دولت مالکی و پارادوکس معيشت و امنيت در عراق

 

احمد زيدآبادی

 

 

رای اعتماد مجلس ملی عراق به کابينه نوری (جواد) مالکی نخست وزير اين کشور يک بار ديگر اميد به بازگشت آرامش به عراق را زنده کرده است.

در طول بيش از سه سال از سقوط ديکتاتوری صدام حسين، هر گاه گام سياسی مثبتی در عراق برداشته شده، اميدواری نسبت به پايان يا دست کم کاهش چشمگير عمليات خونين مسلحانه در اين کشور نيز فزونی گرفته است، اما اين نوع اميدواری‌ها پس از يک دور کوتاه از خوشبينی به ياس تبديل شده است.

در واقع، انحلال دولت اشغال‌گر در عراق، برگزاری انتخابات پارلمانی برای تشکيل دولت موقت، برگزاری همه‌پرسی برای تصويب قانون اساسی و سرانجام برگزاری انتخابات پارلمانی برای تشکيل دولت دائم، هيچکدام منجر به بازگشت آرامش به عراق نشد و شورش‌های خونين با وقفه‌های کوتاه ادامه يافت.

ادامه نا آرامی‌ها در عراق به رغم تمام تمهيداتی که از سوی نيروهای ائتلاف و مسئولان عراقی برای مهار آنها صورت گرفته است، نشانگر پيچيده بودن ماهيت نا آرامی‌ها و عاملان آنهاست. اين پيچيدگی به حدی است که شورش‌گری در عراق را به صورت پديده‌ای رازآلود در آورده است.

در مورد رازآلود بودن شورش‌های عراق بعضا گفته می‌شود که دولت‌های محافظه‌کار عرب در منطقه خاورميانه به دليل ناخشنودی از تسلط شيعيان و کردها بر اين کشور، اعراب سنی را به ادامه شورش تحريک می‌کنند.

اما با توجه به رابطه نزديک و دوستانه دولت‌های عرب منطقه با آمريکا، درک اين نکته که آنان سياستی مقابله‌جويانه با ايالات متحده در عراق دنبال می‌کنند، بسيار مشکل است.

اخيرا مقام‌های رسمی آمريکا از اينکه دوستان عرب آنها در خاورميانه در ترغيب گروههای سنی عراق برای شرکت در انتخابات پارلمانی و مشارکت در دولت وحدت ملی نقش مهمی داشته‌اند، ابراز خشنودی ‌کرده‌اند.

اين مساله نشان دهنده آن است که دولت‌های محافظه‌کار عرب خاورميانه حتی اگر در سه سال گذشته نسبت به سياست آمريکا در عراق مشکوک و ظنين بوده‌اند، اينک متقاعد شده‌اند که مشارکت اعراب سنی در دولت وحدت ملی و کاهش شورش‌ها در جلوگيری از آنچه آنان فاصله گرفتن عراق از هويت عربی خود می‌نامند، سودمندتر خواهد بود.

بر اين اساس برای توضيح ادامه شورش‌ها در عراق به نظر می‌رسد نيازی به کشف علل اسرار آميز نباشد و شواهد و دلايل متعارف برای تبيين اين پديده کافی باشد.

اخيرا يکی از فرماندهان بلند پايه ارتش آمريکا در عراق، نرخ بالای بيکاری در اين کشور را يکی از دلايل پيوستن جوانان جويای کار به گروههای تروريستی اعلام کرده است. به باور اين فرمانده آمريکايی جوانانی که برای امرار معاش خانواده خود شغلی پيدا نمی‌کنند، به منظور کسب درآمد جذب گروههای شورشی می‌شوند.

سخن فوق بدان معناست که راه فرونشاندن نا آرامی‌ها و عمليات تروريستی در عراق، ايجاد اشتغال و رونق اقتصادی در اين کشور است. شايد ايجاد اشتغال راه حلی سهل و آسان برای کاهش ميزان شورش‌ها در عراق تصور شود، اما بايد به اين نکته توجه داشت که در طول سه سال گذشته به رغم بخشش بخش عظيمی از بدهی‌های خارجی عراق، اختصاص دهها ميليارد دلار بودجه از سوی آمريکا برای بازسازی اين کشور، رفع تحريم‌های گسترده بين‌المللی و درآمد نفتی قابل توجه، وضع اقتصادی عراق به گونه‌ای که نرخ بيکاری را به استانداردهای معقول نزديک کند، بهبود نيافته است.

اين در حالی است که کارشناسان عموما مشکلات امنيتی و تداوم شورش‌گری را علت اصلی عدم توفيق آمريکا و دولت عراق برای بازسازی اقتصادی عراق می‌دانند.

به عبارتی، نا امنی در عراق سبب ناکامی در بهبود اقتصادی کشور و وضعيت وخيم اقتصادی نيز به نوبه خود موجب گرايش افراد بيکار به شورشيان شده است.

در وضعيتی پارادوکسيکال، تامين امنيت پيش نياز رونق اقتصادی و رونق اقتصادی پيش نياز تامين امنيت شده است.

هر گاه دو ناهنجاری اجتماعی به گونه‌ای به هم گره بخورند که روابط علی متقابل پيدا کنند، به آسانی نمی‌توان رفع هر يک از آن دو ناهنجاری را در اولويت قرار داد، زيرا رفع هر يک بدون تقدم و تاخر زمانی نيازمند رفع همزمان ديگری است.

دولت نوری مالکی اينک در عراق با چنين معضلی روبروست، معضلی که هر چند حل آن غير ممکن نيست، اما بدون شک زمان‌بر است. بنابراين امکان اينکه با وجود استقرار دولت وحدت ملی شورش‌ها در عراق همچنان ادامه يابد، دور از انتظار نيست.

 

بی بی سی