امیر حسین لادن

جوزِف لیبرمن ، سناتور ایالت کنِتیکت ، که از اولین آرشیتک های حمله به عراق و مشوق اصلی نابودی ارتش آن کشور می باشد ، طی دو هفتۀ گذشته با شرکت در رسانه های ارتباط جمعی مصرانه خواستار حملۀ آمریکا به ایران است ، و این که آمریکا اجازه ندهد ایران گروه های شبه نظامی عراق را حمایت کند.

او در مصاحبه با (سی بی اِس) ، ایران را به تعلیم و تجهیز برخی گروه های شبه نظامی عراق متهم کرده و گفت ایران در نا آرامی های عراق و کشتار نظامیان آمریکائی دست دارد.

لیبرمن که همواره از حامیان سرسخت تهاجم به عراق بوده ، پشتیبان اصلیِ احمد چلبی و دروغ فاجعه انگیزی است که آمریکا را وارد جنگ عراق و نابودی صد ها هزار انسان (عراقی و آمریکائی) بی گناه کرد.

لیبرمن پنج سال قبل از 11 سپتامبر نویسنده و بانیِ لایحۀ "عملیات رهائی عراق" در کنگرۀ آمریکا و پرداخت یکصد میلیون دلار به احمد چلبی و گروهش برای تضعیف و مبارزه با رژیم صدام بود.

چلبی همراه با حامیان صیهونیستش و با حمایت نئو کان های (تند روها) آمریکائی مدعی بودند که صدام حسین تسلیحات هسته ئی دارد و در فاجعۀ 11 سپتامبر نیز دست داشته است. این ادعاها که بعدها نادرستی آن ها فاش شد و آمریکا نیز وادار به پذیرفتن آن گردید ، نه تنها کشور عراق را نابود کرد بلکه منطقه را بشدت نا امن کرده و در آستانه ی جنگ قرار داد.

لیبرمن ، دیک چی نی و نتن یاهو (نخست وزیر سابق اسرائیل) که با یکدیگر رابطۀ نزدیکی دارند ، همواره در سخنرانی های خود از تهاجم به عراق ، نابودی ارتش آن و حمله به ایران پشتیبانی کرده و معتقدند که آمریکا نباید اجازۀ سرپیچی به ایران بدهد. این افراد و گروه هایِ تندروئی که آنان را پشتیبانی می کنند در مورد عراق ، ایران و تغییر مرزهای خاورمیانه همفکر و متحدند.

دیوید وُرسمِر ، مشاور دیک چی نی که یک صیهونیست تندرو می باشد ، از قول چی نی می گوید که فعالیت دیپلوماسیِ کاندالیزا رایس با شکست روبرو می شود و تا بهار آینده پرزیدنت بوش باید تصمیم بگیرد که حملۀ نظامی تنها راه حل رابطه با ایران است.

دیوید وُرسمِر که قبلاً با بنیاد هِریتج (یک سازمان تندروی صیهونیستی در آمریکا) کار می کرد ، تهیه کننده و نویسندۀ گزارش "استراتژی برای کنترل قلمرو" برای نخست وزیر جدید اسرائیل نتن یاهو در سال 1966 بود. او در سال 2000 گزارش " پایان اشغال لبنان بوسیلۀ سوریه و نقش آمریکا" را نوشت و ادعا کرد که سوریه دنبال بدست آوردن تسلیحات هسته ئی است.

برای شناخت بیشتر لیبرمن ، به نظر و دیدِ او در کنگره آمریکا در بارۀ زندانهای مخفی آمریکا ، زیرپا گذاردن قوانین بین الملل و شکنجه در زندان ابوغریب بدست نظامیان و ضد اطلاعات آمریکا توجه کنید. در مجلس سنا بحٍث و گفتگو در اینمورد بود که این لکه های ننگین را از دامان آمریکا ، چه گونه باید پاک کرد. عده ئی از نمایندگان معتقد بودند که باید رسماً عذر خواهی کرد. لیبرمن در پاسخ می گوید: "کسانیکه در 11 سپتامبر به آمریکا حمله کردند مگر عذر خواهی کردند که ما امروز عذر خواهی کنیم!"

رابرت شییر می نویسد: " اتکا به منطق آقای لیبرمن یعنی آنکه اوساما بِن لادِن سرمشق و الگوی اخلاقی ما در آمریکا می باشد." (1)

ژنرال وِسلی کلارک می نویسد: "حمایت لیبرمن از سیاست غلط بوش- چی نی در عراق و ادامۀ پشتیبانی اش از یک استراتژیِ ورشکسته یک اشتباه بزرگ و اظهارات امروز او در مورد ایران عاری از حس مسئولیت می باشد."

ژنرال کلارک می نویسد: "جالب اینجاست که این اشخاص جنگ طلب ، نه دوران نظام وظیفه را طی کرده ، نه هیچ گاه اونیفورم نظامی به تن داشته و نه در بارۀ امنیت کشور جدّی فکر کرده اند. این شعارها و این دید ، هدیۀ بزرگی به احمدی نژاد و تند رو ها در ایران است." (2)

جوزف لیبرمن و دیک چی نی ادعا می کنند که مدرک غیرقابل انکار در دست دارند که ایران شبه نظامیان شیعه و نیز شبه نظامیان سنّی را حمایت میکند!

ژنرال پِیتر پیس ، فرماندۀ کل نیروهای مسلح آمریکا در اینمورد می گوید: " ما مدرکی برای ثبات این ادعا در دست نداریم."

دولت بوش- چی نی که حاضر به تحمل هیچ گونه سر پیچی نیست و مدرکی نیز برای ارائۀ ادعایش در دست ندارد ، برای رد گم کردن ژنرال پیس را برکنار و بازنشسته کرده است!

کاخ سفید و وزارت دفاع آمریکا سعی دارند که موضوع برکناری ژنرال فرمانده را عادی نشان دهند. تونی اِسنو ، سخنگوی کاخ سفید می گوید پرزیدنت بوش خیلی علاقمند بود که ژنرال را برای دورۀ جدید به مجلسین معرفی کند ولی حاضر به مقابله با واپس نگری و ایرادگیریِ نمایندگان نبود. بعلاوۀ آنکه رابرت گیتز ، وزیر دفاع می خواهد که کاندید مورد نظر خودش را معرفی کند.

سناتور دُربین در اینمورد می گوید که مشکل می توان از کارهای گردانندگان کاخ سفید سر در آورد ، از آلبرتو گنزالس دادستان قانون شکن حمایت بی چون و چرا می شود و ژنرال فرمانده را بخاطر آنکه حاضر نیست دروغ آنان را تأئید کند بازنشسته می کنند.

لیبرمن و چی نی ، طبّالان جنگ و مخالف گفتگو با ایران هستند. استراتژیِ اولیه آن ها خرابکاری در هر نوع دیپلماسی و گفتگو مابین آمریکا و ایران است و هدف نهائی شان هجوم به ایران می باشد.

لیبرمن می گوید: "در مورد تسلیحات اتمی و دخالت ایران در عراق ، صحبت با ایران بیهوده و بی ثمراست. ایران را بایستی با زور وادار به اطاعت کرد و حملۀ نظامی بهترین راه حل می باشد."

این پدیده ، در ضمن دقیقاً خواست دولت اسرائیل است. لیبرمن که یک یهودیِ صیهونیست آمریکائی است معتقد است که امنیت اسرائیل برای آمریکا حیاتی است و هر نوع خطراحتمالی برای اسرائیل ، خطری است برای آمریکا ؛ پس در هم شکستن آن خطر بهترین راه جلوگیری از آن می باشد.

جی نی و لیبرمن می گویند که اگر آمریکا به ایران حمله نکند اسرائیل خودش این کار را خواهد کرد.

محمد برادعی رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی که مسئول نظارت بر عملیات هسته ئی کشورهای امضاء کننده می باشد می گوید: " حمله به ایران برای حل مشکل انرژیِ هسته ئی ، یک دیوانگی است."

رابرت نی من می نویسد: "چی نی و لیبرمن از کُره ی زمین نیستند و از کُره ی چی نی- لیبرمن می باشند. اگر قرار است که آمریکا به هر کشوری را که در عراق دخالت کرده و از شبه نظامیان حمایت می کند مورد هجوم قرار دهد و آنرا بمباران کند ، آمریکا می بایستی سوریه را بمباران کند. عربستان سعودی و اردن را بمباران کند و بالاخره آمریکا را نیز بایستی بمباران کند! این طرز تفکر یک جنون جنائی است." (3)

چی نی و لیبرمن از استراتژی جدید آمریکا ، یعنی آموزش و تجهیز برخی از شبه نظامیان سنّی که تا دیروز با آمریکا مبارزه میکردند برای مقابله با القاعده ، حمایت می کنند. این برنامه براین پیش فرض پایه ریزی شده که رابطه با آمریکا باعث خواهد شد که شبه نظامیان سنّی بجای مبارزه با آمریکا ، به مقابله با القاعده خواهند پرداخت!

اکثر فرمانده های آمریکائی معتقدند که این یک عمل بسیار خطرناک است و می گویند که از این تعلیمات و تسلیحات برعلیه آمریکا استفاده خواهد شد. این فرمانده ها می گویند که تا به امروز آمریکا بیش از پانزده میلیارد دلار برای آموزش و تجهیزات ارتش و پلیس عراق که تعدادشان 350000 نفر می باشد ، خرج کرده است. اکثر این نظامیان شیعه هستند.

تعلیم و تجهیز شبه نظامیان سنّی در آینده ، آنان را در یک جنگ داخلی ، برای سالیان دراز در مقابل یکدیگر قرار خواهد داد. این فرمانده ها می گویند که امکان بکارگیری و استفاده از این تسلیحات برای مقابله با آمریکا اجتناب ناپذیر است.

رابرت نی من می نویسد: "برای درک این سیاست باید منطق ، عقل و حساب و کتاب را کنار بگذارید ، اخلاقیات ، وجدان اجتماعی و قانون بین الملل را دور بریزید ، و خواهید دید که این سیاست فقط بر پایۀ قدرت برهنه و توانائیِ نظامی است.

آمریکا بزرگترین قدرت نظامی جهان هر چه بخواهد می کند و هر کس در مقابلش قد علم کند باید ریشه کن و نابود گردد." (4)

البته این نوع طرز تفکر در آمریکا طرفداران زیادی دارد و جنگ افروزان مرتب با شرکت در بر نامه های رادیوئی تند رو های دست راستی ، مانند شان هَنِتی و راش لیمبا و همچنین تلویزیون فاکس که حامی نئوکان ها و کارتل های بزرگ آمریکا است ، برای شست و شوی مغزی ملت شعار می دهند.

مشکل اینجاست که این طرز تفکر باعث حمله به عراق و کشته و زخمی شدن 30000 (3500 کشته و 26000 زخمی) آمریکائی گردید.

سیاست " یا با ما هستی و یا بر علیه ما" نه تنها غیر منطقی و ناعادلانه است بلکه برای آمریکا و منافع اکثریت ملت مضر و خطرناک می باشد.

(1) رابرت شییر ، پژ.هشگر ، ژورنالیست و استاد دانشگاه

(2) ژنرال وِسلی کلارک- ژنرال چهارستاره ، فرماندۀ قوای متفقین در اروپا ، کاندید ریاست جمهوری

(3) رابرت نی من ، پژوهشگر و آنالیست سیاست خارجی آمریکا

(4) رابرت نی من – "سیاست خارجۀ عادلانه"