چگونه سرزمین اسرائیل اختراع شد
بررسی ونقد کتاب
Thu 17 04 2014
رضا اغنمی
شلوموند ساند
چگونه سرزمین اسرائیل اختراع شد
از سرزمین مقدس تا مام وطن
ترجمۀ بهروز عارفی – ویراستار تقی تام
چاپ : چاپخانۀ مرتضوی – کلن – آلمان پائیز ۱۳۹۲
۳۳۸ صفحه
مترجم درآغازسخن درمعرفی نویسندۀ کتاب که استاد دانشگاه تل اویو است شیوۀ سیاسی او را برای خواننده روشن می کند : «اسرائیل شصت سال پس از تأسیس، حاضر نیست خود را به مثابه، یک جمهوری برای همه شهروندانش تلقی کند.» وسپس باتوجه به قوانین اسرائیل توضیح میدهد که «اسرائیل خود را متعلق به یک چهارم اسرائیلیان که (غیر یهودی هستند) نمیداند.». اینگونه معرفیِ بی پروا، نویسنده ای که یهودی و شهروند اسرائیل است، خواننده را تکان میدهد. اما، با تردید پس از تورقی کوتاه هشیاری مترجم را می ستاید، و درمییابد که نویسنده تاریخ نگار و پژوهشگر توانائی ست که تجاوزهای ویرانگر و تضادهای دولت اسرائیل را به دقت بررسی و توضیح داده است.
دریادداشت نویسنده با عنوان «سخنی باخوانندگان فارسی زبان»، اطلاعات بیشتری ازخود دراختیار مخاطبین قرارمیدهد : « من صهیونیست دوآتشه ای نیستم. بلکه برعکس! این نوشته تحلیلی تاریخی و انتقادی ازاستعمارصهیونیستی است. من کاملا واقفم که اسرائیل به ضرر اهالی عرب محلی ایجاد و بنا شد وهمچنین ادعان دارم که این دولت همچنان و به طور روز مره، برجمعیت تحت اشغال که ازحقوق اساسی محرومند، تعرض می کند، درحالی که حهان غرب با سکوت خود و دادن آزادی عمل، بر تداوم این اوضاع ستم بار می افزاید.» همو، اسرائیل را یک دولت قوم گرا میخواند. صهیونیسم را خلاف آئین یهودیت میداند. مینویسد: «کنعان/ یهودیه/ فلسطین، هرگز سرزمین ملی یهودیان نبوده است». آشکارا مینویسد « من فکر نمی کنم یهودیان حقی تاریخی برفلسطین داشته باشند» و درعین حال منکر حق زندگی یهودیان نیز نیست. با انتقادِ شدیدی که به رفتارهای بیرحمانۀ حکومت ظاهرا دینی اسرائیل دارد، داوری های عادلانۀ او از هر زاویه که بنگرید قابل توجه وتأمل است؛ زبانِ عقلائی و عریانش سزاوار تحسین است.
وخواننده با خواندن این دو روایت، دلگرم میشود، به ویژه درسیاهی های امروزی وطن، درقیاس با اسرائیلِ صهیونیستی! وآزادیِ گسترده درسطح ملی یهودیان دراسرائیل. از خواندن این خبرشگفت زده میشود ودرمیماند: « [ کتاب] دراسرائیل با موفقیت روبرو شده درفهرست «کتاب های پرفروش» قرارگرفت درست است که این کتاب با انتقاد شدید تاریخ نگاری صهیونیستی روبروشد. اما این امر نه مانع از بخش آن شد و نه دربارۀ آن و نیز ترجمۀ آن به زبان های دیگر جلوگیری کرد.»
خبر بالا را مقایسه کنید با فتوای آقای خمینی دربارۀ قتل سلمان رشدی نویسندۀ کتاب «آیه های شیطانیِ» و قتل مترجم آن اثر به زبان ؟؟؟ و خواننده نمی تواند کتاب را زمین بگذارد
نویسنده در«سرزمین نیاکان رابه یادآوریم» خاطرات خود را زمانی که سرباز بوده « ازکشورم فراخوانده بودند» درسال 1967 ورود خود به منطقه را شرح میدهد. به منطقه ای که برای فتح آن آورده شده اند، مکانی است که ابراهیم و داوود از آنجا عبور کرده باشند. ازفتح دیوار ندبه روایت میکند. در میان خوف و وحشت نگاه های مردم مغلوب از پشت پنجره خانه ها ازکوچه های باریک پیش میروند تا به دیوارمیرسند و به معبد. درزیرنویس ص 16 توضیح میدهد که این «بنا نه یک دیوار، بلکه حصاری ازشهرکی است که به عبری «ها کوتل» میگویند که ابهام ایجاد میکند» از گرفتاری یک پیرمرد فلسطینی که دلارهای فراوان داشته، به دست سربازان اسرائیلی افتاده است خبر وحشتناکی میدهد: «هم قطاران من زندانی را به یک صندلی بسته بودند و همه جای بدنش را زیرباران ضربه گرفته بودند با آتش سیگار بازوانش را می سوزاندند . . . یک ساعتی گذشت، کامیونی که جنازۀ «پیرمرد پولدار» را درآن نهاده بودند ، به راه افتاد. هم لباس های من درحال حرکت گفتند که می روند تا جنازه را به رود اردن بیندازند.» هرچه بیشتر ازعمرحکومت میگذرد، خشونت و ستمگری به اهالی محل بیشترآزارش میدهد با تأسف فراوان میگوید که نیاکانم که در اروپای شرقی میزیستند، هرگز نمیتوانستند باور کنند که : «روزی نوادگان شان در سرزمین مقدس مرتکب چنین اعمالی شوند».
نویسنده از آزردگی اسرائیلی ها دربارۀ محدودیت خاک اسرائیل بحث میکند. و معتقد است که این آزردگی ها « در پیروزی جنگ 1956، ظاهرشد و از آن پس « به طورجدی به فکر الحاق صحرای سینا و نوار غزه به خاک اسرائیل افتاد». «"خط سبز" آتس بس سال 1949 ازنقشه های جغرافیائی حذف شد. مرزها تغییرکرد. با استناد به دعای «سفر جامعه» (کتاب مقدس) بخش شرقی بیت المقدس را تصرف کردند. و این درحالی ست که دولت اسرائیل تا به حال «حق برابری شهروندی برای یک سوم ازاهالی پایتختی که به زور الحاق شده قائل نشود»
اسرائیل به موازات گسترش سرزمین های اشغالی، از فکر تاریخ سازی تقلبی نیز لحظه ای غافل نمانده است. این هویت سازیِ تاریخی یا دستبرد به اسناد با لطایف الحیل دربیشتر زمینه ها انجام گرفته است. به این روایت توجه کنید : « ضروری بود که تصویری اسطوره ای ازخلقی تبعید شده درقرن اول را به مردم القاء کرده، درصورتی که درهمان حال، نخبگان ادیب به خوبی واقفند که چنین رویدادی رخ نداده است؛ و درست به همین دلیل، حتی یک جلد کتاب پژوهشی حتی به اخراج «خلق یهود» اختصاص نیافته است.» ص 26 . کتابها نیز مصون از دستبردها نمانده است که تا هنوز هم ادامه دارد : «هنگامی کتاب های وارداتی از خارج را به زبان عبری منتشر می کنند، واژه « فلسطین» به طور منظم با واژۀ «سرزمین اسرائیل» برگردانده اند.» ص38 .
نویسنده، درانتقاد از« اختراع سنت ها» انگشت روی تقلب های تاریخی اسرائیل گذاشته به طعنه می گوید «گاهی پیش می آید که تاریخ کنایه آمیز می شود. . . . کمتر کسانی توجه می کنند یا حاضرند بپذیرند که درواقع اورشلیم، حبرون بیت لحم و اطراف آن درمتون کتاب مقدس بخشی از سرزمین اسرائیل نیستند. سرزمین اسرائیل به سامره و به عبارت دیگر در سرزمین پادشاهی اسرائیل محدود می شود.» دربارۀ ساختگی بودن اسم سرزمین اسرائیل تأکید دارد : « «نام سرزمین اسرائیل» نه درهیچ متن دیگری دیده می شود و نه درآثار باستانشناسی نشانه ای ازآن به عنوان مکان جغرافیائی معین و مشخص به چشم می خورد.» صص 41- 40 . بنا به اظهارنویسنده، دریهود هرگز هیج حکومت سلطنتی وجود نداشته است که ممالک یهودیه واسرائیل را متحد کرده باشد. «گنجاندن اورشلیم به کتاب مقدس بسار دیرتر رخ داد . . .» زیرنویس ص 91
درزیرنویس برگ41 آمده که «تنها یک بار درترجمه یونانی قدیمی این واژه بعنوان سرزمین پادشاهی اسرائیل شمالی آمده است»
در«اسطوره سرزمین من» به بهانۀ واژۀ میهن، به تشریح اسفار کتاب مقدس می پردازد، ازنویسندگان ومبالغه هایشان؛ که با نگاهی تیز به متن آن را «به مجموعه ای ازنوشته های تاریخ نگارانه که بر یک پایۀ مذهبی بیهوده قرار دارد، تبدیل میشود» ازدیدگاه نویسنده، زمانی که وعده دهنده [یهوه] در احتضار بود، امید به اثرات پیام «سرزمین موعود» کار ساده ای نبوده ست. نویسنده دراین بخش با تکیه بر«واژه میهن»، با ادبیات و زبان رمان، فصل بسیار مفید و خواندنی از تاریخ باستان را گشوده است که نمی توانی کتاب را ازخود دورکنی. حین مطالعه درمییابی که پژوهشگران صهیونیست به این مسئله پی برده اند که بیشترین روایت های کتاب مقدس حقیقت ندارد و دور از واقعیت های تاریخی است. مثلا «اورشلیم حد اکثرروستای بزرگی بوده که بتدریح به یک شهرک کوچک تبدیل شد.» ص 100 . و سپس توضیح داه است که درعصر روشنگری خیلی از پژوهشگران از کتاب یوشع فاصله گرفته اند. وبا زبانی نرمترازنویسندگان کتاب مقدس، کوشیده اند که از بار خشونت های اولیه متون مذهبی بکاهند طوری که شنیدنش برای بچه های امروزی مدارس اسرائیل قابل تحمل باشد و تولید تنفر نکند.
دربستر حوادث تاریخی، این نیزگفتنی ست که خدای یهود درسیمای «یهوه» با صفات سرریز از خشونت و ویرانی وقتل وغارت ظاهر میشود. تحقیر و تنفرو کشتارمردم بومی، منع ازدواج با بومیان و گسترش فساد:«هرآنچه در شهربود از مرد و زن وجوان و پیر و حتی گاو و گوسفند و الاغ را به دم شمشیر هلاک کردند.» (یوشع، 6، 21) کشتار درجریان تسخیر هر شهری به طور منظم تکرار میشود.». دراین کشتارها وغارت اموال قربانیان، جشن ها برقرار میشود. این فرمان مقدس است. «خدای اسرائیل، امر فرموده کسی را بافی نگذاشت. بنی اسرائیل تمامی غنیمت آن شهرها و بهایم را برای خود به غارت بردند اما همۀ مردم را به دم شمشیرکشتند. به حدی که ایشان را هلاک کرده، هیج ذی حیات را باقی نگذاشتند » (یوشع، 14،11) ص96 . «در سراسر اسفار پنج گانه پیامبران، تبعید [ وتهدید] همچون داده ای آشنا و عینی طنین انداخته . . . شما را درمیان امت ها پراکنده خواهم ساخت، و پشت سر شما شمشیر خواهم کشید. و کشورشما ویران وشهرهای شما خراب خواهد شد . . . درمیان ملت ها هلاک خواهید شد و زمین دشمنان شما، شما را خواهد درید.» ص 101 . با این خبرها، خاطرۀ هجوم وحشیانۀ مغول، ویرانی ها و جنایات هولناک ش در ذهن خواننده شکل میگیرد. پنداری، روح «یهوه» [خدای یهود] است ومیراثدارش چنگیز با آن همه صفات مشترک . آیا با این ادبیات سیاهِ جهنمی، نویسندگان کتاب مقدس یا سایرمتون دینی یهود، واقعا یکتاپرست بوده اند؟
در زمان استیلای رومی های بت پرست، شورش بزرگی توسط حسمونی ها، در منطقه ای که دین یکتاپرست یهودی نشین درحال شکوفائی بود، رخ داد. این شورش که طی سال های 167 تا 160 پیش ازمیلاد مسیح، با این که به شکست منجرشد اما آثارش ریشه دوانید. و به شکل گیری یک حکومت خود مختار روحانی انجامید. این نخستین حکومت یهودی بیش از هفتاد و هفت سال دوام نیاورد. اما «صرف به وحود آمدنش، شور و هیجان نیرومندی به ترویج یهودیت درجهان دمید» ص112.
نویسنده اطلاعات بسیارمفیدی که در این بخش از اثر آورده، به یقین خواندنی ترین حوادث گذشته های دور و دراز تاریخ است و مهم اینکه: در رهگذر روایت های مستند، خوانندۀ کتاب را با زمینه های زایش و بلوغ و همۀ فراز و فرودهای تاریخی، و نخستین آئین یکتاپرستی درجهان آشنا کرده است .
شلموند، با نقل آرای موافق و مخالف درزمینه های گوناگون مراحل رشد و بقای یهودیت را روایت کرده است. از نقد مبالغه ها و گزافه گوئی های کتب مقدس و کلیشه ای خواندن آنها کمترین واهمه ای ندارد: « سرزمین اسرائیل مقدس ترین همۀ سرزمین هاست» یا سرزمین اسرائیل پاک است و آب انبارهایش خالص»ص130 .
کتب مقدس را او با بررسی موشکافانۀ اسناد وروایت ها، تاریخ از باستان تا همین دهه های اخیر را دراین مجموعۀ بسیارخواندنی تدوین کرده است.
نویسنده، تاریخنگاربرجسته استاد دانشگاه، آشنا با مسئولیتِ شغلی ست. با وفاداری و تعهد اخلاقی وشرافت انسانیِ خود، تاریخ گذشتۀ یهود را از زوایای گوناگون با دقت و وسواس کم نظیر زیر ورو کرده است. زیر ذره بین نقد با بررسیِ اسناد و مدارک، دستکاری ها و خلافکاریها را فاش و روی دایره ریخته است. جمع آوری و تدوین این همه تقلب های سازمان یافته دولتی، نه کار آسانی ست ونه کار هرکس. سخت است. شجاعت می خواهد و دانش کافی در زمینه هائی که به رودرروئی و درافتادن با گروهِ های قدرت مجهز با هرگونه ابزار برای مقابله تا آستانۀ سرکوب هر معترض. و، این معجزۀ دموکراسی و آزادی بیان دراسرائیل است که چنین امکان را فراهم ساخته تا نویسنده ای ازشهروندان آگاه، گوشه هایی از تجاوزهای عریان و نادرستی های بنیادی حکومت اسرائیل را فاش کند. بنویسد و ناراستی ها نه تنها دراسرائیل، بلکه با ترجمه به زبان های گوناگون درسطح جهان پخش شود. جالب است بگویم : هراندازه که خواننده در مطالعه کتاب پیش می رود ابعاد این ناراستی های آشکار گسترده تر می شود.