جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۸۶ - ۱۸ مه ۲۰۰۷

نامه گروه کار به شورای هماهنگی

 

 

دوستان گرامی شورای همآهنگي

 

سرنوشت جنبش جمهوری خواهان دموکرات و لائيک که از مدت ها پيش ذهن و فکر بسياری از کوشندگان و همراهان جنبش را به خود مشغول کرده بود، اکنون به ابهامی بازدارنده بدل شده است و تا زمانی که اين پرسش در يک گفتگوی روياروی، آزاد و همگانی ميان همراهان و علاقمندان اين جنبش به روشنی و در همه جوانبش مطرح و شکافته نشود، تيرگی های آن، حرکت و زندگی جنبش ما را بيش از اين دستخوش دشواری و فترت خواهد کرد.

 بازنگريستن به راهی که رفته ايم و فرازها و نشيب های آن، بازديدنِ نقشه هائی که داشته ايم يا در سر می پرورانديم، سنجيدنِ کژی ها و درستی های آن و نيز ارزيابی واقعی ظرفيت ها و آمادگی های رهروانی که ما بوده ايم، نه تنها همچون وظيفه ای عاجل پيش روی ماست بلکه راهِ شفاف و ناگزيری است که برای فهم وضع کنونی و چاره انديشی و تصميم گيری نسبت به آينده آن در برابرخود داريم. وخامت و خطير بودن اين موقعيتِ بحرانی ژرف تر و فراتر از برخی نارسائی ها، کمبودها يا اشکالاتِ اين يا آن نهادِ برساخته ما و يا اين يا آن بندِ فلان نوشته يا سندِ ماست.

 ما اينک نيازمندِ فاصله گرفتن از خود و به راه انداختن گفت و شنود و تبادلِ نظری جدی و همه جانبه برای درکِ مشکلات و پی بردن به ريشه های آن هستيم. تنها با اين تلاش جمعی برای شنيدنِ سخنانِ يکديگر و نگاه کردنِ دوباره به خود از راهِ نگاهِ ديگريست که ماندن ها و گسستن های ما نيز معناها و دلايل روشن تری پيدا می کنند.

 با تفاهم بر سرچنين ضرورتِ مبرمی است که ما داوطلبِ تشکيل گروهِ کاری برای سازماندهی بحث ها و گفت و گوهای سراسری در اين زمينه هستيم.

 

  رسول آذرنوش، حيدر تبريزی، اکبر سيف، شهرام قنبری، شيدان وثيق