مدل سوئدی
بحث کمونیست های چینی در رابطه با
دموکراسی.
ترجمه : زری طبائی
کمونیستهای چینی اول سوسیالیست به سبک چینی را اختراع وسپس اقتصاد سوسیالیسی بازاررا کشف کردند. در حال
حاضر بحث داغی در محافل سیاسی چین درباره " دموکراسی چینی " درگیر است. قبل از برگزاری کنگره
بزرگ حزب در پائیز که برای انتخاب اعضای رهبری وتعین جهان بینی حزب در پنجسال
آینده تصمیم خواهند گرفت، قرار است، با کمال تعجب، بحثی بازو همه جانبه دربارهً
دموکراسی مطرح و موضوع گفتگو قرار گیرد. لیبرالهاومحافظه کاران در اینترنت
ودرروزنامه های رسمی وابسته به دولت چنان سرگرم بحث و جدل میباشند که تا بحال در
تاریخ چین بیسابقه بوده است.
یو کپینگ، سرپرست آرشیو کمیته
مرکزی حزب کمونیست با جمله تحریک کننده " دمکراسی برای چین چیز خوبی
است"به گقتگو در بارهً این مسئله دامن زد. یو باین نتیجه رسید که دموکراسی
بهترین نوع سیستم حکومتست. در اینترنت
استدلال شده است : سرنوشت آینده چین را نباید فقط یک یا دو نفر تعیین کند، بلکه یک
و سه میلیارد انسان حق تعیین سرنوشت خود را دارند..
چین نیاز مبرم به
انتخابات دارد. یعنی انتخابات در حزب، در استانها و ایالات برای کنگره مردم و
نمایندگان بخشها. یکی از اعضای حزب پیشنهاد دموکراسی به سبک سوئد را میدهد.حتی در
بعضی از پیشنهادات رادیکال از بوجود آوردن امکانی که به فرد و انسان اجازه میدهد
در نهادهای جامعه نقش بیشتری را بعهده بگیرند سخن بمیان آمده وخواسته شده نقش افراد ونهادهائی برای مشاروه را وسیع ترکنند.
عده ای دیگر با بی پروائی اعلام میکنند دموکراسی تنها وسیله اصلی مبارزه با فساد و
رشوه خواری رشدیابنده در چین است.
بحث عمومی و آزاد در رابطه با این موضوع با وجود سانسور و
کنترل رسانه های عمومی نشاندهنده این ست نه تنها دستور از بالا صادرشده است، بلکه
حزب آگاهانه به آن دامن میزند. روشنفکران چینی میگویند : حزب دوباره اعتماد به
نفسش را بدست آورده است. قبلآ تمام همٌ حزب صرف این بود که با " لیبرالیسم
بسبک غربی " مبارزه کند. در حال حاضر میخواهدراهی به سوی دموکراسی چینی پیدا
کند.
وین جیاباو، نخست وزیر،خودش این مبحث رادر مقالهً در روزنامه، قبل از تشکیل
کنگره خلق مطرح کرد: دموکراسی فقط مخصوص سیستم سرمایه داری نیست، سوسیالیسم و
دموکراسی نه تنها تناقضی با هم ندارند بلکه یکدیگر را تکمیل میکنند. اساسآ نخست
وزیرکنونی در مقایسه با نخست وزیران سابق، در برابر رسانه های داخلی و عمدتآ
همکاران خارجی خود،بیشتر از همه باین سئوال پرداخته، از سیستم دموکراسی دفاع و از
آن تعریف و تمجید کرده است.
آمٌاتصویری که رئیس دولت از" دموکراسی چینی"
دارد و یا ارائه میدهد، تصویری نیست که ما از دموکراسی غربی میشناسیم. لیو خیریو
متخصص مسائل سیاسی، درمقاله ای، شکل و محتوای آگاهی وروشنگری را که در چین
آرزومیشود، تشریح کرده است. بر طبق آن، مدل چینی از دموکراسی در داخل حزب ، کنگره
خلق، انتخابات در دهات، مناطق شهر ها و در انتخاب مشاوران حوزه های حزب حرف میزند. این سیستم باید اصلاح گردد. این
"خرافات" است که دموکراسی فقط در غرب موجود است.
حتی در مجله حزب کیوشی (
در جستجوی حقیقت) درج شده: چین راه خودش ، راه جدید دموکراسی چینی آغاز کرده است.
ما اجازه نداریم از دموکراسی غربی نسخه و یا رونوشت برداریم، ولی میتوانیم از آنها
بیاموزیم. در حالیکه برای عده ای این تفکر محافظه کارانه تلقی میشود، برای
سوسیالیستهای متعصب بسیار زیاد است. در "روزنامه خلق"در جواب این روًیا
" ما حق نداریم هرگز، نوع حکومتهای غربی و سیستم چند حزبی آنان را در کشور
خود پیاده کنیم".
به نظر اصلاح طلبان مسئله
این نیست که در راه دموکراسی باید قدم برداشت، بلکه چگونگی آن مورد سئوال است. این
میتواند به خوشبینی منجر گردد. بیاد آوریم که پنج سال پیش هم قبل از کنگرهً
شانزدهم بحثی دربارهً رفرم درسیستم سیاسی
شروع ولی بعد از کنگره فروکش کرد و کسانیکه به این موضوع پرداختند
بعدآ خودشانرا از انظارعمومی کنار کشیدند.
بحثهای سیاسی معمولآ قبل از
کنگرههای حزب آگاهانه هستند و نظرهای مردم را منعکس میکنند. متخصصان و مشاوران حزب
در جلسات بسته، تلاش میکنند که با ارائه این خواستها و نظریات رهبران حزب را تحت
تآثیر قرار دهند. رهبران حزب هم میتوانند از طریق اینترنت و محیط سیاسی اطراف
خود نظرات خودشان را اعلام کنند.
مطرح کردن موضوعات بلند
پروازانه و چند صدائی در حزب امید به تغییرات را تقویت میکند. در سال 2002، هوجین
تاو ، رهبر جدید انتخاب شدهً حزب، هوای تازه ای را با طرح مسائل جدید به حزب آورد.
هو در این فاصله هسته اصلی وتوجه خودرا به اقداماتی برای بهبود سیستم اجتماعی کرد. ولی در زمینه دموکراسی سیاسی نتوانسته
است تا بحال کاری انجام بدهد. با اینهمه، این دفعه امیدواریهائی هست. بر اساس
قوانین سیاسی چین ، رهبر حزب میتواند در دورهً دوٌم رهبری نظرهای خودرا بیشتربه
پیش ببرد. درحالیکه هو جین تاو در دوره
اوٌل رهبری تلاش کرد مقام خود را مستحکم کند وازحمایت دسته های مختلف برخوردار
شود، در دورهً دوٌم این قدرت را خواهد داشت که برنامه های "مخاطره آمیز" را به مرحله اجرا
درآورد.
تعاریف جدید برای سیستم
سیاسی چین بسیار مهم هستند. آنها راه جدیدی را نشان میدهند، ولی تصٌلب سیاسی مانع
از آن است که قدمهائی در این راه بر داشته شود. کنگره قبلی تصویب کرد: حزب کمونست
چین از این ببعد بعنوان "حزب حاکم" خوانده شود، یعنی احزاب دیگر هم حق
حکومت کردن دارند.اصلاح طلبان امیدوار به بر قراری سیستم چند حزبی بودند، تابحال
که سرخورده شده اند.
تا جه اندازه "دموکراسی
نوع چینی" نقشی در کنگره آینده حزب بازی
خواهد کرد، هنوز نمیتوان اظهار نظر کرد.آمٌا تاًثیرات خارجی خود را همین
حالا نشان داده است. منتقدان غربی حقوق بشردر چین، این بحثها را جدی گرفته و امیدوار هستد که سیستم خودش را
تصحیح کند.
از این ببعد به کشورهای کمتر
توسعه یافته، که چین را به دلیل رشد و توسعه اقتصادیش ستایش میکنند، نمیتوان مدل
چین را فقط به دلیل توسعه بالای اقتصادی پیشنهاد کرد.
روزنامه فرانکفورت آلگماین
Frankfurter Allgemeine Zeitung :13.juni.2007