منصور کوشان

 

مولودی‌ی پنجاه و یکم

 

 

نه آسمان را ستاره‌ای

نه زمین را رویایی

هیچ پنجره‌ای گشوده نمی‌شود و من باز

بی‌هیچ گونه پژواکی فریادم را تکرار می‌کنم

می‌خواهم داس پرندگان

هیاهوی سینه‌ام را برباید

می‌خواهم خاک مرده‌ی دهانم

- از تکرار نام تو -

شهد حیات شود

می‌خواهم و نمی‌یابم و باز

رویایم را از سر می‌گیرم

هیچ روزنه‌ای مگر خرامیدن آزادی و تو در نگاهم

هبوط زندگی را بازنمی‌گرداند

حتا رود جاری‌ی جانم

تا برایت هزار چشمه‌ی آفتاب می‌رویاند.

 

استاوانگر، 12جولای 2006

از مجموعه‌ی "مولودی‌های رویا"