با اقتدار به پيش
(اتحاد جمهوریخواهان
دمکرات و لائيک ايران)
ی. صفايى
نيروهای سياسی ما پس از
يک دوره فرسودگی سياسی که ناشی از روند سياستهای موجود در داخل کشور بوده، گامهای
متفاوتی در جهت رشد مبارزات مردمی به نفع ملت ايران برداشتهاند. زمان آن فرا
رسيده که فعالان ما که هر کدام کوله بار عظيم سياسی چندين ساله در هر دو دوران
استبداد شاهی و شيخی را بدوش کشيدهاند، از اين کوله بار تجربه های سياسی ـ
تشکيلاتی خود بهرهای گرفته و از حاشيه رفتنها پرهيز کرده وبا يک جهش بزرگ در راه
اصلی که همان اتحاد می باشد به نفع ملت گام های تاثيربخشی را بردارند و با استناد
به اسنادی که به امضا رسيده و همه روی آن توافق دارند در جهت حل بحران های موجود
در جنبش چپ دمکراتهای لائيک بوده و به فکر راه رسيدن به يک آلترناتيو قوی باشند.
منظور از جهش بزرگ اين است که بتوانيد نيروهای جوان را بخود جذب و از انرژی آنها
در جهت گامهای بزرگتر که همان رسيدن به عدالت اجتماعی است بهرهمند شويد و از
مناقشه های بيهوده که توام با جنجال آفرينی است و گريبانگير اتحاد جمهوری خواهان
شده است، بپرهيزيد و در جهت روند سالم سازی سياسی حرکت کنيد.
من معتقدم که در کليه
نشستهايتان که متأسفانه من در هيچکدام حضور نداشتهام و فقط از طريق نوشتارها از
اهدافتان و بحرانها مطلع شدهام، بايد درس دوستی و صداقت را آموزش دهيد. دوستان
عزيز در حل مشکلات به گونه ای عمل کنيد که نه تنها مورد تمسخر قرار نگرفته بلکه به
درد ديگران هم گرفتار نشويد.
بايد درون ج،چ،د،ل فرهنگ
صداقت و درستی را پرورش داده تا مناسبات بحرانی را که در نوشتارها مطرح می کنيد بر
طرف نماييد. بيلان کار خود، از تاريخ شروع تا به حال را ارزيابی و تحليل کنيد و از
پراکنده گويی ها پرهيز کرده و در نشستهای پالتاکی از پرخاش و برچسب زدنها
و...و..و دست برداريد.
همانطورکه آستينهای
آزادی را بالا زدهايد،باز هم بالاتر بزنيد و نقش شلاقی را که طی ساليان سال بر
گرده اين مردم فرود آمده و ميآيد با رنگ عدالت و آزادی پاک کنيد. شما که حرکت
سياسی جنبش را بر سه اصل مهم که همان (جمهوريت، دمکراتيسم و لائيستيه) تعيين کردهايد
و متشکل شدهايد پس اين چه دردی است که درمانی برايش نيست؟
اميد است، اين جنبش که
با دستان توانای شما شکل گرفته به يک سری نابسامانیها خاتمه داده و آلترناتيو
سياسی را بدست گيرد وبا کمک تمامی نيروهای آزاديخواه که به اسناد اشاره شده اعتقاد
دارند، برای يک خيزش سياسی عظيم به پيش رود.
با تمام قدرت بايد جنبش
را به پيش ببريد با اين هدف که در جهت در دست گرفتن قدرت سياسی گام برداريد.
دوستان عزيز،
جنبش آلان بايد در پروسه
ای قرار بگيرد که به ابعاد سياسی توجه کند و مبارزات خودش را در هر زمينه ای پيش
ببرد. جنبش بايد از حالت سکته کردن بيرون بيآيد و سلامت خود را در تحولات سياسی
ايران مورد تجزيه و تحليل منطقی و اصولی قرار دهد و سلامت کلا م را در هر زمينهای
به پيش ببرد.
از تمامی نشستهای خود
يک جمع بندی کلی کرده و با درايت کلام و بطور اصولی در جهت ترميم همه آنچه که در
پيرامون جنبش باعث زخمی شدن بدنه آن شده است بر آييد، از جمله دلايل نزول، کم کاری
و رابطهها. ترکيب جنبش يک ترکيب چند صدايی است که بايد در جهت حل مشکلات آن گام
های نخست برداشته شود. تناقض ها را برطرف و سعی کنيد درآينده از بحران ها ی موجود
در آن کا سته شود و آنرا به يک حرکت اجتماعی در سطح تمامی جنبش های آزاديخواهی به
پيش ببريد. مسئله گره ای اين است که چه ارزيابی از قابليتها برای اهداف داريم و
اشکال کار کجاست؟
به اين جنبش بايد اميد
بست و يقين دارم که سرود آزادی در سرزمينم طنين انداز خواهد شد، فقط با اقتدار و
درايت و کوشش بايد گام ها را شمرده برداشت.
سخنم را با گفتهای از
اريش فروم خاتمه ميدهم که به درستی می گويد:
"هدف انسان بايد
اين باشد که به مرجع اقتدار خود تبديل گردد، يعنی اينکه در مسائل اخلاقی دارای
وجدان، در مسائل فکری دارای اعتقاد و در مسائل احساسی دارای صداقت باشد. اما انسان
تنها زمانی می تواند صاحب اين اقتدار درونی گردد که به اندازه کافی بالغ باشد تا
جهان را با خرد و عشق دريابد. رشد دادن اين ويژگيها، شالودهی شخصی و از طريق آن
بنيانی برای دمکراسی سياسی است....."
ی. صفايي
۲۲مه ۲۰۰