چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۶ - ۲۲ اوت ۲۰۰۷

مصاحبه با لیلا شهید در باره اوضاع فلسطین

جنگ داخلی فلسطینی ها را ضعیف می سازد

آمریکا و اسرائیل راه مذاکره میان حماس و محمودعباس را خراب کرده اند.

 

مصاحبه گر: راندا آچماوی

برگردان:  ناهید جعفرپور

 

در باره لیلا شهید: لیلا نماینده فلسطین در اتحادیه اروپاست

 

پرسش: اوضاع در فلسطین در حال حاضر چگونه است؟

پاسخ: اوضاع در حال حاضر بسیار دشوار و بسیار جدی است. از همه بدتر این که دعوا میان خود فلسطینی هاست. مردم ما بدنبال فاجعه 1948 از هم تکه تکه شدند. بخشی در اسرائیل ماند و بخش دیگر به تبعید رفت و بخش دیگری در منطقه ای که از سال 1967 بطور نظامی اشغال گشت زندگی می کند.

ما توسط یک فضای مشترک و یا سرزمین مشترک به یکدیگر وصل نیستیم و بنابراین اصولا در وضعیتی قرار نداریم که بتوانیم جنگ داخلی بنمائیم. اما هر آنچه را که در غزه گذشت نمی توان نامی دیگر نهاد: این خود آغاز جنگی داخلی بود. متاسفانه هیچکسی نمی تواند ضمانت کند که یک چنین مسئله ای در غرب اردن و یا در مقرهای آوارگان و پناهندگان آغاز نگردد. زیرا که نیروهائی وجود دارند که تنور این ماجرا را همواره داغ می کنند. آمریکائی ها استراتژی جنگ داخلی را دنبال می کنند آنهم نه تنها در فلسطین بلکه همچنین در لبنان و یا درعراق.

 

پرسش: وضعییت در غزه چگونه است؟

پاسخ: در غزه اوضاع فاجعه بار است. مردم در آنجا چون در زندانی بزرگ زندگی می کنند. همه درها بروی آنها بسته است و حتی اگر هم کسی شغلی دارد چون مثلا دهقانان از این امکان برخوردار نیست که براحتی در حرکت باشد و چیزی به داخل یا خارج حمل کند. انسانها نمی توانند هر جا که می خواهند در حرکت باشند و اصولا نمی توانند جا بجا شوند و این مسئله راه هر گونه بهبودی را در شرایط زندگی آنها مسدود می سازد. دو سوم مردم غزه در زیر خط فقر زندگی می کنند و 70% مردم بیکارند.

 

پرسش: این سیاست نتیجتا به نفع قوی شدن حماس شد؟

پاسخ: فاکتور تعیین کننده ای که به قوت گرفتن حماس کمک نمود تو زرد بودن الفتح بود زیرا که درسال 1994 که یاسرعرفات به فلسطین آمد به مردم قول داد که به این اشغال  پایان می دهد. او وعده داد که اقتصاد را بهبود بخشد و با اتحادیه اروپا همکاری خوبی را بنا سازد. او وعده داد که بی شک همه چیز خوب خواهد شد. اما در طول زمان برای مردم روشن شد که او دقیقا عکس این وعده ها را انجام داد. مردم باید شاهد می بودند که چگونه بمب باران ها شدت می گیرند و شهرک های اسرائیلی گسترش می یابند و بالاخره چگونه دیوار ساخته شد. فشار برمردم در مقایسه با زمان های قدیم بیشتر وعمیق تر گشت و زمانی تمامی تلاش های برای صلح بی حاصل شدند و هیچکسی دیگر به آن اهمیتی نداد که جلوی اسرائیل را بگیرد او را سر عقل بیاورد: نه آمریکائی ها و نه اروپائی ها.

فلسطینی ها در آخرین انتخابات برای حماس رای دادند اما نه به این خاطر که  حماس برنامه ای اسلامی دارد. آنها تنها می خواستند از جانب یک حزبی نمایندگی بشوند که مسئولیت سرش می شود. اما متاسفانه آمریکائی ها و اروپائی ها و حتی دولت های عربی از رابطه با حماس خود داری کردند. در نهایت محمود عباس شروع نمود با حماس در باره دولتی ائتلافی صحبت کردن و بعد از صحبت های فراوان توافق نمودند که دولتی با یک برنامه بسیارعاقلانه تشکیل دهند. دولتی که بتواند تمامی تصمیمات تاکنونی "پ ال او" را برسمیت بشناسد و آنها را پیاده کند و همچنین تصمیمات کنفرانس سران عربی و تصمیمی را که به محمود عباس اجازه می دهد با اسرائیل معامله کند البته با شرط اینکه پیمان ها به رای مردم گذاشته شوند. کوتاه بگویم این برنامه برنامه ای خارق العاده بود. از این رو آمریکائی ها مقرر کردن که با این دولت معامله ای نشود. زمانی که به این شکل از صحبت با این مردم خودداری می شود چه چیزی برای آنها باقی می ماند به غیر از خشونت؟