چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۸۶ - ۱۶ مه ۲۰۰۷

درگيری در غزه؛ بازگشت فلسطينیان به خانه نخست؟

 

احمد زيدآبادی

 

بی بی سی - اهود اولمرت، نخست وزير اسرائيل در ديدار با ملک عبدالله پادشاه اردن در بندر عقبه، رهبران ۲۲ کشور عضو اتحاديه عرب را فراخواند تا گردهم آيند و اسرائيل را به گفتگوی بی ‌قيد و شرط در مورد طرح صلح عربی دعوت کنند.

دعوت آقای اولمرت از اعراب برای مذاکره بی ‌قيدوشرط درباره طرح صلح عربی در حالی صورت می‌ گيرد که از سويی دولت اسرائيل پس از انتشار گزارش انتقادی وينگراد درباره جنگ سال گذشته در لبنان در ضعيفترين شرايط حيات خود قرار دارد و از ديگر سو، بروز درگيری داخلی بين نيروهای وابسته به حماس و فتح موجوديت دولت وحدت ملی فلسطينی را به چالش کشيده است.

با توجه به اين مسئله، اصرار برخی از رهبران عرب بخصوص شاه اردن مبنی بر ضرورت برداشتن گامی بلند در جهت صلح بين اسرائيل و فلسطينيها و حمايت بين المللی از اين درخواست، در شرايط حاضر تا اندازه ‌ای غيرقابل درک به نظر می‌ رسد.

ظواهر امر نشان می ‌دهد که دولت ضعيف آقای اولمرت نمی ‌تواند تصميمهای تاريخساز بگيرد و دولت وحدت ملی فلسطينی هم در شرايطی نيست که قادر باشد حتی در قلمرو محدود خود نظم و قانون را مستقر کند، بنابراين طرفين چگونه می ‌توانند در جهت صلح حرکت کنند؟

ريچارد نيکسون، رئيس جمهور فقيد آمريکا در آغاز مذاکرات صلح بين اسرائيل و فلسطينیها در اوائل دهه نود ميلادی توصيه کرده بود که مذاکرات منتهی به صلح نهائی بايد به صورت محرمانه و به دور از جنجال رسانه‌ ها صورت گيرد.

آيا به رغم فضای نامساعد ظاهری و در حالی که بسياری از رهبران جهان از اين فضا به عنوان "فرصت بی‌ مانند" برای فيصله دادن به منازعه اعراب و اسرائيل ياد می ‌کنند، نمايندگان اسرائيل و فلسطينیها درگير مذاکرات محرمانه ‌ای به منظور دستيابی به توافقند؟

توافقنامه اسلو که خاستگاه تشکيل دولت خودگردان فلسطين شد، نتيجه مذاکرات محرمانه نمايندگان حزب کارگر اسرائيل با نمايندگان سازمان آزاديبخش فلسطين (ساف) در پايتخت نروژ بود.

اين مذاکرات به موازات مذاکرات علنی مادريد انجام شد که عملاً نتيجه‌ ای در بر نداشت.

اينک نيز رسانه‌ های اسرائيلی از مذاکره محرمانه بين اهود اولمرت و محمود عباس رئيس تشکيلات خودگردان خبر می‌ دهند، خبری که فلسطينیها تکذيب کرده اند.

با وجود تکذيب خبر فوق، احتمال در جريان بودن چنين مذاکراتی وجود دارد، زيرا آقای عباس معمولاً به مذاکرات محرمانه علاقه‌ بيشتری نشان می ‌دهد و در جريان مذاکرات اسلو و نيز مذاکراتی که به تدوين طرح موسوم به ابومازن - بيلين منجر شد، نقش اصلی داشته است.

طرح ابومازن - بيلين که نتيجه مذاکرات محرمانه محمود عباس و يوسی بيلين نماينده وقت حزب کارگر اسرائيل در دهه نود ميلادی (رهبر کنونی ائتلاف ياهاد - مرتص) بود، مرزهای نهائی کشور فلسطينی را مشخص می‌ کرد، اين طرح البته هيچگاه به طور رسمی فاش نشد.

احتمال اينکه اکنون نيز آقای عباس با حمايت دولتهای ميانه ‌رو عرب در حال مذاکره غيرعلنی با دولت اسرائيل باشد، وجود دارد.

آنچه اين احتمال را افزايش می ‌دهد ناسازگاری شرايط عينی دو طرف درگير با اظهارات اميدبخش برخی رهبران منطقه و جهان در مورد فراهم شدن فرصتی تاريخی برای صلح است.

قاعدتاً اگر دولت آقای اولمرت بتواند به توافقی محرمانه با فلسطينیها دست يابد، می ‌تواند از فشار ناشی از انتشار گزارش مقدماتی وينوگراد رها شود و ضمن حفظ ائتلاف خود با حزب کارگر، حمايت ساير احزاب چپ‌ را نيز به دست آورد.

محمود عباس هم با دستيابی به چنين توافقی می ‌تواند موقعيت جنبش فتح را بين فلسطينیها تقويت کند، گو اينکه می ‌داند رهبران حماس به توافق احتمالی که خواه ناخواه همراه با نرمش درباره برخی از موضوعات بسيار حساس خواهد بود، موافقت نخواهد کرد.

شايد درگيری دوباره شبه نظاميان وابسته به فتح و حماس در نوار غزه ترجمان اختلافهای پنهان دو گروه قدرتمند بر سر روند صلح با اسرائيل باشد.

در واقع درگيری‌ خونين در باريکه غزه ممکن است مانند درگيريهای پيش از تشکيل دولت وحدت ملی، پس از هر بار اعلام آتش بس، از سر گرفته شود و فلسطينیها را عملاً درگير جنگ داخلی کند.

در صورت ادامه درگيری‌، به احتمال زياد دولت وحدت ملی از هم فرومی ‌پاشد و بديل آن از سه حالت جنگ داخلی تمام عيار، کودتای فتح يا برگزاری انتخابات زودرس خارج نخواهد بود.

جنگ داخلی مورد رضايت هيچکدام از دو طرف نيست، کودتا هم ممکن است پر هزينه باشد، بنابراين باز هم همه راهها به انتخابات زودهنگام ختم خواهد شد، انتخاباتی که آقای عباس در صورت در دست داشتن توافق مشخصی با اسرائيل می‌ تواند برنده آن باشد.