شنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۶ - ۲۱ ژوئيه ۲۰۰۷

شتابگیری ماشین سرکوب حکومت

و برخی انگیزه های قابل تصور

رضا اکرمی

 

سرکوب آزادیخواهان در اشکال مختلف ،زندان ،شکنجه ،اعدام ،ترور ،قتل های خیابانی و بلاخره ترور شخصیت، تواب سازی و «اعترافات»  تلویزیونی با جمهوری اسلامی همزاد است .

 اما همانطور که شاهدیم این روز ها موج جدید و گسترده ای از خشونت  عوامل  حکومت ،علیه بخشهای گسترده تری از افشار اجتماعی به راه افتاده است و از هر گوشه ای از خاک پهناور ایران قربانی می گیرد .

نظری بر اخبار رسانه های همگانی ، بویژه سایتهای انترنتی که در معرض سانسور کمتری قرار دارند بیانگر صدها، بلکه  هزاران مورد بازداشت و احکام خود سرانه ای است که از جانب دستگاههای انتظامی ،امنیتی و قضائی جمهوری اسلامی صادر و به اجراء گذاشته میشوند ،که ذکر مجدد آنها صفحات چندی را به خود اختصاص می دهد .

ویژگی دیگر این موج جدید ، جدا از گستردگی آن ،یورشی است که از محدوده احزاب وفعالین سیاسی فراتر رفته است و با گذر از نهادهای مدنی، سندیکائی و مطالبه کنندگان حقوق فرهنگی، ملی و قومی، اقشار وسیعی از زنان و پسران جوان را به جرم «بدحجابی » و آرایش غیر طالبانی موی سر در بر گرفته است . رقم بالای صد هزار تذکر یا بازداشت ( ولو موقت) زنان «بد حجاب » حتی در سالهای قدر قدرتی جمهوری اسلامی نیز سابقه نداشته است. دستگیری صدها تن از ناراضیان سهمیه بندی بنزین ، که در واکنشی خود جوش، خشم خود را نسبت به این تصمیم دولت نشان داده بودند، گواه دیگریست از زبان زورحکومتیان  حتی در مقابل اقشار کم در آمدی که می بایست پول نفت را با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد بر سر سفره خود ببینند.

مشاهده چنین اوضاعی ،در کنار موقعیت کما بیش متزلزل رژیم در صحنه داخلی و بین المللی بدون تردید هر ناظر سیاسی امور ایران را بر آن می دارد تا در انگیزه های سیاست گذاران چنین حکومتی تعمق نماید تا شاید برای زاویه ای از این صحنه پر ابهام  پاسخی بیابد.

برای  این معادله بغرنج قطعا دلایل و انگیزه های مختلفی را می توان برشمرد اما در اوضاع کنونی شاید بتوان بر سر روند عمده انگشت گذاشت .

1- کمتر از 6 ماه به انتخابات هشتمین دور مجلس شورای اسلامی مانده است .اگر امروز چنین انتخاباتی بر گذار می شد به احتمال قوی دو جبهه و تنها همین دو جبهه با دو استراتژی کمابیش روشن در مقابل هم صف آرائی می کردند . در یک سو جناح کنونی حاکم بر قوای سه گانه ،مجلس خبرگان و در رأس همه آنها آیت الله علی خامنه ای و بیت و نمایندگان وی ،که دربدترین حالت حفظ وضع موجود را نشانه گرفته اند .و در سمت دیگر اصلاح طلبان حکومتی ، تحت زعامت مثلث کروبی رفسنجانی وخاتمی ، با حذف «تندروهای »درون این جبهه و آرزوی نتایج حداقلی تکرار آخرین انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا .

همانطور که گفته شد هنوز حدود 6 ماه به این انتخابات مانده است .جواب شورای نگهبان به کاندیداهای  خارج از این دو جبهه که نام برده شد از قبل روشن بود، حذف صد در صدی . سخنان دو هفته پیش علی خامنه ای در برابر همین «شورا» مبنی بر کنار گذاشتن مصلحت ها و حذف کسانیکه مرعوب تبلیغات غرب می باشند ، تکلیف این فقها را که چندان هم به چنین دستور العملهائی احتیاج نداشتند روشن کرد و جناح اصلاح طلب حکومتی هم باید حساب خود را از هم اکنون کرده باشد .

واقعیت چنین رویاروئی ای هر گاه قرار نباشد به عدم ایستادگی و بی اعتباری مطلق این جناح منجر شود .رقابت نسبتا مشکلی را پیش روی هر دو جناح حکومتی گشوده است .به نظر می رسد به مصداق مثل معروف « دست را پیش بگیر تا عقب نیفتی» ،حزب پادگانی از هم اکنون دست بکار شده است تا بادستگیری اصلاح طلبان بیرون یا پیرامون حکومت ، جناح رقیب را مرعوب نماید . مطبوعات و سایتهای انترنتی آنها بسته یا  فیلترینگ می شود ، سانسور و خود سانسوری برنشریات موسوم به اصلاح طلب اعمال می گردد ،پشت جبهه آنها در میان جوانان و دانشجویان با انواع روشها درهم شکسته می شود تا زایمان این هشتمین دور انتخابات مجلس شورای اسلامی هم بدون ریسک و رنج مهمی  سپری شود.

2- «بحران هسته ای »و مناسبات جمهوری اسلامی و آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل وارد فاز حساس و تعیین کننده ای شده است . آثار همین حد از تحریمهای بین المللی بر اقصاد بیمار ایران فشار آورده و هر گاه گشایشی در کار این پرونده حاصل نشود در آینده نزدیک و در بهترین حالت  تشدید تحریمها محتمل است . از سوئی دیگر این جا و آنجا شنیده می شود علیرغم تبلیغات ظاهری ایستادگی بر مواضع دوساله گذشته ،احتمال برخی سازشها بر سر همین مواضع در میان مسئولین جمهوری اسلامی قوت می گیرد . تابوی مذاکرات با «شیطان بزرگ  » که تا دیروزاز جانب رهبر رژیم بی غیرتی تلقی می شد هم اکنون در موضوع عراق شکست شده است و از سخنگوی وزارت خارجه نیز شنیده می شود در بحث پرونده هسته ای نیز انجام مذاکره مستقیم با آمریکا قابل فکر است.

مسیر حوادث در هریک از جوانب فوق سیر نماید بدون تردید شکست جناح حاکم در جمهوری اسلامی را به نمایش می گذارد و اینان به خوبی می دانند که نتایج حاصل از چنین شکستی نه از چشم جناح رقیب دور خواهدماند و نه مردم و نیروهای مخالف و اپوزیسیون رژیم ، و این نیز می تواند انگیزه دیگری باشد بر بستن دهنها ،شکستن قلمها و بالاخره گروگان گرفتن فعالین جنبشهای سیاسی ،اجتماعی و مدنی .

3- آثار تحریم پیش گفته زندگی را  بر مردم ، به ویژه اقشار کم در آمد، تا همینجا دشوار تر کرده است. سهمیه بندی بنزین اگر چه هنوز ورود آن مشمو ل تحریم نشده است ،اما در یک فرار به جلو از جانب دولت و مجلس اسلامی با پیش بینی روزهای دشوارتر به اجراء گذاشته شده است. می دانیم کمبود این فراورده و افزایش قابل پیش بینی نرخ آن تا حدود 600 در صد بر تمام مایحتاج زندگی اعم از حمل و نقل و خوراک و پوشاک ....  تأثیر گذار خواهد بود و تا همینجا گفته می شود که قیمت برخی   اجناس را تا دو برابر افزایش داده است .چنانکه از سخنان رئیس مجلس شورای اسلامی بر می آید «مردم نباید در فکر بالش نرم در زیر سرشان باشند » .

واکنش خود جوش و اولیه مردم به طرح سهمیه بندی  بنزین، در شرایطی که هنوز همه عوارض آن بر همگان آشکار نبود ، باید این هشدار را به امثال آقای حداد عادل ها هم داده باشد که اینان نیز دیگر نمی توانند سر آسود ه بر بالین بگذارند .ایشان به همراه یارانشان در دولت «مهر ورز » لابد به این نتیجه رسیده اند که خیزش های اجتماعی گرسنگان در راه است و بنا بر این بهتر است با حذف فعالین سیاسی و اجتماعی شانس هر گونه رهبری و نتیجه مندی چنین اعتراضاتی را از پیش خنثی نمایند .

اما آنچه این مجموعه از آن بی خبرند یا ترجیح می دهند برای قوت قلب هم شده به روی خود نیاورند این واقعیت است که نه شرایط اجتماعی و سیاسی ایران در موقعیت دهه ۶۰ شمسی قرار دارد که فوج فوج آزادیخواهان ایران به جوخه های اعدام سپرده شوند وفریاد دادخواهی آنها جز با بانگ های پر آواز اما محدود یاران آنها به گوش کسی نرسد و نه صحنه بین المللی از چنین آرایشی بر خوردار است که دیکتاتورها در اردوگاهی جا خوش کنند و به صرف تأمین منافع اقتصادی یکی از دو قطب آن زمان، برای بقاء خود دست به هر جنایتی بزنند.

 

رضا اکرمی

  30 تیر 86 -21 ژوئیه 2007-07-21