انجمن صنفی روزنامه نگاران در خواب
علی خرد پیر
نوشتن از مشکل
و مصائب خود سخت است . روزنامه نگار به حکم وظیفه همواره در پی زره بین گذاردن بر
رفتار حاکمان بوده است و در پی جستجوی علل حوادث و ناهنجارهای جامعه .
روزنامه نگار
ایرانی چندان که باید برای گفتن از خویش و مطالبه حقوق صنفی اش گام بر نداشته است
. اگر هم خطی نوشته یا کلامی گفته است حداقلی از حداقل ها محسوب می شود و این روزها هم در کمال محافظه کاری چنان گام
بر می دارد که مبادا صدای پایش گوش آزار باشد .
اینکه بخواهیم
در کمال صحت و سلامت و در بستری از آرامش و امنیت به کار صنفی و حرفه ای خود
بپردازیم ، گویی رویایی است دست نیافتنی . با این همه مگر می شود شاهد ریزش
نیروهای خلاق بود و کوله باری از بی حرمتی ها را بر دوش کشید و دم نزد ؟ .
بی کاری و خانه نشینی این جماعت را چه کسی واکاوی می کند و
برای دخلی که می رود از خرج فرسنگی فاصله یابد چه کسانی پاسخگو هستند ؟ .
اکنون از وضع به شدت ناگوار روزنامه نگاران شهرستان های کشور که بگذریم در این
پایتخت ، دسته دسته از همکاران ما با بی کاری و بی حرمتی روزگار تلخ خویش را سپری
می کنند .
تعطیلی خبرگزاری ایلنا ، روزنامه های هم میهن و شرق چنان
توفانی سهمگین دامان صنف روزنامه نگاران را گرفت . باز هم بیکاری و جدا ماندن قلم
از دست نویسنده ؛ طاقت فرساست .
این روزها نارضایتی همکاران در روزنامه کارگزاران را هم
شاهدیم و زمان زیادی از استعفای گروه فرهنگ و ادب آن روزنامه به نشانه اعتراض به
کارفرما نگذشته است . دیگرانی هم که مشغول به کارند ، هرگز لبخندی از رضایت و
آسودگی فکر بر لبانشان دیده نمی شود . دستمزد های ناکافی و اعمال سیاست های
غیراخلاقی خبر- آگهی از سوی کارفرمایان رمق را از بسیاری ربوده است . برخی از
همکاران از هراس اینکه مبادا همان مبلغ بخور و نمیر را هم از دست دهند جرات اعتراض
ندارند .
مطبوعات
ورشکسته ی ایران ، همچنان نفس نفس میزند اما سعی بر ایستادگی دارد .
در این میان انجمن روزنامه نگاران ایران را چه می شود ؟ . آیا
جز این است که هر وقت شکایتی می کنیم از رخوت انجمن ، پاسخ می رسد که شما چه کرده
اید برای انجمن خودتان ؟ انجمن صنفی حالا چنان درمانده شده است که به جای حمایت ،
میل به نسبت دادن ضعف خود به اعضا را دارد .
سستی گروهی از
اعضا عیان است ولی دلیل این همه ناکارآمدی نمی شود . همین انجمن چه زمانی قصد کرده
است تا عضو حرفه ای را از کارمندان دولت تمییز دهد . چه زمانی پرونده ها را مرور
کرده است و در کمال عدالت ، اعضای تقلبی را از کسانی که جز از راه نوشتن در
مطبوعات ارتزاق نمی کنند جدا کرده است که حالا جای شکایت باشد ؟
پرسش اصلی اما
این است که انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران برای جلب حمایت و همکاری اعضای خود چه
برنامه مشخصی را ارایه کرده است ؟
انجمن برای القای حس رضایت اعضای خود نسبت به عضویت در آن
مجموعه چه کرده است ؟ بگذریم که مانده ام مگر انجمن جز انتشار بیانیه کار دیگری هم می کند . به راستی چه زمانی وقت حمایت انجمن از اعضای خود فرا می رسد . اگر
قرار است این حمایت به صورتی حرکتی گسترده و جمعی باشد چرا فراخوان نمی دهد ؟ از
سویی دیگر وقتی که انجمن " صنف روزنامه نگاری" ، به چنین خواب عمیقی رفته است ، باید لااقل
برای جلوگیری از سقوط جایگاه اجتماعی روزنامه نگار ؛ اعضای انجمن به چهره مدیران
آن آبی بپاشند تا به هوش آید .
انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران " باید " از اعضای
خود دفاع کند و در درجه اول به
کارفرمایان و ناشران مطبوعات و سپس به دستگاه های نظارتی بر مطبوعات نسبت به رعایت حقوق خبرنگاران
هشدار دهد .انجمن باید نسبت به بازسازی و
غبار روبی خود همت گمارد و در این راه از اعضا یاری طلبد .
انجمن باید بر نقض حقوق روزنامه نگاران انگشت گذارده و از
مقامات مسوول پاسخ روشن بخواهد . به نظر می رسد کنون وقت آن است که انجمن صنف خود
از این سکوت و سکون به درآوریم .