عصر نو
www.asre-nou.net

چهره ي پنهان مهربانوان ايران(۱۴)
ج: پرده ي سوم حجاب اجباري "مبارزه با فحشاء"


Mon 16 09 2013

علی محمد جهانگیری



ویژه ی سایت "عصرنو"
چکیده ی مطلب
آيت الله خميني:«...مي گويند كه در آنجا زنهايي هستند كه موجب كذا و كذا مي شوند...وزارتخانه مركز فحشا نيست، دانشگاه مركز فحشا نيست، مركز آموزش و پرورش بايد باشد...و جامعه روحانيت مبارز تهران:«... آيا مردها و زن هائي كه در وزارتخانه ها و ادارات و مراكز آموزشي با عملكردها و توطئه چيني ها و شايعه سازي ها و كم كاري هايشان، فحشا و طاغوت مجسم اند...پا روي پا بيندازند و به تعبير امام آدامس بجوند...و انجمن رهائی زن در جواب نوشت:«...گرايشات انحرافي كه مبارزه عليه حجاب اجباري را به بهانه يكي شدن با زنان بورژوا نفي مي كنند، در واقع به يكي از حقوق دمكراتيك قابل لمس توده زنان كم بها داده و در نهايت خواستهاي ارتجاعي هيئت حاكمه كنوني را تاييد مي كنند...


چهره ي پنهان مهربانوان ايران(14)
ج: پرده ي سوم حجاب اجباري "مبارزه با فحشاء"

آيت الله خميني در سخنراني چهارم خود(سه شنبه 10تيرماه59)در ديدار با روساي آموزش و پرورش سراسر كشور كه به منظور يك گردهمايي به تهران آمده بودند و اعضاي انجمن اسلامي كار كنان وزارت كشور و استانداري هاي سراسر كشور، سخناني ايراد كردند كه مهمترين بخش آن از اين قرار بود:«...الان بعد از يكسال و نيم يا قدري بيشتر كه جديت شده است از اطراف كه يك قدري اصلاح كنيد امور را حالا هم اين آقاي جوان بر مي خيزد و مي گويند كه در آنجا زنهايي هستند كه موجب كذا و كذا مي شوند و مي دانم كه نه منحصر به آنجاست. در وزارتخانه هاست. در بعضي وزارتخانه ها بسيار بد است و من حالا اسم نمي خواهم ببرم لكن وزير اگر اين حرفها را شنيد اصلاح كند. وزارتخانه مركز فحشا! نيست، دانشگاه مركز فحشا! نيست، مركز آموزش و پرورش بايد باشد.»[1] و ايشان به اين وسيله براي بار دوم در سايه ي طاغوت زدائي، كليدِ حجاب اجباري را به صدا در آورد. و در اولين اقدام براي پياده كردن اين پيام ايشان، آيت الله منتظری در يك مصاحبه اختصاصي با روزنامه كيهان گفت:«... حفظ حجاب دستور خدا است و بايد اجرا شود.»[2] و به دنبال آن جامعه روحانيت مبارز تهران كه پيروان بي چون و چراي آيت الله خميني و آيت الله منتظري بودند و نقشي اساسي در حوزه ي علميه قم، مشهد و اصفهان و... به عهده داشتند، در راستاي تحقق سخنان آنان در اعلاميه اي اعلام داشتند:«...وزارتخانه مركز فحشا نيست، دانشگاه ها مركز فحشا نيست، مركز آموزش و پرورش بايد باشد. عجبا آقايان مسئولين و دولتمردان، راستي اين واقعيت هاي تلخ و جگرخراش و طاقت سوز نيست؛ پس از يك سال و اندي كه از انقلاب سرخ اسلامي مي گذرد. چه پاسخي براي امام و اُمت دلير داريد؟ چرا مسئوليت ها را پذيرفتيد و در روياروئي با فساد و فحشا و تن پروري و كارشكني عناصر طاغوتي، به شيوه انقلابي برخورد نكرديد؟ چرا فرصت ها را از دست مي دهيد؟ آيا مردها و زن هائي كه در وزارتخانه ها و ادارات و مراكز آموزشي با عملكردها و توطئه چيني ها و شايعه سازي ها و كم كاري هايشان، فحشا و طاغوت مجسم اند، مي خواهید با خون هفتاد هزار شهيد گلگون كفن انقلاب[آنان را] تطهير كنيد؟ آيا اُمت قهرمان ما انقلاب كردند تا عده اي ضدخدا و ضد خلق در وزارتخانه ها پا روي پا بيندازند و به تعبير امام آدامس بجوند؟ براستي اين است معني پاسداري از خون شهداي راه اسلام و تداوم انقلاب؟ اين كه زنان كارمند و معلم بايد از پوشيدن لباس هاي زننده كه زير پا گذاردن قوانين مقدس اسلامي و توهين بزرگ به زن مسلمان و انقلابي ايران است، خودداري كنند، سخني است اصولي و قابل توجه. در مراكز دولتي بايد زنان و مردان به نوعي لباس بپوشند كه احكام اسلام اجرا و حُرمت انقلاب حفظ شود...»[3] بعد از اين اقدامات اوليه، حجت الاسلام محمدرضا مهدوي كني از اعضای شورای انقلاب و سرپرست وزارت كشور كه انتصابي آيت الله خميني بود و نيروهاي انتظامي، استانداري ها، فرمانداران و بخشداران سراسر كشور را در اختيار داشت به ميدان آمد و جهت پياده كردن پوشش اسلامي(حجاب اجباري) در سطح جامعه اطلاعيه اي صادر كرد كه متن آن چنين بود:« به پيروي از اوامر موكد رهبر عاليقدر انقلاب و با توجه به لزوم رعايت سنن قطعي و ضروري اسلام و نيز با توجه به لزوم احترام به آراي اكثريت قريب به اتفاق ملت شريف ايران داير به پذيرش جمهوري اسلامي ايران به كليه سازمان ها و ادارات تابع اخطار مي گردد كه از روز شنبه 14/4/59 كليه بانوان كارمند بايد با پوشش اسلامي و لباسهاي سنگين كه مناسب با شئون اسلامي محل كار است در محل خدمت حاضر شوند. بديهي است خانم ها كه به تصريح امام امت سهم بزرگي در اين انقلاب داشته اند رعايت شئون و متن انقلاب را سر لوحه وظايف خود قرار خواهند داد تا در تداوم انقلاب نيز سهم وافري احراز نمايند و افرادي كه نمي خواهند خود را با مسير انقلاب منطبق سازند از دولت جمهوري اسلامي نمي توانند انتظار احترام متقابل داشته باشند. در خاتمه متذكر ميشود كه مسئولين امر موظفند اين دستور را در كليه ي سازمان هاي مربوطه رسماً ابلاغ كنند و نتيجه اقدامات را سریعاً به وزارت كشور گزارش نمايند.»[4] بعد از سخنان آيت الله خميني، آقاي منتظري، جامعه روحانيت مبارز تهران و اخطاريه وزارت كشور، وزيران وزارتخانه هاي نظام جمهوري اسلامي و سرپرست هاي سازمان هاي تابعه و ارگان هايي كه به وسيله حكومت هاي دولت موقت و شوراي انقلاب به طور عام و خاص، به وجود آمده بودند، براي پياده كردن پوشش اسلامي يا حجاب شرعي (حجاب اجباري) گوي سبقت را از هم، ربودند.
در موج اول همه با هم با انتشار اطلاعيه، بخشنامه و يا اعلاميه اي به تهديد و اخراج كاركنان خود، به خصوص زنان كارمند براي تحميل پوشش اسلامي(حجاب اجباري)و...اقدام كردند. كه در اينجا با ذكر سخنان آنان به ياد آوري آن جوسازي ها و تهديدات در آن شرايط زماني مي پردازيم :
روابط عمومي وزارت دادگستري:«...در حال حاضر، پوشش ساده اسلامي و پرهيز از آرايش زننده در دادگستري مراعات مي شود و اين امر با توجه به تاكيد حضرت امام دقیقاً پيگيري خواهد شد.»[5] دادگاه انقلاب ارتش جمهوري اسلامي ايران:«...از آنجا كه تاكنون چندين بار از سوي مسئولين امر نسبت به پوشش اسلامي خانم هاي كارمند ارتش جمهوري اسلامي ايران تذكر داده شده ولي متاسفانه برخي از پرسنل زن نسبت به مفاد بخشنامه هاي مزبور بي اعتنا بوده و در اجراي آن تعلل ورزيده اند. لذا با توجه به اوامر و رهنموردهاي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران بدينوسيله به عموم فرماندهان يگان ها و روساي سازمان هاي نظامي و انتظامي ابلاغ مي گردد كه از ورود آن دسته از پرسنل زن كه پوشش اسلامي ندارند به اماكن نظامي و سرویس هاي رفت وآمد جلوگيري بعمل آورند. حدود پوشش اسلامي خانم ها، مانتو آستين بلند، شلوار و روسري مي باشد...بديهي است(افرادي) كه در اجراي مفاد اين اطلاعيه سهل انگاري نمايند از طريق كميسيون تصفيه و پاكسازي تحت پيگرد قرار خواهند گرفت.»[6] سخنگوي وزارت راه و ترابري اعلام كرد:«...موسي كلانتري وزير راه و ترابري امروز بخشنامه اي در رابطه با مسئله حجاب اسلامي صادر کرد و از كليه بانوان اين وزارتخانه و سازمان هاي تابعه درخواست نمود از روز 5شنبه 12 تيرماه جاري با پوشش اسلامي در محل كار خود حاضر شوند.»[7] آيت الله مهدوي كني عضو شوراي انقلاب و سرپرست وزارت كشور:«...وزارت كشور در طول چند روز اخير به خصوص مساله حجاب اسلامي را براي خانم ها تشريح نموده و آنان را در حفظ اصول اسلامي توجيه نموديم...ما نمي خواهيم آنان چون كالائي مطرح باشند...»[8] صادق قطب زاده عضو شوراي انقلاب و وزير خارجه:«...به زنان كارمند و همكار در وزارت خارجه توصيه كرده ايم، البته توصيه دوستانه و برادرانه كه طبيعتاً محيط كار بايد خالي از هرگونه تجمل باشد و همچنين لباس كار بايد مناسب با كار باشد...طبيعتاً هرگونه عمل يا لباسي كه توجه اساسي را از كار منحرف نموده و به شكل و شمايل و طرز لباس پوشيدن خانم ها جلب كند نه تنها منطقي نيست بلكه برخلاف انگيزه ي خدمتي است كه خود خانم ها و يا آقايان مي توانند داشته باشند...تقاضاي مجدد من از بانوان اين است كه هرچه بيشتر و بهتر به زمينه هاي اخلاقي، انساني و ملي، مفهوم حجاب اسلامي توجه كرده و آن را رعايت نمايند...»[9] انجمن اسلامي راديوتلويزيون:«...خانم هاي همكار در اين سازمان موظف هستند از روز شنبه 14/4/59 همانند ساير ادارات و وزارتخانه هايي كه تاكنون اعلام كرده اند با پوشش اسلامي بر سر كار خود حضور يابند تا به سهم خود نقشي در سلامت عفت عمومي محيط كار داشته باشند...»[10] سر پرست بنياد فرهنگ و هنر ايران:«...ضوابط و شعائر اسلامي در لحظه لحظه ساعات اداري دقيقا رعايت گردد...»[11] محسن يحيوي وزير مسكن و شهرسازي:«...پيرو اطلاعيه قبلي كه در قسمتي از آن حفظ شعائر اسلامي مخصوصا براي خانم ها در خواست شده بود متاسفانه مواردي مشاهده شد كه عملاً مفاد اطلاعيه مزبور رعايت نشده است. لذا بدين وسيله اعلام مي شود كليه خواهران همكار در وزارت مسكن و شهرسازي و شركتها و موسسات وابسته موظفند، از روز شنبه 14تيرماه 59 در محيط كار با پوشش اسلامي حضور يابند. اعلام اين اطلاعيه از طريق رسانه هاي گروهي به منزله بخشنامه مي باشد و هيچگونه عذري مبني بر عدم وقوف از مفاد آن پذيرفته نخواهد شد.»[12] سازمان تامين اجتماعي:«...از تاريخ 14/4/59به كليه كارمندان خانم سازمان تامين اجتماعي در سراسر كشور ابلاغ مي شود هنگام حضور در محل كار از پوشش اسلامي، شامل روسري، لباس مناسب و ساده استفاده كنند. مديران مناطق و روساي شعب تامين اجتماعي از تاريخ مذكور موظفند ترتيبي آغاز نمايند كه ضمن جلوگيري از ورود متخلفين به سازمان، اسامي آنان را به طور كتبي مستقيماً به مديرعامل سازمان تامين اجتماعي گزارش كنند. ضمناً عدم اجراي اين دستور اسلامي موجب مواخذه و مسئوليت شديد رئيس مربوطه خواهد شد.»[13] روابط عمومي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان اعلام كرد:«...كليه خواهران همكار از تاريخ شنبه 14 تيرماه با پوشش اسلامي در محل كار حاضر شوند. لازم به تذكر است كه تخلف از دستورات رهبري و بي توجهي به شئونات اسلامي موجب تصفيه خواهد بود.»[14] بخشنامه وزير نفت(علي اكبرمعين فر):«...اينك كه ماه مبارك رمضان فرا مي رسد ماه عبادت و تقوي، ماه دوري از گناه، ماه برگشت به خداي يكتا، به شكرانه فرارسيدن اين ماه شايسته است خواهران همكار با رعايت موازين اسلامي مجدداً همراهي و همگامي خود را در راه تحقق آرمان هاي انقلاب اسلامي به ملت ايران اعلام مي دارند...»[15] مهندس محمد توسلي شهردار تهران:«...در اجراي فرمان امام خميني مبني بر تسريع در كارهاي روزمره شهروندان تهراني با شهرداري، اميد است كه كاركنان بيش از پيش با تحول خود و رعايت اصول و مقررات بتوانند خادم مردم بوده. هم چنين چون شهرداري بيش از ديگر نهادهاي دولتي با مردم سر و كار دارد اميد است خانم هاي شاغل با پوشش اسلامي در محل كار حاضر شده و رعايت اصول و مقررات اسلامي را در اين زمينه بنمايند.»[16] دكتر محمود قندي وزير پست و تلگراف و تلفن اعلام كرد:«... كليه بانوان همكار در اين وزارتخانه و سازمان هاي تابعه درسراسر كشور از اين پس بايد با پوشش كامل اسلامي و استفاده از لباس هاي ساده و مناسب در محل كار حاضر شوند.»[17] دكتر مصطفي چمران وزير دفاع ملي:«...به بانوان كارمند ارتش جمهوري اسلامي ايران توصيه مي شود كه با توجه به موازين اسلامي در پوشيدن لباس دقت هاي لازم را معمول دارند.»[18] حجت الاسلام زين العابدين قرباني حاكم شرع استان گيلان، با انتشار اطلاعيه اي چنين نوشت:«... فصل تابستان با ويژگي هايش فرارسيده، گاهي ديده مي شود بانواني حُرمت ثمره خون شهيدان ما را كه همان استقرار جمهوري اسلامي است نگه نمي دارند. همانند دوران طاغوت بدون رعايت اصول انقلابي و موازين جمهوري اسلامي با آرايش ها و پوششهاي لوس و زننده در شهر و روستا و كنار دريا و ديگر اماكن آشكار مي شوند و از اين رهگذر روحيه نسل انقلابي ما را تضعيف و احياناً حوادث ناگوار به بار مي آورند. در گذشته طاغوت از اين حربه براي تضعيف روحيه و سرگرمي نسل ها بهره مي گرفت و اينك ضدانقلاب اين رهگذر طاغوت را ادامه مي دهد. دادگاه انقلاب اسلامي گيلان هشدار مي دهد: 1ـ بر خانواده ها ست كه فرزندان و عزيزان خودرا از همرنگي بااين گروه كه فعلا به جمهوري اسلامي كه ثمره خون هزاران شهيد و معلول است دهن كجي كرده، و كشور را به ارتجاع و سلطه امپرياليسم غرب سوق مي دهند، باز دارند. 2ـ مردم مسلمان موظفند به عنوان نهي از منكر كه از پايه هاي قوام جمهوري اسلامي است از هرگونه معامله با اينان خودداري كرد، بدينوسيله آنان را در انزوا قرار دهد. 3ـ تظاهر به بي بندوباري و پوشيدن لباس هاي محرك و ارتكاب اعمال خلاف عفت و قانوني، عملي ضدانقلاب شمرده، تحت پيگرد قانوني قرار خواهد گرفت. 4ـ بخش نوارهاي مبتذل و عكس ها و پوسترهاي بدآموز و همچنين دكه هايي كه مركز توطئه و تبليغات عليه جمهوري اسلامي شده، بايد اول ماه رمضان جمع آوري شود و گرنه اقدام مقتضي خواهد شد.»[19] اداره كل آموزش و پرورش تهران هم، با همآهنگي مديران كل آموزش و پرورش از سراسر ايران كه در اين زمان در تهران جمع شده بودند؛ براي پياده كردن حجاب اسلامي در مدارس از ابتدايي تا دبيرستان، اطلاعيه اي در 13 ماده منتشر كرد كه متن آن چنين بود:« 1- مدارس مختلط در تمامي مقاطع به طور كلي بر چيده شود.2- كلاس هاي پيگیر براي بارور شدن هر چه بيشتر افكار و آشناي با مباني و مسائل اسلامي براي معلمين و مربيان در سطح هر ناحيه و منطقه تشكيل شود.3- آنان كه در كسوت مقدس معلمي و يا ادارات مربوطه و در حمايت انقلاب اسلامي به صيد مغزهاي كودكان معصوم نشسته و خوراك حزبي و غير اسلامي خود را به خُورد آنها مي دهند شناسايي شده و قاطعانه آموزش و پرورش را از لوث وجود آنها پاك نمايند و نيز آنان كه به فساد اخلاق مشهورند.4- افرادي مكتبي و لايق را شناسايي و به تناسب در پست هاي حساس به كار گمارند و به تقوي آنها قبل از سابقه كار و تجربه اهميت دهند.5- از افراد كم كار و راحت طلب، كار بيشتر خواسته شود و موقعيت حساس انقلاب به آنها گوشزد شود چنانچه به سُستي ادامه دادند كنار گذاشته شوند. 6- براي از بين بردن كاغذ بازي هر هفته جلساتي تشكيل و موفقيت هاي خود را به اداره كل گزارش كنند و آنان كه عالماً و عامداً بوروكراسي را تشديد و براي مراجعين ايجاد درد سر مي كنند كنار گذاشته شوند.7- ظواهر مذهبي و حريم شرع اعم از لباس و برخورد و عمل شديداً مراعات شده و افراد بي اعتنا بركنار شوند.8- خانم ها منحصرا در مدارس دخترانه و آقايان در پسرانه اعم از آموزش، دفتري و اداري به كار گمارده شوند. 9- معلمين مسلمان و متعهد و مكتبي دائماً مراقب عملكرد مسئولين بوده و در صورت متعهد بودن آنها ياريشان دهند والا مسايل و انحرافات را به آنها گوشزد كنند و از آنان انجام صحيح و اسلامي كار ها را بخواهند و در صورت بلااثر بودن از مقامات مسئول شديداً عزل آنها را خواستار شدند. 10- تمامي آثار فيزيكي و سازماني و واژه هاي طاغوتي محو گردد.11- بيشترين نيروي خود را براي جبران ستم فرهنگي و مادي كه بر كودكان مستضعف رفته بسيج نمايند.12- از نيروي عظيم مردم براي استقرار فرهنگ اسلامي و به گور بردن آثار شرك و الحاد استفاده شود. 13- در برابر رويداد ها رفاقت را كنار گذارده، از تهمت و توطئه و از دست دادن مقام نهراسند و قاطعانه و مكتبي و با بينش صحيح و اسلامي عمل كنند. جلسات گروهي به خاطر نظارت در حُسن اجرا و انجام امور فوق تشكيل، در صورت احراز عدم اعتناء، متخلفين مجازات و به مردم معرفي خواهند شد.»[20] سرپرست وزارت امور اقتصاد و دارائي:«...در گذشته معيارها و اخلاق و رفتارهائي را بر ما تحميل نمودند و ما ناخودآگاه و غافل از انحرافات آنها در مقابل فرهنگ و عُرف و دستورات صريح دين خود به آنها دل بستيم و عادت كرديم. اينك انقلاب اسلامي ما بايستي دگرگون كننده آن انحرافات و تعاليم عاليه اسلام سرمشق زندگي قرارگيرد...يكي از موارد كه بيش از هر چيز ويرانگر اجتماعي و اقتصادي جامعه ما بوده تقليد بيخود و بي معني در نحوه ي لباس پوشيدن است كه غالبا درجهت وابستگي به مصرف و عادت دادن به بيهودگي و انحراف از اصالت خويش بود. ماكاركنان دولت كه در حقيقت خدمتگزاران ملت هستيم بايستي درانتخاب لباس آن چنان دقت كنيم كه لباس ما نمايشگر نيت باطن ما در جهت خدمت به ملت محروم و ستمديده كشورمان باشد. لذا شايسته است كليه همكاران اعم از خانم ها و آقايان با رعايت كامل شئونات اسلامي در انتخاب لباس توجه كافي به عمل آورند.»[21] سر دبیر کیهان در یادداشت"سردبیر" با عنوان "مسئله حجاب و غربزدگی" نوشت:«...قریب سه هفته پیش آقای دکتر یزدی (دکتر ابراهیم یزدی به تازگي با حُكم انتصابي آيت الله خميني به سرپرستي موسسه منصوب شده بود)کلیه بانوان کارگر و کارمند موسسه کیهان را گرد هم آورد و طی سخنانی آن را به رعایت پوشش اسلامی دعوت نمودند. ایشان تصریح نمودند که این پوشش چه ضرورت و اهمیتی دارد...»[22] بازاريان مسلمان تبريز:«...ورود پيام آوران استعمار يعني زنان بي حجاب را به محوطه بازار از اين تاريخ 14/4/59 به بعد ممنوع اعلام مي شود.»[23] خبرنگار اطلاعات از بازاريان شيراز گزارش داد:«...به دنبال سخنان امام و دستور وزارتخانه ها مبني بر رعايت حجاب از سوي خانم هاي كارمند، بازاريان شيراز نيز با نصب تابلوهاي پارچه اي بر سر درِ بازار وكيل، از خانم هاي بي حجاب خواسته اند وارد بازار نشوند. ضمنا تعدادي از كاسب هاي سه راه طالقاني و احمدي شيراز كه مركز خريد خانم هاست از فروش كالا به خانم هاي بي حجاب خودداري ميكنند.»[24] حجت الاسلام اسدالله بيات سر پرست مسجد الجواد به نمايندگي از مساجد تهران در گفتگويي با خبرنگار كيهان از خانم هايي كه در مجالس ختم شركت مي كنند تقاضا كرد پوشش كامل اسلامي را رعايت كنند. وي افزود:«... اگر خانم ها پوشش كامل اسلامي را رعايت نكنند از ورود آنان به مجالس ترحيم به شدت جلوگيري به عمل خواهد آمد... چادر و روسري توري نازك و تن نما پوشش اسلامي محسوب نمي شود.»[25] از سوي وزارت خارجه ديروز بخشنامه اي خطاب به كليه نمايندگي هاي خارج كشور و ادارات تابعه صادر شد:« بسمه تعالي. نمايندگان دولت جمهوري اسلامي ايران در خارج از كشور در ملاقاتها و ميهماني هاي رسمي و خصوصي(ناهار، عصرانه، شام)موظف به رعايت مراتب ذيل مي باشند: 1ـ هرگاه از سوي نمايندگان سياسي كشورها يا كشور متوقفي، دعوت شوند، بايستي كليه اصول اسلامي را رعايت نمايند. 2ـ همانطور كه قبلا هم دستور داده شده بود به هيچ عنوان هنگام پذيرائي ميهمانان از نوشابه هاي الكلي استفاده ننمايند. 3ـ بانوان نمايندگان سياسي كشور جمهوري اسلامي ايران مختارند كه در ميهماني ها شركت نمايند دراين صورت ملزم به رعايت كليه اصول اسلامي مي باشند. 4ـ لباس آقايان و بانوان نبايستي مغاير با اصول اسلامي باشد. 5ـ در صورتي كه دعوت خصوصي يا عمومي باشد هنگام پذيرفتن به اين بخشنامه اشاره گردد.»[26] سازمان اوقاف:«...همچنين به كليه خانم هاي كارمندان سازمان ابلاغ شد تا در محل كار رعايت حجاب اسلامي را بنمايند، كه در غير اين صورت از ورود آنان به محل كارشان جلوگيري به عمل خواهد آمد.»[27] وزير بهداري:«...در كليه واحدها ي مربوطه، مسئله حجاب بايد طبق ضوابط و قواعد تلقي شود لذا توجه خواهران گرامي را به ضوابط دقيق پوشش اسلامي جلب مي نماييم: الف: در شرع مقدس اسلام به هيچ عنوان بيرون بودن مو سر بانوان و در معرض ديد قرار گرفتن آن، مجاز نمي باشد. ب: نقاطي از بدن كه مجاز هستند زير پوشش قرار نگيرند عبارتند از گردي صورت و دو دست از انگشتان تا مچ. پ: در اسلام هر نوع لباس تنگي كه جسم بدن بانوان را مشخص نمايد جايز نيست. لازم به تذكر است كه لباس فرم كادرهاي درماني متعاقباً در اسرع وقت ارسال خواهد شد...مسولين قسمت هاي مختلف موظفند در صورتي كه از جانب كارمندان تابعه قسمت ها پس از انقضاي مهلت مقرر امام، پايان وقت اداری 14/4/59 موارد تخلفي مشاهده كردند پرونده افراد خاطي را توسط پيك مخصوص فوراً به شوراي پاكسازي واقع در وزارت بهداري و بهزيستي ارسال نمايند. در صورت تخلف مسئولين از اجراي دقيق دستورات فوق، خود مسئولين بنابر امر امام مشمول پاكسازي خواهندشد.»[28] اسقف اعظم خليفه ارامنه تهران و رئيس شوراي خليفه گري ارامنه تهران اطلاعيه مشتركي به اين شرح انتشار دادند:«همكيشان عزيز همان طوري كه استحضار داريد ماه مبارك رمضان كه ماه عبادت و روزه هم ميهنان مسلمان ما مي باشد قريبا فرا مي رسد. انتظار دارد عموم همكيشان ارمني در طي ماه مزبور انجام و اجراي هرگونه برنامه جشن و سرور و شادماني را در اماكن عمومي متوقف نمايند. در رابطه با فرمايشات امام خميني بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در مورد رعايت پوشش اسلامي زنان شاغل در ادارات دولتي و بخش خصوصي، بديهي است كه زنان ارمني طرف تكليف، استفاده از پوشش اسلامي نيستند، ولي به پاس احترام فرمايشات امام خميني وبا نظر مشورتي اعضاء شوراي خليفه گري ارامنه و هيات مديره آن و انجمن هاي مختلف بانوان ارمني ضمن تاكيد تقوي و عفت و وقار زنان ارمني ضروري مي داند كه خواهران همكيش به مساله پوشش خود توجهي خاص معطوف و در ادارات و مراكز كار از لباس آستين بلند و روسري استفاده نمايند.»[29] يك روز قبل از پايان اولتيماتوم وزارت كشور و...در رابطه با پوشش اسلامي(حجاب اجباري) حجت الاسلام شيخ علي قدوسي دادستان كل انقلاب اسلامی ايران(انتصابي آيت الله خميني) به ميدان آمد و در اخطاري شديد به وزارت خانه ها و سازمان هاي دولتي، قيد كرد كه از فردا حقوق و مزاياي زنان كارمند، كه پوشش اسلامي را رعايت نكنند، قطع خواهد شد و به زنان شاغل در ادارات اولتیماتوم داد. كه فرازهايي از اطلاعيه ي ايشان از اين قرار بود:« پيرو فرمان متاع رهبركبير انقلاب امام امت مدظله العالي... چون آخرين روز وقت تعيين شده براي محو آثار طاغوت نزديك به اتمام است بدينوسيله به تمام وزارتخانه ها و موسسات و ادارات تابع شدیداً اخطار مي شود چنانچه اثري از آنچه مورد تاكيد حضرت امام و خواست ملت ايران است از ساعت هشت صبح 17 تير ماه جاري به بعد در ادارات ديده شود يا بانوي كارمندي بدون پوشش اسلامي در محل كار حضور يابد بلادرنگ حقوق و مزاياي او قطع خواهد...ضمنا پس از ارائه فرم لباس كار اسلامي بانوان كه شوراي انقلاب و رياست جمهوري در آينده نزديكي طرح آن را ارايه خواهند داد؛ لباس براي همه بانوان در محل كار يك نواخت خواهد بود. در پايان از همه خواهران و برادران مومن به انقلاب تقاضا داريم كه تمام موارد خلاف را بلافاصله به دادستاني كل چهار راه قصر اطلاع دهند.»[30]
در موج دوم و همزمان با اين اطلاعيه ها، بخشنامه ها و اخطارهای همه جانبه در رابطه با پوشش اسلامي(حجاب اجباري) نمايندگان زنانِ پيروي آيت الله خميني(اسلام فقاهتي) كه در نظام جمهوري اسلامي، داراي پُست و مقامي و یا علایقی بودند، مانند منيره گرجي، گوهرالشريعه دستغيب، دكتر فرشته هاشمي، اعظم طالقاني، زهرا رهنورد، طاهره صفارزاده و... به ميدان آمدند و هر كدام به فراخور نقش اجتماعي خود، به حمايت و پشتيباني از سخنان آيت الله خميني و مسئولين نظام جمهوري اسلامي پرداختند. كه در اينجا با هم به برخی از ديدگاه آنان نيز نظر مي افكنيم:« اعظم طالقاني(دبيركل جامعه زنان انقلاب اسلامي و نماينده اولين دوره ي مجلس شوراي اسلامي):«پوشش ساده روستائيان مي تواند الگو باشد...زهرا رهنورد(زهره كاظمي):« ظاهر و باطن بايد با هم درست شود...طاهره صفارزاده:«كار بُرد حجاب اگر توام با شناخت نباشد ارزش كافي نخواهد داشت.»[31] و دو تن از اينان در سمينار حجاب اسلامي زن كه با حضور نمايندگان زنِ كاركنان ادارات و وزارتخانه ها در مركز هيات پاكسازي و سالم سازي ادارات در تهران برگزار مي شد، شركت كردند و بانو اعظم طالقاني در رابطه با"پيرامون فلسفه حجاب" و بانو زهرا رهنورد در زمينه "نقش زن در اسلام" سخنراني كردند و اين سمينار با صدور قطعنامه اي به كار خود پايان داد كه بندهاي مهم آن از اين قرار بود:«...3ـ پوشش و رعايت عفت هم در مورد زن و هم در مورد مرد مورد نظر اسلام است و بايد در هر زمينه تاكيد شود. 4ـ براي پوشش بايد حداقل و حد نصابي تعيين گردد بدين ترتيب كه حداقل لباس هاي پوشيده اصولي و غير مجذوب كننده و بدون آرايش در سطح كشور اعم از محيط كار و خيابان ها و ساير اماكن عمومي، حد نصاب پوشش ويژه اسلامي است. [و این]پايگاه مبارزه با استعمار و دستور مكتب و خواست شهيدان و امام امت است و احياء كننده ارزش هاي زن مي باشد. 5ـ لباس هائي كه نمايانگر محرميت هاي پنهان زن و مرد است بسرعت از انظار جمع شود و در اماكن مخصوصي توسط خانم ها براي خانم ها و براي آقايان فروخته شود. 6ـ اين فرصت را غنيمت شمرده و يادآور مي شويم كه هر چند حقوق زن در اسلام دقيقا رعايت شده اما متاسفانه به علت برداشت هاي غلط و يا فرصت طلبي هاي فردي به شكل هاي نامعقول به مرحله اجرا در مي آيد. تا آن حد كه به زنان ظلم شده و چه بسيار كانون هاي خانوادگي كه در هم ريخته، بدين جهت از مسئولان مي خواهيم كه جداً و سریعاً اقدام نمايند. تا ضد انقلاب و دشمنان دوست نماي ملت و دشمنان اسلام باحمايت هاي حيله گرانه هاي خود از زن، او را آلت دست قرار ندهند. 7ـ در خاتمه از برادران و خواهران مي خواهيم كه خود براي همگام شدن با انقلاب، به مطالعه و شناخت مباني اسلام مبادرت نمايند كه شناخت حق...از ويژگي هاي شرافت انسان است.»[32] به دنبال اين چند روز بعد سمينار يك روزه ديگري در همين مركز با حضور نماينده خواهران ادارات و وزارتخانه ها و با شركت بانوان اعظم طالقاني، زهرا رهنورد، شهين اعتضادي و انيسه مفيدي(همسر دكتر عباس شيباني از اعضاي شوراي انقلاب) و باز با سخنراني بانوان اعظم طالقاني و زهرا رهنورد انجام گرفت و در آخر هم با صدور قطعنامه اي به كار خود پايان داد كه مفاد مهم آن از اين قرار بود:« 1ـ انقلاب در تفكر اسلامي راجع به زن و احياي حقوق زن بر اساس اسلام راستين و حمايت از حقوق سياسي، اقتصادي، اجتماعي و به ويژه حقوق خانوادگي زن و رفع تبعيض ها در محيط سیاسی و اجتماعي خانواده كه هم اكنون به شديدترين وجه مطرح است. 2ـ انقلاب در فرهنگ موجود در جامعه كه نسبت به زن توهين آميز و برتري طلبانه است و ما مي خواهيم كه بر اساس رهنمودهاي امام كه مي فرمايند: زن مبداء آمال بشراست يا از دامن زن مرد به معراج مي رود و در اين رابطه محتواي فرهنگي انجام گيرد. 3ـ انقلاب كامل در ادارات در جهت رفع ستم و روابط بوروكراتيك برداشتن افراد و مسئولان طاغوتي، رفع اختلافات شديد دستمزدها، عدم رسيدگي به كار ارباب رجوع، تبعيض در تقسيم شغل و نگهداشتن زنان درشغل هاي پايين. 4ـ بسيج راديوتلويزيون و مطبوعات، براي ارشاد مردان و زنان در محيط خانواده، اداره، جامعه و كلا محيط كار. 5ـ به جاي اجبار در حجاب، عفت عمومي يعني لباس پوشيده و بدون آرايش اجباري شده، خودداري از پوشيدن اين لباس، مورد پرسش و توبيخ قرار گيرد. 6ـ براي رسيدن به اين پوشش مكتبي راديوتلويزيون برنامه ارشادي ضربتي داشته باشد. 7ـ ...از شوراي انقلاب[می خواهیم]، روزي را بنام روز خدايي اعلام نمايند. در اين روز تمام افراد جامعه، زن و شوهر و فرزندان در محيط خانواده، زنان و مردان در ادارات و محيط هاي کار، تمام وجودشان را بسيج كنند براي رضاي خدا...و در اين روز تقوا به جاي زيبائي و زهد به جاي مصرف و توانائي ها و ارزش هاي وجودي و كارآئي هاي اسلامي به جاي شغل و مدرك و مقام جايگزين گردد و پوشش مكتبي اسلامي براي زنان و مردان درحالي كه پشتوانه اخلاقي و فكري و روحي دارند. در اين روز خدايي به عنوان پوشش عمومي رواج يابد و بدين ترتيب مردان و زنان يك روز را به طور كامل در حالي كه براي خدا بسيج شده اند، بطور كامل تجربه مي كنند و اين گلستان اخلاق و رفتار و پوشش اسلامي را كشف مي نمايند و بتدريج اين روزهاي خدايي را افزايش دهيم تا مردان و زنان در كنار يكديگر و با همديگر و با اراده خود به اخلاق اسلامي مُلبس شوند. 8ـ زناني كه به دليل سياهپوش از ادارات اخراج شدند، مورد ريشه يابي قرار گيرند، اگر احيانا ناآگاهانه بوده با ارشاد بكار باز گردند و اگر عملشان توطئه گرانه و در رابطه با اجراي پيام امپرياليست ها و دست نشاندگان شان انجام گرفته بگونه ديگري كه خود مصلحت مي دانند با آنها رفتار شود. 9ـ در رابطه با مسئله فوق فقط اينكار به هيات پاكسازي و سالم سازي ادارات و هيات سه نفري منتخب امام و رياست جمهوري محول گردد. 10ـ مسئله اونيفورم بايد منتفي گردد. يا اگر اجباري شده، مردها و زنها در پوشيدن اونيفورم مكتبي مشترك شوند و نوع پوشش با تصويب خودِ آقايان و خانم ها انجام گردد و در ضمن از شوراي انقلاب مي خواهيم كه نماينده اي براي اين منظور در جمع خواهران حاضر شود تا با مشورت پوشش انتخاب گردد. 11ـ لباس هائي كه محرميت هاي پنهاني زن و مرد را در معرض ديد قرار مي دهد، اعم از مردانه و زنانه از انظار عمومي پوشيده شود و يا جمع شود و در اماكن مخصوص، پوشش زنان توسط زنان فروخته شود. والسلام. هيات پاكسازي و سالم سازي ادارات.»[33] در ادامه اين اقدامات، فعالترين بانوي اين گروه يعني بانو "زهرا رهنورد" در رابطه با حجاب، جلودار مبارزه با بی حجابی و پوشش اسلامی شد و در همین رابطه مقاله اي با عنوان "ريشه هاي استعماري كشف حجاب" در پنج شماره روزنامه اطلاعات به چاپ رساند كه یکی از مهمترين بخش هاي آن از اين قرار بود:«...از جنبه سياسي صرف...وقتي كشف حجاب را بررسي مي كنيم، آن را دسيسه اي استعماري مي بينيم كه براي تملك سرزمين و منابع ما انجام گرفت، پس، آيا حق نيست كه ما نيز براي باز پس گرفتن مايملك خود، و باز يافتن شرافت و هويت و خويشتن خود، اين لباس را به عنوان رفيع ترين پايگاه مبارزه با استعمار بر تن كنيم؟ آري ما مي توانيم حجاب را به عنوان يك حربه ي ضد استعماري بر عليه اين غارتگران بكار گيريم و دقیقاً به همين دليل بود كه طراحان محمدرضا شاهي، از ورود زنان و دختران با حجاب به دانشگاه ها و اداره ها و...جلوگيري مي كردند و به همين دليل هم هست كه...اكنون طرح دو باره ي اين پوشش بعنوان يك لباس ضد استعماري اين چنين كلفت هاي وابسته به امريكا را تحريك مي كند تا براي رضاي اربابانشان با اين پوشش مخالفت كنند. اين مخالفت دقیقاً مخالفت امريكا ست كه از زبان يارانش مطرح مي شود...اينست كه اكنون هر كس با اين پوشش مخالفت كند و اين مخالفت به اصل مكتبي پوشش اسلامي باشد، نه به متد، كه من نيز معترضم، متد مطرح كردن و دعوت به اين پوشش درست نبوده است. آري هركس كه بااين اصل مخالفت خود را از طريق تظاهرات و برنامه هاي جشن ابراز نمايد؛ چه ناآگاهانه باشد و چه دستور امريكا باشد و آگاهانه و چه ماركسيست باشد و به دلايل مكتبي خودش، در هر حال، خواسته اش و عملش در طول خواسته هاي امريكا قرار مي گيرد. چون همانگونه كه كشف حجاب برنامه اي استعماري بود، مخالف با فراگير شدن حجاب(البته فراگيري اصولي) نيز دقيقاً يك عمل استعماري است و آيا اين درست است كه نيروهاي داخلي با استعمار همزمان شوند.»[34] و در ادامه هم، در نامه اي به شوراي انقلاب با عنوان "پيشنهاد يك خواهر به شوراي انقلاب و ساير مسئولان در مورد پوشش اسلامي" چنين نوشت:«...من به عنوان يك خواهر بسيار كوچك و ناچيز و يك پيرو امام و معتقد به انقلاب اسلامي...آن پوشش ايده آل اسلامي تنها به گذاشتن يك تكه پارچه بر روي سر نيست، پس پيشنهاد من اين است كه اولاً: به جاي حجاب اجباري، كه در حقيقت همان تكه پارچه اجباريست، در سطح كشور رعايت عفت عمومي(لباس غيرچسبان، آستين بلند، يقه بسته، دامن مناسب، رنگ مناسب، بدون آرايش، حركات معقول)به عنوان يك اصل واجب شمرده شود، و عدم رعايت آن، مجازات داشته باشد(آنهم فقط از طرف مسئولان) مثلا در الجزاير پاهاي زناني را كه لباس كوتاه مي پوشيدند رنگ مي كردند و معمولا هر انقلابي بلافاصله پس از پيروزي عفت عمومي و رعايت پوشش شريف غير جنسي را يك اصل عمومي، اعلام مي دارد، اعم از اينكه ناسيوناليستي باشد يا كمونيستي. دوماً، حجاب ويژه و مكتبي اسلامي، يعني پوشش كامل با روسري، كه يك اصل مكتبي و خواست شهيدان و خواست امام است، به عنوان يك هدف در نظر گرفته شود. و يك برنامه ضربتي ارشادي از طريق وسايل ارتباط جمعي گذاشته شود، اعم از گزارش و مناظره و سمينار و برنامه هاي هنري، تا تمامي ابعاد حجاب اسلامي و نقش عرفاني، سياسي، اجتماعي، ضد استعماري، فرهنگي اين پوشش همراه با تكيه بر روي تقواي دروني براي خواهران تعيين شود. آن وقت ضمن دادن اين آمادگي، يك روز در هفته را بنام روز خدايي نام بگذاريم و از كليه زنان، كه اينك طي برنامه هاي ارشادي پيام حجاب را شناخته اند با كمال احترام خواهش كنيم كه در اين روز سراپا در پوشش اسلامي(روسري، مانتو شلوار)، بدون هيچ آرايش ظاهر شوند. تا خواهران با خلوص نيت يك روز زندگي، و يك روز از خويشتن زنانه خود را در اين پوشش تجربه كنند، [و]گلستان اين لباس را كشف كنند. و آنگاه وقتي خواهران آمادگي قلبي نيز پيدا نمودند و حقيقت اين لباس به قلبشان باورانده شد. بتدريج اين، روزهاي خدايي را افزايش دهيم. تا در كوتاهترين مدتِ زمان ما، با اعتقاد كامل به اين پوشش مكتبي مزين شوند و به آن عادت نمايند. با اجراي چنين برنامه اي اولاً، با رعايت عفت عمومي، جامعه را از بيماري و رنج و بدآموزي و فضاي سكسي، نجات داده ايم و در ثاني زنان ما، با شناخت و آگاهي و با اراده خود پوشش كامل مكتبي را انتخاب نموده اند. زيرا كه ارزش انسان در شناختن حق و سپس عمل به حق است. در اين شرايط، يعني در حالتي كه حق دقيقاً و از همه ابعاد، مطرح و شناخته شد و به تعبير مكتبي خودمان حجت تمام شد، آنگاه هر كس كه از پذيرش آن و تسليم شدن به آن خودداري نمايد، دستگير [ومستكبر] شناخته شود.»[35] و به دنبال اين چند هفته بعد بانو "زهرا رهنورد" به مديريت و سر دبيري مجله، پويندگان راه زينب، كه به تازگي به جاي اطلاعات بانوان، كه در موسسه روزنامه اطلاعات چاپ مي شد، منصوب شد.
دراین شرایط زمانی که دانشگاه های سراسر کشور به دستور آیت الله خمینی و فرماندهی حزب جمهوری اسلامی، با خشونتی توصیف ناپذیر و شهادت ده ها دانشجو و دستگیری هزاران تن، به اشغال افراد حزب اللهی و لباس شخصی(در آن شرایط به چماقداران مشهور بودند) و نیروهای کمیته ها و سپاه پاسداران در آمده بودند و مدارس در تحطیلات تابستانی به سر می بردند. در آن فضای پر اضطراب و ناامنی در ایران، در "گام اول" گروهی از زنان مستقل و آزاده ی تهران از مناطق شمال، مرکز شهر و به خصوص زنان کارمند و شاغل در وزارتخانه ها و ادارات و سازمان های تابعه از مناطق چهارده گانه تهران[در آن مقطع زمانی] که امنيت شغلي و حق آزادانه انتخاب پوشش خود را از دست رفته، مي ديدند. دست به نافرمانی مدنی زدند و با پوشیدن "لباس سیاه" و با حضور گسترده ی خود در خیابان های شمال، مرکز شهر و روبروی دانشگاه تهران، اعتراض و انزجار خود را از پوشش اسلامی(حجاب اجباری) به نمایش گذاشتند. و در "گام دوم" زنان دانشگاهي، روشنفكر، زنان شاغل در وزارتخانه ها، زنان هنرمند و...با همدلی، راهنمائی و همراهی چند جمعیت، انجمن و کانون زنان در تهران، در آخرين روز اولتيماتوم وزارت كشور، براي دفاع از حقوق اوليه و ابتدايي خود(حق انتخاب پوشش) و اعتراض به حجاب اجباري، تظاهرات و اجتماعي را در روز شنبه 14 تيرماه در مقابل نخست وزيري تدارك ديدند. چندين هزار زنان تهران در روز موعد در مقابل نخست وزيري اجتماع كردند و از اولين رئيس جمهور منتخب ايران، آقاي ابوالحسن بني صدر خواستار مداخله ايشان در راستاي حقوق شهروندي، به خصوص امنيت شغلي و حق انتخاب آزاد پوشش براي خود شدند. روزنامه اطلاعات در رابطه با اين اجتماع زنان تهران نوشت:«...بعداز ظهر ديروز شنبه حدود سه هزار نفر از بانوان در مخالفت با اجباري كردن پوشش اسلامي زنان در اطراف دفتر نخست وزير اجتماع كردند و ضمن شعارهاي "آزادگي فرهنگ ماست ـ خاموش ماندن ننگ ماست "، "حجاب اجباري ملغي بايد گردد"، "بيكاري، گراني با حجاب حل نمي شود"، "بگفته مولا علي حجاب زن باطني است"، "زنان زحمتكشند ـ زحمتكشان آزادند"، دست به تظاهرات زدند. همچنين دو بيانيه از طرف نمايندگان بانوان در اين اجتماع خوانده شد كه در آن به طور مشروح نقطه نظرهاي خود را در باره طرح پوشش اسلامي بيان داشتند...آنگاه دكتر ابوالحسن بني صدر رئيس جمهور در اجتماع زناني كه در مقابل نخست وزيري اجتماع كرده بودند، حاضر شد و طي سخناني گفت:«بانوان محترم صبح با نمايندگان شما صحبت كردم و آنچه لازمه اعتقاد به شخصيت و احترام زن در اجتماع اسلامي است و اعتقاد راسخ من است به آنها و با قراري موافقت كردم. اينك از شما دعوت مي كنم كه به اجتماع خودتان پايان بدهيد ما در دستگاه هاي اداري بنابر همان موافقتي كه كرديم، عمل مي كنيم و به شما اطمينان مي دهيم كه از نظر ما پوشش اسلامي به مقتضاي احترام عميق ماست به شخصيت والاي زن در جامعه اسلامي، اگر براي شما مسئله ابهامي دارد، احتياج به اجتماع و برخورد ندارد. شما حتما خود را مردم عاقل بالغ و رشيدي مي دانيد، مي توانيد به آرامش متفرق بشويد و اگر پيشنهاد من هنوز شما را قانع نكرده است كساني را معين كنيد بيايند، صحبت كنند و اميدوارم كه شما قانع بشويد. رئيس جمهور افزود: آنطور كه دشمنان تبليغ مي كنند در جامعه ما بنابر تحقير هيچ انساني نيست چه رسد به زنان كه منتهاي ارزش را در جامعه اسلامي دارند از كساني هم در مقام مخالفت با اجتماع بانوان در اينجا حاضر شده اند مي خواهم همانطور كه امام گفته اند هيچگونه تعرضي نسبت به بانوان روا ندارند و بدون سر و صدا و شعار آنها نيز پراكنده بشوند و هيچگونه برخوردي با بانوان نكنند. رئيس جمهور افزود: من اميدوارم كه خواهران من موقعيت خطير كشور را توجه كنند و به شايعات بي اساس در مورد اينكه اين مرحله اول است و بدنبال آن اخراج زنان از ادارات دولتي خواهد بود، توجه نخواهند كرد. ما بر اين اساس كار نمي كنيم كه با مردم به راه دروغ برويم. ما مي خواهيم محيط را يك محيط سالمي بكنيم تا امور و كارها از راه گفتگو و بحث، و بر پايه قانع كردن و قانع شدن حل و فصل بشود. رئيس جمهور افزود: در مورد رفتار نيز همين رويه را پذيرفته ايم و بر همين اساس عمل خواهيم كرد. در صورتي كه شما اين پيام را حُسن تلقي كرديد. امشب من بيانيه اي صادر خواهم كرد و تا آنوقت نيز نمايندگان شما مي توانند با من گفتگو كنند و من اميدوارم آنچه را كه منطق عمل و بينش فرهنگ و دين ما اقتضا مي كند همه خواهند پذيرفت و ما از اينگونه مسائل به سلامت در خواهيم گذشت و مشكلات كشورمان را به همين رويه حل و فصل خواهيم كرد. رئيس جمهور افزود: خصوصا من از مردمي كه در اينجا جمع شده اند مي خواهم كه بدون هيچگونه برخوردي اينجا را ترك كنند...و وقتي كه خواهران ما اين محيط را ترك مي كنند هيچگونه برخوردي با آنها به عمل نياورند. قواي انتظامي بايد مراقبت بكنند تا اگر كساني بخواهند از وضعيت سوء استفاده بكنند و تحريك و تهديد بنمايند و وضعيت غير قابل تحملي را پيش بياورند از آنها با قاطعيت پيشگيري كنند. رئيس جمهوري اضافه كرد من اميدوارم همه شما با آرامش اين محيط را ترك مي كنيد و اينگونه مسائل در جامعه انقلابي عاقل و بالغ و رشيد از راه منطقي سالم، سازنده و با سرعتي چند برابر بيشتر حل خواهد شد. من خود به عهده گرفته ام اين مسئله را حل كنم. و از همه شما دعوت مي كنم به من اعتماد كنيد و بگذاريد من اين مسئله را حل كنم. رئيس جمهور در ادامه سخنان خود گفت: از كارمندان دولت در ادارات دولتي نيز مي خواهم تا حل مسئله از جانب رياست جمهوري هيچگونه اقدامي نكنند. اجتماع كنندگان پس از شنيدن سخنان رئيس جمهوري اين محل را ترك كردند. در تظاهرات ديروز زنان مخالف كه بسياري از آنان با لباس سياه شركت كرده بودند؛ گروهي از زنان سرشناس تهران نيز شركت داشتند. شهرزاد رقاصه فيلم هاي فارسي كه بعداً به عنوان شاعر "شوريده" عكسش زينت بخش صفحات اول مجلات روشنفكرانه اي چون "فردوسی" به سردبيري "عباس پهلوان" شد. ليلا مقدم منشي دكتر ناصر رحيمي معاون تحقيقات و بر نامه ريزي وزارت علوم و آموزش عالي كابينه هويدا، خويشاوندان شريف امامي، نصيري معدوم، مهندس رياضي معدوم نيز شركت داشتند؛ خانواده هاي خلعتبري، بدره اي، برنجيان، القائيان، خسروداد نيز در اين تظاهرات ديده شده اند.»[36] كه روز بعد چند خانواده فوق شركت خود يا وابستگان خود را در اين تظاهرات تكذيب كردند: خواهر خسروداد اعلام كرد:« ديروز خبري در روزنامه مبني بر شركت افراد خانواده خسروداد در تظاهرات زنان بي حجاب درج شد. امروز خانم خسروداد، خواهر خسروداد معدوم تلفني خبر ديروز را به شدت تكذيب كرد و گفت فرزندم مدتي است مريض است و نتوانسته ام از منزل خارج شوم و مگر امام نفرموده است كه تهمت نزنيد چرا اينگونه اخبار را جعل ميكنيد. ضمنا خانواده خلعتبري نيز تلفني اطلاع داده اند كه اسامي كساني را كه از اين خانواده در تظاهرات شركت داشتند، اعلام كنيم.»[37]
در همين حال روزنامه هاي دولتي بعد از تظاهرات و اجتماع زنان تهران در مقابل نخست وزيري و ديدار و ملاقات با رئيس جمهور، در راستاي پوشش اسلامي(حجاب اجباري) نوشتند:»...حجت الاسلام حاج سيد احمد خميني ديروز با دكتر ابوالحسن بني صدر رئيس جمهوري ملاقات و گفت و گو كرد. در اين ديدار مذاكراتي صورت گرفت و قرار شد كه زنان كارمند در محيط كار از لباس مناسبي كه منافات با حجاب و عفت عمومي نداشته باشند، استفاده كنند.»[38] و به دنبال اين شوراي انقلاب اين مهمترين نهاد قانونگذاري در نظام جمهوري اسلامي كه آخرين روزهاي عمر خود را طي مي كرد به ميدان آمد و با تصويب قانوني، ورود زنان بدون پوشش اسلامي به ادارات را، ممنوع كرد. و اين تصميم در جلسه ديشب شوراي انقلاب كه براي اولين بار و آخرين بار به رياست مهندس بازرگان در ساختمان نخست وزيري تشكيل شده بود، گرفته شد...»[39] و متن اطلاعيه شوراي انقلاب در مورد پوشش اسلامي نيز از اين قرار بود:«بسمه تعالي. استقبال خواهران مسلمان از پوشش اسلامي در ادارات دولتي درسطح جامعه كه مضمون رهنمود قاطع حضرت امام و خواست امت مسلمان است بار ديگر نموداري از تقوي انقلابي زنان جامعه مارا در معرض ديد همگان گذارد. شوراي انقلاب جمهوري اسلامي ايران ضمن ابزار سپاس از همه كساني كه در اين لحظات حساس وظيفه اخلاقي و انقلابي خود را در يافتند و عملا مقاومت خود را در برابر توطئه هاي دشمن نشان داده اند براي تاكيد بر مقررات اسلامي و ايجاد هماهنگي و حفظ نظم و انضباط اداري به كليه مسئولان دولتي ابلاغ مي كند كه نسبت به موارد زير اقدام فوري به عمل آورند: 1ـ به كليه خواهران شاغل در ادارات دولتي ابلاغ گردد كه در نحوه ي پوشش ضوابط اسلامي را در محل كار مراعات كنند. 2ـ در صورت مشاهده تخلف از ورود آنان به محل كار جلوگيري كنند. 3ـ در صورت اصرار بر تخلف، متخلف را بخاطر سرپيچي از دستور اداري مورد تعقيب قانوني قرار دهند. مسئولان موظفند افراد متعهدي را براي موارد بالا تعيين كنند و از دخالت اشخاص بي مسئوليت در اين امور جلوگيري نمايند. شوراي انقلاب جمهوري اسلامي ايران.»]40] و در ادامه آقاي ابوالحسن بني صدر رئيس شوراي انقلاب و اولين رئيس جمهور منتخب كشورمان اطلاعيه اي به شرح زير صادر كرد:«...اينك فرصتي است براي همگامي با كوشش در جهت انقلاب معنوي كه انقلاب در درون ارزش هاست. يكساني جستن با مردم مسلمان و تلاش براي ايجادِ جو تفاهم و بسط معنويت در محيط كار ايجاب مي كند كه بانوان كارمند در محيط كار موافق ضوابط اسلامي لباس بپوشند. از ديدگاه ما نوع پوشش تناسب مستقيم بارشد و شكوفائي و جلوه فكري و معنوي دارد و دولت اسلامي بر عهده مي گيرد تمامي گسترش خود را براي فراهم آوردن زمينه اين رشد، ديدگاه ما اين است. و يقين داريم كه مردم كشور سخن ما را باور كنند و اطمينان كنند كه ما به كوشش هاي خود در افزايش ارجمندي و منزلت زن بيش از پيش خواهيم افزود . با توجه به عقيده به مقام والاي زن و با توجه به رشد و تعالي زن از عموم بانوان كارمند دعوت مي كنم از روي كمال ميل و با اعتقاد، با پوشش اسلامي در محل كار خود حاضر شوند. بديهي است مراقبت در امر پوشش بانوان تنها بر عهده مسئولان سازمان هاي دولتي است و ديگران به هيچ رو حق ندارند در اين امر دخالت كنند. رجا عواثق دارم كه بانوان گرامي اين اقدام را يك عمل انقلابي، درجهت پيشبرد انقلاب اسلامي تلقي كنند.»[41] و سرانجام حجت الاسلام اكبر هاشمي رفسنجاني كه به تازگي به رياست مجلس شوراي اسلامي انتخاب شده بود در اولين سخنراني عمومي خود در رابطه با حجاب اسلامي و شرعي[حجاب اجباری] حرفِ آخر را زد و گفت:«...مردم اختلاف دارند و نمي شود روشي را انتخاب كرد كه همه راضي بشوند و اين عملي نيست. مثلا در مورد حجاب، يك انقلاب اسلامي شد. در این رابطه چكار بايد کرد؟ پس از 16 ماه از گذشت انقلاب به اسم اسلامي واقعا دردآور است. وضع هيچ تغييري نكرده. حكومت چه بكند؟ بگويد آزادي! هر كس هر طور دلش مي خواهد بكند و لخت بگردد و در دريا زن و مرد با هم بريزند و هر كاري دلشان مي خواهد بكنند هاشمي رفسنجاني افزود: بايد بگذارند لااقل در ادارات خانم ها بي حجاب وارد نشوند آنها كه لختي مي گردند؛ بخش عظيمي از مردم را ناراحت مي كنند. خانواده هايي كه شهيد داده، مي بيند همسايه اش همانطور مي گردد. مي رود اداره براي كاري، مي بيند خانم ها به جاي رسيدگي به كارش مشغول آرايش هستند و مي گويد هيچ تغييري نكرده و ناراحت است. عقل جن مي خواهد كاري كند كه دو طرف راضي بشوند. هاشمي رفسنجاني گفت: پس از يكسال از گذشت انقلاب، بخش عظيمي از مردم مي گويند: اين چه اسلاميه؟ اگر اقدام نكنيم بخش عظيمي ناراحتند و اجرا كنيم فقط بخش كمي ناراحتند، آنها كه تمدن را بي حجابي، و اين چيزها مي دانند، ناراحت مي شوند...»[42]
در اين شرايط نيروهاي اپوزيسيون ايران و چند جمعيت و انجمن زنان هركدام در چارچوب فكري خود، در رابطه با زنان، پوشش اسلامي(حجاب اجباري) و تظاهرات زنان و عملكرد هيات حاكمه ايران موضعگيري كردند و همين جا بايد گفت که اكثريت نشريات آنان در آن مقطع زماني به طور غيرقانوني و زير زميني چاپ مي شدند و... در اين حال به اطلاعيه هاي آنان نيز نظري ابتدائي مي اندازيم:
سازمان مجاهدين خلق، اين بزرگترين و فراگيرترين نيروي چپ مذهبي كه در اولين سخنراني آيت الله خميني(چهارشنبه 4 تير ماه 59) مورد حملات شديد و حذفی ايشان قرار گرفته بود و به تبع آن زير ضربات سنگین مسئولين نظام جمهوري اسلامي، به خصوص حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و دانشجويان پيرو خط امام و...بودند، در رابطه با پوشش اسلامي و تظاهرات زنان در اين مقطع زماني به خاطر سخنان آیت الله کلیه مراکز و دفاتر سازمانی خود را موقتاً در سراسر کشور تعطیل کرده بود، موضعگيري نكرد. جنبش مسلمانان مبارز، به رهبری دکتر حبیب الله پیمان در ارگان خود"نشریه هفتگی امت" انقلاب اداری و پوشش اسلامی را با تعبیرات خاص خود، اقدامی در راستای خط امام و حرکتی ضد لیبرالی و ضد امپریالیستی قلمداد کرد. سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران، اين مهمترين و بزرگترين نيروي چپ غير مذهبي كه چند ماه قبل به دو سازمان "اكثريت" و "اقليت" تقسيم شده بود، هركدام موضعگيري خاص خود را در اين رابطه كردند: اكثريت در ارگان رسمي خود، با چاپ مقاله اي با عنوان " حقوق زنان و حجاب اسلامي" نوشت:«...ضمن محكوم ساختن هرگونه اقدامي كه به محدوديت اجتماعي حقوق زنان بيانجامد، معتقد است كه بايد قاطعانه عليه روابط و باورهاي پوسيده اي كه شخصيت اجتماعي زن را لگدمال كرده و زن را تا حد يك "عروسك" تنزل مي دهد، مبارزه شود. ما معتقديم مبارزه براي كسب حقوق اجتماعي زنان را مي بايد در راستاي پيشرفت مبارزه ضد امپرياليستي و دمكراتيك خلق هاي قهرمان ايران سازمان داد. ما از همه زنان و مردان آگاه و مبارز ايران مصراً مي خواهيم كه با فعاليتهاي پيگير و آگاهگرانه ميان مردم اجازه ندهند، جبهه سرمايه داري وابسته و ايادي امپرياليسم امريكا، به سود خود از طرح اجباري كردن حجاب اسلامي بهره برداري كنند. ما ضمن حمايت كامل از حقوق دمكراتيك توده ها از جمله حق برابري كامل زن و مرد در همه شئون اجتماعي، از همه زنان آگاه و مبارز مي خواهيم نيروي خود را در راه مبارزه با امپرياليسم امريكا و متحدان داخلي آن بسيج كنند. فقط با نابودي كامل سلطه امپرياليسم و سرمايه داري وابسته به آن است كه زنان و مردان مبارز و زحمتكش ايران حقوق دمكراتيك خود را باز مي يابند...»[43] و اقليت با درجِ مقاله اي با عنوان "حجاب اجباري، تحت مبارزه با فرهنگ امپرياليستي" نوشت:«...حزب جمهوري اسلامي كه مي كوشد زنان را از عرصه توليد و فعاليتهاي اجتماعي و سياسي دور سازد، با اتكاء به احساسات مذهبي توده ها سعي دارد كه حجاب اجباري را قدمي در جهت مبارزه با فرهنگ امپرياليستي جلوه دهد، حزب جمهوري اسلامي چنين وانمود مي كند كه گويا يكي از علل نابساماني هاي موجود بي حجابي زنان است و به اصطلاح مبارزه با فرهنگ امپرياليستي را در حجاب اجباري مي داند...انبوهي از زنان كه حجاب اجباري را تحمل نمي كنند، اما پيگيرانه با فرهنگ امپرياليستي و مناسباتي كه زن را به كالا تبديل كرده است، مبارزه كرده و مي كنند. در اين ميان جناح ديگر هيئت حاكمه يعني به اصطلاح ليبرال ها تلاش مي كنند كه خود را مخالف با شيوه هاي ضد دمكراتيك حزب جمهوري اسلامي معرفي كنند، تا خود را حامي زنان نشان داده و بدينطريق اين نيروي عظيم را در جهت تثبيت و تقويت موقعيت خويش به كار گيرند. و بالاخره نمايندگان وابسته به سرمايه هاي بزرگ و انحصارات امپرياليستي(سلطنت طلبان، بختيارها و امثالهم)نيز از موقعيت سود مي جويند و مي كوشند تا با مخالفت با مسئله ي حجاب اجباري خود را طرفدار آزادي (بخوان بي بند و باري) زنان قلمداد كنند. اما زنان زحمتكش ميهن ما بخوبي آگاهند كه آزادي موعود اين حاميان بورژوازي و اين سرسپردگان امپرياليسم و رژيم ضد خلقي شاه، چيزي جز آزادي در استثمار بيشتر، آزادي فروش كالاهاي تجملي و زينتي امپرياليستها به بهاي غارت زحمتكشان، و چيزي به جز گسترش نفوذ فرهنگ منحط امپرياليستي نيست. دفاع آنها از آزادي زنان، دفاع از فحشاء، دفاع از اعتياد، برپائي عشرتكده ها و هزاران تجلي فرهنگ سرمايه داريست. ما ضمن محكوم كردن مسئله حجاب اجباري به عنوان سياستي ضد دمكراتيك كه هدفي جز طرد زنان از فعاليتهاي اجتماعي ندارد، و آن را تنها جزئي از تضييع حقوق دمكراتيك زنان مي دانيم، از زنان زحمتكش و مبارز مي خواهیم كه: پا به پاي مبارزه عليه سياستهاي ضد دمكراتيك هيات حاكمه، بر عليه كساني نظير بختيارها، سلطنت طلبان و ليبرالها كه مي كوشند خود را مدافع و طرفدار آزادي زنان جا بزنند، نيز مبارزه كنند. از زنان مبارز و انقلابي مي خواهيم كه با هوشياري هر چه تمامتر چهره ي كريه اين به اصطلاح طرفداران آزادي زنان را به مردم نشان دهند و طرفداران آنها را افشا و بي اعتبار سازند...»[44] حزب توده ايران با چاپ مقاله اي با عنوان "مسئله مهم تزكيه اخلاقي را به چگونگي حجاب زنان محدود نكنيم" چنين نوشت:«...زنان مبارز ايران، كه سهم موثري در پيشبرد انقلاب شكوهمند كشور داشته اند، بايد نهايت هوشياري را داشته باشند، به دام توطئه هاي سازمان يافته امپرياليسم نيافتند، براي ايجاد تشنج و درگيري بهانه به عوامل امپرياليسم و پس مانده هاي ساواك ندهند و خواستهاي به حق خود را از طُرق مناسب با نهادهاي انقلاب و مراجع صلاحيتدار جمهوري اسلامي به ميان گذارند. زنان مبارز و رزمنده ايران بايد خود در اين مسئله پيشرو باشند، ابتكار عمل را به دست گيرند، با پيشنهادهاي مشخص و سازنده از دسايس و خرابكاري عوامل امپرياليسم و عناصر ضد انقلابي از هر جا و به هر نام كه باشند جلوگيري كنند، و در اجراي درست اين رهنمود اصولي و بنيادي رهبر انقلاب نهايت كوشش را بنمايند...»[45]حزب رنجبران ايران، در مقاله اي با عنوان "زنان بايد وحدت خود را حفظ كنند" نوشت:«...به نظر ما اولاً: وظيفه مسئولين است كه هر چه زودتر با همكاري و نظرخواهي از زنان به مسئله حقوق اجتماعي آنان رسيدگي كنند و جلوي تبليغات سوء و تحميلات بر زنان را گرفته و به كار توضيحي در مورد اين مسائل بپردازند. ثانياً: در اين شرايط حساس ادامه تظاهرات زنان امري نادرست است كه به جو تشنج در جامعه دامن مي زند و شرايط را براي استفاده ضدانقلاب از سوئي و فرصت طلبان از سوي ديگر آماده مي كند. ثالثاً: خاتمه مثبت اين جريان هوشياري و خونسردي زنان را مي طلبد كه اجازه ندهند ضد انقلاب از مسئله حجاب و بي حجاب بودن زنان استفاده كرده و به وحدت صفوف آنان ضربه وارد سازند؛ چرا كه مسئله وحدت زنان تنها بر سرِ حجاب نبوده و نيست و اين امر را بارها در زمان انقلاب و در تظاهرات متحد و ميليوني خود، نشان داده اند. مسئله وحدت زنان وحدت سياسي و وحدت براي ادامه انقلاب، خدمت به خلق و اجتماع و به دست آوردن استقلال ايران است. زنان بي حجاب و با حجاب هوادار و پشتيبان انقلاب اسلامي بايد دست در دست روحانيت مبارز و روشن بين و مسئولين دلسوز و كاردان مملكتي از طريق تفاهم و مشورت، به راه حل درست و مناسبي در مورد مساله حجاب برسند و يك لحظه فراموش نكنند كه صحنه اصلي جنگ ملت ما، جنگ با ابرقدرتهاست. هرگونه مبارزه اي بايد نه تنها بر اين جنگ اصلي صدمه نزند بلكه بايد به تحكيم صفوف خلق در خدمت پيشبرد آن كمك نمايد.»[46] سازمان پيكار در راه آزادي طبقه كارگر، با چاپ مقاله اي با عنوان " مسئله حجاب، ادامه اقدامات ضد دموكراتيك رژيم، سوگواري زنان بورژوا و موضع كمونيستها" چنين نوشت«...هيئت حاكمه ايران از قيام به اين طرف تجاوزات متعددي به حقوق زنان وارد آورده است ترويج و انتشار افكار پوسيده و فئودالي عليه زن، پايمال نمودن حق طلاق براي زن، كوشش در كنار گذاشتن زنان از موسسات اداري و سياسي و امروز طرح دو باره"حجاب اسلامي" تحت اين عنوان كه فحشاء و فساد ناشي از عدم وجود حجاب مي باشد!...زناني كه داراي حجاب اسلامي" و "چادر" نيستند، اما مترقي و مبارز و انقلابي مي باشند داراي پاكترين نجابت ها و صداقت ها و راستي ها مي باشند. نجابت و صداقت حقيقي آنان از آنجا نشأت مي گيرد كه به فرهنگ فئودالي، بورژوازي و امپرياليستي آلوده نبوده و به آزادي و آزادگي توده ها مي انديشند...هرزگي و فحشاء زائيده نظامهاي ارتجاعي و ضد خلقي است و اين طبقات استثمارگر مي باشند كه مروج هرزگي و بي بندباري مي باشند و اين فرهنگ متعلق به نيروهاي استثمارگر و ضدانقلابي است كه اين هرزگي را دامن مي زند...اخيرا در برابر اقدام رژيم جمهوري اسلامي مبني بر عملي ساختن "حجاب اسلامي" در ادارات دولتي موج مخالفتي بلند شد. اين موج مخالفت از سوي دو دسته از زنان صورت گرفت. از يكطرف زنان مترقي و مردمي و مبارز و از طرف ديگر زنان متعلق به طبقات مرفه و استثمارگر، دسته اول، حق داشتند و دارند كه عليه حكومت اسلامي و فرهنگ ارتجاعي و عقب مانده آن اعتراض نمايند. آنان در هر موردي كه به حقوق خلق تجاوز مي شود بايد اعتراض كنند، آنان عليه هرگونه خودسري و ستمگري رژيم ارتجاعي جمهوري اسلامي بايد مبارزه كنند. امادسته دوم از زنان كه شديدا تحت تاثير فرهنگ امپرياليستي و كمپرادوري مي باشند، نيز دست به اعتراض و حتي تظاهرات زدند. آنان در حالي كه لباس سياه پوشيده بودند جلوي نخست وزيري جمع شدند و از رئيس جمهور بني صدر استمداد مي طلبيدند. به نظر ما اينان نه در دفاع از حقوق خلق بلكه در دفاع از فرهنگ امپرياليستي خود به مقابله با رژيم بلند شدند. اينان كه هيچگاه با خلق مبارز ما همسوئي نشان نداده اند و اغلب طرفدار مزدوراني چون شاه خائن و بختيار نوكر امپرياليسم مي باشند. حال در سوگ آداب و رسوم منحط خود و هرزگي هاي بيشمار خود سياه پوشيده اند...كمونيستها نه تنها از اينان دفاع نكرده و نمي كنند و نه تنها برخلاف گفته هاي روزنامه هاي ارتجاعي با آنان همداستان نيستند، بلكه آنان را محكوم مي كنند. اعتراض زنان مرفه ربطي به فعاليت كمونيست هاي راستين ندارد. ولي كمونيست ها آن زماني كه همين رژيم حاكم با سوء استفاده از هرزگي ها، اعتراضات و تظاهرات زناني كه تحت تسلط فرهنگ امپرياليستي مي باشند، در پي حمله به حقوق زنان مترقي مي باشد، اعتراض كرده و رژيم را افشاء مي نمايند. كمونيستها زماني كه همين رژيم مي خواهد به حقوق دموكراتيك خلق ما تجاوز كند، بر دهان اين رژيم مي كوبند. كمونيستها نه تنها از زنان متعلق به اقشار استثمارگر جامعه دفاع نمي كنند، بلكه همچنين همين رژيم را، نيز كه پاسدار سرمايه داري وابسته است، افشاء و مورد حمله قرار مي دهند. كمونيستها نه مدافع فرهنگ امپرياليستي و ارتجاعي هستند و نه مدافع فرهنگ منحط و عقب مانده هيئت حاكمه ارتجاعي مي باشند...بنظر ما اين رژيم خود منشاء فرهنگ پوسيده و ارتجاعي در سطح مي باشد و ماهيتا نمي تواند عليه امپرياليسم و تمامي مظاهر فرهنگي آن مبارزه كند و كارزاري كه امروز به راه انداخته بكلي فاقد هرگونه عنصر ترقي خواهانه مي باشد. ما در عين حال كه به اعتراضات نيروهاي ضدانقلابي وابسته به طبقات استثمارگر و اهداف آنها مرزبندي مشخص و قاطع مي نمائيم. اقدامات ضد دموكراتيك و ارتجاعي رژيم جمهوري اسلامي را افشاء مي كنيم و با كار آگاهگرانه وسيع توده اي مانع آن مي شويم كه قدرتمندان حاكم، نيروهاي انقلابي و دموكرات و در اينجا زنان مبارز را در كنار ضدانقلاب بگذارد.»[47] جمعيت زنان ايران، با درج مقاله اي با عنوان "طاغوت زدائي يا راندن زنان به خانه ها" چنين نوشت:«...ما معتقديم كه مبارزه با فرهنگ وابسته نه تنها در ادارات بلكه در سطح كل جامعه وسيعاً بايد گسترش يابد. ولي آيا فكر نمي كنيد كه يك مبارزه سطحي يعني دادن يك بخشنامه و بعد هم گذاشتن يك مامور جلوي درِ اداره براي كنترل و يا ايجاد جو ارعاب و اتخاذ شيوه پليسي، مبتذل ترين نوع مبارزه با فرهنگ استعماري است؟...محتويات آن مغزهائي كه برويشان "پوشش مناسب" قرار گرفت، تكليفشان چيست؟...آيا كساني كه به اين كارها دست مي زنند هيچ به مغزشان خطور نكرده كه در زنان ادارات، نيز مي شود شور و شوق به وجود آورد تا در يك مدت زمان با كار آموزشي و توضيحي در بين خود، آن معدود عروسكان بي بند و بار را قانع كنند كه زمان، زمانه ي زن عروسكي بودن نيست، بلكه زمانه زنان همدوش با مردان، انقلابي و سازنده است...جمعيت زنان ايران در اين اعلاميه ضمن انتقاد به شيوه هاي برخورد به حقوق زنان و محكوم نمودن انگيزه اخراج، خواستار رسيدگي فوري مسئولين به اخراج هاي بي رويه زنان شده و تاكيد كرده كه در اين شرايط كه جمهوري اسلامي تحت هزار و يك نوع فشار و توطئه هاي اجانب شرق و غرب است. بيش ازاين، عصيان اجتماعي در بين بخش هائي از زنان را به وجود نيآورند و اجازه ندهند كه ضد انقلاب از آن استفاده نمايد. در خاتمه اعلاميه از زنان شاغل نيز خواسته شده كه با خونسردی و هوشياري با مسئله برخورد كنند و در جهت تشكيل شوراهاي زنان در ادارات و حفظ وحدت و يك پارچگي خود در راه حفظ حقوق قدم بردارند.»[48] انجمن رهائي زنان، با چاپ مقاله اي با عنوان "حجاب اجباري، گامي ديگر در به انقياد كشيدن زنان و سلب حقوق انساني آنان" نوشت:«...در چند روز اخير ما شاهد يورش همه جانبه و پيگير نيروهاي ارتجاعي جهت سلب حقوق دموكراتيك مردم مي باشيم. در اهواز دو تن از ادنشگاهيان ( يك پزشك"اسماعیل نریمیسا"يك دانشجو"مهدی علوی شوشتری")را در پشت درهاي بسته محاكمه و بلافاصله در روز جمعه 6/4/59 اعدام نموده اند. تمامي رسانه هاي گروهي و سخنگويان هيئت حاكمه با پخش اكاذيب و افترا، نيروهاي انقلابي را به همه گونه خيانت متهم مي كنند و از اين طريق قشرهاي ناآگاه جامعه را جهت كشتار وسيع انقلابيون آماده كنند. جهت از بين بردن دانشگاه ها كه سالهاست سنگر آزادي مي باشند، اعلام وابستگي به شرق و غرب بودن آنان را تبليغ مي كنند. كارمندان دولت كه با اعتصابات قهرمانانه خود در براندازي حكومت وابسته به امپرياليسم شاه نقش مهمي را ايفا نموده اند، ضدانقلاب مي نامند خلقهاي ايران را سركوب مي كنند و بنام"انقلاب" در مقابل انقلاب مي ايستند. زناني را كه به كار اجتماعي مشغول، فاحشه مي نامند و دستور حجاب اجباري صادر مي كنند و عُمال خود را جهت چاقو زدن و یا اسيد پاشيدن به آنان به خيابانها گسيل مي دارند و اعلام مي كنند كه: "هر زني كه حجاب نداشته باشد ضد انقلاب! است." اين يورش جديد كه در آن حجاب اجباري نقش حائز اهميتي را ايفا مي كند، كوششي است در جهت احياي توطئه برملا گشته مرتجعين (سخنان آيت) كه با حمله وحشيانه چماقداران به دانشگاهها و ضرب و جرح، شهادت و بازداشت و دستگيري ها توام با خشونت بي نظير عده اي از دانشگاهيان آغاز گشت و به خاطر مقاومت قهرمانانه مبارزين و تشديد تضادهاي دروني هيئت حاكمه با شكست مواجه گشت. اين بار قدرتمندان تمامي توان خود را بكار مي برند كه بلكه بتوانند با يورش ضربتي كليه حقوق دمكراتيك مردم را سلب نموده و برنامه مرتجعانه خود را در جامعه اجرا نمايند...ازطرفي ديگر در شرايط بحراني كنوني، بيرون راندن زنان از كار اجتماعي كه نتيجه منطقي حجاب اجباري است. تلاشي است در جهت حل بحران بيكاري، يعني جايگزين كردن مردان به جاي زنان در كار اجتماعي، البته جايگزين سازي، هدفي ديگر را نيز به دنبال دارد و آن تحكيم نهادهاي وابسته بخود در سيستم توليدي موجود از طريق انتصاب عناصر وابسته به جناح حاكم. در چنين شرايطي مبارزه براي كسب حقوق دمكراتيك و تشديد مبارزه ضد امپرياليستي در سرلوحه وظائف همه مبارزين قرار مي گيرد. مبارزه عليه حجاب اجباري مبارزه اي است متعلق به توده هاي زحمتكش زنان، از آنجا كه عناصر ارتجاعي، مبارزه عليه حجاب را از ديدگاه مبارزه عليه امپرياليسم طرح نمي كنند و از اين مبارزه تنها خواست تثبيت روبناي بورژوازي را دارند، تاكيد بر تلفيق مبارزه عليه حجاب اجباري و مبارزه عليه امپرياليسم ضروري است. گرايشات انحرافي كه مبارزه عليه حجاب اجباري را به بهانه يكي شدن با زنان بورژوا نفي مي كنند، در واقع به يكي از حقوق دمكراتيك قابل لمس توده زنان كم بها داده و در نهايت خواستهاي ارتجاعي هيئت حاكمه كنوني را تاييد مي كنند. مبارزات توده هاي زن توسط خود آنان شكل گرفته و سازمان داده مي شود. از اينرو كه تشكيل كانون ها و سازمان هاي صنفي سياسي زنان براي ارتقاء سطح اين مبارزه، امري است ضروري. انجمن رهائي زن به سهم خود مبارزه براي لغو دستورات مربوط به حجاب اجباري و هرگونه احجاف عليه حقوق زنان را ادامه مي دهد و در اين مبارزه با كليه گروه ها و سازمان هاي مترقي همكاري مي كند. عليه سلب حقوق انساني خود متحد شويم! اتحاد جنبش زنان ضرورت رهائي زن است! مرگ بر ارتجاع و امپرياليسم! 12/4/59. انجمن رهائي زن.»[49]

___________________________________

[1]كيهان 11/4/1359 ص3
[2] كيهان12/4/1359 ص2
[3] كيهان 16/4/1359 ص15
[4] كيهان 12/4/1359 ص1
[5] اطلاعات 10/4/1359 ص1
[6] همان منبع ص 2
[7] اطلاعات 11/4/1359 ص2
[8] همان منبع ص 2
[9] همان منبع ص 2
[10] همان منبع ص2
[11]همان منبع ص2
[12] اطلاعات 12/4/1359 ص1
[13] همان منبع ص1
[14]همان منبع ص1
[15]همان منبع ص1
[16]كيهان 12/4/1359 ص 2
[17] كيهان 13/4/1359 ص13
[18]كيهان 12/4/1359 ص13
[19]كيهان 11/4/1359ص2
[20]كيهان 12/4/1359 ص12
[21]كيهان 15/4/1359 ص2
[22]همان منبع ص2
[23]همان منبع ص2
[24]اطلاعات 17/4/1359ص2
[25]كيهان 15/4/1359ص5
[26]اطلاعات 16/4/1359ص8
[27] كيهان 15/4/1359ص3
[28]كيهان 17/4/1359ص3
[29] اطلاعات 19/4/1359ص15
[30]كيهان 16/4/1359ص13
[31] اطلاعات 12/4/1359ص1
[32]اطلاعات 14/4/1359ص2
[33] اطلاعات 19/4/1359ص2
[34]اطلاعات 16/4/1359ص2
[35] اطلاعات 19/4/1359ص13
[36]اطلاعات 15/4/1359صص1و2
[37]اطلاعات 16/4/1359ص3
[38]كيهان 15/4/1359ص2
[39]كيهان 16/4/1359ص1
[40] اطلاعات 16/4/1359ص2
[41] همان منبع ص2
[42]كيهان 30/4/1359ص4
[43]كار، ارگان سراسري سازمان چريكهاي فدائي خلق ايران، سال دوم، شماره ي 66 ، چهارشنبه 18 تير 1359 ص2
[44]كار، سازمان چريكهاي فدائي خلق ايران، سال دوم، شماره ي 67 ، سه شنبه 24 تير1359 ص12
[45]نامه مردم، ارگان مركزي حزب توده ايران، دوره ي هفتم، سال دوم، شماره ي 276 ، دوشنبه 16 تير 1359 ص2
[46]رنجبر، ارگان حزب رنجبران ايران، دوره ي دوم، سال دوم، شماره ي 74 ، سه شنبه 17 تيرماه 59 ص2
[47]پيكار، سازمان پيكار در راه آزادي طبقه كارگر، سال دوم، شماره ي 62 ، دوشنبه 16 تير 1359 صص1و 9
[48]رنجبر، ارگان حزب رنجبران ايران، دوره ي دوم، سال دوم، شماره ي 74 ، سه شنبه 17 تيرماه 59 ص2
[49]هفته نامه رهائي، نشريه سازمان وحدت كمونيستي، سال اول، شماره ي 39، سه شنبه 17 تيرماه 1359 ص17