منير طه
امريكا ، يعني آقاي بوش
كدام جنگ را باخته است ؟
ميگويند امريكا ، ( يعني همين آقاي بوش ) ، جنگ را در عراق باخته است و
لشكر فرعون اسيرآسمان هاي سوزان و زمين هاي خشك و ويران است .
مستعمرة آقاي بوش ، يعني دولت و ملتِ قارة امريكا ، و قد و قوارة ناموزونِ
دنيا ، حق نفسكشيدن ندارد اگر هم بكشد با تو دهني فرو ميبَرد . حرف حرف رعد و
برق آسمان هاست و آتش سوزيِ زمين بعني نعمت خداپسندانهاي كه به دست كرامت ايشان
به يكسان در ميان نيازمندان تقسيم ميشود .
****
كدام جنگ ؟ كدام جنگ را باختهاست ؟
آيا كسي به او اعلان جنگ داده بود ؟ آيا كسي در برابر حملة
او به دفاع ايستاده بود ؟ آيا كسي خواب شبانه اش را بهم ريخته بود ؟ آيا كسي در تفريح
روزانه اش دست برده بود ؟ آيا آن روز كه به الهام آسمانيگوش سپرده بود خدايش
ظرفيت و بهرة انسانيش را محك زده بود كه امروز اينچُنين در آشوب و عصيان مردگان
رهايش كرده است ؟ آيا واجب تر از اين و برتر از اين كار و بار ديگري نداشت ؟ خودش
بريده و خودش هم دوخته بود ، و شوريِ باقي قضايا .
****
نرفته بود كه آباد كند .
عراق ويران نبود كه به آباديش رفته باشد و اسارت و گرفتاريِ امروزش را هم
نداشت كه به آزاديش بشتابد . ساقط كردن صدام هم براي دستگاهي كه چپ و راست آدم
ترور ميكند و آدم ميربايد آنچنان مشكل
نبود كه لازمهاش بمباران عراق باشد . غرض و مرض از آنهمه هاي و هوي ، يكه تازي و
لشكربازيِ يك جانبه ، ويران كردن عراق و در خاك و خون نشاندن مردمش بود كه ويرانكرد
و در خاك و خون نشاند . بهانه صدام و هدف نابودي عراق بود از موجوديت جغرافيائي و
آب و خاكش گرفته تا فرهنگ و آثار تاريخي و دانشمندانش كه امريكا يعني آقاي بوش به
همراه شركا در همة اينها نهايت موفقيت را داشته است و با ارسال لشكر تازه نفس قال
بقاياي آن ويرانسرا را هم خواهد كند حتا اگر يك سرباز هم به خانه بر نگردد . خانم
كلينتون هم كه رُفت و روبِ فاجعه را طلب ميكند ، نفس راحتي خواهدكشيد و به روشي
همانند ، جايي بالاتر ، جايي پايينتر،
خواهد پرداخت و يا ادامة سلطه گري را به ديگري خواهد باخت .
****
آيا پس از اين ستم و ستم هاي ديگر
در اينجا و آنجا ، باز كسي جايي خواهد ايستاد و عذر تقصير خواهد خواست ؟ و باز كسي
خواهد آمد و همان تقصير را تكرار خواهد كرد ؟
عذر بخواهد كه چه شود ؟ كدام درد را دوا
كند ؟ عذرخواهي آزادي و حقِ از دست رفته را باز ميگرداند ؟ عذرخواهي رسوب مصيبت
و نفرت را از رگ و ريشة بلاديدگان پاك ميكند ؟ عذر خواهي كودكان درآتش گداخته را به
مادرانشان باز ميگرداند ؟ عذر خواهي دست و پاي از بدن جدا شده را سرِجايش مينشاند
؟ عذرخواهي خانه و كاشانة سر بر زمين كوفته و خانوادة ميان آسمان و زمين سوخته را
دوباره ميسازد ؟ عذرخواهي چپاول ديكتاتور يا هراحمق تحميل شده را به ملك و ملت
باز ميگرداند ؟ عذرخواهي ، خودكامگان و شكنجه گرانِ خون آشامشان را تسليم
دادگاه هاي صالح و عادل ميكند ؟ آيا به نكبتِ كودتاي مرداد گرفتار آمدگان ،
استقلال و آزادي از دست دادگان و ازچنگال ننگين و سياه آن كودتا به چنگ اين عذاب و
عزا افتادگان، عذر خود شيرينيِحضرات را
پذيرفته اند ؟ هرچند همكه به مذاق برخي شيرين آمده و نُقل ِكلامشان باشد. در قبال
اين عذرخواهي تعهد و تبلوري هست ؟ عذر خواهي كند كه چه بشود ؟ چه بكند ؟
آقايكلينتون از ببارآوردن ويراني در چپ و راست دنيا ، سرنگون كردن دمكراسي
در اينجا و در آنجا و ديگر بهره برداري هاي ناروا از سوي جنابانشان ، اظهار تأسف و
تأثر ميكند تأسف و تأثري كه نوعي عذرخواهي و پشيمانيِ بر زبان نرانده در آن به
گوش ميرسد . ولي مضحكه اينجاست كه در نرمش و چرخشِ همين مرا ببخش كه مي دانم گناه
كردم و اشتباه كردم ، همخانه و همبالينش به دريدنِ عراق ، بريدن سر و گردن و
پريدنِ دست و پاي آن آب و خاك رأي ميدهد .
آنانكه هستي خود را در نيستي غيرِ خود ميجويند و گزيني جز اين براي
ايستاييندارند ، حرفشان حرف است و آن حرف مخلصانه نيست . سخنِ ديگر اينكه :
آيا دنيا توپ فوتباليست كه در زمين گلآلودِ اين بازيگران به گِل نشسته است
؟ يا همين زمينِ گلآلود است كه پاي بازيگرانش را در گل نشانده است ؟
ونكوور ، 12
جون 2007