کسانی
که مواد غذائی را کنترل می کنند.... (۱)
·
محدودیت های تجاری، کمک های
نقدی، تکنولوژی ژنتیکی سبز، احتکار: علت های بحران غذائی جهانی را انسانها موجب
شده اند و به همین دلیل هم رفع شدنی است.

Annette Groth وAlexander King
Jungewelt
برگردان ناهید جعفرپور
بخش
یکم
دبی باراک معاون ریاست فوروم بین المللی سانفرانسیسکوی آمریکا
می گوید:"مبارزه ای تاریخی در حال جریان است. مبارزه ای که در نهایت برای
آینده زندگی انسانهاهای این کره خاکی تعیین کننده خواهد بود. مبارزه ای که تعیین
کننده تر از جنگ های در حال جریان کنونی برای نفت، تروریسم و یا ایدئولوژی های
سیاسی است. مبارزه بر سر این مسئله است که چه کسی در نهایت کاشت، تولید و تقسیم
مواد غذائی جهان را کنترل خواهد نمود". 1
بحث های کنونی در باره بحران مواد غذائی و نقش کشاورزی در کشورهای جنوب جهان،
شانسی بزرگ را برای پیاده کردن یک سیاست زراعی اجتماعی و زیست محیطی پایدار به
همراه دارد. با این وجود این خطر بزرگ هم وجود دارد که صنایع زراعی کنسرن های
سرمایه داری که تنها تمایل به صادرات دارند با یک تغییر شکل کامل و قرار دادن
کشاورزی تحت کنترل خود و شروط استفاده سرمایه داری موفق بشوند.
به این مسئله همچنین احیای " انقلاب سبز" که در آفریقا در سال های
90 ناموفق شد اضافه می شود. از طریق این استراتژی می بایست تولید زراعی در کشور
های در حال توسعه از طریق تکنولوژی جدید و بکاربری بیشتر سموم شیمیائی افزایش
یابد. البته با وجود اینکه آنها در ابتدا در بالا بردن محصول موفق بودند اما بطور
طولانی مدت اثرات منفی چون مسموم شدن زمین توسط سموم شیمیائی، گسترش تک محصولی و
تجمع ملک زراعی خود را نشان داد.
در آنزمان دلیل عمده برای عدم موفقیت " انقلاب سبز" کم شدن کمک های نقدی رسمی چون کمک برای توسعه بخش
زراعی بود. بجای این در بخش زراعی تمرکز بر کاشت تولیدات صادراتی چون قهوه، کاکائو
و بعد ها گلهای زینتی و میوه و.... همواره بیشتر شد.
همزمان واردات مواد غذائی ارزان از آمریکا و اروپا از طریق کمک های نقدی و از
بین بردن اجباری محدودیت های گمرکی، بسیاری از شرکت های زراعی بومی را به ورشکستگی
کشاند. این چنین بود که زارعین گوناگون آفریقائی خود را مجددا در دایره ای شیطانی
یافتند: بهره برداری از بخش زراعی و کاشت مواد غذائی برای برخی از مردم بشدت کاهش
یافت: سقوط قیمت های بازار جهانی، همچنین تمام شدن مدت قرار دادهای بین المللی چون
پیمان قهوه، درآمد ها را پائین آورد.
مثال کنیا بما ابعاد این توسعه ناقص را نشان می دهد: در حالیکه در آنجا با
پشتیبانی کمک های نقدی بین المللی ـ مثلا آلمان ـ اقتصاد زراعی شکوفا ئی برای
صادرات ( گل برای صادرات) بر قرار گردید اما در سطح کشور کنیا همزمان مرتبا فاجعه
های گرسنگی رخ می دهد ( که آخرینش سال 2006 بود)، زیرا که مردم کنیا خودشان دیگر
از محصولات بومی نمی توانند تغذیه نمایند. تا سال های 80 کنیا چون سایر کشور ها
نیاز مواد غذائی اساسی خود را خود تامین می نمود. اما امروز 80% مواد غذائی اش را
از خارج وارد می کند.
پیمان های تجاری غیرعادلانه و کمک های نقدی صادرات زراعی بطور تعیین کننده ای
برای رشد فقر و گرسنگی و همچنین برای انهدام بازار های کشورهای در حال توسعه مسئول
می باشند.
" مرغ های مرگ" به مرغ های تکه تکه شده ای که از اروپا به کامرون
وارد می شوند، گفته می شود، زیرا که این تکه مرغ های یخ زده بارها یخشان آب شده و
دوباره منجمد شده اند و بدینوسیله دچار بیماری زالمونه گشته اند ( در اثر این
بیماری واگیر اسهال و استفراغ و در نهایت مرگ ناشی می شود) و دوم اینکه این مرغ ها
محرک بدبختی اند چون با قیمت ارزان این مرغ ها، مرغ داری های بومی به بدبختی و
ورشکستگی سقوط می کنند.
یک چنین فجایع همسانی خود را برای هزاران دهقان خرد زن و مرد از بسیاری از
کشورهای آفریقائی نشان می دهد. دهقانان خردی که از اوائل سال جاری در بخش مرغ داری
و پرورش خوک، میبایست با گوشت خوک و مرغ ارزان از اتحادیه اروپا رقابت
نمایند. در دسامبر 2007 اتحادیه اروپا
کمک های مالی صادرات زراعی را تا 0،54 یورو برای هر کیلو گوشت خوک تصویب نمود.
کنفرانس جامعه ملل برای تجارت و توسعه ( او ان س ت آ د ) محاسبه کرده است که
دولت های آفریقائی سالانه 700 میلیارد دلار آمریکائی از درآمدهای صادراتی شان را
از طریق پشتیبانی اتحادیه اروپا در فرم کمک های نقدی( زراعی) از دست می دهند.
اگر که اتحادیه اروپا و کشورهای عضوش می خواهند کشاورزی در آفریقا را تشویق
نمایند و با گرسنگی بطوری جدی مبارزه کنند، باید این حمایت های مالی را فورا قطع
نمایند و با الغای پیمان همکاری های اقتصادی موافقت نمایند. پیمانی که در سال 2007
در کلجون کشورهای محدوده آفریقا، غرب آتلانتیک
و اقیانوس آرام " آ کا پ" تحت فشار بیحد کمیسیون تجارت آزاد اتحادیه اروپا امضا نمودند. الغای این
پیمان تجارت آزاد که کشور های " آفریقائی، غرب آتلانتیک و اقیانوس آرام" را به پائین آوردن شدید
تعرفه های گمرکی برای کالاهای وارداتی و باز نمودن مجدد در های بازارشان نه تنها
برای صنایع و تولیدات زراعی بلکه همچنین برای سرمایه گذاری ها، خدمات و حمل و نقل
و جابجائی مجبور می سازند، در این فاصله خواسته برخی از دولت ها و سازمان های
کارگری آفریقائی است.
بررسی های متفاوت دلالت بر این امر دارند که پیمان همکاری های اقتصادی اتحادیه
اروپا توسعه در مجموعه ی جنوب جهان را مدفون می سازد. یکی از منتقدین سرسخت "
پیمان همکاری های اقتصادی" خانم آمیناتا ترااوره وزیر فرهنگ سابق کشور مالی
است. وی در این باره می گوید: اروپا از ما توانائی رقابت می خواهد اما خود این
توانائی رقابت را با چین با پوست خود لمس می کند و دست پاچه شده است. اروپا برای
ما ران مرغ، اتومبیل های دست دوم، داروهای تاریخ مصرف گذشته، کفش های فرسوده می
فرستد و چون باقی مانده های اروپا بازار های ما را پر نموده اند، صنعت گران و
دهقانان ما نابود می شوند. حال چین محصولات خود را به اروپا می فرستد. محصولاتی که
دست دوم نیستند بلکه کالاهای تمیز و دارای توانائی رقابت می باشند. حال اروپا چه
می کند؟ در باره تعرفه گمرکی چانه می زند. بله من می گویم: همچنین آفریقا هم اجازه
دارد از خود محافظت کند. اروپا نمی تواند در برابر چین دست پاچه شود همزمان از
آفریقا بخواهد که در های بازارهایش را باز بگذارد. (.....) برای ما این پیمان بعنوان تسلیحات کشتار جمعی اروپا است. (
مصاحبه آمیناتا در روزنامه تاتس ماه یولی 2005).
پیشنهاد احیای " انقلاب سبز" شکست خورده آفریقائی را کوفی عنان دبیر
کل سابق سازمان ملل در سال 2004 ارائه نمود. در سپتامبر 2006 بنیاد " بیل و
ملیندا گیتس" به همراه بنیاد " راکفلز" بر سرپیمانی برای انقلاب
سبز در آفریقا با هم اتحاد نمودند. همچنین
Jacques Diouf
رئیس سازمان تغذیه جهانی " اف آ او " فراخوانی برای پشتیبانی از
آنها صادر نمود. نقطه ثقل این " انقلاب سبز" برنامه
for
Africa’s Seed Systems
است. برنامه ای برای مراکز تحقیقات زراعی ملی و بین المللی که در فاصله 5 سال
آینده می بایست حداقل 200 نوع مختلف بذر را پرورش دهند. آنها با همکاری کنسرن های زراعی ای چون کنسرن مون سانتو در
نظر دارند که از امکانات تکنولوژی بیولوژیکی استفاده نمایند.
استفاده از بحران تغذیه برای گسترش بذر و مواد غذائی با تغییرات ژنتیکی، را هم
چنین در فراخوان دبیر کل سازمان ملل متحد
بان کی مون در سال 2008 می توان دید. وی چون دبیر کل قبلی تبلیغ استفاده از
بذر ژنتیک دستکاری شده را می دهد زیرا که گویا این گونه بذر باروری بیشتری را ضمانت خواهد نمود. از این
طریق سازمان ملل متحد کمک به برآوردن خواسته های کنسرن های زراعی ای که دقیقا این
هدف را دنبال می کنند، می نماید.
در همان سال 2002 در زمان بحران مواد غذائی جنوب آفریقا، در باره استفاده از
تکنیک ژنتیکی اختلاف نظر وجود داشت. در آنزمان آمریکا می خواست که پانصد تن ذرت به
مالاوی، موزامبیک، زامبیا و زیمباوه بفرستد. دولت های این کشور ها در آنزمان از
قبول این هدیه سرباززدند. زیرا که این ذرت ها ژنتیک دستکاری شده بودند.
بانک جهانی و صندوق بین المللی پول مالاوی را مجبور نمودند که ذخیره های بزرگ
ذرتش را برای تصویه حساب وام هایش بفروشد. در سال 2001 زمانی که بحران مواد غذائی
خود را نشان داد این کشور ذخایر ذرت خود را سرمایه گذاری نمود تا پیامدهای این
بحران را تخفیف دهد. درست چون امروز رشوه خواران ذخایر را ارزان می خریدند و بعد
ها با قیمتی بالا بفروش می رساندند. هورست کولررئیس آنزمان صندوق بین المللی پول و
بانک جهانی در آنزمان تقصیر " فروش اجباری" مالاوی را به گردن یکدیگر می
انداختند. در زمان بحران صندوق بین المللی پول و بانک جهانی از دولت مالاوی خواسته
بودند که تمامی کمک های نقدی دولتی برای مواد غذائی و کشاورزی را بعنوان شرط برای توسعه و برنامه های کمکی حذف
نمایند. با این منطق که:" بازار باید قیمت مواد غذائی را تعیین کند".
اگر امروز رئیس جمهور آلمان خواهان حذف تمامی کمک های دولتی باشد، چه عکس العمل هائی
در آلمان روی خواهد داد؟
اینکه تا چه حد برنامه " آمیزش ژنتیکی" که از چندین سال پیش در
آفریقا شروع شده است، موفق بوده است را در پنبه می توان دید: بعد از بورکینا فاسو
همچنین مالی بزرگترین تولید کننده پنبه آفریقا، برنامه ای 5 ساله را شروع نمود تا
" آمیزش ژنتیکی" را در این محصول به پیش برد. پیش کسوتان این برنامه 5
ساله کنسرن های زراعی مون سانتو و سینگنتا و همچنین آژانس آمریکائی کمک برای توسعه
می باشند. همچنین در آفریقای جنوبی لوبی های تکنولوژی ژنتیکی بسیار موفق بوده اند:
واردات گندم ژنتیک دستکاری شده دیگر احتیاج به جواز مخصوص وارد کردن ندارد اگر که
این محصول از آمریکا وارد شود وجوازش در آنجا صادر شده باشد.
همواره در کشور های بیشماری ما قوانینی را می بینیم که برای گیاهان ژنتیک دستکاری شده راه را هموار می سازند.
جانسون اکپره پروفسور تکنولوژی ژنتیکی نیجریه ای می گوید:" در آمریکای لاتین
این قوانین " قوانین مون سانتو" نامیده می شوند".
ادامه دارد...............