عصر نو
www.asre-nou.net

پیامدهای روانی و رفتاریِ جنایتِ"اعدام درملاءعام"


Sun 5 01 2014

مسعود نقره کار

masoud-noghrekar-4.jpg
چرا تماشای صحنه‌ واجرای مراسم اعدام در ملاء عام به پیک نیک و تفریح بَدَل شده‌اند؟ عوامل بروز پیامدهای روانی، رفتاری‌واجتماعیِ حکم ضد انسانی و نفرت انگیز اعدام در ملاءعام کدامند؟ حکومت اسلامی ازارتکاب به جنایتِ"اعدام در ملاء عام" چه اهدافی را دنبال می کند؟.

********

رهبران طرازاول حکومت اسلامی اعدام را به عنوان حکم اسلام و نص صریح قران، و امری دینی و قدسی مورد تائید، ترویج و تقدیس قرارداده‌اند، و دراثبات اسلامیت و صحت عمل شان نیز آیه ها و حدیث ها و روایت ها ارائه کرده اند (1) . اینان برعمل نفرت انگیزِ اعدام‌ درملاء عام نیزلباس اسلامیت وقانونیت پوشانده اند، واز این طریق نیزبا سیاستِ جزائی شان مرتکب هزاران" اعدام حدی و تعزیری" پنهان و درملاءعام برای جرم های"سالبه حیات "، ودگراندیشی و مخالفت سیاسی و عقیدتی شده اند تا به خیال خود مانع تاراج " دین وناموس وشرف " شان شوند. حلق آویز کردن، تیرباران کردن، سنگسارکردن(رجم) ، گردن زدن(2)، مصلوب کردن، بستن قربانی به ماشین و کشیدن پیکری نیمه جان در خیابان ها و.... نمونه‌هائی ازروش های به کار برده شده دراعدام‌های درملاء عام اند. رایج ترین روش اعدام در ملاء عام در حکومت اسلامی اما حلق آویزکردن است که‌ دراکثرموارد با استفاده ازجرثقیل انجام شده است. امروز جرثقیل وطناب دارسَمبُل و آرم" ترویج عدالت، امنیت و آرامش اسلامی" در میهنمان شده اند.

اعدام درملاء عام: پیک نیک وتفریح

به زمانه‌ای که در بسیاری ازکشورهای جهان حتی فضای رسانه ای"ملاء عام" تلقی وتعریف می شود و دراین فضا ازانتشارعکس و یا مطالبی که تبلیغ و ترویج خشونت کند پرهیزمی شود، در جامعه ی ما حکومت اسلامی اش در خیابان ها و میدان‌ها و دیگر اماکن عمومی در برابرچشم مردم، نفرت انگیز ترین نوع خشونت یعنی اعدام را به تماشا می گذارد، شناعتی که بیش از سه دهه است حکومت اسلامی در میهنمان انجام داده است.

با شناخت‌ِ ماهیت و ویژگی های حکومت اسلامی انجام این نوع اعمال از سوی این حکومت غیرمترقبه نبوده و نیست. حکومت اسلامی با دینی و قدسی و قانونی خواندن اعدام در ملاء عام، وبا کاربرد شیوه های گونه گون، تمایل و اشتیاق سیری ناپذیرش به آموزش، انتشار،بازنمائی‌ و انجام خشونت، پدیده‌ی خشونت را درجامعه نهادینه کرده است. در این میان اما آنچه دردناک و تاسف بار است صحه گذاشتن بخشی ازمردم برجاری کردن این نوع خشونت و جنایت در برابر چشمان‌شان است. تائید وواکنش مثبت مردمانی که به تماشای صحنه های غیرانسانی و شرم آوراعدام به صحنه کشانده می شوند، ویا با میل و رضایت خاطر به تماشا می روند، درعینِ حال نشانه ی ابتلای جامعه به بیماری ‌هاو ناهنجاری‌های گوناگون است. جامعه ای که حکومت‌اش و بخشی از مردمان‌اش اعدام را به نوعی تفریح و سرگرمیِ مسرت بخش بدل کرده‌اند و با اشتیاق و ذوق به استقبال اش می روند، از سلامت روانی برخوردارنیست. رسانه ها و جامعه شناسان جامعه ی ما شهادت می دهند که دربسیاری ازمراسم اعدام‌ها تماشاگران همراه با اجرای حکم اعدام شادمانه تکبیرمی گویند، صلوات می فرستند، هلهله می کنند، سوت و کف می زنند، و برای بهتر دیدن صحنه اعدام به هُل دادن یکدیگرونزاع با هم متوسل می شوند تا آن حد که ماموران انتظامی را برای برقراری نظم مجبور به مداخله می کنند. نوجوانان و جوانان سرزمین مان برای بهتر دیدن صحنه‌ی اعدام از تیر چراغ های برق و درخت ها بالا می روند(3) و یا بر بام ها گرد می آیند. برای رفع مشگل مشاهده صحنه ی اعدام در برخی موارد اعدام ها در استادیوم های ورزشی انجام شده است تا همگان جا و دید کافی داشته باشند. از بساط کردن مواد خوراکی ( ساندویچ، جگرودل وقلوه و...) تا فروختن وبهمراه آوردن تنقلات ( تخمه و آجیل و....) نیزدر برنامه تماشاگران و تدارک بینندگان اجرای مراسم اعدام دیده شده است، گوئی جماعت برای دیدن فیلم سینمائی یا نمایش‌های تفریحی و سرگرم کننده و تهیجی، و یا به قول یکی از جامعه شناسان شاغل درایران برای دیدن مسابقه مشت زنی و گاوبازی جمع می شوند.

"......ما باید ببینیم چرا افراد جامعه ما وقت می گذارند برای تماشای اعدام دیگران. به صحنه اعدام می آیند، تخمه می خورند، شوخی می کنند و می خندند و صحنه اعدام را هم با سوت و کف تماشا می کنند. من یادم است که در کرج و مشهد، وقتی که اعدام در ملاء عام صورت گرفت، خیلی ها غش غش می خندیدند و از دیدن آن صحنه لذت می بردند. آن کسی هم که قرار بود اعدام شود، می خندید و می گفت: اشکالی ندارد! بچه هایی هم که آن جا بودند می گفتند: چقدر مرد است!" (4)

"... از ساعت ۱۲شب تا صبح جمعیتی انبوه ،با چای و نوشیدنی شب را تا صبح بسر کردند تا صحنه مجازات را شاهد باشند و اکثرا با حالتی بی تفاوت صحنه را ترک کردند...."

".... ساعت 4 بامداد است و باران شدیدی در حال بارش است. خیابانهای منتهی به چهار راه میثم واقع در خیابان شهید محلاتی تهران پر از خودروهای پلیس است و مردم از محله های اطراف برای دیدن مراسم اعدام خود را به محل اجرای حکم می‌رسانند. هر چه به محل اجرای حکم نزدیکتر می شویم تراکم جمعیت بیشتر می شود. جوانان و نوجوانان بیشترین تماشاچیان مراسم اعدام را تشکیل می دهند. از یکی از اهالی محل سوال کردم آیا می دانید چه کسانی امروز اعدام می شوند گفت: از شب گذشته که داربست‌هایی رانصب کردند و پلاکاردی بزرگ که روی آن نوشته شده بود مراسم اعدام چهار متجاوز به عنف و اراذل و اوباش نصب شد این خبر مثل بمب در محل پیچید وهمه برای هم پیامک می زدند. وی افزود: من خانه ام درست مقابل جایگاه مراسم اعدام است و به جرات می توانم بگویم بیش ازصد نفر ازساعت 10 شب در این مکان تجمع کرده اند و همینطور که می بینید الان ساعت 4 صبح است و حدود سه هزار نفر جمعیت آمده است"….(5)

برخی از مسلمینِ جامعه شناس و روانشناس و علمای شان با دیدن چنین صحنه هائی عَلَم مخالفت بااعدام در ملاء عام برداشتند، به این دلیل که:"... اجرای علنی این مجازاتهای اسلامی، با توجه به امکان فیلمبرداری و عکسبرداری و پخش آن در بلاد و کشورهای غیر اسلامی از مصادیق وهن اسلام، وهن دین و مجازات های‌اش خواهد بود." نگرانی حضرات ازاعدام درملاء عام نه نفس جنایتکارانه ی این عمل که به خاطراثرات منفی اش بر سیمای اسلام درجامعه بین المللی‌ست. این حضرات می گویند: "نقطه ممیزه اجرای احکام کیفری اسلام، جلوگیری از وهن و اثر منفی در جامعه به ویژه دربرابر کفار و سرزمینهای آنهاست. به عبارت دیگر اگر مجازاتی در اسلام اثر وهن آمیز داشته و دراثراجرای آن، دین مبین اسلام متهم به خشونت و پندارهای غلط در بین مردم شده و به عبارتی آب به آسیاب دشمن بریزد، هیچگاه شارع مقدس اجرای چنین مجازاتی را به مصلحت ندانسته است!"

علل تمایل واشتیاق به تماشای‌اعدام کدامند؟

برای پاسخ گوئی به این پرسش که:"چرا بخشی ازمردم مشتاقانه وبا میل خویش همراه با مسرت و شادی برای تماشای قتل همنوع خود گردهم می آیند، و صحنه های اعدام را به محل تفریح و کسب و کاروعبادت خود بدل می کنند؟." می باید به سراغ عوامل مختلف و متعدد رفت. در اینجا به دو عامل اشاره می شود:
1- حکومت اسلامی: حکومت اسلامی به عنوان حکومتی مبلغ و مرّوج انواع خشونت، بربسترفرهنگ و تفکردینیِ جاری و قدرتمند درجامعه، دربروز و حضور اشتیاق و علاقه ی بخشی از مردمان میهنمان برای دیدن صحنه ی اجرای مراسم اعدام نقش اساسی و کلیدی داشته و دارد. حکومتیان و مجموعه ی دستگاه مدیریت سیاسی و دینی اعدام درملاء عام را اقدامی ضرور و کارشناسان‌اش آن را نوعی"مکانيزم دفاعي و جبراني" می‌دانند، وبا دلیل تراشی‌هائی این عمل را توجیه کرده ومی کنند. محرکه های چنین تمایل و اشتیاقی این عقاید و رفتار، و توجیه های شرعی و حکومتی هستند:

الف: تبلیغ و ترویج این تلقیِ‌عبادی- سیاسی که اعدام و اجرای مراسم آن در ملاء عام حکم دین، امری مذهبی و قدسی ومورد تائید پیامبر و ائمه وعقبه های شان است، انجام این‌عمل پیروی از فرمان خدا و کسب رضایت خداوند ومابقی‌ست.

ب: تبلیغ و ترویج از منابرو تریبون های مشابه به وسیله ی بسیاری ازوعاظ و مداحان و ارگان های حکومتی مبنی بر این که تماشای اعدام حسنه وثواب دارد.

ج: اطلاع رسانی و دعوت و ترغیب و تشویق مردم، و تهییج افکارعمومی به دیدن اعدام توسط مساجد وارگان های حکومتی و تحمیل به خانواده های مقتول و قاتل، وسایرقربانیان، برای حضوردرصحنه اعدام.

د: بسیج نیروهای حزب الهی به ویژه نیروهای بسیج و خانواده های شهدا و بسیجیان برای حضور در مراسم اعدام.

ذ: وانمود کردن اینکه این اقدام عملی بازدارنده وعبرت آموزاست و سبب تنبه دیگران خواهد شد و در نتیجه سبب کاهش یا از میان برداشتن ارتکاب به جرم می شود.

ر: به عنوان امری آموزشی و تربیتی ، یا به قول خودشان امری"تادیبی و ترهیبی وترذیلی" در جامعه مطرح است. تبلیغ می کنند که : "مهمترین رکن حقوق کیفری و مجازات در اسلام ، اثر تربیتی و منع کننده سایر افراد از ارتکاب جرم و گناه است."
ژ- اعدام در ملاء عام سبب التیام و تسلی خاطرکسانی می شود که "امنیت وشرف وناموس آنها موردظلم واقع شده اند". ضمن اینکه جامعه با مشاهده مجازات مجرمان احساس امنیت و آرامش خواهد کرد.

و این ها نیز نمونه هائی از توجیه‌های مسؤلان و مردمانی‌ست که موافق اعدام در ملاء عام هستند، آن هم از زبان خودشان:
«اعدام در ملأعام برای امنیت روانی کشور خوب است»،‌ "اثربخشی اعدام‌های در ملاعام زیاد است»، «اعدام در ملأعام آسیب جدی به مردم یا کشور وارد نمی‌کند.». «باید با مجرمان برخورد جدی شود و اینگونه همه می‌فهمند که کشور صاحب دارد و این‌طورنیست که هر کسی هر کاری دلش خواست، انجام دهد". "عامل بازگرداندن امنیت روانی به جامعه است"، " انتظار مردم این است که قوه قضائیه با اشرار و کسانی که می‌خواهند امنیت جامعه را مخدوش کنند، برخورد کند" و.......

".... من سال 69 شاهد صحنه اعدام مرحوم ….که مرتکب قتل عمدشده بود در روبروی اداره راه وترابری بودم، آن موقع ۱۸ ساله بودم. آن روز نقطه عطفی در تفکر وزندگیم بود اتفاقا اگر بحث عبرت درمیان باشد قاضی مکان خوبی راانتخاب کرده بود .. اگر فکر می کنید جامعه ماشدیدا بیماراست ودچار فراموشی میباشد اتفاقا اعدام درملا عام مشکل فراموشی راحل خواهد کرد -ولوتا فردای مراسم. پیام اعدام درزندان وتاثیرش براجتماع بسیارکمرنگ خواهدبود، اماگذرازآن میدان‌وتداعی آن لحظه متجاوزین به نوامیس رابه فکر وتامل وامیدارد. در خصوص مجازات‌هایی چون قصاص و اعدام و مجازات‌های سالبه حیات، یک فلسفه کلی داریم که جنبه ترهیبی و ترذیلی مجازات‌هاست که عبرت آموزی در نظام کیفری اسلام منبعث از همین قاعده است. اشخاص دیگر یا به تعبیری مجرمان بالقوه با دیدن مجازات، متنبه بشوند و دست به ارتکاب این جرایم نزنند...."

"...اگر جرمی در منطقه‌ای اتفاق افتاده و به شکل وسیعی احساسات مردم را جریحه دار کرده و مردم منتظر اجرای قانون هستند، به نظر من اجرا در ملاءعام مناسب‌تر است... اجرای احکام در ملاعام می‌تواند احساس امنیت را درافراد بالا ببرد".(6)
"...به نظرمن اگراعدام اشرار درملاعام باشد این قدر شاهد اعدام درزندانها نخواهیم بود و۹۰درصد کاهش می یابد".

2- مردمان ناآگاه و بیمار: حضورداوطلبانه و مشتاقانه در صحنه ومراسم اجرای حکم اعدام ازنشانه های فقدان سلامت روانی جمع شرکت کننده، و تجلی یک جامعه ناسالم به لحاط روانی و رفتاری است. بدون تردید معنای این‌سخن این نیست که همه ی تماشاگران اجرای مراسم اعدام از سلامت روانی برخوردار نیستند، می توانند آدم هائی به لحاظ روانی سالم نیز درآن جمع باشند.(7)
عواملی که سبب حضورداوطلبانه و مشتاقانه درصحنه و مراسم اجرای حکم اعدام می شوند، کدامند:

الف: ناآگاهی اجتماعی و سیاسی، و توده واریِ مردمان، که بربستراین ویژگی‌ها حکومت اسلامی توان تبلیغ و ترویج ایده‌ها ی ارتجاعی و ضد بشری خود می یابد.

ب: گستردگیِ آسیب های روانی ناشی از ناهنجاری ها وبی عدالتی‌های اقتصادی و اجتماعی(فقر، بیکاری و..)، و فقرفرهنگی و اخلاقی.
ج: شیوع آزارهای روانی وجسمانی( فیزیکی) و جنسی، که در دوران کودکی و نوجوانی سبب آسیب روانی افراد شده اند. این آسیب ها سبب می شوند برخی از این افراد از دیدن چنین صحنه هائی لذت ببرند، و یا به نوعی تخلیه روانی کرده و احساس آرامش کنند.
د: پاره‌ای ازاختلال های روانی که گاه بیماراز مشاهده خشونت و آزار دیگران به وجد می آید ودر مواردی نیز احساس آرامش می‌کند.( اختلال شخصیتی سادیستیک، آنتی سوشیال و...)
د: روحیه کنجکاوانه و ماجراجویانه در نوجوانان و جوانان به ویژه در جامعه ای که فرهنگ وهنرش مبلغ و مروج رفتار خشونت آمیز و ماجراجویانه باشند. درچنین جوامعی نوجوانان وجوانان به دنبال هیجان‌های بیشتری می گردند.

ر. بیکاری و نبود امکانات تفریحی و سرگرم کننده برای نوجوانان و جوانان، و به طورکلی برای اکثریت مردم.

پیامدهای روانی و رفتاری جنایتِ اعدام درملاء عام

1-در میان تماشاگران اعدام ، ودر سطح جامعه
پژوهش های جامعه شناسانه، روانشناسانه ‌ی ِفردی و جمعی واجتماعی و مردم شناسانه نشان داده‌اند که اعدام در ملاء عام عواقب وپیامدهای منفی و زیانباری درمیان مردم و بربهداشت روانی جامعه بر جای می گذارد. این تاثیرات دو گانه اند، آنان که از سلامت روانی برخوردارند دچار اختلال عصبی وروانی خواهند شد ، اما بیماران با تماشای صحنه اعدام نوعی تخلیه روانی پدیده هائی همچون نفرت وخشم خواهند داشت، برخی از اینان با دیدن صحنه و اجرای حکم احساس آرامش خواهند کرد و یا دچار شور و شعف و هیجان می شوند که به اشکال مختلف بروزمی دهند. این‌ها چند نمونه ی دیگر از پیامدها فردی و اجتماعی تماشای اعدام هستند:
الف: کاهش وابستگی حسی و عاطفی به همنوع خود همراه با افزایش بی تفاوتی نسبت به زندگی و مرگ دیگران.

ب: عادی شدنِ تماشای جنایت اعدام و افزایش میزان تحمل خشونت وجنایت و ریختن قبح به قتل رساندن یک انسان.

ب: کاهش حساسیت نسبت به خشونت و پرخاشگری و تقویت روحیه انتقام جوئی، کینه‌ورزی و نفرت. اعدام در ملاء عام به عنوان اقدامی تنش آفرین سبب افزایش قساوت وخشونت گرائی در جامعه می‌شود.

ج:اضطراب، افسردگی،اختلال در خواب و دیدن کابوس و...وگاه واکنش های فیزیکی(حالت تهوع، افزایش ضربان قلب و...).

ر: تجربه دیدن صحنه و مراسم اعدام مثل هرتجربه ی تلخ وهراسناکی می تواند سبب" تحریفات شناختی و خطاهای فکری شوند) (8)

ز: ترغیب ورواج اعمال خشونت به روش های گوناگون در فرد و خانواده و جامعه، مانند دیگرآزاری، کودک آزاری، خودکشی، دیگر کشی و...و گرایش به خونریزی و کشتن انسان‌ها.

ز: حضوردرصحنه ی‌اعدام و دیدن اجرای مراسم سبب تحریک احساسات، اضطراب وهیجان‌های مخرب و مضر درراستای ارضای کشش‌ها و خواست های هیجانی و عصبی می شوند، که درهمان صحنه ی اعدام برخی تماشاگران را به کنش‌های غیرقابل کنترل ورفتارهای هیجانی و انتقام جویانه سوق می دهد، که از مجروح کردن محکوم توسط تماشائیان اعدام تا قطعه قطعه کردن اعدامی پیش رفته است. این‌ها دو نمونه اند:

"...خانه آیت الله شیرازی به صورت دادگاه خلق در آمده بودو عده ای از ساواکی ها و سربازان که به روی مردم آتش گشوده بودند برای محاکمه به آنجا برده شدند...6 نفر آنها محکوم ودر میدان شاه مشهد به دار آویخته شدند...مردم خشمگین مشهد( برخی از مردمان مشهد) به اجساد آنها حمله و آنان را قطعه قطعه کردند.(9)

".....محمد بیجه پیش از اجرای حکم اعدام‌اش هم شلاق خورد و هم به ضرب چاقوی یکی از تماشاگران اعدام زخمی شد.:"...... محمد بیجه، معروف به بیجه قاتل زنجیره ای، در منطقه پاکدشت تهران به 17کودک و3 بزرگسال تجاوز کرد و آنها را به قتل رساند و جنازه آنها را سوزاند.علت این جنایت از زبان خودش این بود که در کودکی اش بی نهایت مورد آزار جنسی قرار گرفته و دلیل دیگرش این بود که در خردسالگی مادرش را از دست داد و از وجود نعمت مادر بی بهره ماند و هدفش از ارتکاب این جرائم گرفتن انتقام از جامعه بود. حکم اعدامش در بهمن ماه سال89صادر شد و در تیرما سال90در ملأ عام به دار آویخته شد." (10)

ژ: الگو برداری یا همسان و شبیه سازی از صحنه و مراسم اعدام، به ویژه در میان کودکان و نوجوانان.

کودکان در صحنه اعدام

تصاویر متعدد و شواهد بسیاری وجود دارند که نشان می دهند کودکان شاهدان اجرای حکم اعدام و به درآویختن محکومین بوده اند. برخی از این کودکان را خانواده‌های مقتول و قاتل به صحنه اعدام آورده اند و برخی دیگر به این دلیل که حکم در محل های مسکونی انجام شده، شاهدان اجرای حکم اعدام بوده‌اند.

برای اکثر جامعه شناسان و روانشناسان جای کمترین تردید نیست که تماشای مراسم اعدام آسیب های جبران ناپذیر ذهنی (روانی) به کودکان خواهد زد و روحیه آنها را جریحه دارخواهد کرد. جان کندن بر طناب دار و نوع خشونتی که کودک برای نخستین بار می بیند، و نیز شور واشتیاق تماشای صحنه اعدام توسط بزرگسالان تصاویری ماندگار بر"لوح سفید" ذهن کودک نقش خواهند زد، بیش ازآنچه چرائی جرم و جنایت و عبرت آموزی دیدن صحنه مراسم اعدام نقش بنشانند.

".... کودکان نابالغ هنوز درک درستی از قانون و اجرای مجازات ندارند و ممکن است در آینده دست به رفتارهای خشونت‌آمیز بزنند. من خودم از نزدیک با کودکی آشنا شده‌ام که بعد از دیدن صحنه اعدام بارها عروسک‌های خود را حلق‌آویز کرده و کابوس‌های شبانه وحشتناکی دارد" . بسیاری ازکودکانی که شاهد صحنه ی اعدام در محله خود بودند، ازمحله خود می‌ترسند:

".... آن‌ها دچار ترس و وحشت از محله خودشان شده بودند چراکه تا مدت‌ها نتوانسته بودند صحنه مرگ آن مجرم را در محله خودشان فراموش کنند." "ترس و وحشت اعدام در ملاعام را به راحتی می‌توان درذهن کودکان و افراد کم سن و سال حاضر در مراسم اعدام مشاهده کرد"، "این کودکان و جوانان شاید در ظاهر دچار آسیب روحی نشوند ولی این رویداد در ذهن آنان به جا می‌ماند و آسیبهای روحی شدیدی در بلند مدت بر آن‌ها وارد می‌شود."(11)

دیده شده است کودکانی که شاهد مراسم اعدام بوده اند و یا فیلم و تصویر صحنه های اعدام را دیده اند فراتر از " اعدام عروسک های شان"، جان همبازی خود را نیز با " اعدام بازی" واقعی گرفته اند:

" ......مهران و چند نفر از هم‌بازی‌هایش تصمیم می‌گیرند صحنه‌ اعدامی را که چند روز قبل در شهر کوچکشان دیده بودند در عالم بازی‌های کودکانه تکرار کنند؛ "بازی اعدام"، این بازی اما منجر به مرگ مهران هشت ساله می‌شود. وب‌سایت کردپا در توضیح بیشتر این خبر نوشته: "مهران یوسفی" و هم‌بازی‌هایش اهل روستای "کلاش لولم" شهرستان "جوانرود" بوده و خواستەاند صحنە اعدام "رئوف مصطفایی" یکی از اهالی همان شهرستان را بازسازی کنند اما منجر به مرگ این کودک هشت ساله شده است. .."(12)

پیامدهای روانی و رفتاری در میان خانواده‌ها

در میان تماشاگران مراسم اعدام دو گروه درشرایطی کاملا" متفاوت حضور دارند: خانواده و دوستان وآشنایان مقتول و قاتل. این دو گروه به عنوان قربانیان نظام اندیشگی وعقیدتی و قضائی حکومت اسلامی به صحنه اعدام کشانده می شوند تا پرونده ی قساوت و قصاص حکومتی کامل شود:

1-خانواده فرد محکوم به اعدام: مجموعه این رنج ها می باید تحمل کنند:

الف: احساس گناه و تقصیرو حتی مجرم بودن، رنج هائی در پاسخ یابی برای این پرسش که چرا فردی ازخانواده شان‌به عنوان قاتل یا مرتکب جرمی دیگر، چنین عقوبتی می بیند.
ب: احساس تحقیر و "بی آبروئی" در محله و جامعه، و آسیب دیدن هویت افراد خانواده
ج: تحمل انزوا و گوشه گیری.
د: افسردگی، اضطراب، اختلال در خواب و....
د: حس انتقام گیری و اِعمال خشونت
این مجموعه ازاحساس‌ها و رفتارها هنگامی تشدید می شوند که محکوم درمحل زندگی اش، ودر برابر چشم خانواده و آشنایان واهالی محل تحقیر و تعزیرواعدام شود.

2-خانواده فرد مقتول:
الف: احساس دو گانه ی گناه یا آرامش و التیام یافتن دررابطه با تائید حکم و تماشای مراسم اعدام.

ب: احساس همکاری در ارتکاب به قتل و انتقام گیری، که اصرارو تضرع خانواده مجرم برای بخشش و عفو چنین حسی را تقویت می کند، (درمواری حتی خانواده مقتول اجرای اعدام را به عهده می گیرد، که درمواردی نیز نوجوانان مرتکب ‌این عمل شده اند (13).

حکومت اسلامی با اعدام در ملاء عام چه هدفی را دنبال می کند.

1-حکومت اسلامی با دست بردن به این نوع جنایت تکلیف اسلامی، و وظیفه دینی وقُدسی انجام می‌دهد، اما هدف های دیگرنیزدنبال می کند که بهره بردارهای سیاسی و امنیتی، ایجاد رعب و وحشت عمومی توام با قدرت نمائی‌ای وحشیانه و خشونت آمیز درراستای ادامه و تثبیت حیات حکومت، به ویژه در حوزه‌ی امنیت اجتماعی یکی ازآن هاست. حکومت اسلامی با تشبث به این وسیله تلاش می کند بر ناهنجاری‌ها و بی‌عدالتی‌هائی که منجر به بروز فقرو بیکاری و.... در نتیجه بروز جرم وجنایت می‌شوند، سرپوش بگذارد و مردم فریبانه امر و اجرای مجازات را برجسته و پراهمیت نشان دهد و عامدانه به پیشگیری از بروز جرم و جنایت بها ‌ندهد. دراین میانه پوشاندن ناتوانی‌ در تامین نیازهای درمانی بیماران عصبی وروانی، از دیگر مواردی ست که حکومت اسلامی مَد نظرداشته و دارد.

2- پاک کردنِ صورت مساله:جرم و جنایت بیش ازهرچیزمعلول بی عدالتی‌ها و ناهنجاری‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ست. فقروبیکاری همراه با اختناق و سرکوب نقشی مهم در تقویت خشونت طلبی و روحیه ِ نفرت، قساوت، کینه و انتقام دارد. رفاه اقتصادی و اجتماعی، امنیت اجتماعی و خانوادگی و شغلی، گسترش فرهنگ وهنرانسان دوستانه و صلح آمیز، فرصت و امکان سازی های برابر درجامعه و... سبب کاهش چشمگیر خشونت طلبی و ارتکاب به جرم و جنایت می شوند.

حکومت اسلامی که خود را ام القرای امت اسلام می پندارد، علاوه برنالایقی و بی کفایتی درتحقق نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم، به دلیل ماهیت نابهنگامی و مرتجعانه اش، به بزرگترین عامل جرم آفرینی و جنایت بدل شده است. حکومت اسلامی توحش سیاسی و مذهبی‌اش را با نشان دادنِ دشمنی ماهوی با دگراندیشی و تقسیم بندی امنیتی، حقوقی - قضائی مردمان جامعه به کافر، ملحد، مرتد، ناصبی، منافق، باغی، مسلمان و.....انواع و اقسام خودی و غیرخودی کردن‌ها، نشان داده است ، به ویژه آنجا که غیرخودی ها را "مجرم" قلمداد می کند و تا حد اعدام آن ها درملاء عام پیش می رود دست به جنایت و جهالتی‌ شنیع و بی فرهنگی ای می برد که بزرگترین خدشه را متوجه بهداشت روانی جامعه می کند.

برای پیشگیری و ریشه کن کردن بزهکاری‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعیِ و فرهنگی ای که جرم و جنایت می آفرینند می باید عوامل فرهنگی (به ویژه دینی و مذهبی)، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جرم زا درجامعه ازمیان برداشته شوند.

پیامدهای عوامل فوق، طیف گسترده‌ای ازاختلال های عصبی و روانی (افسردگی، اضطراب، اختلال های جنسی و....) تا اعتیاد و فحشا و پرخاشگری‌ها و خشونت آفرینی های گونه گون و.....را دربرمی گیرند.(14)

*********

منابع فارسی و انگلیسی، و چند توضیح:

1- دررابطه با حکم اعدام و اعدام درملاء عام در میان علمای شیعه اختلاف نظرهائی دیده می شود. برخی از نواندیشان دینی که از اسلام رحمانی و اسلام " انسان محور" حرف می زنند، با اعدام و روش هائی که حکومت اسلامی بکار برده و می برد، به نوعی مخالفت کرده اند ( نگاه کنید به مقاله: "آقای قاضی القضات ، اسلام کلیسا ندارد"، از محمد مجتهد شبستری).
دیگرانی هستند که می پندارند " دین اسلام رحمانی و عقلانی است و برای هر عصری مجازات هائی معقول و منطقی پیش بینی کرده است" .....و یا "اجرای مجازات‌های شرعی مانند قصاص درملاء عام بیشتر درسنت مورد تاکید قرارگرفته که ازنگاه عالمان شرع، دلیلی برای ادامه آن درزمان غیبت است .تعدادی ازفقهای امامیه معتقدند اجرای حدود، در زمان غیبت میسر نیست، بلکه باید به تعزیر، یعنی مجازاتی کمترازحد، اکتفا کرد.".

2-قطع گردن، شلاق و چاقو خوردن قبل ازاعدام در همدان": سه نفر به اتهام سرقت در ملاءعام شلاق خوردند.

روش های دیگراعدام درملاء عام را حکومت اسلامی نه فقط دررابطه با مجرمان، که درکشتارهائی که گروه قنات در جهرم مرتکب شده است، و یا درکشتاربهائیان و کشتاراقلیت های قومی و دینی، و کشتاردگراندیشان ومخالفان سیاسی و عقیدتی به نمایش گذاشته است.

3- عبرت نیوز: عبرت بگیریم قبل ازاینکه عبرت دیگران شویم.(همراه با عکس)

4-مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی‌مدکاران اجتماعی درایران/ سایت خبری تحلیلی عصر ایران

5-جعفرمحمدی، این‌همه اشتیاق برای دیدن صحنه «اعدام» چرا؟!.

6- الهیارملکشاهی رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی ومجلس/ قطع ید درملاعام برای امنیت جامعه مفید است.

7- می دانم گفتن و نوشتن درباره ی" نا آگاهی و بیماری" مردم، حساسیت زا و بحث برانگیزاست. بسیارند کسانی که طرح این موضوع را توهین به مردم تلقی می کنند و غیرتی می شوند (به ویژه آنان که هر نوع " توده ی مردم" ی را نیروی مولده تاریخ می پنداشته و می پندارند). تجارب تاریخی و زندگی نشان داده اند که بخشی از مردمان میهن مان چگونه پُرشور و هیجان زده به دنبال رهبران سیاسی و دینی مرتجع و عقب مانده، و آژیتاتورها و پروپاگاندیست ها و دماگوگ‌ها، راه افتاده اند( و راه افتادیم). تجارب 28 مرداد 32، 15 خرداد 42، انقلاب بهمن، انتخابات ریاست جمهوری های حکومت اسلامی به ویژه در سال 92و....چندنمونه‌اند.این که چرا شور و هیجان و توهم گاه بر عنصر آگاهی و شعورغلبه کرده و می کند بحث دراز دامنی‌ست که اهل اش در باره اش نوشته و گفته اند،استقبال از پدیده ی حضورهای پرشوروهیجانی چندین هزارنفره در صحنه‌ی اعدام هم می‌باید در همین حوزه مورد بررسی و کنکاش قرار بگیرد.

8- راحله طارانی."تحریفات شناختی یا خطاهای فکری ناشی از تجارب تلخ، اضطراب و افسردگی - ضرورت شناخت درمانی"

9- هفته نامه ایرانشهر( لندن) ، شماره 11، دیماه 1357.
10- اعدام محمد بیجه

11- رابطه اعدام در ملاءعام تا فرهنگ‌ سازی اجتماعی/ مجید ابهری:

12- نیوشا صارمی/ مرگ یک کودک با تقلید از اعدام در ملاءعام

13- " درنهایت پسر لاله سحرخیزان و ناصرمحمدی صندلی را از زیرپای شهلا کشید وشهلا جان داد."
a href="http://www.khabaronline.ir/detail/112574/">http://www.khabaronline.ir/detail/112574/

14- برخی ازبیماریها واختلال‌های روانی و رفتاری که فاکتورهای ارثی( ژنتیک و..) و بیوشیمیائی و فیزیکال ( جسمانی) در بروزشان نقش دارند، عامل پرخاشگری ها و خشونت آفرینی‌های تا حد خودکشی و دیگرکشی هستند، شناخت، درمان وکنترل این بیماران از وظایف دولت و سایرارگان‌های حکومتی ست. جرم‌ها و جنایت های بسیاری توسط این بیماران رخ می دهند که در صورت نظارت، کنترل دقیق و درمان‌ِاین نوع افراد ازمیزان این جرم ها و جنایت ها کاسته خواهدشد.
15- ابوالحسن تنهائی، اعدام درملاءعام روحيه گذشت را درجامعه ازبين مي‌برد./ مردم سالاری.

*چند کتاب پیشنهادی : کتاب جرم شناسی دکتر علی نجفی توانا و کیفر شناسی دکتر علی صفاری، و درمورد جامعه شناسی هم مجله علمی و پژوهشی انجمن جامعه شناسی و کتابهای جامعه شناسانی نظیر دکترتنهایی و دکتر صدیق سروستانی و قانعی راد.
***************

منابع انگلیسی: