فشار بر خانواده دانشجویان بازداشت شده،

 شدت گرفته است

 

زنستان: «بهاره هدایت» تنها دختر بازداشت شده در تحصن صلح آمیز شش نفره در روز 18 تیر، همچنان در زندان اوین بند 209 بسر می برد و در این میان نگرانی و ابهام خانواده او هر روز افزایش می یابد. مادر بهاره هدایت ضمن اظهار نگرانی خود می گوید: «فقط بهاره یک بار با خانه تماس گرفته و من و پدرش الان نمی دانیم او در چه وضعی است ما از این وضعیت بی خبری خیلی نگرانیم و نمی دانیم دادمان را به گوش چه کسی برسانیم». این درحالی است که فشار روحی بر خانواده بهاره باعث شده است که خواهر بهاره هدایت که باردار بود و منتظر تولد فرزندش، طی دو روز گذشته حالش به شدت وخیم می شود و متاسفانه کودک در شکم مادر فوت می کند. بهاره پیش از رفتن به زندان همواره شوق خاله شدن اش را بیان می کرد. اکنون او در حالی که در زندان است بچه خواهرش به دنیا نیامده، فوت کرده است و بهاره آرزوی دیدار دخترخواهرش را از دست داده است.
از سوی دیگر روز شنبه 30 تیرماه ماموران به خانه محمد هاشمی یکی از بازداشت شدگاه 18 تیر رفته و ضمن تفتیش کل خانه و فیلمبرداری از محل های مختلف خانه حتا از تفتیش وسایل شخصی مادر محمد هاشمی از جمله کیف دستی او، چشم پوشی نکرده اند.

این درحالی است که مادر مسعود حبیبی، یکی دیگر از بازداشت شدگاه 18 تیر، به شدت نگران است زیرا پسرش بیماری تنگی نفس (آسم) دارد و باید به داروهایش دسترسی داشته باشد اما متاسفانه تاکنون به رغم تلاش خانواده و مراجعات مکرر، داروهای آسم حبیبی، هنوز به دست اش نرسیده است.

دو کودک عبدالله مومنی نیز در انتظار پدر، روزهای سختی را می گذرانند، همسر عبدالله مومنی نمی داند باید بر دلتنگی و بی قراری های کودکان اش بگرید یا از شدت نگرانی برای همسر دربندش که آثار کبودی و ضرب و شتم را وقتی با ماموران برای تفتیش خانه آمده، بر تن او دیده است.

اما مادر امیر یعقوبعلی، حتا از یک تماس کوتاه تلفنی با پسر بیست ساله اش محروم مانده است. امیر یعقوبعلی را نه به اتهام شرکت در یک تجمع اعتراضی، بلکه هنگام جمع آوری امضاء در پارک اندیشه بازداشت کرده اند اما متاسفانه حتا از گرفتن تماس با خانواده و ملاقات با آنان او را محروم کرده اند. مسئولان دادگاه انقلاب نه تنها هیچ خبر درستی از علت بازداشت و چگونگی نگهداری امیر یعقوبعلی به خانواده اش نمی دهند و مراجعات مکرر خانواده یعقوبعلی بی پاسخ مانده است، بلکه بی وقفه مادر امیر را با گفته های ضد و نقیض نگران و آشفته تر می کنند.