عصر نو
www.asre-nou.net

رویدادهای روزهای داغ سال۱۳۳۲ (۱۹۵۳)
از زبان روزنامه‌های سوئد - بخش چهارم و پایانی

بر گردان کوروش گلنام
Sun 17 02 2013

پیش گفتار

۱ـ پس از مدتی کوشش یا استفاده از فیلم‌های تهیه شده از روزنامه‌های گذشته سوئد در آرشیو کتابخانه مرکزی سوئد، خبرهایی در باره روزهای داغ سال‌های ۱۳۳۲ ایران در روزنامه‌های سوئد به ویژه روزنامه «اخبار روز» که از مهم‌ترین روزنامه‌های صبح سوئد است را یافته و مناسب دیدم تا آنجا که می‌سر است و زمان و نیرو اجازه می‌دهد، آن‌ها را به فارسی بر گردانم. شوربختانه کپی‌هایی که از این بخش از روزنامه‌ها تهیه شد ازکیفیت خوبی بر خوردار نبوده و من با سختی و‌گاه با یاری ذره بین آن‌ها را خوانده‌ام.

۲ـ کوشش شده است که اصل خبر‌ها همآن گونه که آمده است، به فارسی برگردانده شود.

۳ـ در بیشتر نوشته‌ها به جای واژه ایران از «پرشین» استفاده شده است با وجود آنکه در آن زمان رضا شاه آن را به ایران مبدل ساخته بود. من در همه جا از واژه ایران استفاده کرده‌ام.

۴ ـ برخی آمار‌ها که در این روزنامه‌ها آمده، می‌تواند زیاد دقیق نبوده و‌گاه با هم خوانایی نداشته باشند ولی به هر رو آماری است که آن روزگار در سوئد منتشر شده است.

بخش چهارم

چهارشنبه ۱۹ اوت ۱۹۵۳

خواست کمونیست‌ها برای جمهوری ایران

ت. ت/ روز سه شنبه حزب کمونیست توده ایران به مصدق یادآور شد که سیستم حکومت در ایران را به یک «جمهوری دمکراتیک» تبدیل کند. حزب توده از مصدق در انحلال مجلس کنونی و تثبیت قدرت او پشتیبانی نموده است. روز یکشنبه نیز کمونیست‌ها در تظاهرات مشترکی با هواداران مصدق شرکت کردند.

روز سه شنبه از یک منبع رسمی فاش شد که برنامه جایگزینی سیستم پادشاهی با فرمانروایی غیر پادشاهی در چند روز آینده صورت حقیقی به خود خواهد گرفت.

یک سخن گوی دولت اعلام داشت که یک پیمان تجاری بسیار گسترده تربا شوروی، در یکی از روزهای آینده امضاء خواهد شد.

شاه در پرده آهنین در رم

از خبرنگار اخبار روز در لندن ـ سه شنبه: رئیس دربار که چند روزی زندانی مصدق بوده و اکنون آزاد شده در نامه‌ای به مصدق نوشت که خدا این جوان غیر مسئول [شاه] را مجازات کند. امینی هنگام بیرون آمدن از زندانی که از زمان کودتای نافرجام در آن به سر برده بود، دید که چگونه در تهران مردم با تبر و کلنگ به جان مجسمه‌های شاه و پدرش و همه دیگر یادمان‌های دوران آنان افتاده‌اند. امینی وزیر دربار، که وسیله شاه به این مقام برگزیده شده بود، در مسیر بیرون آمدن از زندان متوجه شد که باد از کدام سو می‌وزد. او فورن نشست و نامه چاپلوسانه و ملایمی برای مصدق و وزیر خارجه او فاطمی نوشت. در این نامه او خدا را شاهد می‌گیرد که هیچ ارتباطی با کودتا نداشته و هیچگاه از رفتار شاه علیه مصدق جانبداری نکرده است.

روز سه شنبه ناآرامی‌هایی در تهران رخ داد. هواداران شاه کوشش کردند جلو کار جمعیتی که می‌خواست مجسمه‌ای را خراب کند، بگیرد. زد و خورد شدید هنگامی روی داد که کمونیست‌ها مجسمه‌ای از شاه را سرنگون نموده و جایش یک پرچم کمونیستی وکبوتر آزادی را قرار دادند.

«شکارچی بزرگ» در نگهبانی

بنا بر آنچه که خبرنگار خبرگزاری لندن بیان نموده، شاه که سه شنبه شب به رم آمده است، دور خود و ملکه ثریا پرده‌ای آهنین ایجاد کرده است. آن‌ها در همآن سویتی [آپارتمان‌های بزرگ و به هم پیوسته] زندگی می‌کنند که ملکه در سفر توریستی یهار گدشته در آن به سر می‌برد، همآنجایی که شاه در جوانی جشن سال نویی بر پا نمود که بعد‌ها فراموش شد..

هتل محل اقامت شاه و ملکه به شدت زیر کنترل است و هر آسانسوری که به طبقه‌ای که شاه و ملکه فراری در آن به سر می‌برند، می‌رود، به دقت کنترل می‌شود که فرد نامناسبی نتواند به آنان نزدیک شود. بیرون درب سویت شاه، مأمور نگهبان قوی هیکلش ایستاده است که «شکارچی بزرگ» نامیده می‌شود.

شاه در نطر دارد سفرش را ادامه داده واز رم به سویس برود.

پنجشنبه ۲۰ اوت ۱۹۵۳. اخبار روز، رویه ۱، تی‌تر درشت

کودتای اسفناک دولتی در ایران

مصدق وسیله نظامیان هوادار شاه سقوط کرد

۳۰۰ نفر کشته شدند

شاه باز می‌گردد

شادمانی در تهران

روز چهارشنبه نخست وزیر مصدق و دولتش وسیله یک کودتای نظامی دولتی به سرکردگی ژنرال زاهدی که اکنون قدرت را در دست گرفته و از شاه خواسته است که بر گردد، سقوط کرد. محل اقامت مصدق مورد هجوم قرار گرفته و وسیله جمعیت به آتش کشیده شد ولی خبر‌ها حاکی از آن است که خود مصدق جان سالم به در برده است.

همه اعضای دولت دستگیر شده و وزیر امور خارجه فاطمی به دست تظاهرات کنندگان کشته شده است. گفته می‌شود که در این درگیری‌ها ۳۰۰ نفر کشته شده‌اند ولی جهار شنبه شب نیروهای نظامی در تهران کنترل کامل داشته و مردم تظاهرات و جشن و پایکوبی داشته‌اند.

دنباله، رویه ۴

نخست وزیر فرار کرده و دولت زندانی شده است

تهران ـ چهار شنبه

نخست وزیر مصدق پس از یک کودتای خونین وسیله ارتش ایران که با وفاداری به شاه بنیان نهاده شده بود، بر انداخته شد. مصدق خود موفق شد از محل اقامت در هم شکسته و نیم سوخته خود بگریزد ولی فاطمی وزیر امور خارجه وسیله تطاهرات کنندگان تکه تکه شد [در متن چنین آمده است]. پس از یک روز درگیری که ۳۰۰ کشته بر جای گذاشت، نخست وزیر تازه ژنرال فضل الله زاهدی در پایتخت حکومت نظامی اعلام کرد.

در طول هفته گذشته، هم زمان با کوشش گارد شاهنشاهی برای انجام کودتا و دستگیری مصدق، همین زاهدی بود که از سوی شاه به نخست وزیری گمارده شد. نتیجه آن کودتا این شد که شاه و ملکه به بغداد و از آنجا به رم گریختند.

گزارش‌ها حکایت از آن دارد که ارتش در همه استان‌ها علیه مصدق شورش نموده و دولت جدید اکنون بطور کلی بر همه جا کنترل دارد.

زاهدی مقرر کرد که به هنگام تاریک شدن هوا همه مغازه‌ها جز فروشندگان مواد غذایی تا اطلاع بعدی بسته شوند. درهای زندان باز شده و همه زندانیان سیاسی آزاد شدند و به جایش همه وزرای مصدق در طول روز دستگیر شدند.

زاهدی در انتظار آمدن شاه

در یک سخنرانی رادیویی، زاهدی گفت که تا زمان برگشت شاه به تهران، در پست نخست وزیری خواهد ماند. کودتای دولتی زاهدی ساعت ۹ صبح به وقت محلی آغاز شد. عده‌ای از مردم با چماق و سنگ در جنوب شهر مسلح شده و به زودی تعدادی از سربازان و پلیس‌ها نیز به آنان افزوده شدند. این توده گرد آمده به زودی به مرکز شهر رسیدند. هشت ساختمان دست خوش آتش شد. ۵ تانک و ۲۰ خود روی ارتشی هسته مرکزی این گروه را تشکیل می‌داد.

زمانی که گروه‌های زاهدی در ظهر چهار شنبه به مرکز شهر رسیده و ساختمان مهمی از آن میان رادیو را تصرف کردند، مصدق نخست وزیر از سال ۱۹۵۱، به محل اقامت خود که وسیله گارد‌ها، یلوک‌های سیمانی و مسلسل محافظت می‌شد، رفت ولی محل اقامت به زودی وسیله گروه‌های اغتشاش گر اشغال شد.

خودروهای جنگی علیه مردم

محل اقامت مصدق زیر فرمان سرهنگ ممتاز [در متن به نادرست منتز آمده است] دست به دفاع سختی زد. او کسی بود که مصدق را در زمان مناسبی از کودتای شکست خورده روز یکشنبه آگاه کرده بود. نخست او به یاری گروهان پیاده و شش خودروی جنگی موفق شد یورش هواداران شاه را خنثا کند ولی گروه‌های هوا خواه شاه دورباره یورش آورده و این بار توانستند موفق شوند. مدافعان کوشش کردند که به کوچه‌ها و خیابان‌های پیرامون بگریزند ولی شماری از آنان گرفتار شده و با سنگ وچوب و زیر دست و پا کشته شدند.

ینا بر گفته بیشتر خبرنگاران مصدق موفق شد خود رابه ساختمان‌های مجاور پیش از بستن درهای آن‌ها برساند.

«زنده باد شاه»

گروه‌های بزرگی از مردم در حالی که شعار «زنده باد شاه» می‌دادند به محل اقامت مصدق یورش برده و حتا به اطاقی که در آن رختخواب کوچک سفید رنگی وجود داشت ومصدق عادت داشت که در آنجا دیپلمات‌های خارجی را به حضور بپذیرد، وارد شدند. پس از آن هنگامی که نخستین سربازان زاهدی وارد اطاق شدند چیزی جز لوازم خرد شده شخصی مصدق ندیدند. محل اقامت مصدق در واقع با خاک یکسان و دست/ خوش اتش شده و بستر مصدق تکه تکه شده بود. بنا بر گزارش‌های تایید نشده، مصدق وسیله مردان زاهدی یافته و دستگیر شده است.

موح شادی در تهران

همه روزنامه‌هایی که طی دو روز گدشته به شاه حمله کرده بودند مورد هجوم جمعیت قرار گرفته وبه آتش کشیده شدند. در همآن هنگام که رادیودبه وقت نیم روز اعلام داشت که مصدق بر انداخته شده است، چراغ‌های همه خود رو‌ها روشن شد. جمعیت هلهله کنان و در حالی که «جاوید شاه» و «مرگ بر دشمن» می‌گفتند، در خیابان‌ها سرازیر شدند. ده‌ها هزار نفر در خیابان‌ها بوده و صدای تیراندازی از سوی نیروهای وفادار به شاه که در پی از میان برداشتن آخرین مقاومت‌ها بودند، شنیده می‌شد.
هنگام شب ژنرال زاهدی در سخنان رادیویی خود گفت: نخستین وظیفه دولت جدید برابری اجتماعی، بهبود وضع طبقه کارگر و بالا بردن سطح استاندارد زندگی مردم است «. او ژنرال باتمانقلیچ را به سمت فرماندهی نظامی و ژنرال دفتری، که تظاهرات روز چهارشنبه را رهبری می‌کرد، رابه سمت رئبس پلیس گماشت. رادیو تهران شب هنگام اعلام داشت که دولت طی تلگرافی به هتل محل اقامت شاه از او خواسته است که باز گردد. در تلگرام چنین آمده بود:» مردم قدرت را در دست گرفته، تهران را کنترل کرده و از شما درخواست می‌کنند که به پایتخت باز گردید. ما بی‌صبرانه چشم براه بازگشت شما هستیم «.

بر گردان کوروش گلنام
شنبه ۲۸بهمن ۱۳۹۱ ـ ۱۶فوریه۲۰۱۳