بهمن نيرومند :

فاجعه جنگ نزديك است

 

 تشديد كشمكش ميان ايران و غرب بر سر برنامه اتمى ايران و بالا گرفتن بحران خاورميانه در چند هفته اخير و بخصوص در چند روز گذشته براى مخالفان جنگ در منطقه خاورميانه هشدار دهنده است. گويا زمينه براى فاجعه مهيا مى‌شود. در اين ميان هوشيارى اتحاديه اروپا براى پافشارى بر لزوم يافتن راههاى ديپلماتيك در حل مسأله اتمى ايران مى‌تواند از وخيم‌تر شدن اوضاع و وقوع فاجعه جلوگيرى كند، نظرى كه دكتر بهمن نيرومند، كارشناس مسائل سياسى ايران، در كتاب جديد خود با نام ”Iran, Die drohende Katastrophe“ تشريح مى‌كند.

 

مصاحبه‌گر: کیواندخت قهاری

 

آقای دکتر بهمن نیرومند، شما در کتابی که بتازگی در آلمان منتشر کرده‌اید نسبت به فاجعه‌ای هشدار داده‌اید که می‌تواند همراه با مناقشه اتمی ایران پدید بیاید. به نظر می‌آید که اسم کتابتان هم ملهم از این هشدار است: «ایران، فاجعه تهدیدآمیز». آقای نیرومند، با توجه به آنچه در چند هفته اخیر در رابطه با مسئله اتمی ایران اتفاق افتاده، به نظر شما این «فاجعه» نزدیک است؟

 

بهمن نيرومند: بله! من چنین فکر می‌کنم، بخاطر اینکه ما از یکسو با سیاست تجاوزکارانه آمریکا و اسراییل مواجه هستیم و از سوی دیگر با سیاست تحریک‌آمیز و ماجراجویانه رژیم حاکم در ایران. درست بر همین اساس است که خاور نزدیک و خاورمیانه در جهت یک بحرانی حرکت می‌کنند که عاقبت آن می‌تواند بسیار فاجعه‌انگیز باشد.

 

تاثیر این بحران بطور مشخص در مناقشه اتمی ایران چيست، با عملیات گروگانگیری «حزب‌الله»، حمله اسراییل به لبنان و اینکه نقش پشت‌پرده‌ ایران و سوریه الان به میان می‌آید؟

 

بهمن نيرومند:  ببینید، الان در منطقه، در منطقه خاورمیانه و خاور نزدیک، دستهای بسیاری در کار است. من فکر می‌کنم که اسراییل گروگانگیری دو سرباز اسراییلی را بهانه قرار داد برای اینکه بتواند تکلیف «حماس» و «حزب‌الله» را روشن بکند، شاید برای همیشه، و با این قصد جنگ را آغاز کرد و لبنانی که  آمده بود جان تازه‌ای بگیرد کاملا از طریق جنگ، با تجاوز عجیب و غریبی که به شهرها و مردم می‌کند، در واقع در جهت نابودی لبنان و بويژه «حزب‌الله» حرکت می‌کند.  همینطور است در فلسطین که به نظر من علیه «حماس» که منتخب مردم بوده، بهرحال چه موافق چه مخالف و اگر جهان غرب به دمکراسی معتقد هست، بهرحال این انتخاب انجام گرفته و این انتخاب را باید تایید کرد. ولی اسراییل حاضر نیست این را بپذیرد و در جهت نابودی این دو جریان دارد عمل می‌کند. از سوی دیگر مسئله اتمی ایران مسئله کوچکی نیست، چون به نظر من اصلا خود مسئله اتم را باید در مجموعه‌ای از سیاستهای غرب و ایران دید. آمریکا، به نظر من، قصدش تنها این نیست که مانع از این بشود که ایران تبدیل به یک قدرتی با سلاحهای اتمی بشود، بلکه آمریکا می‌خواهد تمام منطقه را تحت کنترل خودش بیاورد و در واقع الان دو کشور هستند که مانع این کنترل می‌شوند، یکی سوریه و دیگری ایران. و قصد آمریکا بهرحال تغییر رژیم در ایران هست. بنابراین، مسئله بحران اتمی یا دعوایی که بر سر برنامه اتمی ایران هست، یک دعوایی‌ست که باید در یک مجموعه‌ای دیده بشود. از طرفی رژیم ایران رژیمی نیست که کوشش بکند از طریق روابط دپیلماتیک یک سیاست صلح‌طلبانه‌ای را دنبال بکند. رژیم ایران رژیمی‌ست که به نظر من فقط در بحران و فقط در جنگ می‌تواند زندگی بکند. بنابراین ما دو جریان قشری، چه در حکومت ایران و چه در حکومت آمریکا و همچنین اسراییل داریم که متقابلا همدیگر را تحریک می‌کنند و جهان را در جهت بحران پیش می‌برند.

 

توضیحى که شما دادید، در ضمن توضیحی‌ست برای اینکه، همانطور که شما در کتابتان اشاره می‌کنید، چرا بسیاری از عواملی مثل برنامه‌ اتمی ایران و حمله‌های لفظی سیاستمداران ایرانی به اسراییل، که سالهاست وجود دارند، هم اينك به این‌صورت عمده شده‌اند.

 

بهمن نيرومند: بله. تعجب‌انگیز است که علی‌رغم اینکه الان ما ۲۷ سال است که این اظهارات را علیه اسراییل در ایران می‌شنویم، یکباره پس از اینکه آقای احمدی‌نژاد به اسراییل حمله لفظی می‌کند، یکباره غرب چنین عکس‌العملی را نشان می‌دهد. این به نظر من یک جنگ روانی‌ست و غرب دارد خودش را یا افکار عمومی را آماده می‌کند برای برخوردهای سخت‌تر بعدی. و اینکه آقای احمدی‌نژاد این گفتار را خیلی شدیدتر می‌کند و تحریک می‌کند و حتا به هولوکاست اشاره می‌کند، اینهم ناشی از همان سیاست بحران‌طلبی جناح حاکم در ایران هست که بدون بحران اصلا نمی‌تواند زندگی بکند. شما فکر بکنید که اگر در ایران آرامش برقرار بشود و اصولا این درگیری‌هایی که ایران با دول خارجی دارد، اینها از بین برود، آقای احمدی‌نژاد مجبور می‌شود طرحی برای مسایل خیلی حادی که در ایران هست ارائه بدهد و این رژیم قادر به ارائه چنین طرحهایی نیست. به این دلیل متاسفانه راه‌حلی، با توجه به واقعیتی که ما امروز می‌بینیم، در پیش روی ما نیست. مگر اینکه تغییراتی، چه در ایران و چه در روشی که آمریکا بکار می‌برد، بوجود بیاید.

 

که این چگونه می‌تواند حاصل بشود؟

 

بهمن نيرومند: به نظر من الان بخصوص اروپا متوجه شده است که اگر در خاورمیانه جنگی وسیعی‌تر از آنچه ما امروز با آن مواجه هستیم بوجود بیاید، منافع اروپا شاید بیش از همه در خطر باشد. چون اگر قیمت نفت بالا برود، این ضربه بسیار بزرگی به اقتصاد اروپا خواهد بود. اروپا بازارهای خیلی مهم خودش را از دست خواهد داد. مسایل امنیتی و آرامش مردم و صلح جهان هم در خطر خواهد بود. بنابراین، اروپایی‌ها علی‌رغم اینکه از سال ۲۰۰۴ در واقع رفتند در مرکز آمریکا و سعی کردند که از خط تجاوزگرایانه آمریکا دفاع بکنند، در هفته‌های اخیر شاید این حرکت احساس می‌شود که اروپا مایل است بهرترتیبی شده جریان را، بخصوص مسایل اتمی ایران را از طریق صلح‌آمیز و از طریق دیپلماسی حل بکند و در این راه، فکر می‌کنم، از پشتیبانی روسیه و چین هم برخوردار بشود. به همین دلیل تنها امیدی که می‌بینم این هست که اروپا باضافه روسیه و چین و کشورهای غیرمتعهد بتوانند بر ایران و آمریکا فشار بیاورند تا واقعا یک راه صلح‌آمیزی پیدا بشود.

 

آقای دکتر نیرومند، بسیار سپاسگزارم که وقت‌تان را در اختیار ما قرار دادید.