‍‍‍‍دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۷ - ۱۸ اوت ۲۰۰۸

ارتباط نقاشی و ادبیات

 

 اسحاق نجم الدین

 

محققین و منتقدین هنر بطور عام، قرن نوزدهم میلادی را آغاز فرارویی دو هنر ادبیات و نقاشی می شناسند.

دراین قرن دیدارهای پرثمر و ویژه ای بین صاحبان اثرهای ادبی و هنر نقاشی معاصرانجام گرفته است. عده ای از نویسنده های معتبر و صاحب نام از جمله مارسل پروست، فرانس کافکا، ریلکه، آرگون و ناباکوف علاقه و تمایل شدیدی به نقاشی معاصر و نقاش های مشهور چون پیکاسو، ماتیس،شیری کو، ماگریت و کاندلینسکی پیدا کردند.

رنه شار در سال 1955 نوشت: هنر تصویری تآثیر مهمی بر نویسنده ها گذاشت. او از نقش ها برای بیان ادبی اش الهام جسته و معتقد است که ادبیات معاصر نیز بی تآثیر از نقاشی معاصر نبوده است. در همین رابطه آلبرت کامو نیز در یکی از مقاله هایش نوشته است که هنر نقاشی سرشار از حقیقت ادبی است و بسیاری دیگر از نویسنده ها معتقد بودند که برای رسیدن به حقیقت،نقاشی نقش بسزایی ایفا کرده است.

میان شاعرهای قرن گذشته و نقاش ها غالبآ اشتراک نظر یا مساعی هنری حاکم بود. الیارد و دالی، ریلکه و بالت هس، بکت و باکون از این دسته از هنرمندها هستند.

در سده گذشته گفتگوی صریح و شفاف میان ادبیات و سایر هنرها در جریان بود. از نوشته های بسیار متنوع در باره نقاشی معاصر تا انتشار کتاب گفتگو با نویسنده ها و نقاش های مشهور بر ارتباط نزدیک این دو رشته ادبی اشاره دارد. حتی در پایانی نیمه دوم این سده تآثیر این دو رشته هنری بر هم بهتر و جذاب تر هم شده است. شفافیت و رابطه تنگاتنگ این دو رشته پرثمر بوده اما نباید از مشکلات هم این جا و آن جا در این دو عرصه غافل بود.

نویسنده هایی چون ویرجینا ولف، هرمان هسه، مارسل پروست و ولادیمیر ناباکوف در بسیاری از اثرهایشان فضای قابل توجهی به هنر نقاشی اختصاص دادند و از طرفی دیگر نیز بسیاری از نقاش ها از ادبیات تآثیر و الهام گرفتند که بوضوح می توان تآثیر ادبیات بر تابلو هایشان دید.

ارتباط دو جانبه نقاشی و ادبیات و تحولات این دو رشته در سده نوزدهم میلادی و دستاوردهای طلایی اش برای محققین درهای تبادل فکری و   گفتگوی انتقادی گشود.

اهمیت حضور نقاشی در ادبیات معاصر در اثرهای جاودانی مارسل پروست نسبت به سایر نویسنده ها بیشتر بچشم می خورد. اما واقعآ چه ارتباطی بین نوشته های پروست و کوبیسم وجود دارد؟ و یا آیا نوشته های پروست متآثر از کوبیسم است؟

در سایه دوشیزگان شکوفا( بخش دوم رمان در جستجوی زمان از دست رفته) راوی از سبکی که بزودی  بر هنر غالب می شود؛ سخن می گوید که منظورش اسپرسیونیسم است.

 نظم موسیقیایی  آواها، کوبیسم و فتوریسم موضوع هایی بودند که پروست در سال 1908 از آن ها در رمان هایش سخن بمیان آورد، هر چند که کوبیسم و کاربردش چون سبک هنری از سال 1909 متداول شد. و سال بعدش پیکاسو و برگسون از سبک کوبیسم در پروژهای هنریشان بهره بردند.  

پروست از طریق روزنامه ها و مقاله های ادبی، مانیفست ها و در

نمایشگاه های نقاشی پیکاسو با کوبیسم آشنا شد.

 

    

 

 

فرناند لاگر(1924تابلوی مطالعه)

 

(اما اولین بار پروست در سال 1922 در ضیافت شام با پیکاسو دیدار کرد؛ در آن شب جویس و استراوینسکی نیز مهمان بودند.)

هدف کوبیست ها این است که با تغییرات حول چیزی گام به گام موقعیت تازه  هنری بیافرینند و از این طریق به یگانگی اثر هنری برسند. تا این جا نقاشی جای خودش یافته است و کوبیست ها با شناخت دقیق و مهارت بی نظیری  موضوع مکان و زمان درنقاشی حل کردند که البته ارتباط منسجم نقاشی با ادبیات بی تآثیر نبوده است.

زمان و مکان برای  پروست موضوع زیباشناسی رمان محسوب می شد و برای او هنر رمان فراتر از علم روانشناسی پنداشته می شده است  و او واقف بوده  که تنها با قوه بینایی نمی توان چیزها را کاملآ کشف و درک کرد. پس او از تکنیک کوبیسم برای خلق فضایی وسیع برای اهداف مختلف بهره برده است.

او با شرح و توصیف هنرمندانه جاها و مکان ها موفق شده یک اثر را در قالب دسته بندی شده  یک موضوع  بریده بریده اما در متن منسجم بسط دهد و از این طریق به کنجکاوی خواننده دامن زند. نمونه بارز این شگرد پروستی می توان در تشریح بریده بریده و کشف سیمای زن های رمانش جست.

در واقع در رمان های پروست عشق در زمان و مکان به یگانگی می رسیده و سیمای شخصیت های رمان مرحله ای تشریح می شده است. در ابتدا ارایه تصویری از شخصیت ها تا زمانی که خواننده با چهره و  رفتارهای شخصیت  رمان آشنایی اندک داشته و سپس با  بررسی عمیق پیشینه شخصی که در باره اش می نوشت؛ خواننده را با دنیای شخصیت ها یا قهرمانان رمانش بکلی آگاه می ساخته است.

بدین طریق پروست به سبک کوبیستی، به گسترش رمان هایش می پرداخت و آن ها را ستودنی، شگفت انگیز و جاودانه می ساخت.

در همان زمان هنر نقاشی نوید بخش ایده های نویی برای خلق آفرینش های ادبی بوده و ادبیات در بالاترین سطح اش بازتابی از هنر نقاشی شد.

 

استکهلم اوت 2008