‍‍‍‍پنجشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۷ - ۳۱ ژوئيه ۲۰۰۸

ارتش اسراييل آماده همه گزينه ها عليه برنامه اتمی ايران است

 

نوول اُبزرواتور

 

برگردان: محمد علی اصفهانی

 

همين لحظاتی پيش، مرکز خبررسانی دائمی هفته نامه ی پرآوازه ی فرانسه، نوول اُبزرواتور، گزارشی را منتشر کرد که فکر کردم خواندن آن بتواند هشداری به همه ی ما باشد تا فريب آرامش قبل از توفان را نخوريم و گمان نبريم که اسب تروآيی که با عنوان شرکت يک مقام عاليرتبه ی آمريکايی در نشست اخير مربوط به پرونده ی اتمی ايران، و بعضی چشمک زدن های ديگر، در جلو دروازه مان رها کرده اند هديه يی است نتيجه ی «شکست» دشمنان خارجی مردم ايران و کارگزاران رذل ايرانی آن ها از دشمنان داخلی مردم و چشم از حدقه درآورندگان و دست و پا قطع کنندگان و سنگسار کنندگان و به دار آويزندگان و اراذل و اوباششان.

حواسمان را جمع کنيم:
اسراييل و دار و دسته ی بوش و چينی ـ احتمالا ـ بهترين بازی و ـ باز هم احتمالاً ـ آخرين بازی خود را شروع کرده اند.
جان بولتون که بعد از کنار گذاشته شدن، گاه گاهی از سوراخ بيرون می خزد، با سخنان اخير خود در واقع با برگشت به سخنان چند سال پيشش (به هنگامی که در اوج قدرت بود) شايد تا حدودی، بند را آب داده باشد.
سخنان تازه ی او در «وال استريت ژورنال» را در کنار سخنان چند سال پيش او بگذاريم.
سخنان تازه ی او در وال استريت ژورنال، به نقل از آفتاب:
«... به جای ادامه دادن مسير ۵ ساله ديپلماسی شکست خورده پيشين، ما بايد به طور جدی با اسرائيل، پيش و پس از حمله به ايران همکاری کنيم. ما از بابت اين حمله در هر حال ملامت خواهيم شد و قطعاً تبعات منفی آن را احساس خواهيم کرد
.

«بنابراين منطق به ما حکم مي‌کند که بکوشيم تا حد ممکن آن را با موفقيت به انجام رسانيم و يا حداقل در سر راه اسرائيل مانعی ايجاد ننماييم و تا جايی که امکان دارد، مقدمات راحتی و آسايش اسرائيل را فراهم آوريم...»
و سخنان چند سال پيش او در همين زمينه:
«... آمريکا، تنها به شورای امنيّت، اتّکا نمی کند... اين بسيار حياتی است که ما از شورای امنيت برای بسيج افکار عمومی جهانی عليه ايران استفاده کنيم...» (۱)
به اندازه ی کافی گوياست. نه؟

... نهايت ساده نگری خواهد بود اگر خطر تجاوز نظامی به ايران را تمام شده تلقی کنيم. و در نتيجه: نهايت بی خردی خواهد بود اگر اندک خللی در اراده ی ما به هماهنگ و متشکل شدن و با هوشياری کامل و بدون پلک برهم زدن، به مقابله با خطر جنگ برخاستن به وجود آيد؛ و زمانی دوباره به خود آييم که بمب های آمريکايی و اسراييلی ايران را ويران کرده اند..
.

... نه اسراييل که هدفش انهدام تأسيسات اتمی ايران حتی به قيمت انهدام ايران است، دست روی دست گذاشته است؛ و نه چينی و بوش؛ و نه مستخدمين بومی اينان که تمام بود و نبود خود را با بمباران ايران، و بعد از ويران شدن آن، ورود به مرحله ی جنگ زمينی، تحت فرماندهی آمريکا گره زده اند...

... هنوز راه های زيادی پيش روی دشمنان خارجی ايران و به خدمت گرفته شدگانشان قرار دارد:

ـ «کشف» يک مرکز مخفی اتمی جديد مثلاً.

ـ «اثبات» اين که هر چه در عراق و فلسطين و لبنان می گذرد، نه به خاطر تجاوز آمريکا و اسراييل و قتل عام مردم بی پناه اين سرزمين هاست؛ بلکه به خاطر سلاح ها و بمب های ميليونی ساخت ايران است... و برای ايجاد امنيت سربازان آمريکايی در عراق، و برای استقرار امنيت اسراييل در لبنان و حوالی آن، و برای رفع شر «تروريست های بنيادگرای حماس» در اسراييل اشغالی بايد مردم ايران را و راه ها و پل ها و بيمارستان ها و مهد کودک ها و جاده ها و صنايع و تأسيسات کليدی و کوچه و خيابان ايران را بمباران کرد... حکومت ايران، به وسيله ی مزدورانش فلسطين را دو تکه کرده است؛ و محمود عباس صلح طلب و شريف هم که خواهان ذبح جنايتکاران حماس در پيش پای اهود اولمرتِ همچون خود او صلح طلب و شريف است و از همين رو اسراييل را تشويق می کند که يک ميليون و نيم فلسطينی را در نوار غزه از فقر و بی غذايی و بيکاری و بيماری، و با قطع آب و برق و مواد اوليه ی غذايی، و با بمباران و خمپاره باران، و قتل عام و قتل خاص، زجر کش کند، بر اين امر گواهی می دهد...

ـ حمله ی «پيشگيرانه» ی اسراييل، مثلاً. و در پی دريافت يا عدم دريافت پاسخ از سوی ايران، ورود آمريکا به جنگ برای دفاع از دوست و متحد خود. آنگونه که قبلاً نيز در سناريو هايی، از جمله سناريو هايی با کارگردانی ديک چينی، پيش بينی شده بود.

ـ کشف طرح يک «يازده سپتامبر» ديگر که اين بار در ايران برنامه ريزی و آماده سازی شده است...
و الی آخر... (۲)

محمد علی اصفهانی
سوّم مرداد ۱۳۸۷
۲۴ ژوئيه ۲۰۰۸

 

رييس ستاد مشترک ارتش اسراييل، ژنرال اشکنازی معتقد است که اسراييل بايد خودش را برای «تمام گزينه» ها به منظور متوقف کردن برنامه ی هسته يی ايران آماده کند.
او اين موضوع را در همين امروز پنجشنبه ۲۴ ژوئيه طی اظهارنامه يی رسمی، از طريق راديو اعلام داشت و اضافه کرد:
«ما مثل آمريکايی ها معتقديم که ايران [کشور ايران و ملت آن، نه حکومت فعلی ايران ـ م ] حق ندارد به سلاح اتمی دست يابد» [بر خلاف ما که کشوری مسئول هستيم و بار ها با کشتار دسته جمعی مردم يک قريه از اطفال شيرخواره تا پدربزگ ها و مادر بزگ ها به جرم اقدام «تروريستی» يکی از آن ها در مقابله با سربازانمان در خاک خودش، اين مسئول بودن خودمان را ثابت کرده ايم ـ م ].
«در اين کار، اولويت با ديپلماسی و تنبيهات هست؛ امّا همه می توانند اين را درک کنند که ما بايد خودمان را برای همه ی گزينه ها آماده کنيم.».

اين نخستين بار است که اشکنازی به عنوان رييس ستاد مشترک ارتش اسراييل در حال ديدار رسمی با مقامات سياسی و نظامی آمريکا در واشنگتن است.


-----------------------------------
امکان حمله ی اسراييل به ايران
-----------------------------------


رييس ستاد مشترک ارتش اسراييل، همچنين احتمال حمله ی اسراييل به تأسيسات اتمی ايران [حمله ی پيشگيرانه، بدون آن که کوچک ترين حمله يی از طرف ايران صورت گرفته باشد يا قرار باشد به زودی صورت بگيرد، و بدون آن که ايران اصلاً هنوز يک بمب اتمی هم داشته باشد ـ م ] را برجسته ساخت و بر همگونی آن با حمله به مرکز اتمی عراق در سال ۱۹۸۱ تأکيد کرد.

ژنرال اشکنازی در جريان ديدار از آمريکا تا اين لحظه با ديک چينی (۳) ملاقات کرده است و قرار است که همين امروز [پنجشنبه ۲۴ ژوئيه] با رييس ستاد مشتر ارتش آمريکا دريادار مولن (۴) هم ديدار کند.
اشکنازی، در مقام رييس ستاد مشترک ارتش اسراييل، بر اين موضوع پافشاری کرد که «وظيفه» و تکليف او اين است که «ارتش اسراييل را برای جنگ، برای حمله و ستيز، و برای پيروزی و برنده شدن، آماده کند.».


------------------------------------
سلاح اتمی ايران در سال ۲۰۱۰
-----------------------------------


در روز قبل از ديدار ژنرال اشکنازی، رييس ستاد مشترک ارتش اسراييل، با دريادار مولن، رييس ستاد مشترک ارتش آمريکا، اهود اولمرت، نخست وزير اسراييل، در ملاقات با اوباما در اسراييل اظهار داشته بود که مطابق ارزيابی های اسراييل، ايران تا پايان سال ۲۰۰۹ يا حد اکثر تا اوايل سال ۲۰۱۰ به بمب اتمی دست خواهد يافت. [يعنی تقريبا تا يک سال و نيم ديگر، با وجود اين همه مراقبت ها و اين همه ديدار های متعدد آژانس بين المللی اتمی از ايران، و عليرغم گزارش معروف ۱۶ سازمان اطلاعاتی آمريکا از جمله سی آی ای، موسوم به «اِن آی ئی» ـ م ].

اولمرت همچنين در آن ديدار تأکيد کرده است که:
«جامعه ی جهانی بايد در مقابل جاه طلبی اتمی ايران، به صورت اورژانس وارد عمل شود. چرا که موضوع، يک ضرورت فوری است.».

باراک اوباما که امروز [پنجشنبه ۲۳ ژوئيه] اسراييبل را ترک کرد، در هنگام ديدارش از آن کشور، اسراييل را به پشتيبانی «خدشه ناپذير» آمريکا از آن وعده داد و اظهار داشت که يک ايران مجهّز به سلاح اتمی «تهديدی بزرگ» برای جهان خواهد بود.


--------------------------------
جنگ، گزينه ی خوبی نيست
--------------------------------


اوباما در گفتگويی با شبکه ی تلويزيونی «اِی بی سی نيوز»، در همين چهارشنبه ۲۳ ژوئيه تصريح کرد که:
ـ بايد تمام گزينه ها از جمله گزينه ی نظامی را در نظر داشت؛ اما برای حل مشکل، حمله ی هوايی کفايت نخواهد کرد. ايران يک کشور بزرگ است. آن ها امکانات اتمی خود را به صورتی پخش و منتشر و غير متمرکز کرده اند که ما موفقيت حمله های «جرّاحی» را نمی توانيم در چشم انداز داشته باشيم. برخلاف مورد حمله ی بی دردسر اسراييل به مرکز اتمی عراق.

اوباما ارزيابی کرد که «جنگ، گزينه ی خوبی نيست». امّا او در همان حال گفت که امکان يک اقدام نظامی عليه ايران را در صورتی که آن اقدام، برای مانع شدن ايران از دستيابی به بمب اتمی، لازم باشد، گشوده نگاه می دارد.

------------------------------------------------------------

تيتر و لينک گزارش:

Tsahal prêt à "toutes les options" pour contrer le nucléaire iranien
http://tempsreel.nouvelobs.com/actualites/international/proche_moyenorient/20080724.OBS4317/tsahal_pret_a_toutes_les_options_pour_contrer_le_nuclea.html

 

۱ـ جان بولتون کيست و چه خوابی برای ايران ديده است؟
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar15/bolton.html


۲ ـ پرسش و پاسخ های لوموند در باره ی گزارش اخير «اطلاعات ملی آمريکا»

http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar05/monde-iran-us-rp.html


۳ ـ ... امروز، چينی و دوستانش دارند حمله به ايران قبل از پايان دوران رياست جمهوری بوش را برنامه ريزی می کنند
.

در سال گذشته، قدرت چينی در پی يک سلسله مقالات روزنامه ی واشنگتن پست رو به کاهش نهاد. واشنگتن پست در اين سلسله مقالات نشان داده بود که چينی چه طور در بسياری از انتخاب های سياسی دستگاه بوش، نسبت به خود بوش دست بالا داشته است.

گفته می شود که بوش از اين که ديده بود در برابر معاون خودش، بدل به يک وزنه ی سياسی خفيف شده است، عصبانی شده بود، و از همين رو بيشتر به سمت کاندوليزا رايس و رابرت گيتس، که در مقايسه با چينی سياست کمتر تندروانه يی دارند، روی آورده بود...

فيليپ جيرالدی ـ چينی دوباره برای حمله به ايران خيز برداشته است

http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/cheney-iran210108.html


۴ ـ اگر امروز، اسراييل می گفت که «بسيار خوب! ما هيچ اعتراضی به غنی سازی اورانيوم به وسيلهٔ ايران نداريم»، آيا شما فکر می کنيد که بقيه ی جهان، در مورد کار ايران حرفی و ادعايی می داشت؟ نه. زيرا بقيه ی جهان به اندازه ی کافی بالغ هست که نخواهد با ايران و برنامه ی غنی سازی اورانيوم آن رودررويی کند
.

اين بحران، ساخته و پرداخته شده در اسراييل است؛ و روز به روز هم دراماتيک تر می شود...
ما مطلعيم که پنتاگون دارد برای متوقف کردن اين مسابقه ی جنگ، بر کاخ سفيد فشار وارد می آورد. اما وزارت دفاع، در قلمرو دستگاه رياست جمهوری است. دستگاهی که هميشه به وسيله ی گروهی از ايده ئولوگ ها احاطه شده است که معتقد به ديگرگون ساختن بنيادی ساختار خاورميانه هستند.

اسکات رايتر در گفتگو با نشريه ی ايتاليايی ايل مانيفستو

http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar07/ritter-iran.html


... پيش تر از اين نيز، در مواردی، روشن شده بود که دريادار مولن، خواهان حمله به ايران نيست. امّا اين تازه ترين سخنان او می تواند چنين تعبير شود که رييس ستاد مشترک ارتش آمريکا، در پس پرده، مبارزه يی سخت با خواست های کاخ سفيد و اسراييل ـ هر دوـ را پيش می برد، و می کوشد تا آن ها را متقاعد کند که پيش از اقدام به حمله به ايران، با دقت کامل، عواقب کار را در نظر بگيرند
...

... به گزارش بی بی سی نيوز، درياسالار مولن، حاضر نشد از آنچه رهبران اسراييل، در هفته ی گذشته، در جريان ملاقات با او، در مورد حمله به ايران گفته بودند پرده بردارد. [و اين، به اندازه ی کافی گوياست ـ م ].

امّا او در همان حال که از افشای نقشه های رهبران اسراييل عليه ايران خودداری می کرد، زنگ خطر را به صدا در آورد که گشودن يک جبهه ی سوّم در کنار جبهه ی عراق و جبهه ی افغانستان می تواند «بی نهايت نگران کننده ، و بسيار خطير باشد. با عواقبی که پيشاپيش سخن گفتن از آن دشوار است.».

http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar07/mullen-dedefansa.html