جنگ لبنان و تاثير آن بر موقعيت ايران

احمد زيدآبادی

 

اهود اولمرت، نخست وزير اسراييل، جمهوری اسلامی ايران را متهم کرده که برای منحرف کردن توجه سران هشت کشور صنعتی جهان از برنامه هسته‌ای خود، حزب‌الله لبنان را برای آغاز جنگ با اسراييل تحريک کرده است.

برخی ديگران از رهبران کشورهای غربی نيز اتهام مشابه‌ای را نسبت به نقش ايران در بروز جنگ بين حزب‌الله و اسراييل مطرح کرده‌اند.

به رغم روابط استراتژيک ايران و حزب‌الله، هنوز ميزان دخالت جمهوری اسلامی در شعله‌ور شدن آتش جنگ در جنوب لبنان روشن نيست، اما از نقطه نظر تحليلی بسيار بعيد است که ايران تمايلی به بروز جنگی دامنه‌دار در خاورميانه داشته باشد.

البته احتمال اينکه ايران به همراه متحدان منطقه‌ای خود نظير دولت سوريه، رهبری در تبعيد حماس و حزب‌الله لبنان، موافق گشودن جبهه‌ای محدود و کم شدت از جنوب لبنان عليه مرز شمالی اسراييل بوده باشد، بسيار است، اما انگيزه حمايت از چنين جنگ محدودی بيشتر به کاهش فشار بر روی دولت اسماعيل هنيه نخست وزير دولت خودگردان فلسطين و يا پيشگيری از توافق دولت وی با اسراييل بر سر گلعاد شاليت سرباز ربوده شده اسراييلی معطوف بوده است تا منحرف کردن سران هشت کشور صنعتی از پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی.

اما ظاهرا به خلاف محاسبه حزب‌الله و حاميان آن، اسراييل حمله به يک پايگاه نظامی و اسارت دو سرباز خود را توسط نيروهای حزب‌الله، دستمايه يک جنگ تمام عيار عليه اين گروه قرار داد و قاعده بازی را به هم زد.

در عين حال، وقوع جنگ بين اسراييل و حزب‌الله، توجه قدرت‌های بزرگ جهانی را از پرونده هسته‌ای ايران منحرف نکرد، بلکه با متهم شدن ايران به برافروختن آتش جنگ، تمرکز جهانی بر روی تاثير برنامه اتمی ايران بر سياست منطقه‌ای اين کشور، بيشتر شد.

در واقع، درگيری دامنه‌دار بين ارتش اسراييل و حزب‌الله لبنان، به جای آنکه موقعيت ايران را تقويت کند، باعث تضعيف آن شده و بدگمانی‌ها را نسبت به نيات جمهوری اسلامی نسبت به آينده خاورميانه بويژه در محافل غربی افزايش داده است.

مهمترين از اين اما، از دست رفتن احتمالی موقعيت قدرتمند حزب‌الله در لبنان به عنوان اهرم تاثيرگذاری ايران در معادله خاورميانه است.

رسانه‌های دولتی و مقام‌های رسمی ايران، البته به ضعيف شدن موقعيت حزب‌الله بر اثر جنگ جاری باور ندارند و در حقيقت، ضمن انعکاس ويرانی‌ها و کشتار غير نظاميان لبنانی توسط ارتش اسراييل، طرف پيروز جنگ را حزب‌الله معرفی می‌کنند.

آنچه موجب چنين تصوری در محافل ايران از نتيجه جنگ شده است، موشک‌هايی است که رزمندگان حزب‌الله به سوی شهرهای اسراييل شليک می‌کنند.

هر چند که شليک موشک به شهرهای بزرگی مانند حيفا در عمق خاک اسراييل برای اين کشور دردناک است، اما به نظر نمی‌رسد که تاثير سرنوشت سازی بر جنگ به جا بگذارد.

چنين موقعيتی در سال ۱۹۹۱ نيز در خاورميانه پديد آمده است. در فوريه سال ۹۱ نيروهای ائتلاف بين‌المللی به رهبری آمريکا جنگ موشکی و هوايی بی‌سابقه‌ای را برای بيرون راندن نيروهای عراق از کويت آغاز کردند. دولت وقت عراق در پاسخ به اين حملات، اقدام به پرتاب موشک به خاک اسراييل و عربستان کرد.

در آن زمان برخی محافل در خاورميانه تداوم شليک موشک از سوی عراق به اسراييل را نشانه توازن جنگ بين عراق و متحدانش می‌دانستند و اصولا به شکست عراق در آن جنگ باور نداشتند. اما هنگامی که گرد و غبار ناشی از جنگ فرو نشست، روشن شد که تمام زيربنای صنعتی و نظامی عراق نابود شده و آمريکا و متحدانش از جنگ آسيب جدی نديده‌اند.

به نظر می‌رسد، همين موضوع اکنون در جريان جنگ بين اسراييل و حزب‌الله در حال تکرار است، بدين صورت که ارتش اسراييل امکانات زيربنايی نظامی و خدماتی حزب‌الله را در سراسر لبنان نابود می‌کند و در مقابل حزب‌الله نيز به شهرک‌های شمالی و يا شهرهای عمقی‌تر اسراييل موشک‌هايی را شليک می‌کند.

قاعدتا هنگامی که آتش جنگ فرو نشيند، حزب‌الله و حاميانش به اين واقعيت پی خواهند برد که اين گروه ديگر نمی‌تواند نقش سابق خود را در لبنان بازی کند بويژه اينکه حزب‌الله رقيبان و مخالفانی در لبنان دارد که در آرزوی چنين سرنوشتی برای آن بودند.

با اين همه، بعيد است حزب‌الله نقش سياسی خود را در آينده لبنان از دست بدهد، اما نقش سياسی حزب‌الله کمکی به جمهوری اسلامی برای دخالت موثر در معادله خاور ميانه نمی‌کند و حتی ممکن است باعث قطع نفوذ ايران در آن منطقه شود.

بدون شک، ايران بدون يک حزب‌الله مسلح مستقر در جنوب لبنان موقعيتی آسيب‌پذيرتر در نظام جهانی خواهد داشت و اين همان نکته‌ای که اثبات می‌کند جمهوری اسلامی علاقه‌ای به بروز آتش جنگی بدين وسعت در جنوب لبنان نداشته است.

 

بی بی سی