عصر نو
www.asre-nou.net

چند جمله در باره ی نقش آموزش و پرورش در تحمل دگراندیشی


Tue 3 01 2012

مسعود نقره کار

masoud-noghrekar02.jpg
عدم تحمل دگراندیش مشخصه ی دیرینه ی تاریخی و فرهنگی جامعه ی ماست که ریشه در ساختار دینی، فرهنگی و سیاسی جامعه ما داشته و دارد. برای حل این معضل انسانی و اجتماعی نمی توان و نمی باید فراسوی واقعیت های زندگی و عینیت تاریخی گام برداشت. تاریخ بیرون از اراده ی ما – چه با درک نگرش الهی و دینی به تاریخ و چه درک علمی - با پدیده ی عدم تحمل و خشونت ناشی ازآن گره خورده است، برای رفع و دفع این بلیه می باید واقع بینانه و با حوصله سراغ تغییر این واقعیت رفت.

عدم تحمل دگراندیش بیش از هر جا ریشه در اندیشگی و باورهای برتری طلبانه ی دینی (مذهبی ) و سیاسی، و نابرابری ها و تبعیض های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، دینی و قومی دارد . برای خشکاندن این ریشه می باید عوامل بروز این پدیده از میان بر داشت، که در این میانه باورهای دینی و مدهبی ِ خود حق پندارانه و اندیشه های سیاسی مستبدانه از مهم ترین عوامل هستند.

جایگزینی حکومت های دموکراتیک به جای حکومت های مستبد دینی و غیر دینی و جدایی نهادهای حکومتی و آموزشی از نهاد ها ی دینی ( مذهبی و ایدیولوژیک) گام های عملی پر اهمیت در کاهش پدیده ی عدم تحمل دگراندیش خواهد بود. تحمل دگراندیشی تمایل و گرایشی ذهنی - تجربی ست، بنابراین نقش " آموزش و پرورش " در کاهش حضور این پدیده ، به عنوان یک نیاز فرهنگی، سیاسی و اخلاقی پر اهمیت است.

نقش آموزش در تحمل دگراندیشی

در میان تعریف هایی که از آموزش و پرورش داده شده آن تعریفی که زنده یاد امیر حسین آریانپور مطرح کرده است، واقعی تر و دقیق تر به نظر می رسد. به تعریف و تعبیر این استاد جامعه شناسی، آموزش و پرورش " فرایند هدایت و جهت دهی عمدی تجارب انسانی " ست. تجربه شده است که عدم تحمل دگراندیشی،به عنوان یکی از تلخ ترین تجربه های تاریخ و زندگی انسان را با کار برد همین فرایند در برخی جوامع کاهش داده اند.

اکثر پدیده های انسانی – اجتماعی آموختنی اند ، و تحمل دیگری و مدارا- علیرغم نقش پاره ای علل زیستی، روانی و ذهنی وعوامل محیطی و اجتماعی دربروز و پیدایی اش- امری آموختنی نیز هست که به یاری آموزش و پرورش به فعلیت بدل خواهد شد و خواهد توانست انسانی " بار آورد" که عشق به دیگری و هم نوع دوستی بخشی از زندگی و هدف اش باشد. بنابراین پیشنهاد ها این ها هستند:

1- آموزش تحمل و مدارا یکی از مواد درسی در مراکز و در تمامی سطوح آموزش و پرورش شود.

این کار با آموزش مستمر و سیستماتیک متن هایی مثل متن اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های مرتبط به آن و نیز متن های مشابه می تواند آغاز شود .

فرهنگ وهنر میهنمان، به ویژه درقلمرو ادبیات عرصه ی غنی ِ متن ها و اشعاری ست که تحمل و مدارای دگراندیش آموزش می دهند. می توان و می باید در آموزش وپرورش از این دست آثارفرهنگی و هنری بهره گرفت.

2- آموزش و پرورش ِدرک و فهم تفاوت و تنوع، کثرت گرایی و برایری سکولار ، که زمینه ساز گسترش تفاهم و همبستگی، و جایگزینی فرهنگ خشونت ستیز به جای فرهنگ خشونت اند.

3- آموزش شناخت عوامل فرهنگی، دینی، سیاسی، اقتصادی و....که سبب بروز عدم تحمل می شوند.شناخت نقش آموزشی حکومت ها که کنترل اهرم های آموزشی در دست دارند، و راه های مناسب خنثی سازی این اهرم ها.

4-. آموزش نقش منفی و مخرب تفکر دینی ( مذهبی یاایدیولوژیک) و اسطوره ای ِ سیاه و سفید ، خیر و شر و دیو و فرشته کردن، وآموزش زیانباری خود را مالک حق و حقیقت پنداشتن و دیگران را باطل دانستن.

آموزش در این حوزه کمک خواهد کرد با فاصله گرفتن از" من" خود محور و هژمونی طلب ، راه تعاون و همگرایی و تحمل و همزیستی مسالمت آمیز پیش گرفته شود و تمایل و ملکه فکرعشق و مدارا، و احترام به حیات دیگری شود.

5- آموزش واقعی ِ اندیشگی ها و عقاید متفاوت در جامعه، و راه و روش نقد و بررسی اندیشگی ها و عقاید متفاوت و مخالف .

6- ایجاد امکان گفت و گو و تبادل نظر میان اندیشگی ها و عقاید مختلف در مراکز آموزشی و پرورشی، و رسانه ای.

7- آموزش قانون تحمل دگراندیشی و دگراندیش.

زندگی نشان داده است که امر مهار و نظارت رفتار انسان ضروری ست، انسان هنوز نیاز به کنترل شدن دموکراتیک و متمدنانه دارد، تاثیر قانون Hate Crime حتی در حد محدودش در جوامعی مثل امریکا تجربه شده است. آزادی در قلمرو و حیطه اندیشه و عقیده حق هر کسی ست ، آزادی ای بی حصر و استثنا ، اما در عرصه رفتار و کردار گستره ی قانون عمل خواهد کرد ، قوانینی دموکراتیک و همگانی ، قوانینی بر اساس حفظ امنیت و آرامش جامعه، حفظ حیات و کرامت انسان .