مسعود نقره کار

 

 

اکبر گنجی

و

پیشتازی روشنفکری دینی

 

 

 

 

روشنفکری دینی از مقوله های فلسفی و سیاسی ی  مورد بحث  و اختلاف در ایران ودر میان ایرانیان تبعیدی و مهاجر است. برخی از روشنفکران غیر دینی نفی کنند ه ی وجود روشنفکری دینی هستند و براین نظرند که  دو پدیده ی متناقض و متضاد " فکر روشن " و" دین " نمی توانند در کنار هم مابه ازای فکری و رفتاری روشنفکرانه و روشنگرانه داشته باشند. به نظر من , به عنوان  یک کوشنده ی سیاسی و فرهنگی ی تبعیدی,نفی کنندگان روشنفکری دینی هنوز دلیل قانع کننده و روشنی برای اثبات نظر خود ارایه نداده اند و این در حالی ست که روشنفکران دینی با کار فکری و رفتارشان  در حال تدارک آنچه را که " لوازم پروژه روشنفکری دینی " می خوانند ,هستند:

"........روشنفکران دینی و جنبش جامعه مدنی ایران در صدد باز تولید دورانی اند که در آن همه ی انسان ها آزادند و شهروندان  به درجه اول و دوم تقسیم نمی شوند و رابطه خدایگان و بندگی از عرصه ی همگانی رخت بر بسته باشد . نفی " اجتماع" ما قبل مدرن و ایجاد " جامعه مدنی " به تفرد و آزادی منتهی می شود."(1)

"........روشنفکری دینی که از یک طرف" عقل خود بنیاد نقاد" را به رسمیت می شناسد و از طرف دیگردیندار است , با نقد قرایت سنتی از دین راه ظهور قرایت مدرن از دین را هموار می سازد. قرایت دین سازگار با مدرنیته, محصول جابجایی پارادیم است. پارادایم مدرنیته به جای پارادایم  سنت می نشیند و عقل ودین , و به تبع آنها نهاد های عقل بنیاد , از نهادهای دین بنیاد از یکدیگر تفکیک می شوند, لذا تفکیک نهاد دین ار نهاد دولت یکی از لوازم پروژه روشنفکری دینی است." (2) 

 به اعتبار آثار و کردار روشنقکران دینی در دهه اخیر, فرستادن روشنفکران دینی به درون گیومه هایی چون " اصلاح طلبان دینی " , " مصلحین اجتماعی" ," نواندیشان دینی" و..... نمی تواند تغییری در واقعیت ویژگی ی گفتارها و کردار های اخیر اکبرگنجی  و سایر روشنفکران دینی ایجاد کند. می توان آنها را درون گیومه های دلخواه گذاشت اما  نمی توان  دلبخواه آنها رااز پهنه ی جنبش روشنفکری ایران حذف کرد.    

 در باره تاریخ پیدایی و تطور روشنفکر و روشنفکری  کتاب ها و مقالات متعدد ,و بربنیان دید گاه های مختلف به نگارش در آمده است . ده ها تعریف از روشنفکر شده است و چندین ویژگی برای روشنفکر برشمرده شده است . دامنه کار به جایی رسیده است که تیپ شناسی روشنفکری به وجود آمده است و  روشنفکران را به انواع و تیپ های مختلف تقسیم کرده اند .

 در این تیپ شناسی, روشنفکری دینی یکی از انواع روشنفکری ست. و اکبر گنجی با افکار و کردار اش در دهه اخیر نمونه ونماد این نوع روشنفکری در ایران است. خداباور و دین باوری آزاد اندیش وآزاد یخواهی که  با ایجاد بحران و تغییر در مفاهیم دینی و خوانش متفاوت متون دینی بر آن بوده وهست تا فکر و کردار خود و جامعه را با انسان و جا معه مدرن منطبق کند.از این دست خدا باوران و دین باوران, تاریخ جنبش روشنفکری در جهان و ایران فراوان به خود دیده است. 

 واقعیتی دیگر این است که امروز روشنفکران و روشنفکری دینی بیش از هر زمانی  در تغییر و تحول فکری و رفتاری در جامعه ما نقش بازی می کنند. این نوع روشنفکری به دلایل متعدد , از جمله ساخت و بافت جامعه , ویژگی حکومت  , ضعف, لغزش, پراگندکی وسرکوب خشن روشنفکران و روشنفکری غیر دینی ,نقشی هدایت کننده و پیشگام در کل جنبش روشنفکری ایران, به ویژه بر بخشی از این جنبش در خارج از کشور ایفا کرده و می کند. نمونه فراوان است, که تازه ترین آن  راحضور فعال اکبر گنجی در خارج از کشورپیشاروی مان نهاده است.   

حضور اکبر گنجی در خارج ازکشورو واکنش های متفاوت مخالفان حکومت اسلامی و روشنفکران تبعیدی و مهاجر, سبب شده است تا بار دیگر اپوزیسیون و روشنفکری غیر دینی در خارج از کشوربه چالش کشیده شود .

برای نمونه: برخی از  مخالفان حکومت اسلامی  و روشنفکران  غیر دینی در خارج کشوراز پیشنهاد گنجی , مبنی بر برپایی اعتصاب غذا برای آزادی زندانیان سیاسی,حمایت کرده اند و" ناصحانه و رهبرانه  و پرشورانه " همگان را نیز به حمایت از پیشنهاد گنجی فرا می خوانند . بسیاری دیگر اما ضمن اینکه بر آنند " صف مستقل " خود را داشته باشند  با طرح تردید ها و نگرانی هایی ,این  حمایت ها را از نوع"دنباله روی"  و " فرصت طلبی "هایی می بینند که طی 28 سال گذشته لطماتی کاری و جدی به جنبش روشنفکری  غیر دینی میهنمان وارد کرده است. اگر چه در این نوع موضع گیری تفرعن و خود محوری نیز عمل  کرده است اما ترکیب اکثریت حمایت کنندگان , به ویژه کسانی که خود را سخنگوی حمایت کنندگان جا زده اند , جا برای نگرانی باز گذاشته است . عده ای دیگر با ابراز تعجب از خروج آزادانه ی گنجی از ایران حمایت از اکبر گنجی را مشروط به " تواب شدن "  او نسبت به حمایت ها و همکاری هایش با حکومت اسلامی کرده اند. جماعتی دیگر اما اگر فرصتی به دست آورند پیش از جمهوری اسلامی, گنجی را در خارج از کشور "حلق آویز" می کنند!

در این میان آنچه غیر قابل انکاراست نقش یگانه و نمونه واری ست که گنجی در ایجاد تحرک در میان بخشی از جنبش روشنفکری و نیرو های مخالف حکومت اسلامی در خارج از کشور ایفا کرده است , حتی درمیان سکوت کنندگان و مخالفین گنجی نیز می توان این تحرک را دید!  

حضور فعال اکبرگنجی, همچون دیگر تلاش های سیاسی روشنفکران دینی در خارج از کشور, برای چندمین بار دونکته ی قابل فکر و یک سؤال پیش روی ما  قرار داده است:

1-  بی برنامگی وبحران اعتماد در میان اکثریت مخالفان حکومت اسلامی به ویژه روشنفکری غیر دینی در خارج از کشور

2- پیشتازی و پیشگامی روشنفکران و روشنفکری دینی حتی در خارج از کشور!

 3- و بالاخره این سؤال و  نگرانی که :  آیا جنبش روشنفکری غیر دینی در خارج کشور با ویژگی های گفته شده توان , ظرفیت و شایستگی ایفای نقشی مؤثر در جنبش روشنفکری و روشنگری میهنمان را خواهد یافت ؟   

 

***********************************************************************

زیر نویس:

1- اکبر گنجی , تاریکخانه ی اشباح , مقاله ی" نگاهی به پروژه رهایی جریان روشنفکری دینی" ص 99, سال 1378

2- همانجا