انتخابات در جهان و انتخابات در
جمهوری اسلامی
دکتر
حسین موسویان
رئیس
هیأت اجرائیه جبهه ملی ایران-
تهران - ایران
شرکت در
انتخابات برای گزینش نمایندگان پارلمان یا انتخاب ریاست جمهوری و یا تعیین اعضاء
شوراهای شهرها و هیئت مدیره سندیکاها در جوامع دموکراتیک و پیشرفته برای آحاد مردم
نه تنها واجب و ضروریست بلکه اولین و مهمترین وظیفه ملی آنها را تشکیل میدهد زیرا
که شهروندان با حضور خود در صحنه انتخابات در تعیین سرنوشت و ساختن آینده کشورشان
مشارکت میجویند و مسیر حرکت جامعه خود را رقم میزنند ولی در اینگونه جوامع که
دموکراسی در آنها نهادینه شده شرایط لازم برای شرکت مردم در عرصه انتخابات و ترسیم
مسیر آینده میهنشان فراهم است . فعالیت سیاسی افراد و تبلیغ در جهت آرمانها و
ایدهﻫﺎ بدون هیچگونه مانع و رادعی صورت میگیرد . تشکیل احزاب و جمعیتﻫﺎ آزاد است .
مطبوعات در انتقال و بیان عقاید و نظرات مردم محدودیت و تنگنائی ندارند . برپائی تظاهرات
و اجتماعات انتخاباتی آزاد است . حق کاندیدا شدن برای همه صاحبنظران و فعالان
سیاسی و بطور کلی عموم افراد ملت آزاد است . و بالاخره امنیت رای مردم و صندوقﻫﺎی
انتخاباتی تامین است و امکان دخل و تصرف در آراء مردم و تقلب در انتخابات وجود
ندارد . و ما بارها شاهد بودهﺍیم که در جوامع دموکراتیک چگونه یک حزب یا دولت حاکم
انتخاباتی را انجام میدهد که نتیجه آن کنار رفتن خودش و واگذاری قدرت به رقیب بوده
است .
اما امروز در
جمهوری اسلامی وضع به گونه دیگریست و هیچیک از شرایط فوقﺍلذکر فراهم نیست فعالیت
سیاسی ایرانیان با انواع مخاطرات و مضایق مواجه است و پرداخت هزینهﻫﺎی سنگینی را
میطلبد . امکان فعالیت آزاد جز برای احزاب فرمایشی وابسته به حاکمیت وجود ندارد .
برای سازمان پر سابقه و ریشهﺩاری مانند جبهه ملی ایران که 58 سال از تاریخ تاسیس
آن میگذرد و خدمات بزرگی چون ملی کردن صنعت نفت در سراسر کشور و تلاش همیشگی برای
استقرار آزادی و حاکمیت ملی را در کارنامه خود دارد هیچگونه امکانی برای فعالیت
وجود ندارد . این سازمان نه تنها از داشتن مرکزی برای تشکیلات و روزنامهﺍی برای
انتشار افکار و نظریات خود محروم است که حتی اجازه برگزاری یک مراسم یادبود برای خانم
بینظیر بوتو در یک مسجد را هم ندارد و حاکمیت با جلوگیری از چاپ دعوت برگزاری مجلس
ترحیم در روزنامهﻫﺎ و بستن درب مسجد و ضرب و شتم و متفرق کردن افراد وابسته به
جبهه ملی در جلو مسجد در بسته از تشکیل یک مجلس یادبود برای بانوی آزادیخواه
پاکستانی با اصل و نصب ایرانی که در راه دموکراسی جان خود را از دست داد هم
جلوگیری میکند . با توجه به این شرایط سیاسی موجود در کشور و عدم رعایت
ابتدائیﺗﺮین موازین حقوق بشر برای ملت ایران چه جائی برای حضور در انتخابات باقی
میماند ؟ درحالیکه امکان فعالیت آزاد برای هیچ جمعیت سیاسی دگراندیش و غیر دولتی
وجود ندارد و حتی یک روزنامه تحول طلب و مخالف حاکمیت منتشر نمیشود و تصور تشکیل
حتی یک تجمع مردمی جهت بحث و بررسی چگونگی و نحوه اجرای انتخابات در جمهوری اسلامی
جز تصوری باطل و ناممکن چیز دیگری نیست چه جائی برای حضور در انتخابات باقی میماند
؟ در شرایط بسته سیاسی امروز که احتمال حضور حتی یک شخصیت ملی دگراندیش و مخالف
حاکمیت جمهوری اسلامی در عرصه انتخابات وجود ندارد و شورای نگهبان انتصابی صلاحیت همه
دگراندیشان را برای کاندیداتوری و حضور در انتخابات رد مینماید و نام این قلع و
قمع افراد غیر وابسته به حکومت و گزینش وابسنگان به حاکمیت را هم « نظارت استصوابی
» گذاشته است آیا جائی برای شرکت در انتخابات باقی میماند ؟
آیا در چنین
شرایطی پیشنهاد برخی افراد که خود را در اپوزیسیون هم قلمداد میکنند و حضور در
انتخابات را بهتر از عدم حضور دانسته و انتخاب بعضی از فیلتر گذشتگان شورای نگهبان
را بهتر از بقیه و حرکتی در جهت باز کردن فضای سیاسی کشور تلقی میکنند درست است ؟
آیا تجربه انتخاب آقای سید محمد خاتمی بعنوان رئیس جمهور اصلاح طلب و انتخابات
مجلس ششم و رای دادن به نمایندگان همسو با آقای خاتمی در خاطر ما نیست ؟ و آیا
ندیدیم که اصلاح طلبان درون حاکمیت درحالیکه قوه مجریه و قوه مقننه را یکجا و
دربست در اختیار داشتند هیچ حرکت مثبت و اثرگذاری در راستای باز کردن حتی روزنهﺍی
کوچک برای حضور دگراندیشان و اصلاح طلبان واقعی بعمل نیاوردند و جز یاس و ﺑﻲتفاوتی
هر چه بیشتر برای ملت ایران هیچ ارمغانی بجای نگذاشتند .
امروز و در این
اوضاع و احوال شرکت در چنین انتخاباتی جز مهر تایید زدن بر نمایشی از جهات مختلف
مخدوش که فقط نام انتخابات را بر آن نهادهﺍند هیچ ثمر دیگری ندارد . مهر تایید زدن
بر اعمال حاکمیتی که از لحاظ داخلی و منطقهﺍی و بینﺍلمللی دچار بحران مشروعیت است
.
دکتر
حسین
موسویان
تهران
- 27 دیماه 86
http://www.jebhemelli.net/htdocs/Political_Articles/2008/January/Mousavian_Elections.htm