شنبه ۳۱ فروردين ۱۳۸۷ - ۱۹ آوريل ۲۰۰۸

هانا و روناک، شکوفه های زندان را آزاد کنید

 

دکتر پرویز داورپناه

 

...شما که روح زندگی هستید

و زندگی بی شما اجاقی است خاموش:

عشقتان را به ما دهید

شما که عشقتان زندگی ست!

و خشمتان را به دشمنان ما

شما که خشمتان مرگ است!

(احمد شاملو)

 

«بدون روناک، بهار به خانه ما نیامده و شما نمی دانید این دختر چقدر دلسوز، مهربان و گرمی بخش خانه ما بود»

(پدر روناک)

«پس بچه های ما را کی آزاد می کنید!»

(مادر هانا)

بیش از هفت ماه  از بازداشت روناک صفارزاده و متعاقبا" شش ماه از بازداشت هانا عبدی از فعالان جنبش زنان و از اعضای کمپین یک میلیون امضا می گذرد.به نظر می رسد که تلاش برای بی صدا کردن صدای حق طلبانه زنان ابعادی تازه و گسترده یافته است. در سال گذشته تعداد زیادی از فعالان جنبش زنان دادگاهی و به زندان محکوم شدند که بنابر گزارش های ‏منتشر شده شمار زنانی که به زندان محکوم شده اند ، چهارده نفر می باشند.

دغدغهً روناک زنان است. صاحب کارش ناله کرده که روناک فقط به زنان فکر می کند. گفته است هر لوگوئی می دهیم بزند بدون طرحی از زن نمی زند. رنگ کارت های انجمن زنان را عوض کرده و گفته است که رنگش باید فمینیستی باشد.   به خاطر شرایطی که کردستان دارد هر فعالیتی را براحتی سیاسی جلوه می دهند. جالب اینکه در کردستان هرکار فرهنگی هم که بکنند می گویند سیاسی است. یا می پرسند: سیاسی نیست؟!

روناک صفارزاده و هانا عبدی دوست و همراه و از اعضای انجمن زنان آذر مهر کردستان می باشند. هانا را ماموران امنیتی در خانه پدر بزرگش در سنندج بازداشت کردند. ماموران که حدود هـفـت نفر بودند، پس از بازداشت هانا، به خانه پدر او رفتند و پس از بازرسی خانه کیس کامپیوتر هانا و چند دفترچه حقوقی کمپین را با خود بردند.

روناک را نیز نیروهای امنیتی بدون ارائه ی حکمی در منزلش،  پس از تفتیش منزل و جمع‌آوری تمامی امضاهای کمپین و ضبط کیس کامپیوتر، به بازداشتگاه اداره‌ی اطلاعات سنندج منتقل کرده اند.

هانا عبدی و روناک صفارزاده بیست و یک سال دارند، هانا دانشجوی رشته روان شناسی در دانشگاه پیام نور بیجار است و روناک، دانشجوی فارغ‌التحصیل رشته‌ی گرافیک بوده ودر عرصه‌ی زنان فعالیت داشته و هر دو ازاعضای انجمن زنان آذرمهر کردستان می باشند و و در جمع آوری امضا برای کمپین فعال بوده اند.

روناک و هانا با دوستانشان در انجمن زنان آذرمهر برای زنانی که ترک اعتیاد می کردند با هزینه خودشان جشن می گرفتند. آنها صندوق هایی تهیه کرده بودند و آنها را بین دوستان وآشنایان پخش می کردند و از پولش برای زنان بی سرپرست هدیه می گرفتند و به دیدن آنها می رفتند. برای زنان، کلاس حقوق و تاریخ زن برگذار می کردند و همه فعالیت هایشان در این حوزه بود.

در مورد روناک صفارزاده و هانا عبدی، با وجود پایان یافتن بازجوییها و تشکیل پرونده و ارسال آن به دادگاه، مسئولان قضایی استان کردستان کماکان از آزادی این دو نفرممانعت به عمل می آورند.

هر چند فعالیتهای روناک و هانا به شکلی مسالمت آمیز و در قالبی فرهنگی، در حوزه های دفاع از زنان و کودکان مشهود بوده است، با این وجود، نیروهای امنیتی این دو دختر جوان بیست و یک ساله را به "اقدام علیه امنیت ملی" متهم کرده اند و فعالان حقوق بشر نگرانند که طرح این اتهام سنگین امنیتی علیه این دو دختر جوان، منجر به ادامه بازداشت آنها و صدور حکمی سنگین گردد.

محمد شریف وکیل هانا و روناک میگوید:

" اکنون پس از پایان دوران بازجویی مقدماتی، این دو دختر جوان به بند عمومی منتقل شده‌اند. من موفق شدم با “هانا” و “روناک” ملاقات کنم. واقعیت این است که صدور برخی احکام سنگین و استناد به اقاریر آنان که در شرایط بازجویی غیر قانونی صورت گرفته، مسئله‌ای نگران کننده ‌است. متاسفانه این دو دختر جوان در شرایط  انفرادی و با شکل و شیوه و نحوه غیر قانونی با اتهامات سنگینی مورد بازجویی قرار گرفته‌اند، لذا با استناد به قوانین موجود به نظر بنده این اقاریر کاملا باطل بوده و نمی تواند در دادگاه به عنوان اسناد معتبر جهت صدور حکم مورد استناد قرار گیرد."

"امیدوارم با آزادی این دو نفر تا زمان دادگاه موافقت کنند، پس از آزادی و تشکیل دادگاهی مطابق با موازین قانونی، اقاریر آنان هم معتبر خواهد بود و در آن صورت امکان محاکمه قانونی وجود دارد."

شیرین عبادی گفته است:

«من بر اين باور نيستم که اين دو دختر جوان امنيت ملی را به مخاطره انداخته باشند. به باور من، آن دادگاهی که تصور می کند امنيت ملی ايران آنقدر ضعيف و صدمه پذير است که با يک امضا می تواند متزلزل شود ، خود مرتکب تشويش اذهان عمومی شده است. زيرا با اعلام اين مسئله اذهان عمومی را مشوش و مردم را مضطرب می کند که در مملکت چه اتفاقی افتاده است که امضای يک بيانيه ساده می تواند امنيت عمومی را مختل کند.

گناه آنها اين است که مايل نيستند همسرشان زن ديگری بگيرد. گناه آنها اين است که می گويند خداوند زن ومرد را يکسان آفريد و برای آنها حقوق برابر مقرر کرده است، پس چرا بايد قوانين ما تا به اين حد تبعيض آميز باشد؟»

خدیجه مقدم از کمیته مادران کمپین نیز پیش از بازداشت نه روزه اش، طی تماس تلفنی با خانواده روناک صفا زاده و هانا عبدی جویای آخرین وضعیت آنان شد.

  مادر روناک به خدیجه مقدم گفته است:« روناک سخت سرما خورده و گلو درد دارد اما برای سال نو بند زنان زندان را به کمک هانا با روزنامه دیواری و نقاشی تزیین کرده و هوای بهار را به زندان برده است»

روناک در آخرین ملاقاتی که در آخرین سه شنبه سال گذشته با مادرش داشته از روحیه خوبی برخوردار بوده و همچنان بر بی گناهی اش پافشاری کرده است:

«روناک می گفت من هیچ جرمی مرتکب نشدم و فقط از حقوق زنان دفاع کرده ام» مادرش گفته است که روز شنبه، سوم فروردین،  دارو هایی برای تسکین سرفه به زندان برده است تا شاید امکان ملاقاتی هم بیابد اما موفق نشده گرچه داروها را قبول کرده اند.

مادر هانا عبدی نیز با تبریک سال نو به همه دوستان هانا، نگران حال دخترش است و پرسیده :« پس بچه های ما را کی آزاد می کنند؟» او گفته:«انگارهنوز برایشان ثابت نشده که دختر من اهل کارهایی نیست که به گردنش انداخته اند. تو را بخدا برای آزادی دخترم دعا کنید !» مادر هانا  با دخترش ملاقاتی نداشته است

روز بیست ونهم فروردین ماه، مادر روناک برای وضعیت روناک که هنوز در بلا تکلیفی بسر می برد و حکمی به وی ابلاغ نشده است، به دادگاه انقلاب مراجعه می کند. معاون دادستان سنندج به مادر روناک می گوید: روناک هنوز آدم نشده و در زندان به کارهایش ادامه می دهد، حال آنکه کارهای روناک در زندان برای  زنان، تشکیل کلاس های سواد آموزی و گشایش ِکتابخانه، با کمک ناچیز دوستانش  می باشد که گویا این تهدیدی برای امنیت است!

تا در ایران دختران جوانی مانند روناک وهانا وجود دارند، که سرسختانه برای کسب آزادی فعالیّت می کنند، بدون تردید  زنان ایرانی به آزادی وبرابری خواهند رسید هر چند که جای مردان مبارز در کنارشان خالی است.

 

  دکتر پرویز داورپناه

 ٣۱ فروردين ۱٣٨۷ -  ۱۹ آوريل ۲۰۰٨