‍شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۸۷ - ۱۲ آوريل ۲۰۰۸

تلاش های فرهنگی ایرانیان در انگلستان

بخش سی و پنجم

 

محمود کویر

 

زبان فارسی در انگلیس

پیشینه و امروز زبان فارسی در انگلیس، موضوع سخنرانی محمود کویر بود در سمینار آموزگاران زبان فارسی در انگلستان، در کتابخانه مطالعات ایرانی، که بخش بسیار کوتاه شده ای از آن را که به فعالیت های ایرانیان در انگلیس و زبان فارسی مربوط می شود در اینجا می آورم:

ادوارد براون،  ایرانشناس مشهور انگلیسی،از آنجا كه اخبار جنگ میان تركیه و روسیه (1877/1294) توجه او را جلب كرده بود و حق را با تركها میدید و دلیری و غیرت آنان تحت تأثیرش قرار داده بود به تاریخ و زبان مردم ترك علاقه مند شد و ضمن تحصیل پزشكی به آموختن زبان تركی و سپس فارسی و عربی پرداخت. در تابستان 1882/1299 به استانبول سفر كرد. آشنایی او با زبان و ادبیات تركی وی را به آموختن زبان فارسی و مطالعه شعر و ادب این زبان سوق داد و از آن پس در دوران تحصیل و پس از آن روزگارش بیشتر به خواندن كتابهای فارسی،شعر و تاریخ و معاشرت با ایرانیان می گذشت. در 1888/1305 به قصد گردش، مطالعه وپژوهش رهسپار ایران شد و در اقامت یكساله خود در ایران با مردم ایران و آداب و اخلاق ایرانیان آشنا شد و زبان فارسی را به خوبی فراگرفت. كتاب  یك سال  در میان ایرانیان   حاصل این سفر و بیان دیده‌ها و آموخته های او در این دوران است.  
 
براون پس از بازگشت در دانشگاه كمبریج به تدریس زبان و تاریخ و ادب فارسی و تحقیق در جریان های فكری و نهضت های اجتماعی ایران مشغول شد و این راهی بود كه تا پایان عمر در آن باقی ماند. در 1902/1320 پس از درگذشت ایرانشناس معروف چارلز ریو  ریاست مدرسه زبانهای شرقی به او محول شد .اداره امور علمی انتشارات اوقاف گیب نیز به او سپرده شد . 
 
براون به موضوعات دینی و اجتماعی و جریانهای فكری و اعتقادی توجه خاص داشت و از همان آغاز مطالعات ایرانی و اسلامی خود چندین مقاله در باره باطنیه، حروفیه و شیخیه در جراید علمی اروپا منتشر ساخت.

آربری در 1944 پس از کناره‎گیری مینورسکی از استادی زبان فارسی دانشگاه لندن، به جای او انتخاب شد. 2 سال بعد به مقام استادی رشتۀ عربی و ریاست بخش مطالعات خاورمیانه ارتقا یافت. در 1947 پس از استعفای استوری ، برای اشغال کرسی استادی زبان عربی به کمبریج بازگشت و تا پایان عمر در آنجا ماند. بر اثرتلاش های وی در کمبریج کرسی مستقلی برای تدریس زبان و ادبیات فارسی ایجاد گردید.

اما ایرانیان در این میان چه کردند؟

 به گمانم نخستین ایرانى كه در انگلیس تدریس فارسى را عهده‏دار شد میرزامحمدباقر بواناتى معروف به جان معطرستپس از اومحمد قزوینى را باید نام برد كه خود استاد و پژوهشگر و در كارهاى پژوهشی مربوط به متون‏،آگاه و در آن كارها همكار ادوارد براون بود. براون در دوران تدریس خود (در دانشگاه‏كمبریج) از چند ایرانى براى كمك در تدریس فارسى استفاده كرد.

 میرزا حسن تبریزى مشهور به كمبریجى مقارن دوران مشروطیت این خدمت را انجام‏مى‏داد. پس از او حسین كاظم‏زاده ایرانشهر بود و سپس ذبیح بهروز ـ كه خود قسمتى ازتحصیلاتش را در انگلستان گذرانده بود ـ مدتى آن كار را انجام مى‏داد وسپس عیسى صدیق اعلم.

 در دانشگاه لندن نخست احمد اردشیر و پس از او سیدحسن تقى‏زاده و بعدهاهدایت‏الله حكیم الهى و عباس حیدرى خدمته اى ارزشمندی كرده‏اند. غلامرضا صبرى تبریزى درادینبورگ، رضا نواب‏پور در دانشگاه دارهام و علیرضا شیخ الاسلامى سلطانى در دانشگاه‏اكسفورد مصدر خدمت های بسیار به ایرانشناسى در سرزمین انگلستان بوده‏اند.

 جز اینها ایرانیان برجسته دیگرى در لندن بوده‏اند كه در آنجا به زبان و ادبیات فارسى خدمت‏كرده‏اند. مجتبى مینوى مشهورترین آنهاست. قسمت فارسى رادیو بى‏بى‏سى مرهون پایه‏گذارى‏اوست. او در نگارش فهرست نسخ خطى فارسى كتابخانه ممتاز چستر بیتى سهیم بوده است. دكتر سیدفخرالدین شادمان و مسعود فرزاد همان اوقات مقیم لندن بوده‏اند و به‏مناسبت مراوداتى كه با ایرانشناسان داشته‏اند، در این زمینه نیز فعالیت داشته اند که برای نمونه از ترجمه های فرزاد می توان نام برد.

 یكى از كسانى كه سى سال تمام در تدریس زبان فارسى در دانشگاه‏لندن تلاش نمود،دكتر تورخان گنجه‏اى است. او تحصیلات خود رادر آلمان انجام داده بود.وی توانست مقام استادى را در دانشگاه لندن (SOAS) به دست اورد .

 از ایرانیان مؤثر در حفظ فرهنگ ایرانى دراین سرزمین چند نفر دیگر را نام می برم:

 دكتر محمدعلى همایون كاتوزیان استاد برجسته دانشگاه اکسفورد که میان ایرانیان به مناسبت كتاب‌هایش شناخته است . دكتر حسن امین در رشته حقوق مدرس دانشگاه گلاسكو بود. دكتر علیرضا شیخ الاسلامى سلطانى بهبهانى استاد كرسى ایرانشناسى‏دانشگاه اكسفورداست. این كرسى را یكى ازنیکوکاران خاندان سودآور به سوداى بقاى تعلیم زبان وفرهنگ ایرانى در دانشگاه اكسفورد به‏وجود آورده است. یاد كرددكتر رضا نواب‏پور رافراموش نكنم زیرا وجودى عزیز و دلسوز و پر كار بود. در دارهام درس خواند و بعد به دانشگاه‏منچستر آمد. قرار بود فهرست نسخ خطى موجود در كتابخانه جان ریلدنز را بنویسد، امامرگ امان نداد. 

حسن كامشاد نیز از این بزرگان است.. دكتر محمدرضا شفیعى كدكنى نیز در اكسفورد بود و عده‏اى نزد اوشاگردی مى‏كردند.همچنین دكتر مهدى محقق  كه در مدرسه زبان‌هاى شرقى لندن تدریس مى‏كرد.  پیش از آنها دكتر شرف‏الدین خراسانى در كمبریج چنان مى‏كرد. او در آنجا كه‏بود نسخه هماى نامه را كه آربرى تصحیح كرده بود به خط خوش خود نوشت و به چاپ رسید.

و حبیب دشتی یزدی که موسسه فرهنگی حافظ را داشت و پس از ده سال به همت او و تنی چند از عاشقان ایران، زبان فارسی دوباره به صحنه دانشگاه ها و مدارس انگلیس برگشت.

امروز نزدیک پنجاه مدرسه مستقل ایرانی در روزهای شنبه به کار آموزش زبان فارسی مشغولند. آموزگارانی که بیش از بیست سال است، رایگان و با عشق به این کار می پردازند.

مدرسه های فردوسی، صمد بهرنگی، چیستا، تربیت، رستم،اوستا از این گروه هستند.

آموزش زبان فارسی در کجا ها آغاز و چگونه جلو می رود:

1-مدارس عادی انگلیسی 2 ساعت در هفته. کمتر آموزگار دارد.  حد اکثر تا .GCSE

2-کالج ها و برخی دانشگاه ها مانند وست مینستر و سوآس. با شهریه های بسیار گران. بر اساس سیستم ابتدایی و متوسط و عالی .

3-مراکز دولتی: مانند مدرسه جمهوری اسلامی. یک روز در هفته. بعضی از آن ها نیز تمام روزهای هفته.

4- به تازگی در مساجد و انجمن های اسلامی، دانشجویان همراه با آموزش دینی ، فارسی نیز درس می دهند.

5-مدرسه های عصرها و تعطیلات آخر هفته. از ابتدایی تا دانشگاه. برخی مدرک جی سی اس ای و ا لول می دهند( در لندن بیش از بیست تا و در سراسر انگلیس نزدیک به پنجاه تا)مستقل هستند. معلم های قدیمی در آن درس می دهند. عمرشان به نزدیک بیست سال می رسد.

دوره ها از سه تا هفت سال طول می کشد.

6- مدارس گروه های مذهبی:مدارس اسماعیلیان و بهاییان و زرتشتی ها.

پس از آن چه می شود؟ اگر کسی بخواهد زبان فارسی را ادامه بدهد؟

این مراکز برای نمونه کار را چنین ادامه می دهند: 

مطالعات شرقی دانشگاه آكسفورد

در این دانشكده، آموزش زبان فارسی سه سال طول می كشد. پس از پایان سال دوم، كه در خارج از انگلستان می گذرد، امتحان مقدماتی برگزار می شود. پس از سال سوم، امتحان نهایی با ارائه 9 یا 10 مقاله كتبی یا یك پایان نامه تخصصی صورت می گیرد. در كنار این دوره آموزشی، دانشكده یك دوره مفصل در زمینه آموزش زبان های پهلوی و اوستایی و دین و فرهنگ زرتشتی و ایران قبل از اسلام برگزار می كند.  

دانشكده مطالعات شرقی دانشگاه كمبریج

دانشكده یك دوره 4 ساله برای لیسانس، یك دوره 3 ساله برای فوق لیسانس و یك دوره 1 ساله برای دكترای زبان و ادبیات زبان فارسی ارائه می كند. در دوره 4 ساله لیسانس، دانشجویان علاوه بر آموزش زبان فارسی، آیاتی از قرآن، شعر و نثر جدید و متون تاریخی و ادبی را نیز مطالعه می كنند. سال سوم این دوره در یكی از كشورهای خاورمیانه می گذردو در سال چهارم فرصتی برای تحقیق در زمینه مورد علاقه دانشجویان به دست می آید. میانگین پذیرش دانشجو در این دوره، 10 نفر است .

   

گروه مطالعات خاورمیانه ای دانشكده هنر دانشگاه منچستر

 مطالعات زبان فارسی: این دانشگاه یك دوره چهار ساله لیسانس را در این زمینه ارائه می دهد كه سال سوم آن در ایران می گذرد. در سال اول، دانشجویان واحدهایی را می گذرانند كه در آنها اطلاعات پایه و مهارت های كلیدی آموزش داده می شود. سپس در سال دوم، با مطالعه متون فارسی و انتخاب واحدهای آزاد، اطلاعات خود را در مورد زبان فارسی و فرهنگ اسلامی افزایش می دهند. سال سوم این دوره در ایران می گذرد و به این ترتیب، دانشجویان مهارت های شنیداری خود را در زمینه زبان فارسی بومی تقویت می كنند. دانشجویان باید در سال چهارم از آموخته های خود برای تخصصی كردن آموزش زبان فارسی استفاده كنند. در طی چهار سال، دانشجویان 44 واحد درسی در زمینه زبان فارسی، تحقیقات خاورمیانه ای، مطالعه در ایران، هنرهای اسلامی و ... می گذرانند.

گروه مطالعات خاورمیانه ای واسلامی دانشگاه دورهام

این گروه برای آموزش قواعد دستوری، نوشتن و صحبت كردن زبان فارسی، یك دوره آموزشی یك ساله ارائه می دهد. در اولین ترم این دوره، دانشجویان با دستور زبان و واژگان زبان فارسی محاوره ای آشنا می شوند. این مهارت ها در ترم دوم به سطح مطلوب می رسد. مسؤولان امیدوارند كه دانشجویان در زمینه افزایش واژگان، خواندن و صحبت كردن با دانش خوبی از این دوره فارغ التحصیل بشوند. امتحان پایان ترم به صورت یك امتحان كتبی دو ساعته و یك امتحان كتبی 30 دقیقه ای برگزار می شود .

   

مرکزمطالعات خاورمیانه ای دانشگاه لندن  

دوره لیسانس زبان فارسی در دانشگاه لندن شامل یك دوره آموزش زبان و ادبیات فارسی است. دانشجویان این رشته علاوه بر گذراندن واحدهایی كه به آشنایی با فرهنگ ایرانی اسلامی و حتی زبان های نزدیك به فارسی،سغدی و بختیاری، تأكید دارد، باید واحدهای آموزش زبان فارسی را نیز بگذرانند. در این مجموعه، آموزش زبان فارسی سه واحد است. در زبان فارسی یك، دانشجویان می توانند بدون هیچ گونه دانش قبلی، الفبای فارسی و عربی و ساخت واژه ها را در زبان فارسی روزمره ایران بیاموزند. مواد درسی این دوره شامل آموزش دستور از كتاب "ویلر تاگستون" مقدمه ای بر فارسی جدید از "م.د.بتستدا" و گزیده ای از روزنامه ها و داستان های جدید و كوتاه است.  
در دوره دوم آموزش زبان فارسی، دانشجویان از مهارت خواندن دوره قبل، برای خواندن متون سیاسی' اجتماعی و فرهنگی استفاده می كنند. مواد درسی این دوره كتاب آموزش زبان فارسی (آزفا) دكتر ثمره و گزیده هایی از داستانهای معاصر است. در دوره سوم از دانشجویان انتظار می رود با ظرافت بیشتری در زبان خود از زبان فارسی استفاده كنند و تقریبا در حد یك بومی، فارسی حرف بزنند. مواد آموزشی این دوره نیز كتاب آموزشی آزفا، یك كتاب خاطرات سیاسی و گزیده هایی از داستان های معاصر فارسی و روزنامه های فارسی زبان است.  
مركز مطالعات خاورمیانه ای دانشگاه لندن، به غیر از لیسانس زبان فارسی و آموزش زبان فارسی 1و2و3 ، 7واحد دیگر نیز برای دانشجویان رشته های دیگر، كه مایل به گذراندن 7 واحد آزاد هستند، ارائه می دهد.

كالج اسلامی تحقیقات پیشرفته (لندن)

زبان فارسی در این دانشگاه در سه ترم ارائه می شود . در این مدت، به دانشجویان واژه ها و استفاده صحیح از دستور زبان فارسی روزمره آموخته می شود. انتظار می رود بعد از اتمام دوره ، دانشجویان بتوانند به راحتی به این زبان    صحبت كنند. روش تدریس ، ارائه كنفرانس ها، استفاده از آزمایشگاه زبان و تمرین های كلاسی است. در پایان هر ترم ، امتحان برگزار می شود

***

حافظ شناسی در لندن 

گرچه خبر این رویداد را پیشتر نوشته بودم اما به دو سبب آن را اینک می آورم:

گزارشی کوتاه از این رویداد بزرگ برای ثبت در کارنامه ایرانیان.

دیگر این که در شماره گذشته تلاش های فرهنگی ایرانیان یادی نیز از رستوران های ایرانی کرده و نام رستوران حافظ را آورده بودم و یادی از تلاش های آنان که می کوشند تا غذاهای ایرانی را به اروپاییان بشناسانند و فکر می کردم که این نیز بخشی از فرهنگ ماست و اینان تلاشگران آن زمینه.و شاید این نیز از طنز ماجراست که تنی چند از ایرانیان نویسنده و هنرمند نیز از گردش روزگار به جای کار کتاب در همین لندن در کار کباب بوده‌اند و مگر سعدی را نیز همین ستمگران آوراه نکرده و در دیار غربت به کار گل وانداشتند؟

به هرروی، دوست فرزانه ام دکتر احمد سیف، اما از سر طنز به آن نگریسته بود و این نکته را نوشتم تا همین جا یاد کرده باشم ازاستاد سیف نازنین که خود نویسنده و پژوهشگر و اقتصاد دانی برجسته است و در دانشگاهی در همین انگلستان به کار تدریس مشغول است. من از نوشته های او که در تارنمای خودش(نیاک) و دیگر تارنماها( چونان اخبار روز با نام بهروز امین) آمده است، واز کتاب های ارزشمند او چونان: در نقد تاریخ نگاری روس ها و در انکار خودکامگی بسیار آموخته ام.

و اما حافظ شناسی در لندن:

*

بنیاد میراث ایران در لندن طی سالیان اخیر خدمات گران سنگی در ترویج و گسترش فرهنگ، ادب و تاریخ ایران انجام داده است. «حافظ و مدرسه عشق در شعر كلاسیك ایران» عنوان كنفرانسی بود كه به همت بنیاد میراث ایران، دانشگاه ایگسیتر و آكادمی بریتانیا از 31 مارس تا اول آوریل در دانشگاه ایگسیتر انگلستان با شركت جمع كثیری از حافظ شناسان و اساتید ادبیات فارسی از ایران و سراسر دنیا برگزار شد.

فرهاد حكیم زاده رئیس بنیاد میراث ایران در تماس با روزنامه عصرآزادی، انستیتوی مطالعات عرب و اسلامی دانشگاه ایگسیتر را مسئول برگزاری این كنفرانس اعلام و دكتر لئونارد لویسون و پروفسور جیمز موریس از اعضای انستیتوی مزبور را دعوت كنندگان كنفرانس حافظ شناسی معرفی كرد.

دكتر لئونارد لویسون در پاسخ به سئوال دكتر پیمان سردبیر عصرآزادی در مورد دست آوردها و نتایج كنفرانس با ارائه گزارشی از دو روز برگزاری كنفرانس «حافظ و مدرسه عشق در شعر كلاسیك فارسی» گفت: بررسی ابعاد تاریخی، زیبایی شناسی، بیانی و بدیعی، فلسفی و خداشناسی غزل های عاشقانه حافظ كه اساتید ادبیات فارسی آن را به «مدرسه عشق» نسبت می‌دهند، بیانگر این مساله است كه شعر عرفان و تئوری‌های زیبایی شناسی در اشعار حافظ به عنوان بزرگترین شاعر و هنرمند از این نوع (همانند بزرگانی مثل رومی و سعدی) موج می‌زند.

تحقیقات اخیر توسط اساتید ایرانی نشان داده است. غزل های رمانتیك حافظ باتوجه به مهارت بیانی و خیالی او و همچنین به كارگیری استادانه فنون شعری عمیقا در فلسفه و سمبولیسم عرفان ایرانی غرق شده است. در این گزارش سعی شده است مقالات ارائه شده در كنفرانس حافظ شناسی به طور اختصار در اختیار علاقه مندان و حافظ شناسان قرار گیرد.

روز اول _ مذهب عشق

مراسم افتتاحیه كنفرانس حافظ و مدرسه عشق با سخنرانی دكتر الهی قمشه‌ای در موضوع «مذهب عشق» آغاز شد. دكترالهی قمشه‌ای با مقدمه‌ای ارتباط ویژه مذهب عشق در شعر كلاسیك ایران و دیوان سعدی و حافظ را تشریح كرد. این ناطق  در مقاله اش عنوان كرد كه ایده مذهب عشق چگونه از آغاز ادبیات فارسی را فرا گرفته و در دیوان سعدی و حافظ بیان شده است.

عشق مجازی و حقیقی در شعر فارسی از نظامی تا حافظ موضوع سخنرانی دكتر سیدقراب از دانشگاه لیدن به عنوان دومین ناطق بود. وی در این مقاله به تاثیر اساسی اشعار عاشقانه نظامی در دیوان حافظ پرداخت.

بعد از ظهر همان روز دكتر پورجوادی از دانشگاه تهران درباره مفهوم عشق از منظر حافظ و احمد غزالی، سخنرانی كرد . وی در سخنرانی اش چگونگی تحت تاثیر قرار گرفتن حافظ از عقاید خاص  احمد غزالی یكی از مهمترین تئوریسین های عشق در ادبیات فارسی را تشریح كرد.

سپس دكتر لیلی انور شندرف  از پاریس درباره طلیعه وحی،  عشق و زیبایی در دیوان حافظ به ایراد سخن پرداخت. نطق ایشان درباره غزل‌های عارفانه و خداشناسانه و تم متافیزیك اشعار حافظ بود. پروفسور موریس از كالج بوستون نیز درباره تغییر هیات عشق در غزل‌های حافظ مقاله ای ارائه كرد و در ادامه دكتر پروین لولوئی تاثیرپذیری شعرای انگلیسی و آمریكایی همچون تنیسون از حافظ را مورد بحث قرار داد.

روز دوم

پروفسور چارلز هنری دو فوشه كور از دانشگاه سوربن پاریس اولین سخنران روز دوم كنفرانس بود. او درباره حافظ و معاصرین اش و تاثیر صوفی گری در دیوان حافظ سخن گفت: دكتر فوشه كور كه دیوان حافظ را به زبان فرانسه ترجمه كرده، در ادامه جلسه به پرسش‌ها پاسخ داد.

پروفسور فرانكلین لویس از دانشگاه شیكاگو سخنانی در خصوص نشانه شناسی شعر سحرگاهی حافظ ایراد كرد كه اگر اشعار مربوط به سحرگاه در ادبیات فارسی مورد تامل و تفكر قرار گیرد می‌توان وجوهی از آن را در شعر حافظ یافت.

بعد از ظهر روز  دوم كنفرانس، پروفسور كارل ارنست از دانشگاه كارولینای شمالی مقاله‌ای درباره حافظ و جلال الدین دوانی ارائه كرد و به اظهارنظر دوانی در مورد عرفان حافظ تاكید كرد همچنین تاثیر روز بهان بٍقلی بر حافظ مورد بررسی قرار گرفت.

پس از سخنرانی پروفسور ارنست، داریوش آشوری بررسی جامعی از تاثیر عرفان عاشقانه خراسانی در حافظ انجام داد، به ویژه به تاثیر عقاید و  اندیشه رشید الدین میبدی_ اولین مفسر قرآن در ایران_ در دیوان حافظ اشاره كرد.

دكتر لئونارد لویسون از دانشگاه ایكستر در مورد مذهب عشق و تقابل حافظ با زهد فروشی و ریاكاری به سخنرانی پرداخت. سپس پروفسور مایكل باری از دانشگاه پرینستون تصویربرداری اعجاب انگیز و عالمانه ای از حافظ به حضار ارائه داد كه بیانگر تفسیرهای گوناگون از مینیاتورهای دیوان حافظ بود كه آشكارا با عناصر نقاشی شده در فرش بزرگ بافت اردبیل كه در موزه ویكتوریا آلبرت لندن نگهداری می‌شود در ارتباط است.

توصیه می کنم به طبقه هم کف این موزه بروید و در بخش گالری اسلامی موزه، آثار ایرانی و بویژه این فرش راکه کف زمین پهن است ببینید. از شگفتی های دسترنج هنرمندان قالی باف ایرانی! و در کنار آن نیز قبا و دلق مرقع صوفیان خانقاهی در اردبیل در زمان صفویان و نقاشی های دوره قاجار و قالی های کم مانند و سرامیک های زیبای ایرانی را.

البته در طبقه های بالاتر می توانید قبای ترمه ناصرالدین شاه را نیز که خود هنگام آمدن به لندن به موزه داده است ببینید و....

پایان بخش كنفرانس، معرفی چاپ جدید ترجمه كل دیوان حافظ هم زمان با برپایی كنفرانس بود كه جمع بندی زیبایی از روش و تاریخ ترجمه دیوان حافظ در غرب را در برداشت.

***

به تازگی نمایشی از یاسمینا رضا نمایشنامه نویس فرانسوی که با نمایشنامه هنر شهرت جهانی یافت، در لندن بر روی صحنه آمد.

در این نمایش که خدای کشتار نام دارد، رالف فاینس، هنرپیشه معروف انگلیسی که در فیلم هایی چون بیمارانگلیسی و هری پاتر به ایفای نقش پرداخته و تاکنون دو بار نامزد جایزه اسکار شده است، بازی می کند. یک بازی کم مانند و با امکاناتی فراوان از نور و صحنه همراه با کارگردانی دانا و توانمند!

نمایشنامه تازه یاسمینا رضا همانند غالب آثار او به طبقه بورژوای فرانسه امروز اختصاص دارد.

نمایش با دیالوگ های یک زوج از طبقه متوسط دور یک میز در حال خوردن قهوه آغاز می شود و جایی اوج می گیرد که آنها متوجه می شوند فرزندشان از فرزند زوج دیگری که می شناسند، در پارک کتک خورده است.

آنها سعی دارند که برخورد متمدنانه ای با این موضوع داشته باشند، اما فکر انتقامی سهمگین رهایشان نمی کند.

این کمدی سیاه به مانند سایر آثار رضا، سعی دارد نقاب متمدمانه انسان امروزی را که با آداب و رفتار بورژوایی آمیخته است، کنار بزند و درون انسان ها را واشکافی کند.

یاسمینا رضا در سال ۱۹۵۹ از پدری ایرانی و مادری مجار که هر دو یهودی بودند، به دنیا آمد.

وی کار خود را با بازیگری شروع کرد و در سال ۱۹۸۷، اولین نمایشنامه اش را نوشت که جایزه مولیر را از آن خود کرد. در پی آن مسخ کافکا را برای اجرایی از رومن پولانسکی ترجمه کرد و جایزه مولیر را باز برد.

در سال ۱۹۹۵ با نمایشنامه هنر شهرت جهانی یافت. این نمایشنامه قصه سه نفر را روایت می کند که بر سر یک تابلوی نقاشی کاملن سفید که چیزی بر روی آن دیده نمی شود، با هم بحث می کنند و به تشریح آن می پردازند.

قصه جذاب این نمایش و کنایه های آن به بحث هنر امروز، توجه بسیاری از جمله شون کانری را به خود جلب کرد و کانری تهیه کنندگی نمایش را به عهده گرفت که چندین سال پیاپی در لندن اجرا شد. این نمایش به بیش از سی زبان اجرا شده است.

در ایران نیز این نمایش به فارسی منتشر شده و دو اجرای معروف دارد؛ یک بار با بازی سعید پور صمیمی و بازی و کارگردانی داود رشیدی  و بار دیگر با بازی و کارگردانی پارسا پیروزفر.

یاسمینا رضا در سال ۱۹۹۷، اولین رمانش را به چاپ رساند و آخرین کتابش به تازگی درباره زندگی و مبارزات انتخاباتی نیکلا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه، به دلیل حمایتش از یک سیاستمدار دست راستی، جنجال زیادی به راه انداخته است.

نمایش خدای کشتار اولین بار در نوامبر ۲۰۰۷ در زوریخ اجرا شد و پس از اجرا به زبان آلمانی در مشهورترین تئاتر وین، اجرای انگلیسی آن در لندن آخر ماه مارس افتتاح شده است.

کارگردانی اجرای لندن این نمایشنامه را متیو وارکوس به عهده دارد و رالف فاینس، تاسمین گریگ، جانت مک تیر و کن اسکات در آن بازی دارند ومحل اجرای آن «تئاتر گیلگاد» است.

****

نشریه هفتگی پرشین  سی و هفتمین شماره خود را انتشار داد. این سخنان سردبیر این نشریه است:

سرآغازی تازه برای جامعه فارسی زبان

نمای اول: کوهی از مجله و روزنامه، چند نفری که در یک روز تعطیل نگاهشان بین متن ها و عکس ها سر می خورد…  و گاهی جمله ای رد و بدل می شود... چیزی در حال “ شدن” است، شاید چیزی هم از جنس کاغذ، هم اینترنت و هم رسانه... یک هفته نامه، هفته نامه ای که بیش و پیش از هر چیزی شاید پلی باشد بین دو سو، دو سویی که دیگر قرار نیست دوسو باشند، دعوتی ست به یکی شدن، همسو شدن و همدل شدن. 
 
هفته نامه پرشین در غربت- غربتی با جمعیتی عظیم از ایرانیان که به گمان ما هنوز رسانه های شایسته خود را نیافته اند- قرار است رسانه همه ما، شاید همه پارسی زبان ها باشد. 
 
ایده راه اندازی این نشریه از همین جا شروع شد، شاید از نارضایتی از نشریه ها و رسانه هایی که دم دست هست و فکر می کردیم از حد ارزش و قابلیت های این جامعه عظیم صد و بیست هزار نفری ایرانیان ساکن بریتانیا که هفتاد هزار نفرشان ساکن لندن و حومه آن هستند بسیار پایین تر است. 
 
ما تصور می کردیم که  بهتر می توانیم در نقش ایرانیان ساکن این کشور ظاهر شویم، شاید به خاطر تحصیلات و سوابق کاریمان بود یا به خاطر اعتماد به نفس و همه فن حریف بودن یا پر رویی مان، هر چه بود یک دفعه شروع کردیم، جمعی را حضوری و گروه دیگری را از طریق تماس به یاری خواستیم، خیلی ها دست رد به سینه مان زدند ولی نترسیدیم و ادامه دادیم... خیلی ها هم بی هیچ چشمداشتی به کمک ما آمدند تا شاید کاری کنیم کارستان. 
 
تصورمان این بود که قرار است نشریه ای داشته باشیم که هم دغدغه فرهنگ و هنر داشته باشد و هم گرهی از کار جامعه ایرانیان اینجا بگشاید، به عبارت دیگر بدرد آنها بخورد، هم اطلاع رسانی کند و هم فرهنگ سازی، هم بانی برنامه های فرهنگی و اجتماعی باشد و هم حامی... 
پس دست به کار شدیم، به همین سادگی، در همان نمای اول دوستانی به ما پیوستند، اول همکلاسی دوران سینما که سالها در رسانه های متعددی کار کرده  و بخش مهمی از کارهای تحریریه یک بار بر دوش او افتاد،  دوم، زحمت آگهی ها و روابط عمومی و همه کارهای تدارکاتی اولیه را بر دوش همکاری گذاشتیم که تجربه فراوان در این زمینه دارد و با دلسوزی و دقت راه ما را هموار می کند. 
تا حرف از آگهی هست، بگوییم که طبعا آگهی نبض هر رسانه  مستقلی ست، ما هم به تصور اینکه نشریه ای داریم که شاید با مطلب نو و سبک و شیوه ای تازه و احتمالا حرفه ای  به مذاق مخاطب ایرانی و فارسی زبان خوش بیاید، تصورمان بر این است که صاحبان مشاغل و موسسات نظر مساعدی نسبت به ما خواهند یافت. 
بنابراین آگهی جای ویژه ای در “پرشین” دارد، جای ویژه به آن معناست که ما از آگهی هایی که به قصد کمک به استمرار نشریه و غنا بخشیدن به آن باشد استقبال می کنیم، همانگونه که امید داریم حامیان اقتصادی نیز ما را در این مسیر دشوار یاری بخشند. 
نام “پرشین” را برای آن انتخاب کردیم که می دانستیم نامی ست که هر پارسی زبانی با آن آشناست و احتمالا هر انگلیسی یا خارجی با شنیدن آن درمی یابد که مضمون نشریه چه خواهد بود، ضمن اینکه ما در تلاش هستیم که بخش انگلیسی نشریه را گسترش دهیم و از این طریق بخشی از فرهنگ و مسائل مربوط به ایران را به غیر ایرانی ها یا نسل سومی ها و کسانی که به فارسی نمی توانند بخوانند، انتقال دهیم. 
ما به جای پرژن که لابد تلفظی صحیح تر است، پرشین را انتخاب کردیم که بسیاری از مردم به آن عادت کرده اند و طبعا چشم خواننده با این عنوان آشناتر است.  
مخاطب نشریه را نیز بیشتر جوانان در نظر گرفتیم جوانانی که در این سرزمین به دنبال بازتابی از صدای خود در یک نشریه فارسی زبان هستند، از همین روست که درهای مجله بر روی هر کسی که حرفی برای گفتن داشته باشد باز است، هر خبر، گزارش، مقاله و مطلب، شعر و داستان، عکس و ترجمه ی شما می تواند جایی در “پرشین” داشته باشد.  
امید ما به شنیدن نظرات وهمکاری شما ست و تلاش ما در فراهم آوردن مجموعه مطالبی در هر هفته که هم برنامه های مختلف فرهنگی و هنری و اجتماعی لندن و بریتانیا را پوشش دهد و هم اریژنال و تولیدی باشد، اگرچه این شماره صفر بازتاب همه آن چه در نظر داشتیم و همه توان و برنامه ریزیهای ما نیست اما محکی ست برای آزمودن و آزموده شدن. 
پس ما را بیازمائید و به ما بپیوندید، ما مشتاقانه منتظر شما هستیم...

***

شوشا درگذشت

روزنامه‌های گاردین و ایندیپندنت از شمسی عصار خواننده و نویسنده ایرانی که درایام نوروز در اثر ابتلا به سرطان در لندن در گذشت، تجلیل کردند.

خانم عصار که 72 سال داشت و در خارج از ایران با نام شوشا گوپی شناخته می‌شد، فرزند آیت‌الله محمد کاظم عصار روحانی ایرانی و استاد فلسفه دانشگاه بود.

او از دوران کودکی، تحت نفوذ پدرش، به سوی ادبیات ایران و تصوف کشیده شد و تا آخر عمر این علاقه را حفظ کرد. شوشا که در تهران در مدرسه فرانسوی‌ها درس خوانده بود در 16 سالگی برای ادامه تحصیل به پاریس رفت و از دانشگاه سوربن در رشته ادبیات فرانسه فارغ التحصیل شد.

او در سال 1991 خاطرات دوران تحصیل خود در پاریس را در کتابی به نام "دختری در پاریس" جمع آوری کرد که به نوشته گاردین یکی از بهترین کتاب‌هايی است که اوضاع اجتماعی و فرهنگی پاریس پس از جنگ دوم جهانی را منعکس کرده است.

شوشا که در کنار ادبیات علاقه شدیدی هم به موسیقی محلی ایران داشت، از همان زمان به آهنگسازی و ترانه‌سرايی به زبان‌های فارسی و فرانسوی پرداخت و در مدت کوتاهی یک خواننده حرفه‌ای شد.

شوشا به عنوان خواننده ترانه های محلی گیلکی، لری و سایر گویش های ایرانی ترانه های بسیاری را خواند و منتشر کرده است که این آثار هم در ایران و هم در سطح جهان شناخته شده است.مهم ترین ترانه های محلی که توسط وی خوانده شده است، ترانه های "دم گل"،"روز جمعه"،"عزیز بشین کنارم"،"گل گندم"،"دختر شیرازی"،"لیلی بوانه"،"شیربگوسه تا" است. از سال 1971 تا کنون ده آلبوم موسیقی محلی توسط وی وارد بازار شده است.

او در سال 1961 با نیکولا گوپی کارشناس آثار هنری ازدواج کرد و زندگی در لندن را آغاز کرد که شروعی در خوانندگی او به زبان انگلیسی بود و پس از جدا شدن از همسرش در سال 1976 به نویسندگی روی آورد.شوشا پیش از نوشتن دختری در پاریس، خاطرات دوران کودکی خود در ایران را به زبان انگلیسی نوشت که در سال 1988 منتشر شد و مورد استقبال زیادی قرار گرفت.روزنامه ایندیپندنت در باره شوشا می‌نویسد این زن روشنفکر ایرانی تا پایان عمر با اسلام تندرو مخالف بود.

***

شب نویسندگان در تبعید

بیست و نهم آوریل در مرکز حقوق بشر سازمان عفو بین الملل در لندن شب شعر نویسندگان و شاعران در تبعید برگزار می شود.

در این شب نویسندگانی ازعراق،سودان،بنگلادش،سوریه، سارایو و افغانستان شرکت دارند. از ایران نیزشاعر نازنین،  شیرین رضویان در این برنامه شرکت دارد. 

سبز باشید

www.mahmoodkavir.com