بازنگری
در مفهوم فامیل
فامیل هم محل امنیت است و هم محل
خشونت، هم بهشت عاطفی است و هم می تواند جهنم عاطفی باشد، هم می تواند پایگاه باشد
و هم زتدان.
طی چندین هزار
سال و قبل از اینکه طلاق وجود داشته باشد و یا کار کردن مادرها بصورت امروزی،
(مادرها در طول تاریخ کار کرده اند، ولی فقط 60 سال است که حقوق بگیر شده اند)
تمام قا تل ها و معتاد ها و بیماران روانی ازتوی فامیل ها بیرون می آمدند و
زندانها و تیمارستان ها را پر میکردند.
فامیل در هر
کجای دنیا محل برخورد های متقابل بین نسلها و بین افراد آن بوده است. محلی که اولین
پایه های دموکراسی و دیالوگ می تواند در آن رشد کند.
همان طور که می
شود اذعان کرد که فامیل یکی از پایگاهای محکمی است که باقی مانده وافراد می توانند
در آن رشد کرده و از امنیت در آن برای پیشرفت خود درمقابله با محیط خشن بیرون
آماده گردند،همان طور هم می توا ن شاهد بود که فامیل می تواند محل قتل باشد ( فقط
15 در صداز قتل ها در بیرون از خانواده انجام می گیرد) و بخصوص محل قتل های روانی
که در آن قاتل شناسایی نمی شود.
بنابراین تمام
هنردر پاکیزه نگاه داشتن این بستر است وگرنه
در همین بستر است که افراد خانواده برای قبول دیکتاتوری ها آماده می شوند.
انواع فامیل :خوشبختانه
روز بروز شاهد تغییرات و تحولا تی در خانواده هستیم ومی بینیم که اهمیت دادن به زندگی با عشق در زندگی خصوصی
ارزش والایی پیدا کرده است بااین حال بدون
اینکه بخواهیم عمومیت بدهیم ،از آنچه تا بحال مشاهده کرده ایم، می توان فامیل را
به انواع زیر و با مشخصات مخصوص به هر یک به شرح زیر تقیسم کرد :
فامیل سنتی یا
نسبتاً مذهبی
-
این
خانواده ها بظاهر زندگی آرامی دارند
-
از
نظر مالی وابسته هستند به رئیس خانواده (اغلب حتی اگر زن کار کند)
-
سیستم
بالا دست و پایین دست وجود داردخواهر از
برادر، مادر از پدر، پسر از پدر،بچه ها از مادر
-
بیشتر
گفتگو ها یکطرفه است، از طرف پدر به مادر و از طرف پدر و مادر به بچه ها
-
بستگی
شدید اولیا به فرزندان زیاد است
-
روشهای
تربیتی مبتنی است بر اطاعت و بیشتر بچه ها در حیطه خانواده می مانند
-
از
تنبیه های بدنی و کلامی و غیره ممکن است استفاده شود
-
بچه
ها در بیرون یک نوع رفتار دارند و در داخل
برای اینکه آرامش را حفظ کنند یک نوع دیگر و می شود گفت برای خود چند جهره
درست می کنند
فامیل های
پدرسالار
-
از
نظر مالی وابسته هستند به رئیس خانواده (اغلب حتی اگر زن کار کند)
-
سیستم
بالا دست و پایین دست وجود داردخواهر از
برادر، مادر از پدر، پسر از پدر،بچه ها از مادر
-
در
این سیستم بچه ها هرگز به استقلال فکری نمی رسند. بچه ها معمولاً از نظر درسی و
اجتماعی مشکلی ندارند ولی از نظر عاطفی ضعیف
-
بحث
و گفتگو و تبادل نطر وجود ندارد یا خیلی کم است ( 1)
-
انتقاد-
سرزنش- تحقیر کردن یکدیگر و مقایسه کردن وجود دارد، در این خانواده ها بچه ها
مخلوطی از دانایی و نادانی دارند
-
مادر
می تواند با پدر بر ضد بچه ها همدست شود که خانواده حفظ شود
فامیل های مشکل
دار و مجنون
-
اکثراً
پدران الکلی یا معتادهستند و مادران افسرده و بی وجود یا هویت سازی با پدر
-
عشق
مشروط به بچه (می توانند عشق خود را پس بگیرند)، سلطه جویی و همدستی در تنبیه بچه
ها
-
خلقیات
پدر یا مادر بین عصبانیت و مهربانی متغیر است (2) بچه فکر می کند که تغییر خلقیات
آنها تقصیر اوست و احساس گناه می کند.رنج
دختر بچه و پسر بچه یکی است و شاید رنج پسر بچه کمتر نباشد زیرا او در حالیکه قلبش
نزد مادر است بخاطر کم کردن احساس گناه مجبور است با پدر هویت سازی کند
-
فامیل
هایی که تک تک می توانند خود را اداره کنند ولی با هم که هستند حالت دیوانه دارند
-
پدر
و مادر قادر به حفظ ثبات یک سیستم تربیتی نیستند، یا استعفا می دهند و شُل می
گیرند یا سخت می گیرند و سیستم کنترل پلیسی اجرا می کنند ( تهدید،تحقیر،توهین،تهمت،
تحدید،تنقید، تنبیه ، تمهید، تفتیش و غیره) بقول معروف سرخی تو از من، زردی من
از تو بدین معنی که وقتی جراحات قدیمی
را به بچه ها منتقل کردند حالشان خوب می شود یا بقول آقای برادری (3) وقتی آب
توبه روی بقیه ریختند و شبیه سازی نارسیستی ( یاا نفی دگر اندیش
یا سرکوب فیزیکی و شخصیتی ) کردند و آیین تواب سازی را اجرا کردند
اوضاع را بر وفق مراد می بینند. [ شوهری که اصطلاح آب توبه را در حالت جنون بکار
می برد. البته دیده می شود که مردانی هستند که دختران سالم را ول می کنند و اصرار
دارند که زن بدکاره ای( یا زن معمولی که در کابوس هایشان آنها را بهمان شکل تصور
می کنند) بگیرند و آب توبه روی او بریزند]. جالب اینکه دبده شده وقتی اولیا بچه را
می زنند، بچه سعی می کند خود را بدامن آنها بچسباند در این حالت دیگر نمی توانند
بزنند چون تکه ای از خودشان می شود برای اینکه بتوانند ادامه دهند بچه ها را به
عقب می زنند. آنقدر این کار را ادامه می دهند تا آرام شوتد.
-
اغلب
پدران و مادرانی که حمله یا انتقاد می کنند ضعف هایشان راپشت آن پنهان می کنند، بچه
ها چون نمی توانند بشنود حرف آنها را قطع می کنند و این خود باعث تنبیه بیشترمی
شود (4).
لازم به یاد آوری است که تا به امروز کلیسا ها
و موسسات مذهبی در این مورد دست از سکوت بر نداشته اند.
-
بچه
ها از درونی کردن تصویر پدر و مادر عاجز هستند و تصویر منفی از آنها می گیرند،
بخصوص وقتی بچه ها در حال بافتن تار های نامریی برای وفق دادن خود در بیرون خانه
هستند و اگر با حمایت خانواده روبرو نشوند بدنیای خیالی پناه برده و از حقیقت می
گریزند و چون قادر به برخورد با واقعیات ملموس در زندگی نیستند، لاکی دور خود درست
می کنند و در ها را بروی خود می بندند و گوشه گیری وانزوا پیشه می گیرند
-
در
این فامیل ها معاشرت با بیرون کم است و مهمان بندرت دعوت می شود
-
بچه
ها بعنوان یک موجود مستقل مطرح نیستند و در عین حال از آ نها بصورت افراطی و غیر
واقعی تعریف می شود که در مقابله با بیرون واقعیت ندارد(خدایان تو خالی) در حالی
که با آنها رفتار مخرب می شود
-
در
جاهای تنگ زندگی می کنند (حتی وقتی امکان زندگی در فضاهای بزرگتر دارند)، رابطه
پدر با دختر و پسر با مادر تنگاتنگ است،هر کسی هر جا می خوابد و حمام ها و اطاق ها
قفل ندارد، رابطه با بچه ها کمی مشکوک است
-
اید
ئولوژی ما از همه بهتریم و دیگران بدهستند رواج دارد ودیگران رامورد تهمت قرار می
دهند
-
یک بیوگرافی درخشان از فامیل
ساخته شده و دروغ های مبهم گفته می شود(برای پوشاندن ترک خوردگی ها)
-
بچه
ها را از بیرون می ترسانند و اطلاعات غلط و نادرست راجع به همه چیز و همه کس داده
می شود
-
به
بچه ها احساس گناه و شانتاژ داده می شود (ما برای شما چه ها کرده ایم، هیچ کس شما
را باندازه ما دوست نخواهد داشت)
-
تفرقه
بین افراد خانواده انداخته می شود، اختلاف نسل معلوم نیست، کسی جای خودش نیست و
راز آنها جایی نباید درز کند
-
بچه
ها که در ظاهراً ساکت و در درون پر ازبدگمانی و تنفرهستند بهما ن اندازه که ضعف
پدر آشکار می شود با شکست های تحصیلی حال او و یا معلمان را می گیرند و بدین وسیله
انتقام خود را از بزرگتر ها می ستانند. زیرا تنفر را از بزرگتر یاد گرفته اند. حتی
دیده می شود که خود را به بدترین انحرافات می اندازند تا لااقل یک کاری کرده باشند
که تصمیم با خودشان باشد.
-
فرهنگ
ناموس پرستی رواج دارد
فامیل باز و دموکرات
-
به
هر فرد خانواده ارزش داده می شود (سیستم حمایت، برآورد احتیاجات بچه ها، اجازه
بزرگ شدن و اجازه اینکه بچه ها بتوانند خودشان باشند نه آنچه اولیا می خواهند)
-
سیستم
از بالا به پایین وجود ندارد
-
ارتباط
با بیرون باز است
-
حریم
خصوصی هر کس محفوظ است (نامه های هر کس بوسیله بقیه خوانده نمی شود) و هر کس فضای
عاطفی، فیزیکی و روانی خود را دارد
-
حرف
و گفتگوو بحث وجود داردو کوچکترها حق اظهارنظر دارند
-
از
پول بعنوان حربه استفاده نمی شود احساس گناه،ترس و اضطراب داده نمی شود،تنبیه
بدنی،کلامی و روانی وجود ندارد
-
بچه
ها نقش پدر و مادر را برای پدر و مادرشان بازی نمی کنند و پدر و مادر بخاطر بچه ها
با هم زندگی نمی کنند و جلوی بچه ها محبت و احترام را به همدیگر ابراز می کنند
-
به
استعدادهای هر عضو خانواده احترام گذاشته می شود و به تفاوتها ارزش داده می شود
-
از
تحول یکدیگر لذت می برند و بهره می گیرند و پیشرفت یکی تهدیدی برای بقیه نیست
-
همدیگر
را بالا می کشند و نرمش تربیتی وجود دارد، پدر و مادر ها همراه بچه ها متحول می
شوند
-
بلوغ
عاطفی و احساسی وجود دارد و پدر و مادرها بالغ و در جای خود هست
مه لقا
علیزاده: روانشناس اجتماعی و مشاور خانواده
mahlagha_alizadeh@yahoo.fr
مآخذ:
1-فیلم
امریکایی «مجمع شاعران گمشده» به بازیگری رابین ویلیام
« Le Cercle des poètes
disparus », Peter Weis, Robin William, 1990
داستان پسر جوانی که عاشق ادبیات و شعر است و شاگرد
مدرسه ای است که در ان کلاسی که یک معلم بی نظیر و انقلابی بنام آقای کیتینگ ادبیات
درس می دهد، در حالیکه این پسر بهترین روزهای عمرش را می گذراند ،پدر سخت گیرش
برایش تصمیم می گیرد که مدرسه اش را عوض کند و صبح روز بعد باید در مدرسه جدید
حاضر شود، پسر عاجزانه بطرف مادر پناه می برد و از او کمک می طلبد، مادر در کمال
بی تفاوتی و خونسردی به او شب بخیر می
گوید، پسر به اتاقش رفته و به زندگی خود خاتمه می دهد.
یا هم چنین در
فیلم «زیبایی آمریکایی» که در آن مادر در
مقابل تنبیه های پدر ظالم، نسبت به پسر بزرگش هیچ عکس العملی نشان نمی دهد
American Beauty, Sam Mendes with Kevin Spacey, 1999
2-فیلم زیبای ایتالیایی Libéro » » به کارگردانی ،Kim Rossi Stuart ( anche libero va bene) 2006
این قیلم
مشکلات یک پسر 11 ساله را برای بزرگ شدن با چنین پدر و مادری نشان می دهد
3- داریوش
برادری، «باز جویی و تکرار تراژدی آیین تواب سازی در قالب مصاحبه مدرن»
http://www.asre-nou.net/1385/bahman/11/m-bazjoi.html
4-کتاب «برای
خوبی خودت می گویم» از آلیس میلر صخحه 90 تا 92
Alice Miller, « C’est pour ton
bien », Suisse, Edition Broché, Paris, Flammarion 1998