عصر نو
www.asre-nou.net

نقش سیاسی جاهل ها و لات ها در تاریخ معاصر ایران

سخنرانی دکتر مسعود نقره کار در کانون کتاب تورنتو
Sun 27 10 2013

فرح طاهری

noghrekar-200.jpg
شهروند:‌ هشتاد و یکمین نشست کانون کتاب تورنتو عصر جمعه ۱۱ اکتبر ۲۰۱۳ در مکان همیشگی(سالن اجتماعات مرکز نورت یورک) برگزار شد. سعید حریری در آغاز به خبر خوشی که روز پنجشنبه منتشر شد و آن اختصاص نوبل ادبیات ۲۰۱۳ به خانم آلیس مونرو، نویسنده ی برجسته ی کانادایی (که اتفاقا همشهری ما هم هست)، اشاره کرد و داستان های کوتاه او را که شرح زندگی در شهرها و روستاهای کوچک و زندگی کشاورزی ست، برای ما ساکنان انتاریو مأنوس خواند و در کنار آن با نقل نوشته ای از اینترنت، به نکته ی ظریف تفاوت فرهنگی ما (ایرانیان) و کانادایی ها پرداخت. اینکه هموطنان مونرو خیلی هم از خودشان شور و هیجانی برای چنین افتخاری که نصیب شان شده، نشان ندادند، در حالی که اگر آدونیس(رقیب سوری مونرو) نوبل گرفته بود، در ایران همه بوق زنان به خیابان ها می ریختند.

جلسه هشتاد و یکم کانون کتاب تورنتو اختصاص داشت به معرفی رمان “بچه های اعماق” نوشته دکتر مسعود نقره کار. در همین رابطه دکتر نقره کار از فلوریدا میهمان کانون کتاب بود تا درباره ی نقش سیاسی جاهل ها و لات ها در تاریخ معاصر ایران سخن بگوید و تازه ترین کتابش را به ایرانیان تورنتو معرفی کند.

دکتر مسعود نقره کار با اشاره به اینکه به خاطر آشنائی با روانشناسی و روانپزشکی، به این موضوع پرداخته، تأکید کرد “تصویری واقعی از گروه اجتماعی جاهل ها و لات ها، و نقش آن‌ها در رخدادهای سیاسی و اجتماعی در میهنمان، کاری پژوهشی و تخصصی می طلبد که از عهده ی گروهی از تاریخ نگاران، جامعه شناسان، روانشناسان و روانپزشکان ساخته است.”

نقره کار اشاره کرد که تلاش کرده کارش تحقیق تاریخی باشد، نه تبلیغ تاریخی و بیشترین اتکایش در این خصوص تجربه ی شخصی اش از زندگی با این افراد بوده است.

در ادامه او پیش از پرداختن به موضوع سخنرانی از رمان بچه های اعماق و رابطه اش با موضوع جاهل ها و لات ها گفت.

نقره کار گفت: رمان بچه های اعماق یک اتوبیوگرافی ست، زندگی خودِ من است، برشی و گوشه ای از زندگی بچه های جنوب شهر تهران که لات ها و جاهل های شناخته شده ای داشت و به اواخر دهه‌ی سی و چهل … برمی گردد، آن هم درست در منطقه ای که بعدها به قلب انقلاب اسلامی بدل شد، در واقع زندگی بچه هایی ست که بخشی از آن ها از ستون های حکومت اسلامی شدند و هستند، و نقش سیاسی و مذهبی مهمی در میهنمان بازی کرده و می کنند.

رمان را در تقسیم بندی رمان شناسانه می توان یک رمان اجتماعی ـ سیاسی در نظر گرفت، یک رمان ـ خاطره، با ساختار روایی ست. زبان رمان، زبان بچه های جنوب شهر تهران است، نمی توانست زبان فاخر و فخیم و مؤدبانه یا به قول بچه های امروزی بهداشتی و پاستوریزه باشد. زبان دکلاسه ست. البته برخی شخصیت های کتاب سعی می کنند با زبان فاخر و نوشتاری حرف بزنند اما زبان غالب همان زبان آرگو، عامیانه وگویش و لهجه ی جنوب شهری ست. در این رمان سعی کردم واقعیت را حذف نکنم، من برای وجدان کلمات حرمت قائلم و به رعایت و حفظ قراردادهای سیاسی و اجتماعی و اخلاقی و زیبائی شناسی تلاش کرده ام، پایبند باشم. پیامی اگر رمان دارد پیام واقعیت و زندگی ست، پیام نویسنده ی رمان نیست.

پس از توضیحاتی درباره ی کتاب، دکتر نقره کار به موضوع اصلی سخنرانی یعنی ” جاهل ها و لات ها” و نقش سیاسی و اجتماعی آنان پرداخت.

به گفته ی سخنران این گروه اجتماعی، به دلیل وابستگی به قدرت، در تحول یا تغییر و دگرگونی های سیاسی و اجتماعی در ایران نقش ایفا کرده است و همین اهمیت پرداختن به آن را نشان می دهد. دکتر نقره کار از دو رخداد کودتای 28 مرداد و واقعه‌ی 15 خرداد 42، در دوره محمدرضا پهلوی نام برد که در آنها شعبان جعفری و طیب حاج رضائی نماد این گروه اجتماعی شدند. او این گروه را زائده ای از جنبش روحانیت یا سلطنت خواند که در انقلاب 57 هم به جاهل‌ها و لات های متدین تبدیل شدند.

دکتر مسعود نقره کار با اشاره به اینکه به خاطر آشنائی با روانشناسی و روانپزشکی، به این موضوع پرداخته، تأکید کرد “تصویری واقعی از گروه اجتماعی جاهل ها و لات ها، و نقش آن‌ها در رخدادهای سیاسی و اجتماعی در میهنمان، کاری پژوهشی و تخصصی می طلبد که از عهده ی گروهی از تاریخ نگاران، جامعه شناسان، روانشناسان و روانپزشکان ساخته است.”

نقره کار اشاره کرد که تلاش کرده کارش تحقیق تاریخی باشد، نه تبلیغ تاریخی و بیشترین اتکایش در این خصوص تجربه ی شخصی اش از زندگی با این افراد بوده است.

در ادامه او پیش از پرداختن به موضوع سخنرانی از رمان بچه های اعماق و رابطه اش با موضوع جاهل ها و لات ها گفت.

نقره کار گفت: رمان بچه های اعماق یک اتوبیوگرافی ست، زندگی خودِ من است، برشی و گوشه ای از زندگی بچه های جنوب شهر تهران که لات ها و جاهل های شناخته شده ای داشت و به اواخر دهه‌ی سی و چهل … برمی گردد، آن هم درست در منطقه ای که بعدها به قلب انقلاب اسلامی بدل شد، در واقع زندگی بچه هایی ست که بخشی از آن ها از ستون های حکومت اسلامی شدند و هستند، و نقش سیاسی و مذهبی مهمی در میهنمان بازی کرده و می کنند.

رمان را در تقسیم بندی رمان شناسانه می توان یک رمان اجتماعی ـ سیاسی در نظر گرفت، یک رمان ـ خاطره، با ساختار روایی ست. زبان رمان، زبان بچه های جنوب شهر تهران است، نمی توانست زبان فاخر و فخیم و مؤدبانه یا به قول بچه های امروزی بهداشتی و پاستوریزه باشد. زبان دکلاسه ست. البته برخی شخصیت های کتاب سعی می کنند با زبان فاخر و نوشتاری حرف بزنند اما زبان غالب همان زبان آرگو، عامیانه وگویش و لهجه ی جنوب شهری ست. در این رمان سعی کردم واقعیت را حذف نکنم، من برای وجدان کلمات حرمت قائلم و به رعایت و حفظ قراردادهای سیاسی و اجتماعی و اخلاقی و زیبائی شناسی تلاش کرده ام، پایبند باشم. پیامی اگر رمان دارد پیام واقعیت و زندگی ست، پیام نویسنده ی رمان نیست.

پس از توضیحاتی درباره ی کتاب، دکتر نقره کار به موضوع اصلی سخنرانی یعنی ” جاهل ها و لات ها” و نقش سیاسی و اجتماعی آنان پرداخت.

به گفته ی سخنران این گروه اجتماعی، به دلیل وابستگی به قدرت، در تحول یا تغییر و دگرگونی های سیاسی و اجتماعی در ایران نقش ایفا کرده است و همین اهمیت پرداختن به آن را نشان می دهد. دکتر نقره کار از دو رخداد کودتای 28 مرداد و واقعه‌ی 15 خرداد 42، در دوره محمدرضا پهلوی نام برد که در آنها شعبان جعفری و طیب حاج رضائی نماد این گروه اجتماعی شدند. او این گروه را زائده ای از جنبش روحانیت یا سلطنت خواند که در انقلاب 57 هم به جاهل‌ها و لات های متدین تبدیل شدند.

دکتر نقره کار سپس به کیستی و چگونگی شکل گیری این گروه پرداخت و این سئوال را مطرح کرد که “چرا جاهل ها و لات ها جذب دو قطب قدرت سلطنت و روحانیت شده اند؟ ریشه های روان شناختی این تمایل تا حد شیفتگیِ این گروه به قدرت سیاسی و مذهب، به ویژه تشیع از کجا آب می خورند؟”

سخنران تعاریفی از گروه اجتماعی از هانرى مندراس، آگ برن و نیم‌کف نقل کرد و به تعریف از “جاهل ها و لات ها” پرداخت.

او گفت: جاهل ولات از آن دست واژگان یا مفاهیم پُرمترادف اند: لش، اجامر، اراذل، اوباش، گردن کلفت، داش و داش مشدی، بزن بهادر، خلاف کار، لومپن، لوطی و عیار و…… باج گیر، نسق گیر، عربده کش، زورگیر…. چاقو کش، قداره بند، تیزی کش، تیغ کش، شش پَر کش، قمه کش، چماق دار و…..نمونه اند. آن چه مراد سخن من است واژگان و مفهوم یا پدیده‌ی “جاهل و لات” است و مابقیِ تعریف ها حق مطلب ادا نمی کنند. … در فرهنگ های لغات فارسی لات را “بی سروپا، فقیر، رذل، ولگرد، بی ادب، شخص نتراشیده و…” ، و جاهل را فردی ” نادان، بی خبر، بی عقل یا کم تعقل و…” تعریف کرده اند. این که بخواهیم یک تعریف و معنای واحد برای افراد مورد نظر ارائه کنیم مشکل و حتی غیر ممکن به نظر می رسد. این افراد ویژگی های متفاوت و گونه گون بسیار دارند. نسل های جاهل ها و لات های پیش از انقلاب بهمن در وجه غالب بی سواد(یا کم سواد)، ماجراجو، جاه طلب، ناتوان در کنترل عصبانیت خویش، خشن، نترس، زود باور، سخاوت مند، فداکار با تمایل های مذهبی بودند که از طریق واسطه گری، دلالی و مشاغلی مشابه، اکثرشان زندگیِ خوب یا متوسطی داشتند. نمی توان به سهولت آنان را در زمره ی سپاه بیکاران جامعه و قربانیان نظام سیاسی و اقتصادی جامعه، ویا قربانیان بی عدالتی های اجتماعی و اقتصادی دانست. بخش بزرگی از نسل امروز جاهل ها و لات ها اکثرا با سواد و اسلامیزه شده با شکل و شمایل و رفتاری متفاوت اما سازمان یافته در مشاغل مختلف حکومتی و بازار و”بیزینس” مشغول به کارند بی آن که با ویژگی های جاهلی و لاتی فاصله گرفته باشند.

دکتر نقره کار همچنین به تعاریف واژه های همنشین در این زمینه، همچون لومپن و لومپن پرولتاریا، عیار(عیاران)، فتوتیان (یا فتیان) و لوطی ها پرداخت و در ادامه مروری تاریخی به این پدیده کرد و گفت: برخی از پژوهشگران تاریخ اصل و نصب این پدیده را به رمزها و شخصیت ها و رفتارهای اسطوره ای، حماسی، پهلوانی و عیاری ربط می دهند و پیوند می زنند، و پدیده ی جاهل و لات را استحاله شده ی همان رمزها و شخصیت ها و رفتار می دانند که قرن های اولیه اسلام در اطراف مراکز دینی جمع می شدند. تاریخ های متعدد و مختلفی برای سرمنزل و آغاز این استحاله و شروع حیات سیاسی و مذهبی پدیده ای به نام جاهل ها و لات ها مطرح شده اند. غالبا دوران صفویه را دوره ی استحاله شخصیت ها و رفتارهای حماسی و پهلوانی و عیاری به شکل و شمایل و رفتار امروزین جاهل ها و لات ها دانسته یا پنداشته اند.

سخنران مروری گذرا به این گروه ها در دیگر دوره های تاریخی ایران کرد تا به انقلاب بهمن ۱۳۵۷ رسید.

او گفت: انقلاب بهمن مُهر این جاهل ها و لات ها را نیز بر خود داشت. قبل از انقلاب اعدام طیب حاج رضائی که در آغاز از خادمان رژیم پهلوی بود، اگر چه از جاهل ها و لات ها زَهره چشم گرفت، اما سبب تمایل و گرایش بیشتر جاهل ها و لات ها به سوی روحانیت شد. پس از بلوای خرداد 42 رژیم شاه و روحانیت به سازمان دهی گسترده تر و جذب و سربازگیریِ بیشتر از میان جاهل ها و لات ها ، و خرده جاهل ها و لات ها رو آوردند. در مقطع انقلاب هر دو قطب علاوه بر جاهل ها و لات های سازماندهی شده، نسلی از مشابهین نسل شعبان جعفری و طیب حاج رضائی را (برادران حاج عباسی ها ،حسین اسمعیلی پورها، ناصر حسن خانی ها و باقر فروتن ها) را با تفاوت هایی که شرایط اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی تحمیل کرده بود، در خدمت خود داشتند. سوئی مرتضی تکیه ها و حسین فرزین ها و پرویز بادپاها و خرده لات ها و “نوچه” ها و طرفدارشان، و سوی دیگر محسن رفیقدوست ها، هادی غفاری ها ، حسین بروجردی ها ، شاهرخ ضرغام ها، اسماعیل افتخاری ها ، حاج داود رحمانی ها و……

دکتر نقره کار با طرح این پرسش که “چرا جاهل ها و لات ها جذب قدرت می شوند؟” به جاهل ها ولات ها در حکومت و تحصیلکرده های جاهل و لات و مداح ها پرداخت و گفت: گرایش و تمایل جاهل ها و لات ها به قدرت، مرجعیت، اقتدار، اتوریته یا “کانون جذب، حفظ و تمرکز توانمندی ها و ابزار تحمیل و توزیع اراده دولت، حکومت و یا حاکمیت” از ویژگی های این گروه اجتماعی در طول تاریخ پیدائی و حیات‌شان بوده است. این گرایش و تمایل البته در همین حد نمانده است و علاوه بر گرایش و تمایل به قدرت موجود در ساختار نظام های سیاسی و دینی، کار به قدرت موجود در احزاب و سازمان ها و گروه ها و دستجات نیز کشیده شده است. در تاریخ معاصر میهنمان، اپوزیسیون های قدرت سیاسی و دینی، برخی از احزاب و سازمان ها و گروه های سیاسی نیز در ابعادی متفاوت و به اعتبار مشی سیاسی و ویژگی های شان برای جاهل ها و لات ها جاذبه داشته اند و سبب جذب این افراد شده اند. برخی از احزاب و سازمان های سیاسی اسلامی، ملی و چپ نیز خود اقدام به جذب جاهل‌ها و لات‌ها و بهره برداری از آن ها کرده‌اند.

به گفته ی سخنران از دلایل گرایش و تمایل جاهل ها و لات ها به قدرت از جمله می توان به ویژگی های شخصیتی آنها “متّلون، ناپایدار، متزلزل، درهم شکسته و شناور” اشاره کرد. او همچنین به خصوصیات مثبت و منفی آنها هم اشاره کرد از جمله “معرفت داشتن” و” جوانمردی و فتوت”، تواضع و مردمداری(خاکی بودن)، چشم پاک بودن، شرم و حیا داشتن، سفره دار ، دست گیری و گره گشائی از کار مردم و کمک به نیازمندان، وفاداری به رفیق و عشق، و…. و همینطور ویژگی های منفی چون مخالفت با قانون، تحریک پذیری و پرخاشگری، جّوگیرشدن، شخصیت کنترل کننده و برتری طلب، تحقیر زن و زنانه‌‌گی و…. از دیگر دلایل جذب جاهل ها به قدرت بستر فرهنگی جامعه ی ما بوده.

نقره کار افزود: فرهنگ جامعه ی ما بستر مناسبی برای پیدائی و رشد جاهل و لات، و گروه اجتماعی جاهل ها و لات ها، و گرایش و تمایل آن ها به سوی قدرت بوده‌ است. در کنار انبوهی از نکات و مؤلفه های مثبت فرهنگی، از جمله عناصر”جوانمردی و فتوت” در فرهنگ مان، به دلائل متعدد به ویژه ‌تقدس خشونت، قهرمان پروری، خودخواهی و خود برتربینیِ بدخیم، قلدر مآبی، فرهنگ مردسالاری و مردانه، و…. زمینه برای پیدایی و رشد فرهنگ جاهل مسلکی و لات منشی نیز مهیا بوده است. این نوع از فرهنگ نه فقط در قدرت سیاسی و دینی، در میان اپوزیسیون قدرت سیاسی و دینی و در کل مناسبات اجتماعی حضور داشته و دارد. چنین بستری، یعنی ساختار فرهنگی مردسالار، خشونت آفرین و نابردبار که برای گرفتن حق، زورِبازو و سلاح و انواع خشونت وسیله و توجیه کننده می شوند، پیدائی و تداوم حیات پدیده ی جاهل ها و لات ها را امری بدیهی کرده است.

سخنران سپس به استبداد سلطنتی و جاهل ها و لات ها پرداخت و دلایلی که منجر به اهمیت آنها در نظام سلطنتی شدند، برشمرد و در ادامه به استبداد دینی و روحانیت، و جاهل ها و لات ها پرداخت و افزود: روحانیت شیعه، به مانند رژیم سلطنتی از دو راه جاهل ها و لات ها را جذب و به یکی از ستون های حکومت اسلامی بدل کرده است:

یک ـ با بهره برداری از اعتقادات مذهبی و تحریک احساسات مذهبی، کیش شخصیت، ملجاء بودن برای توبه وکاهش گناهان ناشی از خلاف کاری، وعده‌ی اجرهای اخروی همراه با امکانات مالی و کاسبی‌‌ای که بسیاری از جاهل ها ولات های متدین، بازار و بازاری ها در اختیار این دسته از جاهل ها و لات ها می گذاشتند و……

ب ـ دو طیف جاهل و لات جذب روحانیت شیعه شده اند، دسته ای لات های” مغزشوئی” شده و اسلامیزه و ایدئولوژیزه هستند که در بطن روحانیت و مذهب شکل گرفته اند، و جاهل ها و لات های متدین هستند. جاهل ها و لات هائی که شاید بتوان پیوندی میان اینان و عیاران و اهل فتوت خانقاهی- البته با تفاوت هائی- یافت. دسته ی دیگر جاهل ها و لات هائی هستند که به دلیل اینهمانی و همپوشی های شخصیتی جذب مذهب و روحانیت شده اند. جدا از حضور عنصر قلدری در مذهب تشیع، حرفِ آخر را زدن یا فصل الخطاب بودن، قدرت طلبی با هدف تحمیل نظر و عملِ خود، قهرمان و ضد قهرمان پروری، عشق به قهرمان مظلوم، نماد و سمبل سازی، تمایل به اعمال انواع خشونت، تحقیر زن و زن را موجود دست دوم پنداشتن ، و به ویژه تحقیر زنانگی و…از عناصر شکل دهنده ی فرهنگ شیعی و روحانیون‌اش هستند.

دکتر نقره کار در رابطه با گرایش و تمایل جاهل‌ها و لات‌ها به تشیع و روحانیت به عوامل زیر اشاره کرد:

یک ـ ساختار جامعه و نزدیکی محیط زندگی و زیست جاهل ها و لات ها با محیط زندگی و فعالیت های روحانیون و بازار (مناطق جنوب شهر یا مناطق مشابه در شهرهای بزرگ، که مراکز تجمع مساجد، هیئت ها، تکیه ها و قهوه خانه ها و زورخانه ها هستند).

دو ـ ویژگی های مذهب تشیع، به ویژه خشونت طلبی، قهرمانی، قهرمان مظلوم و ضد قهرمان سازی در آمیخته با فرهنگ جوانمردی و فتوت، که در روایت ها و داستانسرائی ها درگفتار و رفتار و چگونگی زندگی و مرگ برخی از پیشوایان این مذهب، مثل حضرت علی و امام حسین، و برخی دیگر از امامان تجلی یافته است. برای نمونه حضرت علی به عنوان شخصیتی مطلوب برای جاهل ها و لات ها، در یک روز می توانست عده ای را به قتل برساند اما در عین حال پدر یتیمان باشد و پشتیبان بیوه زنان و فقرا، که ناله‌ی یتیم و فقیری اشک اش را در آورد، و یا حسین ابن علی که با چند ده تن در جنگی نابرابر خودش و خانواده اش قهرمان مظلوم می شوند، و این کشته شدن چنان آرایه و شاخ و برگ می گیرد که به عامل مهم تبلیغ و تهییج و حرکت بدل می شود.

سه ـ جوانمردی و فتوت و گذشتی که در تشیع به پیشوایان این مذهب نسبت می دهند.

چهار- امکان جلوه فروشی ها و خودنمایی هایی که مراسم عزاداری، مساجد، هیئت‌ها، تکایا.

دکتر نقره کار به سخنانش پایان داد تا وقت بیشتری برای حاضران در سالن برای طرح پرسش هایشان باشد. بخش پرسش و پاسخ بیش از یک ساعت طول کشید و در پایان نویسنده ی رمان “بچه های اعماق” کتاب را برای دوستداران امضا کرد.

سخنرانی کامل دکتر نقره کار را از طریق فایل صوتی لینک زیر بشنوید.

http://www.torontobookclub.com/index.php?pr=October_2013

مسعود نقره کار (پزشک) متولد 1332 تهران است. او از سال 1347 کوشش های نوشتاری خود را شروع کرد و با چاپ مقالات ادبی، اجتماعی و نیز سیاسی در ایران و نیز خارج از ایران به عنوان نویسنده ای پرکار و جدی شناخته شده است.

از جمله کارهای او می توان به رمان بچه های اعماق، و پنجره کوچک سلول من، از سرزمین تلخ، بسوزان عشق (مجموعه داستانها و یادداشتهای تبعید)، مجموعه 5 جلدی بخشی از تاریخ جنبش روشنفکری ایران، بررسی تاریخی و تحلیلی کانون نویسندگان ایران در تبعید، واپسین نامه ها (نامه های تیرباران شده ها)، روایت دو قتل سیاسی (1369)، و نیز مقاله های بسیاری در سایت های اینترنتی و نشریات چاپی اشاره کرد. دکتر نقره کار پیش از ترک ایران در عرصه علمی – پزشکی همچنین کتاب و مقاله نوشته است. او در زمینه مطبوعاتی همکاری هایی داشته است که از جمله می توان به همکاری ایشان با نشریه آرش به عنوان یکی از بانیان و پایه گذاران آن (تا شماره دهم) و نیز چاپ شهروند در فلوریدا (2006 -2005) اشاره کرد.