"در باب جدا سازی مطالب کتب درسی با تو جه به جنسیت دانش آموزان
در ایران"
بنفشه
شواهد امر نشان می دهد که هر چه از
عمر انقلاب اسلامی بیشتر می گذرد و دوره زمامداری زمامداران آن افزایش می یابد ٬
این امر که این آقایان قیمان بی چون و چرای مردم ایران بوده و نمایندگان تام
الاختیار خداوند برای سعادت مردم هستند بیشتر بر خودشان مشتبه شده و تا جایی که با
در دست گرفتن کلیه امورات اجتماعی و فردی و حتی فکری مردم به گونه ای پیش میروند
که قدرت و اراده در هر گونه تصمیم گیری برای مردم را از آن خود دانسته و فکر می
کنند کلید ورود به بهشت در دست آنان است و بس. و گویی در اقدام به این امر نیز با
هم به مسابقه پرداخته اند و هر روز یکی از آنان صاحب نظر و نظریه در این امورات می
شود و آز انجایی هم که جناب رئیس جمهور حامی و طرفدار نظریات متحجرانه ٬ پوسیده و
مرتجعانه اینان است حوزه و دامنه جسارتشان روز به روز بیشتر شده و
پیشنهاداتشان در باب غل و زنجیر نمودن مردم و به انحصار خود در آوردن اندیشه های
مردم که صد البته تلاشی بیهوده است روز به روز افزایش بیشتری می یابد.
در همین بهمن ماه بود که جناب آقای علی
رضا علی احمدی ٬ سرپرست جدید وزارت آموزش و پرورش ٬ پیشنهاد جداسازی مطالب درسی در
کتب درسی دختران و پسران را ارائه فرموده و بسیار هم روی این نظر خود تاکید نموده
است . نظریه ای که معلوم نیست بر پایه چه تئوری علمی و آموزشی بنا نهاده شده و بر
اساس چه فرم نظر خواهی از جامعه علمی و آموزشی کشور جرات ابراز آن را پیدا کرده
اند جز اینکه عنوان می کنند " نیاز ها و ویژگیهای دانش آموزان و شرایط روحی و
جسمی آنان در سنین مشابه متفاوت است. و فاصله بین سن بلوغ دختران و پسران 6 سال
است و این دو جنس از لحاظ رشد عقلی و جسمانی با هم متفا وتند" گویی
که این کشف را ایشان کرده اند و افتخار کشف چنین واقعیتی از آن ایشان است و بس. و
بر اساس همین اکتشافات "جدید" نظریه جداسازی آموزش در جنسیتها را
ارائه داده اند . و گویی که همه معضلات و مشکلات و کمبود ها در امر آموزش و پرورش
ایران حل گردیده و فقط مانده است تغییر محتوی کتب درسی بر اساس جنسیت!!!. و اساسا
این سیاست جداسازی که جزء سیاست های فرهنگی جناب احمدی نژاد است بسیار مورد تایید
همفکران اصول گرای ایشان بوده و هر بار در این زمینه تئوری جدیدی از آن
ساخته می شود . و حالا کار به جایی کشیده که جداسازی پایش را از جداسازی در اماکن
عمومی٬ ادارات٬ پارکها ٬ سینماها و غیره فراتر گذاشته و وارد حیطه علمی و آموزشی
هم می شود. و چقدر در این مورد حفظ صیانت زن دستاویز مهمی برای اینان شده
است . جناب حمید بزرگیان نماینده سبزوار می گوید "اگر آقایان و خانم ها در
بحث اجرا ٬ آموزش و تفکر جدا باشند به مراتب بیشتر از زمانی که مختلط هستند پیشرفت
می کنند". من حدس می زنم تجربه شخصی ایشان در ارائه چنین نظری بی تاثیر نبوده
است و گمان می رود آنزمانی که آقای حمید بزرگیان در دانشگاه تدریس می کرده است
مشاهده یا ل و کوپال همکلاسی های دخترشان امکان پیشرفت را از ایشان گرفته و
نتوانسته اند آن چنان که باید و شاید از استعداد های خود بهره کافی بگیرند و ارائه
نظرات بسته و مرتجعانه شان گواه خوبی بر این مدعاست.همچنان که می توان همین مثال
را به نوعی دیگر در مورد خانم لاله افتخاری نماینده اصولگرای مجلس که تایید کننده
این ایده ها ی عصر حجری ست نیز تعمیم داد.
مثل اینکه عمل نکردن به تعهدات بین
المللی دیگر دارد به افتخاری در ایران تبدیل می شود!!! . اگر اینگونه نبود جناب
علی احمدی یادشان می آمد که ایران یکی از امضا کنندگان ماده 28 کنوانسیون حقوق
کودک است که در آن رفع تبعیض نژادی٬ قومی و خصوصا جنسیتی در امر آموزش مورد تاکید بوده
و در این مورد حق انتخاب را برای دانش آموزان یک امر اساسی می داند . اینجا شاید
بهتر باشد که حدس بزنیم با تحولات عظیمی که در فکر و اندیشه زنان ایرانی به وجود
آمده است و آمارهایی که نشان می دهند 60 % جمعیت دانشجویی و 54 % جمعیت علمی آموزش
و پرورش را زنان و دختران تشکیل می دهند ٬ این نگرانی برای آنان ایجاد شده
که جامعه رو به "بحران" است و تا دیر نشده می خواهند فکری برای نجاتش
بکنند . و بقول آقای سید ابراهیم نبوی می خواهند "درس آشپزی و کاموا
بافی" را در برنامه درسی دختران بگنجانند .
شاید هم می خواهند با ارائه دروس
همسرداری و خانه داری در اسلام زنان را بیشتر متوجه نقش سنتی خود کرده و سنت را
"تخصصی " کنند . و قوانینی را که چپ و راست به نفع مرد ها در مجلس تصویب
می شود را بهتر برایشان تو جیه کنند. و دین را نیز آنگونه که خود آن را شناخته اند
وارد اذهان دانش آموزان دختر و پسر کنند و شاید هم با اختصاصی کردن دروس دینی می
خواهند دانش آموزان دختر متوجه تبعیضاتی که در این دین بر علیه آنان روا شده است
را نبینند.
جالب اینجاست که در مورد کتب درسی
کنونی که سهم بزرگی از آن به دین و مسایل دینی اختصاص یافته چقدر هم گله مندند
!!!!. و حتی فکر می کنند کوتاهی هم شده است زیرا که فاطمه آجرلو نماینده محافظه
کار مجلس ٬ از بی توجهی متون درسی در بیان نقش و موقعیت روحانیت در انقلاب اسلامی
انتقاد می کند و می گوید در برخی از کتابهای درسی نقش میرزای شیرازی در احقاق حق
ملت و نیز تاثیر سازنده امام خمینی در قیام 15 خرداد به دست فراموشی سپرده شده است
. کسی نیست به این خانم بگوید آیا این است مشکل کودکان ما؟ و آیا این است مسبب همه
انحرافات اخلاقی و معضلات روحی و روانی که جامعه دانش اموزی ما با آن درگیر است؟.
شاید هم دلیل اعتیاد اینهمه جوان و نوجوان و اینهمه فقر و بیکاری در جامعه ما
اینست که نقش میرزای شیرازی را یادشان رفته در کتب آموزشی وارد کنند!!!!!. و از آن
شنیدنی تر نظر نماینده دیگری از همین محافظه کاران است که می گوید این کتاب های
درسی مسبب حذف دین از زندگی آینده دانش آموزان است .
اگر این آقایان و خانم های افراطی
کمی سواد آموزشی و پرورشی داشتند و قبل از ارائه نظرات خام شان کتب درسی جاری را
به دقت مطالعه می کردند می فهمیدند که علاوه بر دروس دینی مطالب دروسی مانند تاریخ
و اجتماعی و متون زبان فارسی هم همه اش در مورد دین است و بس. و همین افراط
باعث حذف دین از اذهان مردم یا زندگی آینده دانش آموزان شده است . به جای افزایش
ساعات دروسی علمی مانند شیمی و ریاضی و فیزیک و زبان انگلیسی که زبان علمی دنیاست
٬ دروس دین و زندگی ٬ آمدگی دفاعی و بهداشت دینی و دروس پرورشی در برنامه
درسی مدارس غوغا می کند و کسی پیدا نمی شود از اینان بپرسد بیشتر از این چه می
خواهند ؟ اصلا اینها چرا نمی فهمند که مفهومی مانند مفهوم خدا که می تواند به
اندازه تمام انسان های روی زمین برای خود تعریف داشته باشد در قالب های آموزشی
کلیشه ای نمی گنجد. و اصولا دیدگاه مردم در این زمینه ها آنقدر پیشرفت کرده که
خدای پیشنهادی یا دین پیشنهادی جمهوری اسلامی را نمی خواهند بپذیرند و همان
گونه که خود معترفند به غیر از انکه با اکراه و حذف مقوله دین در اذهان مردم مواجه
شوند به چیز دیگری نمی رسند. و اساسا اینان یا بستر اجتماعی موجود را نمی فهمند و
درک نمی کنند و یا اینکه می فهمند و کبک وار سر در برف کرده اند.
مثل اینکه آموزش و پرورشی که همواره
محل و حوزه سانسور اینان بوده هنوز به هدف مطلوب نرسیده است و از همه این
بیانها جالبتر این است که آقای علی احمدی نظریه جدا سازی خود را به حوزه قومیتها و
و زبان ها مربوط نمی داند و بر یگانگی در آموزش و حفظ فرهنگ "واحد"
تاکید می کند. بر خلاف تمام کشورهای پیشرفته دنیا که اگر جدا سازی هم در امر
آموزشی انجام می دهند اتفاقا بر اساس تفاوتهای قومی و زبانی است و در جهت احترام و
حفظ و صیانت از زبانها و قومییتهای متنوع در کشورهای خودشان است. فکرش را
بکنید آن فر هنگ واحدی را قرار است پشت آن طرز فکری مانند طرز فکر احمدی
نژادها و هم فکرانش قراربگیرد چه به روز این سرزمین خواهد آورد. این فرهنگی که بر
گرفته از این آیه تبعیض آمیز باشد که " ما زن را برای خدمت به مرد خلق
کردیم" .