مراسم بزرگداشت عاشق حسن اسکندری
تهران شاهد گردهم
آیی بی سابقه فرهنگی بود

در مراسمی که به
مناسبت ۶۰ مین سال تولد عاشق خلقی
آذربایجان، عاشق حسن اسکندری تشکیل شد. نزدیک به ۲۵۰۰ نفر از علاقمندان فرهنگ و
مدنیت آذربایجان
شرکت کردند.
یازدهم مرداد ماه از ساعت 4 الی 9 عصر در سالن 2000 نفری شهید
آوینی فرهنگسرای بهمن که در جنوب تهران واقع شده است، شب شعر و موسیقی بمناسبت
بزرگداشت فرزند محبوب خلق عاشق حسن برگزار گردید.
سالن محل برگزاری مراسم
لحظاتی پس از آغاز مراسم پر شد. چند صد نفر سرپا مانده یا در سالن فرعی از طریق
تلویزیون مدار بسته مراسم را تماشا نمودند. در این مراسم پنج ساعته نمونه هایی از
موسیقی عاشق ها و موسیقی مقامی و کلاسیک آذربایجان اجراء شد. و در مورد حیات و
آفرینندگی های عاشق حسن چندین شعر و
مقاله قرائت گردید.
گزارش مفصل مراسم و اشعار و
مقالات قرائت شده در همان مراسم بتدریج از طریق سایت آذربایجان ارائه خواهد شد.
فعلأ اخبار حاشیه ای و چندین عکس از مراسم
تقدیم خوانندگان می گردد.
اجرای این مراسم بعهده آقایان
حسن ریاضی (ایلدیریم) شاعر توانمند آذربایجان و از مسئولین انجمن ادبی ساهر و کریم
قربانزاده از مسئولین انجمن ادبی صابر بود.
مطابق برنامه ارائه شده
هیئت برگزار کننده، مراسم توسط عالم شهیر آذربایجان آقای دکتر رحیم رئیس نیا
افتتاح گردید.
اکثر گروه های موسیقی
برنامه های خود را با لباس ملی آذربایجانی اجراء نمودند.
فیلم 15 دقیقه ای ارزشمندی
توسط انجمن جوانان آذربایجانی " ایشیق گنج لری" با موضوعیت حیات عاشق
حسن ساخته شده بود، که با استقبال گسترده حاضرین مواجه شد.
گروه 60 نفره ارکستر ملی
تبریز به رهبری شهریار صدیق، ترانه های خلقی آذربایجان را با اجرائی جدید و با
همراهی گروه کر بزرگی با رهبریت مسعود امیر سپهر اجراء نمودند.
پیامهایی برای این مراسم از
طرف شخصیت ها و انجمن های مختلف ارسال شده بود.
نمایندگانی از طرف انجمن
های فرهنگی استان های گیلان، کرمان، تهران، خراسان و چندین استان دیگر در مراسم
شرکت نموده ، و برگزاری این مراسم را به عاشق حسن تبریک گفتند.
پیام و هدیه ارسالی دوستان
ساکن خارج از کشور عاشق و هیئت تحریریه سایت آذربایجان در بخش پایانی مراسم بطور
رسمی از طرف کمیته اجرایی مراسم تقدیم عاشق حسن گردید.
حضور بانوان عضو گروه
موسیقی ائلدار ، با لباس های ملی آذربایجانی در سن استقبال شرکت کنندگان را در پی داشت، و با تشویق ها و کف زدن های
ممتد تماشاگران مواجه گردید.
پخش بروشورهای مختلف و ویژه
نامه های مطبوعاتی به مناسبت برگزاری این مراسم و کتاب خاطرات عاشق موجب خشنودی
غیر قابل وصف حاضرین گردید.
به یکی دو نفر از کسانی که
مقالات آنها جزوء برنامه رسمی مراسم بود، اجازه قرائت داده نشد.
گروه موسیقی رودکی که از
آذربایجان آمده بود، ردیف هایی از موسیقی ایرانی را اجراء نمود.
خبرنگاران خبرگزاری ها و مطبوعات
مختلف کشور از برگزاری مراسم عکس و خبر تهیه نمودند.
با دعوت از عاشق های پیش
کسوت و خادمین موسیقی به بالای سن، و با نام بردن از آنها قدردانی مخصوصی بعمل
آمد. از جمله آنها: عاشق رسول، عاشق دهقان، عاشق عین الله، عمو اژدر، عاشق اشرف،
علی فرشباف، حسن دمیرچی و مسئولین آموزشگاه های موسیقی تبریز و...
در آخرین بخش مراسم عاشق
نبی پسر عاشق حسن با تک نوازی ساز به اجرای برنامه پرداخت.
بدون توجه به 4 ساعت زمان
پیش بینی شده برای مراسم ، یک ساعت هم به
زمان آن افزوده شد. و شرکت کنندگان در مراسم تا ساعت 11 شب در بیرون سالن حضور داشتند.
در پایان مراسم بمناسبت تجلیل از 40 سال فعالیت عاشق حسن از طرف
شخصیت ها، نمایندگان مطبوعات، دوستاران عاشق، انجمن ها و گروه های مختلف هدایایی
به وی تقدیم گردید.
در خاتمه عاشق حسن با
سخنرانی ارزشمندی از مهمانان تشکر نمود.
مراسم بزرگداشت عاشق حسن
اسکندری توسط انجمن صنفی ایفاگران موسیقی آذربایجان شرقی، انجمن ادبی ساهر، انجمن
ادبی صابر، فصلنامه آذری و جوانان آذربایجانی ایشیق گنج لری برگزار گردید.
نگاهی گذرا به زندگانی استاد
عاشیق حسن اسکندری
سال1326 شمسی، عاشیق حسن در روستای "اوزومکاللا" از توابع
محال اوزومدیل شهرستان ورزقان به دنیا آمده؛ تا 9 سالگی در روستای خودشان زندگی و
در روستای همجوار اوشتبین نیز تا کلاس سوم ابتدائی تحصیل می کند.
سال1335
شمسی خانوادهشان به شهر تبریز نقلمکان میکند. عاشیق حسن در کارگاه فرشبافی
مشغول به کار می شود؛ او در عین بافندهی ماهر بودن، بخاطر صدائی دلچسب و
شیرینش زبانزد مردم میشود.
سال1343 شمسی برای جستجوی کار به تهران سفر کرده و در نانوائی مشغول به کار میشود.
بخاطر داشتن صدای خوش با تشویق و یاری دوستانش در آموزشگاه موسیقی « ایران پویا »
به آموختن ردیفهای موسیقی ایرانی همت میگمارد.
سال1347 شمسی ازدواج میکند.
سال1348 به تبریز بازگشته و
هنر عاسیقی را پیشه خود میسازد و بعنوان «قاوالچی» عاشیق مشهور آذربایجان عاشیق
عیسی در مجالس عروسی و جشن و سرور شرکت کرده و ترانههای آذربایجانی و فارسی را
اجرا میکند . در همان سالها به یادگیری نواختن «ساز» نیز میپردازد و با راهنمائی
عاشیق عباس عبادی ساز به دست گرفته و در کسوت عاشیقی در عروسیها شرکت میکند. از
این رهگذر روز به روز آوازهاش به همه جا میپیچد.
در دهه پنجاه با دانشجویان مبارز تبریز آشنا شده که این آشنائی به دوستی و همکاری
با آنها میانجامد . عاشیق حسن نیز به همراه آنها مشعل مبارزه علیه رژیم شاه و
عمالش را فروزان نگاه میدارد.
تقریباً از
سال 1355 کنسرتهای عاشیق حسن در دانشگاههای ایران پا میگیرد و تاکنون هم ادامه
دارد. او در اکثر شهرها و دانشگاههای کشورمان کنسرت برگزار میکند.
از دهه 60 سفرهای هنری عاشیق حسن به خارج از کشور شروع میشود. او در فستیوالهای
جهانی موسیقی شرکت کرده و در بیشتر آنها جوایزی نیز دریافت میدارد. در بعضی از
این فستیوالها در کسوت داور نیز ظاهر میشود . عاشیق حسن در اکثر نقاط جهان و در
شهرهای مهم دنیا چون برلین، لندن، رم، پاریس، واشنگتن، توکیو، پکن، آمستردام،
مسکو، آنکارا، باکو و ... کنسرتهای باشکوهی برگزار کرده است و هنوز هم این سفرهای
هنری ادامه دارد.
از نیمه دوم دهه 60 عاشیق حسن گامهای بلندی برای اتحاد و همیاری عاشیقهای
آذربایجان برداشته است. عاشیق های آذربایجان با تدبیر و مدیریت او در مجامع هنری
کشور خوش درخشیده و در انجمن صنفی ایفاگران موسیقی آذربایجان شرقی متحد شده و ستون
اصلی این انجمن را تشکیل دادند که خود موجب شکوفائی هنر عاشیقی و ترویج آن در میان
مردم گشته است.
عاشیق حسن از عاشیقهای آفرینشگر است. او علاوه بر اجرای موسیقی عاشیقی، دیوانی
ترتیب داده که حاوی قوشماها، گرایلی ها و تجنیسها و ... است. عاشیق حسن در آفریدن
« هاوا "های عاشیقی نیز چیره دست است. از جمله این «هاواجات» : «ساز لایلاسی»
، «میصریگولو» ، «آذری» ، «مجنون دردی» ، «آغاخان گرایلیسی» ، «کرم گلدی»
و... را میتوان نام برد.
استاد عاشیق حسن در
داستانسرائی هم دستی دارد. از این نوع ادبیات عاشیقی او میتوان از آثاری
همچون: «آیلار و ائلدار داستانی» و «عاشیق قشم گوروشو» نام برد. او همچنین خاطرات
خود را در قالب نظم و نثر و به شیوه داستانهای فولکلوریک آذربایجانی نوشته که توسط
انجمن ادبی- مدنی ساهر به مناسبت شصتمین سال تولدش منتشر شده است.
از عاشیق حسن کاستهای فراوانی ضبط و پخش شده است . از کاست های مشهور او میتوان
از کوراوغلی داستانی، لیلی و مجنون داستانی، حیدربابا، دئییشمه ، عاشیق ماهنیلاری،
عاشیق قشمین خاطرهسینه، قاچاق کرم، شئیور و ... نام برد .
سال 1385 عاشیق حسن بیماری سخت و مردافکنی را از سرگذراند که با تلاش پزشکان و
یاری هواخواهانش و ارادهی قوی سلامتی خویش را باز یافت و هم اکنون برای جشن تولد
60 سالگی خود آماده میشود.
و اینک در یازدهم مرداد ماه
سال 1386 شاهد جشن باشکوهی هستیم که به مناسبت بزرگداشت این خنیاگر مردمی، از سوی
مجامع ادبی، هنری، فرهنگی، شخصیت های هنرپرور و دوستانش در فرهنگسرای بهمن ترتیب
یافته است.
گرامی باد شصتمین سال تولد
خنیاگر مردمی آذربایجان استاد عاشیق حسن اسکندری
تأثیر جهانی سازی برفرهنگ و
هنر
مسعود داوران
ارائه شده در مراسم بزرگداشت شصتمین
سال تولد عاشق حسن اسکندری
جامعه انسانی در روندی طبیعی، از بدو پیدایش میل به همگرایی
داشته است. میتوان ادعا نمود فرایند جهانی شدن از روزی که انسان اسکان یافت و به
تولید و مبادله مازاد تولید خود پرداخت شروع گردید. پس از گذشته چندین هزاره از آن
واقعه و چندین سده از پیدایش نظام سرمایه داری، و همزمان با انقلاب 57 در کشورمان،
پروژه ای ارادی با بهره برداری از تحولات حیرت انگیز علمی از جانب سرمایه داری غرب
در حال تکوین بود. طی سه دهه گلوبالیزاسیون تمامی عرصه های زندگی بشری را در هم
نوردیده و آثار خود را در تمامی زوایا و گوشه های جهان بجای گذارد که تاریخ نظیر
آنرا بخاطر ندارد. نئولیبرالیسم با سوء استفاده از نام جعلی جهانی شدن در پی قالب
نمودنپروژه جهانی سازی است. بدین منظور نئولیبرالیسم برای خود اشکال اقتصادی،
سیاسی، فرهنگی، حقوقی، ایدئولوژیکی خاصی را باز تعریف نمود. تمامی آنچه را که
بشرسخت و پایدار می انگاشت، در میان بهت و حیرت
و در مقابل چشمان از هم دریده اش ذوب شد و فرو ریخت.
کسب سود و انباشت سرمایه به یگانه هدف سرمایه داری تبدیل گردید.
برای کسب سود هر موضوعی مشروعیت دارد. این امر می تواند تولید و تجارت، ربا، قاجاق
مواد مخدرو حتی تجارت اعضاء بدن انسانها،
تجارت سکس و یا بهره برداری سودجویانه از باورها مذهبی، شخصیت های ملی و ارزش های
معنوی ملتی باشد. مقوله فرهنگ به یکی از منابع درآمدزای سرمایه گذاران تبدیل
گردید. ادبیات، موسیقی، سینما، نقاشی، میراث فرهنگی و آثار تاریخی چنان مورد هجوم
و تاراج پروژه جهانی سازی قرار گرفته است که در طول تاریخ نمونه ای را برای مقایسه
با آن نمی توان یافت.
با کاربرد فزاینده فن آوری های الکترونیکی و دیجیتالی از قبیل
رادیو، تلویزیون، ماهواره و اینترنت کنترل های ملی کم رنگ تر شده، و مردم جهان
بطور بی سابقه ای در معرض ارزشهای دیگر فرهنگ ها قرار گرفته اند. بسیاری از ارزش
های ملی و محلی بسرعت در حال استحاله و حذف تدریجی می باشند. برداشتن موانع مادی
از سر راه تأثیرات فرهنگی بر همدیگر و عدم امکان انزوا گزینی و بستن مرزهای خود به
روی شبکه های جهانی حتی در دورافتاده ترین روستاهای جهان سوم، و همچنین یک دست
سازی در عرصه های زندگی خصوصی از عواقب این فرایند می باشند.
اگر فرو پاشی فرهنگ های محلی و
یکدست سازی فرهنگی نخستین نمود جهانی سازی در عرصه فرهنگی است. از دیگر نمودهای آن
می توان: انسان گرایی لیبرالی با چهره ای غیر مذهبی و رنگ وبوی آمریکایی، سیطره
زبان انگلیسی بعنوان زبان بین المللی جهانی سازی، مصرف
گرایی، تولید کالاهای ارزان، غذای سریع آماده، موسیقی مردم پسند، فرد گرایی
رقابتی، رفاه شخصی، غیر سیاسی کردن رفتار اجتماعی و تحمیل فرهنگ غرب
خصوصأ فرهنگ آمریکایی بر جهان را نام برد. اگر جهانی سازی را در عرصه فرهنگ
مترادف با آمریکایی سازی بنامیم، بیراهه نرفته ایم. در دهه هشتاد بیشتر کشورهای
اروپایی و آمریکای لاتین حدود 25 درصد برنامه تلویزیونی خود را از ایالات متحد
آمریکا وارد کرده بودند، در حالی که میزان واردات آمریکا 5 درصد بوده است. در
بسیاری از کشورهای جهان عنوان پرفروش ترین فیلم سال نصیب تولیدات هالیوود می شود.
در جوامع مختلف جهان انواع موسیقی پاپ آمریکایی آهنگی آشناست. شمار زیادی از
برنامه های تلویزیونی تولید شده در آمریکا بصورت جهانی پخش می شوند.
از علل تسلط فرهنگ آمریکایی و جریان فرهنگی یک سویه از غرب به سایر نقاط
جهان را می توان توان مالی شرکت های آمریکایی و سلطه این شرکت ها بر صنایع و
تکنولوژی های فرهنگ ساز، و مقابله این کشور و سایر دول امپریالیستی با ارتباطات و
عملکردهای دارای اولویت ها و اهداف غیر تجاری را نام برد.مخالفت های آمریکا با
برنامه های یونسکو هم از آن جمله اند.
فرهنگ امپریالیستی غرب برای تأمین منافع اقتصادی سرمایه داران اروپایی و
آمریکایی و ژاپنی در پی گسترش سلطه و سیطره خود بعنوان فرهنگ حاکم و البته یگانه
فرهنگ حاکم می باشند. با گسترش سیطره نئولیبرالیسم عرصه هنر، از جمله سینما، تئاتر
و موسیقی نیز آماج سودجوی یهای سرمایه
داری قرار گرفت. بطوریکه این رشته ها در مقایسه با سایر رشته ها، منبع سودهای
کلانی شد. امروزه سود هالیوود بیشتر از کمپانی جنرال موتورز یا سود صنعت فولاد آمریکا می باشد. و همچنین در
آمد صنعت موسیقی در انگلستان بیشتر از صنعت هوا- فضای این کشور است. کمپانی ها و
انحصارات امپریالیستی عرصه فرهنگ را به یکی از سود آور ترین فعالیت های اقتصادی
خود تبدیل ساخته اند. ودر عرصه هایی چون تولید فیلم و کارتون، موسیقی رادیو، تلویزیون، ماهواره، چاپ و نشر، اینترنت ،
تبلیغات و... فعالیت دارند. نگاهی به
درآمدهای بعضی از این غول های فراملیتی رسانه ای در عرصه موسیقی گویای واقعیت های مهمی است:
- شرکت برتلسمان با درآمدی بالغ بر 6/4 میلیارد دلار
- شرکت ای.او.ال- تایم
وارنر با فروش سالانه بیش از 5 میلیارد دلار
- شرکت وایا کام با فروش بیش از 4 میلیارد دلار و
- شرکت ویوندی یونیورسال با
داشتن 22 درصد بازار موسیقی جهان
در برابر این یورش بی رحمانه که تمام دستاوردهای بشری را مورد تهدید قرار
داده چه باید کرد؟ آیا باید سرسختانه در مقابله هر تحولی ایستاد و به بهانه مبارزه
با پروژه جهانی سازی با آن مقابله نمود. یا ضمن استفاده از دستاوردهای بشری و
کاربست منطقی آن در زندگی رزوزمره انسانها با تمایلات انحصار طلبانه و سودجویانه
شرکت های فراملیتی و امپریالیستی به مبارزه برخواست. طبیعی است که هیچ انسان عاقلی
دوری گزینی از دستاوردهای علمی را تجویز نخواهد کرد. برای مبارزه با نئولیبرالیسم
هم نمی توان دن کیشوت وار عمل نموده یا نمی توان دور خود حصاری آهنین کشید.
برقراری رابطه ای منطقی بین مسائل جهانی و محلی و مبارزه با تمایلات امپریالیستی و
غارتگرانه نئولیبرالیسم راهکاری عینی و
قابل حصول است.
در رابطه با موسیقی که موضوع این گردهمآیی و مراسم می باشد، نیز می توان
چنین رفتار نمود. موسیقی پاپ و رپ و بریک دنسینگ بعنوان حرکت های اعتراضی در زمینه
های فرهنگ امروزه مورد استفاده ابزاری
نئولیبرالیسم قرار گرفته و شکل تخریب شده و بی محتوای آن بعنوان موسیقی و هنر
نئولیبرالیستی معرفی می شود. در حقیقت آنها بدنبال مسخ هر آنچه که می تواند
پتانسیلی اعتراضی در خود نهفته داشته باشد، می باشند. جامعه موسیقی در ابعاد ملی -
محلی نمیتواند، به دستاوردهای علمی بی توجهی نماید. باید ایده های جدید را شناخت،
و با داشته های قبلی تلفیق نمود. اگر امروز برای بزرگداشت عاشقی مردمی از ایفاگران
موسیقی آذربایجانی گرد هم آمده ایم، از هنرمندان آگاه و مردمی این رشته از جمله
خود عاشق حسن انتظار داریم به استفاده از دستاوردهای علم در رشته موسیقی کم بها ندهند، و این موسیقی را به اقیانوس
موسیقی خلقها مرتبط سازند، و از این ساز و موسیقی در مبارزه علیه تهاجم
نئولیبرالیستی حداقل در عرصه موسیقی استفاده ای بالنده داشته باشند. البته لازم
است ظرافت کار را درک نموده، و از لغزش به مواضعی واپسگرایانه اجتناب ورزند.