عصر نو
www.asre-nou.net

آغاز و فرجام اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران(۳)

پروفسور ابراهیم میرزایی و سودای ریاست جمهوری ایران
Sun 26 05 2013

علی محمد جهانگیری



ویژه ی سایت "عصرنو"
چکیده ی مطلب

میرزایی در حالی که در بیمارستان میثاقیه بستری بود با وجود زخمی بودن و شکستگی استخوان پا...به وزارت کشور رفت و با ثبت نام خود کاندیدای اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران شد...در صدا و سیمای جمهوری اسلامی جهت ضبط برنامه تلویزیونی حاضر شد که در این هنگام بین ایشان و حجت الاسلام موسوی خوئینی ها مشاجره ای شدید روی داد که منجر به دستگیری و زندانی شدن وی گردید...آقای خوئینی ها...مسلما ملت ایران به رئیس جمهور عروسکی و کاغذی و یا از پیش تعیین شده احتیاج ندارد...بگذارید همه حق زیستن و اندیشیدن داشته باشند لااقل به اندازه دو کف پا و طول و عرض تن شان...

آغاز و فرجام آولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران (3)
پروفسور ابراهیم میرزایی­ و سودای ریاست جمهوری ایران

روشنگري ميان ‌مردم زماني ‌ممكن است كه آزادي، كالايي‌ عمومي ‌و مورد استفاده‌ عقل‌ گردد "كانت"
بعد از رد­ صلاحیت غیر قانونی بیش ­از 95 نفر از نامزدهای ریاست­ جمهوری به وسیله­ حجت­الاسلام­ سید محمد موسوی خویینی­ها که ­به­ تنهایی­ در نقش­ نظارت استصوابی­ شورای ­نگهبان­ ظاهر شده­ بود.
در آن شرایط ابراهیم­ میرزایی­ کونگ­فو کار مشهور ایرانی­ که مقام قهرمانی­ جهان­ را هم ­دارا بود. یکی از معدود کاندیدای ریاست جمهوری بود كه‌ نسبت به ­رد صلاحيت خود اعتراض نمود و به همین مناسبت دوستداران، شاگردان ­و مريدان وي چند روزی در تهران به­ حمایت ­از راهبر خود اقدام به تظاهرات، تحصن کردند. سال ها بعد حجت الاسللام سید محمد موسوی خوئینی ها در مصاحبه با ماهنامه شهروند امروز شماره 23در همین رابطه می گوید:...این کاندیدای جنجالی که برای احقاق حق خود یعنی شرکت در اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران بسیار اصرار می کرد و خیلی سماجت به خرج میداد. به راستی میرزایی کی بود، چه می گفت و چه می خواست؟ایشان در سال 1318در شهر گرگان­ به دنیا آمد. دیپلم­ خود را از دبیرستان­ بهرام­ تهران­ گرفت، پس از فارغ التحصیلی­ از دانشکده ­افسری با دیدن­ دوره های ­متعدد فنون نظامی­ و جنگ های نامنظم در سطح­ داخلي و بین­المللی، به خصوص در کشورهای صاحب سبک های هنرهای رزمی چون کره جنوبی و ژاپن­ به فرماندهی نیروهای ­ویژه­ هوا بُرد تیپ نوهد رسید. در سال 50 با موافقت ستاد نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی به کشور چین، این زادگاه هنرهای رزمی "کونگ فو" رفت و پس از طی کردن آموزش هایی به نشان سنتی "هفت پیکر" و دکترای افتخاری در مهارتهای رزمی رشته کونگ فو به ایران آمد و به دنبال آن به تایلند و امریکا سفر نمود و در آنجا با ارائه فیزیولوژی انرژی انسان موفق به کسب عنوان پروفسوری شد[هیچ مدرکی دال بر این عنوان به دست نیآمده است و این عنوانی است که شاگردان وی برای بزرگنمایی به ایشان داده اند]در این حال سبک "کونگ فو کاراته" را ابداع کرد و در ادامه آن را به "کون کف توان" و بعد به "کونگ فو توآ" تبدیل کرد.در سال 51 کتاب "کاراته و ذن" را انتشار داد و در آن به شرح اصول اساسی کونگ فو توآ[سبک ابداعی خود] پرداخت. در این شرایط جایزه لوژیون دونور را به پاس خدمات به جامعه ورزش ایران از کشور فرانسه دریافت کرد و به دنبال این به عضویت هیات یازده نفری شال سرخ کونگ فوی جهان برگزیده شد. و سال بعد در ایران دانشکده ی انشاء تن و روان را تاسیس کرد. در سال 56 در پی اختلاف با شاپور غلامرضا مسئول ورزش وقت ایران، دانشکده ی انشاء تن و روان تعطیل شد. در همین حال آقای ­میرزایی ­ایران را ترک کرد و در دانشگاههای­ خارج ­از كشور، كنفرانس­هایی در مورد­ بنیان دانشکده ی ­انشاء تن­ و ­روان­ برگزار کرد ­که مهمترین آن بر اساس اطلاعیه سازمان وابسته به ایشان:«...­در دانشگاه­ مریلند امریکا بود.»[1] آقاي ميرزايي در بهار سال1357، به دنبال ­قیام ­ملت ­ایران، از امریکا به ­ایران­ مراجعت­ نمودند‌ و پس ­از سقوط­ و فروپاشی­ رژیم پهلوی،­ چون­ قبلاً در سازمان ­ورزشی و فرهنگی­ باشگاه ورزشی تاج(استقلال فعلی)فعالیت­ داشت، با موافقت ­رسمی ­و کتبی­ مسئولین تاج(آقای­ کاشفی­ و آقای­ شیخان)توانست­ کلیه تأسیسات سازمان ورزشی ­و فرهنگی ­تاج ­را برای­ اهداف ­دانشکده ی انشاء تن­ و روان­ در اختیار بگيرند. در همين­ حال ­در کلوپ ­بانوان واقع ­در خیابان ­لس ­آنجلس(حجاب فعلي)دانشکده ی انشاء تن ­و روان ­فعالیت ­خود ­را­ دایر ­كرد.­ آقاي­ ميرزايي سوابق و اساسنامه دانشکده ی ­انشاء تن ­و روان ­را به مسئول موقت ­وزارت فرهنگ ­و آموزش ­عالی­ دولت ­موقت ­ارائه ­داد كه­ پس ­از یک­ هفته اساسنامه تأیید و امضا شد و فعالیت این دانشکده­ شكل ­‌قانوني ‌به خود گرفت. به ­دنبال ­آن ­حجت­الاسلام­ قدوسی­ دادستان دادگاه­های ­انقلاب اسلامی ­کل کشور در اواخر تابستان 58 دستور اشغال­ و تسخير مکان­های سازمان ورزشي ­و­ فرهنگي ­تاج را داد كه ­با حمله­ مسلحانه سپاه ‌پاسداران انقلاب اسلامی، ­کلیه ­مکانهای باشگاه ورزشی تاج، به جز واحد مرکزی دانشکده ی انشاء تن­ و روان ­در خیابان ­لس آنجلس، مصادره­ شدند. به ­دنبال ­این حجت الاسلام قدوسی دستور مصادره ساختمان دانشکده ی انشاء تن و روان را نیز صادر کرد كه­ به­ علت مقاومت­ صدها نفر از جوانان ­و دانشجویان[شاگردان ایشان]، پاسداران ­مجبور­ به عقب نشینی شدند و به‌ پیآمد­ این­ دادگاه انقلاب تهران­، حکم­ دستگيري ­و تیرِ ِپروفسور میرزایی ­را صادر كرد.­ در این حال پاسدارانی ­كه براي­ دستگيري­ میرزایی ­به منزلش ­مراجعه كردند، با سیل بیشمار هواداران ‌وي ­مواجه ­شدند و در درگيریي‌ که بين­ ميرزايي ‌و شاگردانش با پاسداران به وجود آمد يکی از شاگردان میرزایی ­به نام "محسن امیری دودران" كشته ­و تعدادي­ از طرفین زخمی ­شدند و پروفسور میرزایی را هم، كه ‌تير خورده ‌بود، دستگير نمودند و به ­پادگان ­حشمتیه مرکز پاسداران­ بردند و سپس­ به­ صورت­ مخفیانه ­او را براي درمان ­به ­بیمارستان میثاقیه ­انتقال دادند و افرادي ­را­ براي مراقبت‌ از ايشان در بيمارستان­ مستقر كردند.»[2] در آغاز ثبت نام کاندیداهای اولین دوره ی ریاست جمهوری در ایران، میرزایی­ در حالی ­که­ در بیمارستان میثاقیه ­بستری­ بود. با وجود زخمی بودن و شکستگی استخوان ­پا، بیمارستان را ترک­ و­ به ­وزارت ­کشور رفت ­و با ثبت ‌نام­ خود،­ كانديداي اولین انتخابات ریاست ­جمهوری ­در ایران شد.»[3] در شروع­ تبلیغات نامزدهای ریاست­ جمهوری ­در ایران، ورزشکاران­ کونگ­فو کار در سطح شهر تهران تبلیغات ويژه اي را براي­ معرفي استاد خود شروع کردند که ­برای بسياري ­از مردم­ آن­ زمان­ تهران تازگی خاص خود را به همراه داشت. میرزایی نيز، طی­ چندین سخنرانی ­در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ­و...به ­تبلیغ­ اندیشه ­و ­برنامه­های ­انتخاباتی­ خود پرداخت­ مهمترين برنامه ­ميرزايي که بر گرفته از اصول کونگ فو توآ و هفت مایگاه(بخش) به غیر از مایگاه اول که به حرکات فیزیکی و فعالیت های بدنی می پردازد بقیه به جنبه های علمی، عرفانی و پزشکی در خصوص تن و روان اشاره دارد، ­از اين قرار بود: گر بخود آيي­ بخدايي­ رسي ­بخود آ. مرحله یکم: اقدامات ضربتی­ بر عملیات آمارهای جمعیتی... مرحله دوم: اقدامات ­ضربتی­و تاکتیکی­ در ایجاد میزان­ کار و طبقهبندی کار با امکانات ­موجود به­ منظور جلوگیری از بیکاری و تورم­ و گذر از لحظات ­بحران­زای­ دوران­ انقلاب. مرحله­سوم: ... بررسی­در استعدادهای ­پنهانی و ایجاد میدان ­برای فعالیت­های­ فردی ­گروهی ­و ایجاد فضای­کارایی ­که متکی بر سازمان­ و مدیریت ­و به­ نیت­ سرعت ­بخشیدن­ آهنگ پیشرفت...مرحله چهارم:...اقدامات ­فوری ­برای­ تاکتیک و تکنیک­های­ عملیاتی ­و جلوگیری ­از جنگ های ­ساینده برحسب نیازهای منطقه ای...جلوگیری ­از جنگ­های­هسته­ای و شیمیایی...مرحله ­پنجم: به ­کار گرفتن­ دانشجویان و دانش­آموزان­و وارد کردن نیروی ­زنان به ­فعالیت اجتماعی...مرحله ششم: مرحله ­جدا سازی ­از نطفه­تا جوان ­و جان ­متکی برتجربه ­متفکران، متخصصان ­و بینش ­روان و تحلیل­ منطقی ­در کلیه ­ابعاد از راز مجهولات جهان...مرحله هفتم: حضور در اردوگاه ­انقلاب­ فرهنگی ­به ­نیت­رهایی و آزادی انسان یا ندای ­فرهنگ ­انقلابی ­که ­راهگشای ماست...»[4] میرزایی ­‌در زمان ‌تبليغات ‌نامزدها، با جمعی از دوستداران ­و شاگردان خود در ساختمان صدا و سیمای ­جمهوری ­اسلامی ­جهت ضبط­ برنامه تلویزیونی­ خود حاضر شد. كه­ در این هنگام بین ­ایشان ­و حجت­الاسلام­ موسوی­ خویینی ها مشاجره ای­ شدید روی ­داد که منجر به­ دستگیری ­و زندانی شدن ‌وي ‌گردید. به ­همين­ خاطر احمد بهار عضو کمیسیون بازرسی بر تبلیغات انتخابات ­ریاست ­جمهوری برای تخریب شخصیت میرزایی ­اعلام­ کرد که:«یکی­ از­ کاندیدا هاي ­ریاست ­جمهوری ­امروز­ به ­اتهام­ خود فروختگی ­به دولت گذشته و همکاری ­با­ رژیم­ منحط پهلوی ­و ­ساواک­ دستگیر ­و ­زندانی ­خواهد­ شد وی­ حاضر­ به ­افشای ­نام ­این ­کاندیدا نشد و فقط اظهار داشت ­که این­ شخص به ­غیر­ از ­کسانی­ است­ که ­اسناد­ همکاری ­آنها با رژیم­ گذشته ­در کیهان­ به­ چاپ رسید.»[5] به دنبال این روز بعد کیهان­ با چاپ عکس­ میرزایی­ در صفحه ­اول ­خود­ نوشت:«­ابراهیم­ میرزایی، ­یکی ­از کاندیداها،­ دستگیر شد.»[6] و یکی از اعضای دادگاه انقلاب در گفتگویی ­با کیهان­ در مورد دستگیری ­ابراهیم­ میرزایی نیز گفت:«دیروز به ­دنبال­ جلسه ­کمیسیون نظارت[بازرسی] بر تبلیغات ­انتخابات ­ریاست جمهوری، میرزایی ­که ­متهم­ به همکاری با رژیم گذشته ‌­و­ ساواک­ می­باشد با حُکم­ دادستانی دستگیر و ‌زندانی ­شد.­ وی­ همچنین ­افزود­ که ­به­ دنبال ­پیروزی انقلاب یک ­بار دیگر ­ايشان به اتهامات ­گوناگون ­دستگیر­ شده­ است ­که در جریان دستگیری­ نیز مجروح ­گردیده­ و مدتی در دادستانی ­انقلاب­ بازداشت ­بوده است. وی ­افزود ­که کاندیدایي ­ایشان ­برای ریاست­ جمهوری ­ایران­ مسلماً یک ­توطئه علیه ­انقلاب­ اسلامی­ و‌ جمهوری اسلامی ­ایران بوده­ است­ چرا که­ وی­ حتی­ به­ خاطر­ همکاری هایش ­با رژیم­ گذشته ­از شاه سابق ­یک­ اسلحه ­کمری ­جایزه­ گرفته ­که ­مدرک ­آن نیز،­ در دادستانی­ موجود ­است.»[7] به دنبال این زمینه چینی ها برای تخریب شخصیت میرزایی و از میدان به در کردن ایشان از گردنه ی اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران، ستاد مرکزی انتخاباتی ­میرزایی پس­ از مصاحبه ­این مقام­ دادستانی، نامه­ي ­سرگشاده­ای انتشار داد و ‌در آن به ­‌شرح ماجراي­ دستگيري­ ميرزايي­ كه ‌بدون اجازه ‌‌دادستاني ‌بوده ‌است، اشاره‌ كرده­ و دعوت ­به­ مناظره تلویزیونی ­با حجت الاسلام خویینی­ها، جهت­ رفع ­اتهامات نمود که بخشی­هایی ­از آن ­از این ­قرار بود:«...در مورد دلایل­ بازداشت ­این شخص ­و این ­که ­به دلیل همکاری­ با­ رژیم­ گذشته از دست شاه­ مخلوع­ جایزه­ گرفته، باید گفت ­آقای­ میرزایی ­درجه ­شالبند ­سرخ خود را در رشته­ کونگ فو در سال ­49 زمانی که­ در ارتش خدمت­ می­کرده ­گرفته؛ ولی­ مدرک­ ایشان ­را­ نیروی ­زمینی­ طی ­مراسمی ­و با دست ­شاه­ مخلوع­ به ایشان ­می­دهند که ­این سیاستی ­بود که جهت سوء استفاده از محبوبیت ­دیگران­ که­ شاه ­از دیگر قهرمانان­ نیز چون ­مرحوم"تختی" با بستن بازوبند پهلوانی ­سوءاستفاده می­کرد[صورت گرفته است] آیا گرفتن­ یک­ جایزه­ قهرمانی ­در ­ورزش­ نشانه­ همکاری­ با رژیم ­منحوس پهلوی و دستگاه منفور ساواک­ می­باشد؟ که ­تنها­ آن را­ در این ­لحظات ­بهانه ­قرار­ داده­اید... به­ هر حال­ همان­طور که در اعلامیه­ منتشر شده از سوی دانشجویان ­مبارز­ راه انقلاب فرهنگی[دانشجویان پیرو خط امام، اشغالگر سفارتخانه امریکا در ایران] نوشته شده ­افشاگری ­از آن­ ما ­و آقای ­خویینی و قضاوت ­پس ­از آگاهی ­از آن ملت ­می باشد.»[8] به دنبال این در اقدامی­ دیگر گروهی ­از شاگردان میرزایی ­پس ­از مراجعات ­مکرر به کیهان، که يك­‌بار نیز با لباس‌ رزمي ­و با نمايشاتي‌ در محوطه ‌كيهان و تحصن ­در آنجا همراه­ بود، توضیحاتی در مورد­ اتهامات میرزایی ­در اختیار کیهان­ گذاشتند ­که­ فرازهایی ­از آن چنین ­بود:«...در مورد عکس پروفسور میرزایی ­با شاه­ در حین گرفتن سلاح ­کمری باید گفت؛ ایشان­ به ­عنوان ­یک­ قهرمان­ در رشته کونگ­فو­ و همچنین ­یک ­سروان نیروی زمینی ­که ­برای تحصیلات ­و دیدن تعلیمات ­در این ­رشته ­از­ طرف ­ارتش­ به ­خارج­ اعزام ­شده بود، و عکسی ­که­ در آن ­ابراهیم میرزایی ­از شاه سابق اسلحه­ کمری ­جایزه­ گرفته­ بودند ­و دلیل­ همکاری ­با رژیم­ عنوان­ شده ­است، ايشان ­به­ عنوان ­یک­ مقام­ علمی و قهرمانی­ در جهان، این جایزه­ را ­دریافت ­می­دارد. و فتوکپی­ سند که ­به ­پیوست­ ارسال­ می­گردد، دلیل ­این واقعیت است ­که ­ارتش بنا به ­سیاست­ خود ­این مدرک ­را­ از طریق ­شاه ­به ­پروفسور میرزایی ­می­دهند. سند دیگری ­که به ­پیوست ارسال ­می­گردد ­از سوی­ دادستانی کل­ انقلاب­ در تاریخ 3/7/1358صادر شده­ است ­در رابطه ­با اظهارات ­یکی­ از اعضای دادگاه­ انقلاب ­است­ که­ گفته­ است:« بدنبال پیروزی انقلاب یکبار دیگر ابراهیم­ میرزایی به ­اتهامات ­گوناگون دستگیر شد ­که در جریان دستگیری ­نیز مجروح ­گردید و مدتی نیز در دادستانی انقلاب­ بازداشت­ بوده است. در این ­مورد باید­ بگوییم­ که:اولاً­ آقای میرزایی­ هیچ­ زمانی در دادستانی انقلاب بازداشت ­نبوده­ و بیان این ­مطلب ­از سوی ­یکی از اعضای­ دادگاه ­انقلاب کذب ­محض­ می باشد و جای ­شگفتی ­بسیار برای ­ما ­باقی ­می­گذارد. ثانیاً این شخص بعد از مجروح شدن ­و دستگیری ­به­مدت 3ماه­ در بیمارستان میثاقیه بستری ­بوده­ و بعد از سه­ ماه ­نیز با معذرت خواهی و پرداخت مخارج بیمارستان او، حتی ­تقبل­ مخارج­ مد­او­ای ­آقای میرزایی در خارج ­از کشور، ایشان­ را­ آزاد ­می کنند و حتی زمانی­ که دانشجویان­ دانشکده­ ی انشاء تن­ و روان­ خواستار تشکیل­ دادگاه ­این ­شخص شدند­ بدلیل­ اینکه­ در پرونده هیچگونه مدرکی وجود نداشت ­از سوی ­دادستانی ­انقلاب ­آزاد گردیدند که ­عین­ سند ­موجود بوده و امیدواریم ­چاپ گردد.­ در آخر­ نیز­ باید ­بگوییم­ که موضوع­ بازداشت­ پروفسور میرزایی­ در این­ موقعیت­ دقیقاً­ در رابطه با انتشار اعلامیه ایشان ­و سئوالاتی ­که از­ شخص حجت­الاسلام موسوی­ خویینی ­کرده اند، مي­باشد که ­در اعلامیه ايشان ­آمده­ است که:«...آقای ­خویینی، مسلما ًملت­ ایران ­به ­رئیس­ جمهور عروسکی و کاغذی ­و یا از پیش­ تعیین­ شده­ احتیاج­ ندارد. آقای خویینی بگذارید همه ­حقِ ­زیستن ­و اندیشیدن ­داشته­ باشند­ لااقل­ به ­اندازه ­‌دو كف پا­ و طول­‌ و عرض ­تن شان، به ويژه ­آن ­كه حق­ دفاع­ رو در رو داشته ­‌باشند. من ­از شما بعنوان­ مرجع­ روحانیت انتظار دارم­ که­ حتی در مورد من ­به­ عنوان ­یک ­نامزد ریاست­ جهموري­ افشاگری رو در­ رو و مستند به­ اسناد در یک برنامه زنده­ مطبوعاتی و رادیو و تلویزیونی، به ­منظور رفع هرگونه­ ابهام­ صورت­ گيرد، ولی ­حق ­دفاع کردن ­هم­ داده ­شود.» حال با اعتقاد به ­حقوق ­انسان ­و حق بیان ­و آزادی اصیل انسانی ­باید بگويیم­ که واقعیت ­امر این ­است ­که پروفسور میرزایی ­با ­تز انقلاب­ فرهنگی ­و انقلابي مستقل­ از تمام انقلابات جهان ­و حل­ مشکلات­ حال ­و آينده­ ایران ­پا ­به ­میدان­ مبارزات انتخاباتی ­ریاست­ جمهوری گذاشت؛ اما­ هیچ­گاه­ انتظار­ این نمی­رفت ­که­ این­ چنین ­با­ منطق ­یک ­طرفه­ و یک تنه ­پیش ­قاضی ­رفتن­ بدون اینکه­ مجال ­و ­یا حق ­دفاع­ کردن­ داده ­شود،­ آقای میرزایی ­را از سر ­جلسه کمیسیون ­نظارت[بازرسی] ­بر­ تبلیغات ­به ­زندان ­اوین منتقل­ کنند­ و جالب این­ که این­ جلسه­ با دعوت­ کمیسیون ­مذکور از نامزدها و از جمله ­پروفسور میرزایی تشکیل­ شده بود و ­از ساعت11صبح تا ساعت 15که­ نوبت ­به ­آقای میرزایی رسید، هنوز هیچ­ خبری در مورد­ دستگیری ­ایشان ­نشده بود و اصلاً­ هیچ ­کس­ فکر نمی­کرد چنین اتفاقاتی مخصوصاً در چنین­ روز­ي ­و در مکان رادیو و تلویزیون به ­وقوع بپیوندد. و به­ طور کلی نظر­ ما ­این ­است­ که­ توطئه­ای­ دقیق و تنظیم­ شده­ و با ظرافت­ تمام­ در مورد شخص پروفسور­ میرزایی ­انجام­ گردیده­ که ­باید ­با هوشیاری ­انقلابی ­و عدالت اسلامی­ خنثی گردد.»[9] سرانجام ­آقای میرزایی 5 ماه بعد(خرداد1359)بعد از برگزاری ­اولین ­انتخابات ریاست جمهوری ­در ایران، بدون حتی­ یک بازجویی­ از زندان ­اوین آزاد گردید.»[10] در ادامه پس از 30 خرداد سال 60 ورزش کونگ فو در ایران ممنوع شد و آقای میرزایی از این زمان به بعد به طور خصوصی به تعلیم شاگردان خود پرداخت. در سال 63 باز دستگیر شد و پس از محاکمه به شش ماه حبس محکوم شد و بعد از آزادی تا دو سال از ایشان هیچ خبری نبود. در سال 65 در ملارد شهریار، بیمارستان ­فیزیولوژی انرژی و روانپزشکی ­درد و درمان بیماری­های ­نادرمان ­را­ تأسیس ­نمود و­ در آنجا به ­طور­ رایگان ­به درمان بیماران­ پرداخت. که در نهایت به­ بهانه ­این ‌که ­این ­مرکز باعث تحریک­ مردم­ شده است­ از کارش جلوگیری ­به عمل ­آمد.­ در این شرایط ميرزايي­ با همراهی چند تن از مریدان خود در مهر ماه سال1366،اکتبر1988م،­ به صورت غیر قانونی و از ­راه­ کوهستانی ­وارد ترکیه شدند ­و در آنجا ­به­ علت نداشتن پاسپورت­ و فعالیت ­ضد رژیم­، دستگیر و زندانی ­شد و پس ­از حدود هشت ­ماه، ترکیه را ترک ­و به اروپا(آلمان)رفت. پس از ورود به اروپا با­ مطالعه تورات(عهد عتيق)­انجیل(عهد جدید) و قرآن، کتابی ­به نام­ "الکتاب توحید" ابداع کرد و به این نتیجه رسید که تمام فرامین خلقت در کلام وی جاری است و به دنبال این بنیان سازمان­ کیان­ را­ پایه ­گذاری­ کرد و در این­ حال­ شاگردان­ ایشان­ در ایران ­بنیان مدرسه عالی ­حفاظت ­محیط ­زیست ­را در عظيمیه­ کرج بر پا کردند که­ پس ­از چندی ­از فعالیت ­آن­ جلوگیری ­به ­عمل ­آمد­ و عده­ای ­از بنیانگزاران ­آن­ دستگیر و زندانی­ شدند.‌ ميرزايي ­در این شرایط سرانجام سازمان ­عَلَم­ حق ­و عدالت ­را جانشین­ بنیان­ سازمان کیان ­نمود که ­این سازمان در حال­ حاضر با انتشار اطلاعیه ­یا تحلیلي ­به­ حیات­ خود ادامه­ می دهد ­و آقای­ میرزایی ­این بنیانگزار هنر رزمی کونگ­فو­ توآ در ايران­ هم،­ بدون این که در این بیست و اندی سال عکس جدیدی از ایشان چاپ شده باشد و یا این که با کسی دیدار و مصاحبه ای داشته باشد، به روایتی به ­صورت ­ناشناس ­و اسرار آمیزی­ زندگی­ می­کند و به روایتی دیگر وفات نموده اند. و هواداران ­ایشان در ایران و جهان هم، با ایجاد وبلاگ ­و سایت­هایی ­اینترنتی، اندیشه و آرمان­های­ راهبر­ خود را تبليغ­ می­کنند. و ورزش هنرهای رزمی "کونگ فو توآ" این میراث آقای میرزایی در ایران هم، در سال 70 به طور رسمی زیر نظر فدراسیون کاراته آغاز به کار کرد و از سال 80 به کمیته مستقل "کونگ فو توآ" تبدیل شد و در کنار این کمیته، انجمنی تشکیل گردید بنام "انجمن شالبندان مشکی" که اعضای آن از پیشکسوتان این رشته هستند و این ورزش در حال حاضر در ایران به فدراسیون هنرهای رزمی و کونگ فو تبدیل شده است.

____________________

[1] اطلاعیه شماره 1201 مورخه 26/12/1386 سازمان عَلَم حق و عدالت
[2] همان منبع ص2
[3] همان منبع ص3
[4] کیهان 17/10/1358 ص 9
[5] کیهان 23/10/1358 ص 2
[6] کیهان 24/10/1358 ص 1
[7] کیهان 24/10/1358 ص 2
[8] کیهان 25/10/1358 ص 2
[9] کیهان 29/10/1358 ص 3
[10] اطلاعیه شماره 1201 سازمان عَلَم حق و عدالت
[11] مطالب فوق از وبلاگ ها و سایت های پیروان ایشان و همچنین منتقدین وی اخذ شده است