سث شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۶ - ۱۹ ژوئن ۲۰۰۷

 

 

 

فلسفه آمریكا در پرتگاه غیراجتماعی بودن ؟

 

روسیا روشن

 

   Searle , John Rogers 1932 –

 

  سرول ، فیلسوف آمریكایی ،دركنار آوستین ، یكی از نظریه پردازان “عمل زبانی “ درفلسفه زبان است. او میگفت كه در فلسفه نباید دولا دولا راه رفت! . توانایی اودر طرح روابط پیچیده فلسفی بصورت مختصروجالب،باعث شد كه رادیو بی بی سی درسال 1884 به اوامكان سخن پراكنی درآن رادیو را بدهد. بعد از راسل كه درسال 1948 سخنرانی كرده بود، اوتاآنزمان، دومین فیلسوفی بود كه این امكان را درآن رسانه یافت. و چون سرل ازجنبش دانشجویی سال 1964 آمریكا هواداری نموده بود، نیكسون،رئیس جمهور آمریكا،درسال 1971 ازاو برای مشاورت در امور جوانان و دانشگاهها دعوت به همكاری نمود. در مورد سرل گفته میشود كه او بجای موضوعات جنبی فلسفه، به مسائل مهم فلسفه زبان پرداخت . سرل سی سال در تحقیق پیرامون وحدت نظریه زبان و ذهن كوشش نمود. درزمان سرل، نظریه های رفتارگرایی بر روانشناسی آمریكا همچون دهه های 1930-1960 همچنان حاكم بود.

 سرل میگفت كه زبان تنها برای شرح و توصیف نیست بلكه وسیله و پیام آور عمل است و آن فقط درخدمت دادن اطلاعات نیست بلكه خواهان رسیدن به هدفی عملی است .دربیان یك جمله ممكن است هدفهای گوناگونی درنظر گرفته شود؛ مثلا گوینده: دستور دهد یا آرزو كند، تهدید نماید، قول دهد. زبان باید آن طورباشد كه انسان چیزی را كه منظور دارد، بتواند بیان بنماید. این مقدمه و شرط درزبان را، سرل، اصل “قابل بیان بودن“ نامید. نظریه “عمل زبانی“ سرل درپایان،علاقه خودرا ازفلسفه زبان بسوی فلسفه ذهن یا تفكرمنتقل نمود. درنظر سرل، فلسفه زبان، شاخه ای از فلسفه ذهن و تفكر است.“عمل زبانی“،بخشی از عملگرایی و فلسفه زبان معمولی است. درسالهای اخیر،آن ، بخشی از نظریه عمل ،گردیده است . زبان ممكن است به شنونده: خبردهد، دستور، اخطار، نماید یا اعلان وظیفه كند؛ مثلا سنخگو میگوید كه :“من قول میدهم كه فردا بیایم“،یعنی اووعده انجام عملی را به شنونده میدهد.

  هایدگر پیرامون پیچیده گی مغز گفته بود كه تفكر، جمع و ضرب و حساب نیست، و سرل نوشت كه هیچ برنامه كامپیوتری، نمی تواند روزی تفكر شود. انتقاد او از تئوری “مغز انسانی یك برنامه كامپیوتری است“،موجب یك جنجال تحقیقاتی و رسانه ای شد.اوغیراز رد نظریه جسم-روح،به انتقاد از نظریه كامپیوتر بودن مغز و تئوری ماتریالیستی-دوئالیستی ذهن پرداخت . تحقیقات او نقش مهمی برای تحولات بعدی تئوری “عمل زبانی“ و فلسفه ذهن راموجب شد. پرسشهای اودرباره ذهن و آگاهی و روح حتا امروزه بی جواب مانده اند.

  در كارهای بعدی سرل، فلسفه ذهن درمركز علایق تحقیقی اش قرارگرفت. اوخلاف همعصران خود ،در فلسفه زبان، از تقدم ذهن بر زبان بحث نمود. درنظر سرل،زبان، پدیده ای است فكری-ذهنی كه بصورت پدیده ای فكری ظاهر میشود. نظریه “عمل زبانی“ موجب فلسفه زبان شد و مدعی است كه زبان، نوعی رفتار در زندگی است، و واحد اصلی و بنیادین یك زبان، كلمه و جمله نیست، بلكه انجام یك عمل زبانی است .

  ازجمله آموزگاران سرل، استراوسن و آوستین هستند. آوستین گفته بودكه : گرچه زبان عامیانه، زبان كاملی نیست و در اصل میتوان درهرجایی آنرا، كامل ، اصلاح و جایگزین نمود، ولی نباید فراموش كرد كه همیشه آغاز كلام با زبان عامیانه بوده است. سرل ، نظریه جسم-روح را یك هواكش احتیاطی هستی شناسی غلط دانست كه درفلسفه ذهن، از زمان دكارت وارد فلسفه شده است.نظر ویتگن اشتاین پیرامون ارتباط “معنی و عمل“ درزبان، بصورتهای گوناگونی وارد فلسفه زبان كشورهای انگلیسی زبان شده است .و كتاب (تحقیقات منطقی) هوسرل تاثیر مهمی روی نظرات سرل بجا گذاشته بود.

  درنظر سرل، اعمال زبانی، كوچكترین واحد ارتباط زبانی یا اطلاعات زبانی هستند. اومیگفت كه یك واژه ممكن است سبب : آزادی شود، رفتار خشن را نشان دهد، موظف نماید، خواهان جواب باشد، توهین كند، نیش بزند، قانع كند، دلیل آورد، ایجاد ترس نماید، غیرمنتظره كند یا گمراه نماید و غیره. درزبان ، همیشه از گوینده انتظار صداقت و حس مسئولیت میرود. وقتی جمله: توت ها سمی هستند یا سگ همسایه هار است و گاز میگیرد، بیان شود، ممكن است منظور: اخطار، توصیه، حكم، پرسش و غیره باشد. در هربیانی گوینده حداقل دست به سه عمل میزند و شنونده : باور كند، امید دارد، احساس كند، آرزو نماید و غیره . اعمال زبانی معمولا به سبب ارضاء و انجام سنت و یا عادات ساده، موفق میشوند.

  سرل میگفت كه زندگی و عمرزبان بدلیل خلاقیت اش می باشد.زبان باید مدام امكان یك بازی خلاق راداشته باشد .ازنظر تجزیه و تحلیل منطقی، زبان از طریق هدفمندی عملگرایانه اش قابل شرح است. قانون صداقت گوینده روی هویت “منظور“ و “بیان“ مؤثر است. ساختار معنی زبان باید پیش از همه بعنوان ردیفی از سیستم قوانین در نظر گرفته شود. سرل میگفت كه جمله بندی، لغت شناسی نیست. وی كوشید تادرمجموعه مقالات منتشرشده خود به رابطه وابستگی میان “آگاهی“ و “ربان“ اشاره نماید.

  جان راجرز  سرل  درسال 1932 درآمریكا بدنیا آمد . اودردانشگاه به تحصیل فلسفه، سیاست و اقتصاد پرداخت و غیراز شغل ویرایشگری متون فلسفی، سالها در دانشگاههای آمریكا به تدریس فلسفه زبان پرداخت.

  ازجمله آثار وی : بیان و معنی ذهن،مغز،علم كشف مجدد ذهن- ساختار واقعیات اجتماعی عمل زبانی و فلسفه زبانی اطاق چینی ذهن،زبان،جامعه فلسفه درجهان واقعی- ومقاله هدفمندی درزبان و انتقاد از زبان و هدفمندی هستند.