاند بعید است به ملاحظه زرادخانههای هستهای و شیمیایی حکومت، از مطالبات خود دست بکشند در حالیکه خونریزترین حکومتها هم در کاربرد داخلی این نوع تسلیحات با محدودیت مواجهاند.
در همانحال، ناآرامی داخلی در اطراف زرادخانههای تسلیحات کشتار جمعی و احتمال دستیابی افراد بیمسئولیت به این تسلیحات، به جای جلوگیری از مداخله خارجی، مشوق آن خواهد بود.
هزینه و نفع
در کنار ورود به جنگ جهادی با روسیه در اوایل قرن نوزدهم و پافشاری بر ادامه جنگ ایران و عراق در اواخر قرن بیستم، شاید دنبال کردن برنامه هستهای و عواقب داخلی و خارجی آن از پرهزینهترین تصمیماتی بوده که دولتهای دو سه قرن اخیر ایران اتخاذ کردهاند.
خوشبختانه هزینههای این تصمیم، هرچند کمرشکن، عمدتا جنبه اقتصادی داشته و هنوز خسارات جانی و سرزمینی متوجه ایرانیان نکرده است.
قطعا نمایندگان جمهوری اسلامی در جریان مذاکرات جاری هستهای، این هزینهها را در برابر منافع مادی و غیرمادی این برنامهها، هر چه که باشد، در نظر خواهند گرفت.
|
|