سه شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۶ - ۱۹ فوريه ۲۰۰۸

در معبد افلاک

 

امیر مومبینی

از مجموعه‌ی ماه و پلنگ

amir.mombini@gmail.com

کنار جویبار دوردست ياد

می‌با‌فد هنوزم

گيسوان بيدها را باد

 

نیلوفر

بنفش روشن عاشق

فرو‌پیچیده بازوها

نهاده سر

به روی سینه‌ی عریان نی‌ها شاد

 

نرگس در خط ساحل

خمیده روی تصویر خود اندر جوی

با لب‌های ریز موج‌ها بی‌تاب

می‌بوسد لبانش را به غفلت آب

 

رنگين

         سرخ و زرد و سبز

             سنجاقک

شده با عطر تلخ پونه‌ها در خواب

 

یله بر بستر شبدر

شب سرشار از سمفونی بودن

کشیده روی تن

زیبا حریر نازک مهتاب

 

می‌کاوم به معراج نگاهم آسمان پاک

من،

جوینده جانی برشده از خاک،

بوسيده لب نارنج،

نوشيده شراب و شهد

از مستانه پستان‌های زيبا دختران تاک

 

رو در قبله‌ی آن پرسش جاوید

اندر هستی و ناهستی بنهفته در کيهان

اندر کهکشان اختران و ظلمت و ابعاد خوف‌آور

و نوری که چنين ‌پيمايد اين کيهان را چالاک

سر بر مُهر راز ناگشوده می‌نهم

در معبد افلاک.