عصر نو
www.asre-nou.net

گ.ای. کارپوف

فولکلور، ادبيا‌ت و زبان ترکمنی

ترجمه از: رحيم کاکايی
Sun 20 10 2013

نوشته سرگی دميدوف درباره گئورگی ايوانويچ کا‌رپوف، تاريخ نگار، مردم شناس وشخصيت اجتماعی - سياسی ترکمنستان دردوران شوروی

اتنوگرافی واقعی نميتواند د‌‌‌ررابطه تنگ با فولکلورنباشد. سنتز اين دو دانش حتی موجب زبان شناسی فرهنگی ( اتنيکی – قومی ) شد. گ.ای.کارپوف نتوانست ازغنای خردمندی ملی ترکمن برکنار بماند. وی ضمن بودن درگوشه وکنارهای مختلف جمهوری ترکمنستان، به نمونه های فولکلور ترکمنی گوش فراميداد، آنها را ياد‌ داشت وجمع آوری ميکرد، که اين مجموعه بويژه درسال 1934 زمانيکه گئورگی ايوانويچ کمدی فولکلوری – ادبی خود بنام « کِل » [ طاس ] را بوجود آورد، مفيد واقع شد.
مطالب نسخ خطی وبرخی نشرهای اومجموعه ای ازفولکلوررا بيا‌دگار گذاشت. البته انتشاربارزترين وتاثيربخش ترين دراين زمينه که درسال 1936 درشهر مسکوچاپ شد کتاب « آثارخلق های ترکمنستان » بود که گ.ای. کارپوف بهمراه ان.ف. لِبِد‌ف تدارک ديده بود.گذشته ازاين، اين نسخه درآن دوره درنوع خود درحکم نسخه تيپيک وخاص، نه تنها درزمينه آشنايی با نمونه های فولکلوروآثار شفاهی مردمی ترکمن، بلکه آشنايی با بهترين نمونه های اشعار کلاسيک ومعاصربود.
خلاقيت منظوم شاعران کلاسيک ترکمن وحد اقل استادان واژگان – معاصر نيزکاملا بطورقانونمند موافق سه عنصر جاودانی ( فولکلور- کلاسيک - زبان ) قلب پژوهشگران را بخود جذب کرد، هرچند مطالب ونشرهای اصلی اين طرح کمی ديرتربا دوران پايانی دهه سی وآغاز سال های دهه چهل مصادف شد.
کارپوف به موضوع ادبيات کلاسيک وفولکلورترکمن، بويژه به آثار مختومقلی، که نه تنها بمثابه محقق بلکه درنقش مترجم پرداخت.
سيمای مختومقلی دراينجا درآثارجايگاه ويژه ای را بحق پيدا کرد.درسال 1942 جامعه ترکمنستان خود را جهت برگزاری 160 – مين سال روز مرگ شاعر آماده کرد و گ.ای. کارپوف بعنوان رئيس انستيتوی تاريخ وسپس انستيتوی مشترک تاريخ، زبان وادبيات تا دوران پيش از جنگ، درسال 1940 – نيمه نخست سال 1941 تدارک جدی جهت روزتاريخی شاعر محبوب آنطورکه مطالب بايگانی گواهی ميدهد، ديد.
گئورگی ايوانويچ سهم شايسته خود را به نشانه احترام به شاعر بزرگ در اثر خود درسال 1941 بنام مونوگرافی « دوره مختوم قلی »، به حجم چهار برگ چاپی، جاييکه او توانست خود را بمثابه تاريخ نگار واتنوگراف بکارگيرد، ابراز داشت. متاسفانه ظاهرا درارتباط با معضلات جنگ يا به علل ديگر، منوگرافی چاپ نشد وخوانندگان زيادی توانستند درحدی درباره آن تنها بواسطه قطعات چاپ شده درروزنامه « ايسکرای ترکمنی » داوری کنند که درآن دوموضوع مربوط به هم – رابطه مختومقلی با صوفی گری و ورود او به مدرسه معتبرخيوه وهمچنين سيستم آموزش اسلامی بررسی ميشوند.
کارپوف بمثابه سازمانده فوق العاده فعال وماهرانسان دوست وپيش از هرچيز بمثابه سا‌زمانگرعلوم تاريخی ترکمنستان قابل تقدير است. وی همچنين بسياری مسا‌ئل مردم شناسی ترکمنها را تدوين وتهيه کرد. تنها شماری از آنها چنين هستند: نشان ها – تامغا ها، ياشماق ( روگرفتن)، برخی آيين های مذهبی وآداب ورسوم ، ريش سفيدان قبيله ای، ميرآب ها [ کسانی که سيستم آبياری وروش استفده ازآب را ( درمناطق خشک آسيای مرکزی ) می دانند ويکيپديا – مترجم ] ، سنن ازدواج ها، وظايف علم اتنوگرافی ترکمن وغيره . کارپوف به مطالعه وپژوهش برخی ديگر خلق ها – بلوچ ها ، گيلانی های ايران، گاگاووزها( قاقاووزها ) های اوکرايين ومولداوی علاقمند شد.
کارپوف درتابستان سال 1941 به معاونت رئيس آکادمی علوم تازه ايجاد شده شعبه ترکمنستان اتحاد جماهير شوروی سوسياليستی انتصاب ميشود. وی در سالهای 1942- 1943 ازپايان نامه خود درباره ساختار قبيله ای ترکمن ها دفاع می کند. کارپوف درسال های دهه سی تا حد زيادی دراثر شفاعت دوستان وخيرخواهان، که درميان آنها رئيس دولت ترکمنستان غايغی سيز آتابايف وشاعر محبوب و رجل دولتی واجتماعی آن زمان، اوراز تاج محمد‌ف نيز بودند، گ.ای. کارپوف به عشق آباد باز می گردد وسرپرست انستيتوی پژوهشی – علمی ميشود وسپس از سال 1936 زمانيکه انستيتو تقسيم و انستيتوی مستقل تاريخ تشکيل ميشود، اولين مديرآن شد.
درسال 1936 درمسکو درموسسه چاپ ونشر دولتی اثرادبی منتشر شد که هدف اش را برای نخستين بار آشنا کردن وسيعا خوانندگان همه شوروی با آثار خلق های يکی از جمهوری های متحده يعنی مجموعه ای از « آثا‌ر خلق های ترکمنستان » قرارداد. گردآوری وتنظيم آن، نمونه های ترجمه اشعا‌رموجود درآن از شاعران کلاسيک وآثارفولکلور وهمچنين تهيه وتدارک تبصره وحاشيه نويسی برای آن را گ.ای. کارپوف و ان.ف. لِبِدف انجام داده بودند.
دراين مجموعه که با شعر« سلام » آغاز می کند، به شرکت کنندگان مسابقه اسب عشق آباد - مسکودرسال 1935 اختصاص داده شده که شامل هفتا‌دويک اثراست. يک چهارم کتاب را اشعار شاعران کلاسيک ترکمن قرن های هيجده ونوزده، مختومقلی، ذ‌ليلی، سيدی، کمينه، قطعاتی از منظومه های « غريب وشاه صنم »، « صايد وهمراه »، رمان حماسی « کؤراوغلی »، نمونه هايی از شعرشاعران ملی وخلقی دوره های پيش ازانقلاب وانقلاب – غارا شاهير (شاعر)، قربان شاهير(شاعر) وخوجه قلی تشکيل ميداد.
بخش عمده اين مجموعه، بخش های « آهنگ های ملی ومردمی ترکمنی » چه تا دوره های پيش از انقلاب اکتبر چه دوران پس از انقلاب اکتبر، « افسانه های ترکمنی وداستان های خانگی » هستند. با وجود اين چاپ مورد نظر متناسب با عنوان خود تنها به نمونه آثار ترکمنها منحصر نميشود.
درتفاوت با چاپ های مشابه بسيارديرتر، بخش گنجانده شده ی « ترانه های ديگرمليت های ترکمنستان » که ترانه های بلوچی، بربری، سيستانی، افغانی، ايرانی، نوغايی جزو آن هستند، علاقه وتوجه به آن را شديدتر می کند. عليحده ترانه های ترکان آناتولی، نوشته شده توسط اسيران جنگی ترک دربايرام آلی، جاييکه آنها دردوران جنگ جهانی اول وچندی پس ا‌زپايان آن مستقربودند، دراين مجموعه موجود هستند.بخشی از مطا‌لب موجود درکتاب موردنظرازمجموعه های قبلا منتشر شده گرفته شده است.
ترانه های ملی ومردمی ترکمنی دوره های پيش ازانقلاب وانقلاب را گ.ای.کارپوف و ان.ف. لِبِدف درمناطق مختلف ترکمنستان درسالهای 1936 - 1922 ثبت کردند.همچنين توسط گ.ای. کارپوف يادداشت های شاعران ملی علاوه بر منظومه های غارا شاهير( شاعر ) « مرو – خداوندگار جهان » انجام گرفت.
اين آثار درسال 1926 درناحيه عشق آباد ازيکی از ريش سفيدان ثبت شده بود درمجموعه ای برجسته ازشعرهشت قطعه ای ذليلی بنام « وداع » گنجانده شد که شاعرآن را برای محمد رحيم خان که بعنوان اسيراز زا‌دگاه خود به دوردست های خيوه ربوده شد، نوشت.
م. کوسايف نويسنده معروف ترکمن متذکرميشود که نه اصل ونه کپی اين شعردرنسخ خطی بنياد انستيتوی ادبيات فرهنگستان علوم ترکمنستان شوروی حفظ نشد واين امرسهم بزرگی به خلاقيت ذ‌ليلی خواهد بود، کاش يکی ازشاعران آنرا به زبان ترکمنی ترجمه ميکرد.برای نخستين بار خواننده روس زبان ميتوانست دراينجا اشعارکمينه را که از متن اصلی ترجمه شده وتوسط انستيتوی علمی – تحقيقاتی ترکمنستان جمع آوری شده بودند، بخواند.
درپيشگفتار کوتاهی که تدوين کنندگان درمجموعه خود درج کردند می نويسند: « ما درترجمه ها جهت انتقال هرچه دقيق ترمحتوا وفرم متن اصلی تلاش ورزيديم ». چيزی که هست اين مسئله درهمه جا نتوانسته موفق شود. حال گفتن اينکه چه کسی شعر ومنظوم را ترجمه کرده دشوار است.
بديهی است که اين امربا ترجمه های تحت اللفظی آن توسط تدوين کنندگان، شاعران حرفه ای انجام وبعمل آمده، که زبان اصلی را نمیدانستند ويا به اندازه کافی نمی دانستند، اينکه برخی عبارات گذاشته شده در ترجمه تحت اللفظی درباره چه چيزی، بويژه صحبت می کند. مثلا، درمجموعه موجود ترانه خلقی ترکمنی بنام « شکست تکه » ( ترانه ای درباره اشغال منطقه گؤگ دپه )، طبق يا‌د داشت های پروفسور آ.آ.اسمنوف به عبارت « قوچ جنگنده » دوبيا‌ن عجيب وغريب صدايی برای خوانندگان روس زبان اختصاص شده که درمتن اصلی آشکارا بعنوان « قوچ ييگيت » يعنی « جوان دلير، دلاور، جسور وشيردل » طنين انداز است.
اين مجموعه با واژه نامه توضيحی که توسط مولفان تهيه شده با صد‌وشش اسامی خاص واصطلاحات محلی بپايان ميرسد. تفسيرآنها خواننده را به دريافت محتوای آثارموجود درکتاب آسانترمیکند.با توجه به واژه نامه توضيح وتفسير آن، هرچند برخی عبارات درآن می بايست تدقيق شوند، بطورکلی رضايت بخش هستند.
همچنين دراين مجموعه گؤراوغلی قهرمان حماسی ترکمن به عنوان « قهرمان ترکی – تاتار قرن هفدهم » تعريف شده؛ بک، حاکم فئودال بسيار پست – بعنوان « شاهزاده وعضو خانواده سلطنتی » درنظر گرفته شده؛ مريد، پيرو معنويی اين يا آن شخصيت صوفی، شيخ، پير يا ايشان – بعنوان « راهب سرگردان – مسافر و دوستدار ايشان » توضيح داده شده است، هرچند بخش عمده مريدان هرگز راهبان دراويش سرگردان نبودند.
بطورکلی انتشار چنين مجموعه ای که درباره آن متی کوسايف، ادبيات شناس گفت که:« هنگامی که آنرا بدست ميگيری، نمی توانی به آسانی آنرا سرجايش بگذاری »، ازاهميت زيادی برخورداربود .اين مجموعه توانست سهمی از خود در پروسه آشنايی متقابل وهمگرايی فرهنگ خلق های مختلف کشورما، بگذارد. ازسوی ديگراين نويسنده برجسته ترکمن در روزنامه ادبيات وهنر ( ا‌دبيات وصونغات ) پانزده ژوييه سال 1988 نوشت که ازبرکت کارپوف يکی ازمعروفترين آثار معماری قرون وسطی ترکمنستان – آرامگاه سلطان سنجر، نجات داده شد.
گ.ای. کارپوفِ تاريخ نگار ومردم شناس درسمت وسوی اصلی علايق علمی خود بود، با اين حال بشدت به زبان ترکمنی علاقمند بود وسهم معين خود را به زبان شناسی ترکمن نيزادا کرد. او باتفاق ش. باتيروف تدوين وتنظيم « فرهنگ روسی – ترکمنی »، بزرگترين فرهنگ آن زمان که برای نخستين بار برپايه الفبای کريليک تدارک ديده شد و براساس آن خط ترکمنی درسال 1940 شکل گرفت را درنظرمی گيرد.
متاسفانه با آغاز جنگ کبير ميهنی وسپس زلزله عشق آباد درسال 1948 ، انتشار اين فرهنگ را تا سال 1948 به تاخيرمی افتد، زمانی که ديگر يکی از تدوين کنندگان – گ.ای. کارپوف ويکی ازسردبيران – خ. بايليف زنده نبودند. فرهنگ چاپ شده توسط انستيتوی تاريخ، زبان وادبيات آکادمی علوم اتحاد جماهير شوروی سوسيا‌ليستی با پانزده هزارنسخه، نقش مهمی را در آموزش زبان روسی توسط ترکمنها و ترکمنی توسط غير ترکمنها ايفا کرد ( تدوين کنندگان فرهنگ پيش از هرچيز برجنبه دوم آن تاکيد می کنند ).
درپيشگفتار اين فرهنگ به تعداد واژگان موجود درفرهنگ لغت اشاره نشده است، اما يک برآورد تخمينی نشان ميدهد که دارای بيش از بيست هزار واحد واژگانی است. فرهنگ روسی – ترکمنی با چنين حجمی درجمهوری ترکمنستان تا چاپ دوجلدی سال 1986 که شامل هفتادوهفت هزار واژه بود، بچاپ نرسيده بود.
اهميت چاپ فرهنگ لغت که درترکيب آن گ.ای. کارپوف شرکت داشت، اين واقعيت تقويت شد که از زمان چاپ فرهنگ روسی – ترکمنی قبلی، چنا‌نچه فرهنگ کوچک جيبی، چاپ انستيتوی ترکمنی زبان وادبيات درسال 1939 بحساب نياوريم، بيست سال تمام گذشته بود (1929 ) وآن نيز به الفبای لاتينی متکی بود و مدت طولانی ديگربرای خط ترکمنی بکا‌ربرده نميشد.
درسال 1948 پس از مرگ کارپوف فرهنگ روسی به ترکمنی ازچاپ بيرون آمد ، که باتفاق ش. باتيروف پيش از جنگ زمانی که خط ترکمنی به الفبای کريليک تبديل شد، آماده کرده بودند. اين فرهنگ بخوبی به هزاران ترکمن وروس جهت آموزش زبان های يکديگر آنها خدمت کرد.
درفرهنگ لغتی که ما درباره آن سخن می گوييم، سهم گ.ای. کارپوف بعنوان مؤلف، ظاهرا تدارک بخش های روسی آن نصيب اش شد. ب.آ.کارريف، پ.عظيموف ، آ.ککيلف وديگران که برای نيمه ی ترکمنی آن مطا‌لب لغوی بکاربردند وهمچنين آنرا تنظيم وآماده کردند، بعنوان زبان شناس شهرت فراوانی پيدا کردند.
آنطورکه پيغام عظيموف همکار سابق او که بعد ها رئيس آکادمی علوم ترکمنستان شوروی شد، بخاطر می آورد وبطورعالی درباره کارپوف اظهارنظر می کند، او همواره نوشته های کارپوف را دريافت ميکرده است.همانا در پرتو پشتکاری واستعداد به کار باورنکردنی وی اندوخته نسخه خطی گ.ای. کارپوف در کتابخانه های عشق آباد يکصد‌ وشصت وپنچ پوشه برآورد ميشود- چندين برابربيشتر از نسخه خطی هرمولف ديگراست. متاسفانه حداقل هفتاد – هشتا‌د درصد از آثار تهيه شده ومطالب علمی نسخه خطی اين محقق چاپ نشده اند.
البته يک مورد بسيار فوق العاده درپژوهش های گئورگی کارپوف که مربوط به ايران بود، شرکت زنده ی فعال اودرکار هئيت اعزامی بود که شروع ونقطه پايان يازده مسير در خاک ايران شهر گرگان بود.نتيجه اين سفر برای کارپوف پنچ دفتر قطور ياد‌‌‌داشت هايش بود که وی طی راه انجام داده بود.

گ.ای.کارپوف درماموريت اعزامی خود به ايران در راستای جمع آوری مطا‌لب تاریخی وقوم نگاری چهار ماه درسه استان شمال ایران - گرگان، مازندران وخراسان، ازپانزده اکتبر 1942 تا تاریخ پانزده فوریه 1943 بسربرد.
در ابتدای سفرخود جهت کاوش دراستان گرگان، تنها درنه روز، از بيست وهشت اکتبر تا پنچ نوامبر1942، او قادر شد به چهارده روستاهای آن منطقه منجمله - بندر شاه ( شهربندر ترکمن کنونی .مترجم )، پهلوی دژ ( شهرآق قالا کنونی .مترجم )، اومچه لی، قارقی، گوميش دپه ، باش يوسقا، سالاق ،خوجه نفس، رحمت آباد، برفتان، عباس آباد، محمد آباد، قلی آباد، وغاريخ مراجعه کند. همچنين در روستای علی آباد توانست از حمام سنتی فارسی آنجا ديدن کند.
دردانشنامه ده جلدی ترکمنستان شوروی گ.ای. کارپوف بمثابه محقق، تاريخ نگارواتنوگراف نيز بچاپ رسيد .گ.ای. کارپوف 9 دسامبر سال 1890 در روستای کاراوانيکا دراستان سا‌راتوف منطقه ولگا گراد بدنيا آمد و31 مارس 1947 در شهرعشق آباد درگذشت.