این
فضا فضای شهر ماست
منصوره شجاعی
آنچه در مقایسه
تجمع 22 خرداد 84 و 85 به دست آمده، نه خارج از تصور بود و نه بیشتر از آنچه كه
تصور می شد. اما نکته قابل تامل در این جریانات، مقایسه نحوه برخورد افراد و برخی
گروهها بود که بازتاب آنرا تا حدودی می توان در سایت ها (و وبلاگ ها) دنبال کرد .
در کار نظرات دلسوزانه و کارساز، ظاهرا تازه بودن و داغ بودن جریان امسال موجب برخی
انتقادهایی لحظه ای و گاه حتی احساسی نیز شده است اما به طور کلی و بانگاهی اجمالی
بازخوردهای به دست آمده از این دو جریان را میتوان بدینگونه برشمرد :برچسب
هایی مانند سلطنت طلب ، هخایی، ازسویی و سعی در وصل این جریان به گروه های افراطی
دیگر ازسوی دیگر، توجه و علاقه مندی به انجام حرکت های مشابه در مقاطع بعدی از سوی
جریانات گوناگون درون جنبش زنان از یک سو و طرح پرسش های گوناگون درباره چگونگی
روند فعالیت های زنان به ویژه تجمع های عمومی از سوی دیگر، توجه به نقد از درون و
منجر شدن این رویکرد به تفکیک گرایشات و اندیشه های مختلف موجود از سویی و رضایت
از ماندگاری و ته نشین شدن نیروهای هم گرا ازسوی دیگر.
با توجه به گذشت
کمتر از یک هفته و حضورشرایط کاملا بحرانی شاید بتوان چنین برآورد کردکه آنچه موجب
ارائه برخی نظرات انتقاد آمیز در مدت زمانی بسیار کوتاه شده است به دلیل رویکرد
افرادو جریانات مختلف فکری نسبت به تحمل ویا عدم تحمل “هزینه های یک حرکت“ است. و
آنچه موجب برانگیختن تحسین و تشویق شده است
ایقان و ایمان به پایداری و تداوم حرکت های مشابه ازسوی زنانی است که استوار و راسخ
بر خاستگاه حقوقی خویش تکیه زدهاند و برای دستیابی به حقوق برابر، مصمم و سرفراز
در تلاشند.سال گذشته فضای نسبتا باز انتخاباتی
ظاهرا موجب حضور متنوع تر جریان ها شده بود. بالطبع سنگینی هزینه ها که البته
عمدتا متوجه کسانی بود که امسال نیز در گیر هستند، در رنگارنگی وحضور نیروهای تازه
نفس و پیروزی های به دست آمده رنگ باخت. اما فراموش نکنیم که 22 خرداد 85 زاده
حرکت سال پیش بود و بی تردید فرزند جسور و آوانگارد حرکتی بود که خود قرار بر ایستایی
و سكون نداشت.
آنچه در بعضی
از انتقادها کاملا محسوس است ، متاسفانه برگرفته از آن رویکرد سنتی و عامیانه ای
است که می گوید اگر عملی با موفقیت انجام شود تنها به دلیل حضور موثر خود فرد و یا
افراد است اما چنانچه کوچکترین ناخوشایندی پیش آید به دنبال یافتن ”مقصری“ هستند
تا طوق لعنت و تقصیر را به گردنش بیاویزند.
تنها کمی تعمق
کافیست تا دریابیم که به قول دوستی اندیشمند "در مملکتی که حتی دیدن مهتاب در
درکه هزینه طلب می کند" (1) آیا واقعا می توان ادعای حرکت های حق طلبانه بدون
هزینه داشت؟
آنچه سال گذشته
نیز موجب تحسین حرکت عمومی زنان در دستیابی به حقوق ابتدایی خویش شد جسارت پذیرش
هزینه های چنین حرکتی از سوی زنان فعال بود. که امسال نیز ازسوی شرکت کنندگان و
برگزارکنندگان به یک میزان مشهود و ستایش برانگیز بود. چنان موجب رشک شد که جریان
هایی که سال گذشته این حرکت را به گرو های سلطنت
طلب و هخایی و غیره نسبت می دادند در پی نام گذاری این جریان به اسم خویش شدند!!
آنچه که سال
گذشته منشا اثر و الهام بخش حرکت های عمومی وگردهم آیی گروه های مختلف شد امسال نیز
موجب جذب نیروهای جدید و همگرایی آرای جدیدتری شد.
و اما آنچه سال
گذشته موجب مهیا شدن فضای نقد و به چالش کشیده شدن برخی از نگرش ها شد نیز به طور
مشخص همان راه پیشین را ادامه داد و می دهد و بدینگونه موجب هم گرایی و همبستگی بیشتر
نیروهای ماندگار در جنبش زنان می شود که خود مبارک است و خجسته و صد البته رشک آمیز
و زمینه ساز برخی انتفادهای بی پایه و سکتاریستی.
نکته قابل تامل
اما مسئولیت سنگین این جریان ته نشین شده و ماندگار است که منبعد می بایست بیش از
پیش متوجه نحوه و چگونگی حضور در عرصه فعالیت های اجتماعی ،حقوقی و فرهنگی
باشد.هرچند که جنبش زنان ، نظر به ماهیت عمومی و فراگیر خویش ، مسئولیت ویژه ای را
متوجه جریان و یا افراد خاصی نمی سازد و فعالان این حوزه نیز به دور از هرگونه
نگرش سکتاریستی و خودمحوری، جنبش را نه فقط از آن خود که از آن تمامی زنان می دانند.
و مشکلات آن را نیز مشکلات عموم زنان جامعه می دانند. درنتیجه عمومی شدن بیش از پیش
جریانات اجتماعی و حقوقی زنان ، مسئولیت کل جامعه را سنگین می سازد.
راه جنبش زنان
راهی حقوقی و قانونی است و همواره باید به خاطر سپرد که مسیر حق خواهی مدنی می بایست
به تدوین و تحریر قوانین مترقی برسد. حقوقی که در طی این مسیر شناخته می شود و بیان
می گردد و نیز با آگاهی نسبت به هزینه های آن ، بر آنها پای فشرده می شود، بی تردید
منجر به تدوین واقعی و درونی اعلامیه حقوق زنان و حقوق بشر می شود و این نوع مشق
قانون و مشق حقوق بشر با اعلامیه ها و قوانینی که پشت درهای بسته و بدون لحاظ كردن
آرای گسترده مردمی تدوین می شود متفاوت است و این همان مشق دموکراسی خواهی وبرابری
است.
جنبش زنان نه
خسته و نه سردرگم با هدف دستیابی به فوانینی عادلانه تارسیدن به جامعهای به دور
از هرگونه تبعیض و نابرابری راه خویش را ادامه میدهد و صدای ماندگار و جاودان
رهروانش همچنان به گوش می رسدحتی این روزها که اکثر فعالان زحمتکش آن در فضایی از
تهدید و تگیری و احضار به دادگاه به سر می برند بازهم صدایشان به گوش می رسد این
صدا صدای قلب تمامی زنان عدالتخواه است،قلب هایی که گرما و تپش خویش را در سراسر
فضای شهرشان آکندند و از 22 خرداد 84 تاکنون صدایشان به گوش می رسد و فضای شهر را
بیش از پیش از آن خود کرده اند. آری ،فضای شهر ما متعلق به
زنان عدالتخواه خویش نیز هست.
1 ـ اشاره به برخورد نیروهای افراطی به جوانانی که برای دیدن
مهتاب در تابستان 83 به ارتفاعات درکه رفته بودند.
منبع: زنسنان