معرفی کتاب:

 طبقه و کار در ايران

 

فرهاد رحيم خانی

پژوهشگر در آمريکا

 

بی بی سی : کتابهای بسياری تاکنون درباره پيامدهای سياسی و اجتماعی انقلاب سال 1357 نوشته شده اما سؤال اساسی و محوری که در اين باره مورد باقی مانده اين است که اين رويداد سياسی چه تأثيری بر آرايش نيروهای طبقاتی جامعه ايران داشته است.

به ديگر سخن، اين رويداد سياسی، نظم موجود در مناسبات و روابط ميان طبقات اجتماعی را به نفع کدام طبقه و به زيان کدام گروه اجتماعی برهم زده است.

سهراب بهداد و فرهاد نعمانی در کتاب طبقه و کار در ايران به بررسی و تحليل پيامدهای انقلاب بر حوزه روابط اقتصادی٬ اجتماعی و بويژه تغييرات درچيدمان طبقاتی جامعه ايران در دهه های اول و دوم پس از انقلاب پرداخته اند.

اين دو استاد اقتصاد که سالهای پيش از انقلاب در دانشگاه تهران مشغول به تدريس بوده و اکنون در آمريکا و فرانسه تدريس می کنند٬ در کتاب خود با ارائه تعريفی تئوريک از مفهوم طبقه در جامعه ايران به شکلی آماری وضعيت و ساختار طبقاتی را توضيح داده اند.

نويسندگان کتاب کوشيده اند تا به صورت آماری چگونگی شکلگيری دو روند غير هم جهت در عرصه اقتصاد و مناسبات اجتماعی در ايران پس ازانقلاب يعنی دوران رهبری دهساله آيت الله خمينی و دوره رياست جمهوری هشت ساله اکبر هاشمی رفسنجانی را نشان دهند.

 

دوران درون تابی

سهراب بهداد و فرهاد نعمانی با اشاره به شعارهای اول انقلاب و آرمان ايجاد اقتصاد اسلامی٬ تلاش برای برقراری حکومت مستضعفان را نقطه عزيمت وضعيت جديد می شمارند.

به عبارت ديگر، دهه اول پس از انقلاب با آنچه نويسندگان کتاب از آن به عنوان فرايند "درون تابی" نام می برند آغاز می شود، حرکتی حلزونی به سمت درون اندام .

ايجاد وقفه در مناسبات سرمايه داری نقطه عزيمتی برای تقليل برخی طبقات اجتماعی و فربه کردن ديگر گروهها بدل می شود، روندی که به فرار سرمايه و کوچک شدن طبقه کارگر در شهرها و دهقانگرايی در مقابل مدرن گرايی در کشاورزی و روستا می انجامد و از طرف ديگر توليد کالاهای خرد گسترش می يابد.

نويسندگان کتاب نشان می دهند که در سال ۱۳۵۵ طبقه کارگر٬ به عنوان بزرگترين گروه اجتماعی، چهل درصد نيروی اشتغال کشور را تشکيل می داده است، در حالی که پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۵ اين رقم به ۲۴ درصد نيروی کار درحال اشتغال کشور بدل می گردد و در همين مدت بخش سرمايه داری خصوصی نيز سی و سه درصد کوچکتر می شود.

کتاب با نگاهی متفاوت به تعريف طبقه متوسط پرداخته و آن را به دو بخش دولتی و خصوصی تقسيم کرده و سپس به طور مشخص به ارزيابی جايگاه و نسبت آن با طبقات ديگر پرداحته است.

در دوران آيت الله خمينی طبقه متوسط در بخش خصوصی با کاهشی شديد مواجه می شود در حالی که بخش دولتی اين طبقه با رشد روبرو می شود.

اين اتفاق بيشتر در بخشهای خدمات پزشکی و آموزشی رخ می دهد و دولت با باز کردن درها به روی نيروهای سياسی حامی خود، با رشد يک ميليون نفری در بدنه خود مواجه می شود.

پس از دو دهه ای که پيش از انقلاب صرف مدرنيزاسيون و تجدد شده بود، روابط سرمايه داری در پس از انقلاب در وضعيتی شکننده قرار می گيرد.

هنگامی که سرمايه موجوديت خود را در خطر می ديد عملاً به سمت نقدينگی فرار کرد و ميدان را به نفع گروههای ديگر اجتماعی خالی کرد.

از آنجا که رشد طبقه کارگر نسبت مستقيم با گسترش سرمايه دارد تقليل و کوچک شدن آن در سال ۱۳۶۵ قابل توضيح است.

در سال ۱۳۶۵ سرمايه داری سنتی در بخش کشاورزی با رشد هشتادوچهار درصدی مواجه شد و کشاورزان به يک سوم کل جامعه سرمايه داران ايران تبديل شدند.

بخشی از طبقه متوسط شهرنشين که به خرده بورژوا شهرت دارد با گرفتن جايگاه طبقه کارگر در پيش از انقلاب به بزرگترين گروه اجتماعی پس از انقلاب بدل شد که مجموع اين تحولات، صورتبندی جديدی از منازعات طبقاتی در ايران به دست می دهد، منازعاتی که به عرصه سياسی ايران سرايت کرد و رد پای آن را می توان درشکافهای سياسی و اقتصادی ديد.

به ديگر سخن آنچه در دهه اول انقلاب رخ می دهد اين است: خرده بورژوازی و اقشاری که در چرخه توليد خرده کالايی هستند از وضعيت جديد سود برده و بقای خود را در گرو حفظ وضعيت موجود می بينند.

 

زنان و سهم مشارکت در بازار کار

کتاب با مروری جامع بر آثار موجود درباره پيامدهای انقلاب بر نقش اجتماعی زنان، اين موضوع را در چارچوب مسائل طبقاتی تحليل کرده است.

نويسندگان کوشيده اند تا نشان دهند تحولات سياسی پس از انقلاب موقعيت اشتغال زنان دربازار کار را دستخوش تغيير کرده است.

 

در دهه اول پس از انقلاب، حضور زنان در بازار کار شهر و روستا رو به افول می گذارد.

در سال ۱۳۵۵ زنان سهمی سيزده درصدی از بازار اشتغال ايران به خود اختصاص داده بودند ولی در سال ۱۳۶۵ اين رقم نزديک به سه در صد کاهش می يابد در حالی که طی اين ده سال بازار کار ايران با رشدی ۲۵ درصدی مواجه بوده است.

 

دوران برون تابی

پس از مرگ آيت الله خمينی و روی کار آمدن اکبر هاشمی رفسنجانی رويکرد ديگری آغاز می شود که نويسندگان کتاب از آن به عنوان دوران "برون تابی" ياد می کنند، دورانی که در آن تلاش می شود از سياستهای دهه اول انقلاب عقب نشينی کرده، به بسط مناسبات سرمايه داری در ايران بپردازند.

هر چند دولت در اين دوران به رشد و گسترش خود ادامه می هد اما همزمان به برداشتن موانع از مسير بخش خصوصی ادامه می دهد.

در اين دوره طبقه کارگر و سرمايه دار رشد می کنند، سياستهای دوران هاشمی رفسنجانی که به دوران سازندگی شهرت يافت خشم و غضب گروههای ذينفعی که از دوره اول انقلاب متنفع می شدند را بر می انگيزد.

توليد خرده کالايی٬ اقشار سنتی و خرده بورژوازی در وضعيت جديد مورد تهاجم و تهديد واقع می شوند.

سياستهای دولت هاشمی رفسنجانی در نهايت بر اثر موج مخالفت اين گروهها در سال ۱۳۷۳ متوقف شد.

آنچه می توان از کتاب استنباط کرد اين است که اين منازعه ميان گروههای اجتماعی در دولت محمد خاتمی که خود را ادامه دهنده سياستهای اقتصادی دولت هاشمی رفسنجانی می دانست نيز ادامه يافت و همچنين می توان گفت شعارهای دولت محمود احمدی نژاد نيز معطوف به درک همين شکاف اجتماعی در ايران است و می کوشد با طرح شعارها و رويکردها حمايت اين گروهها را در برابر اقشار ديگر به دست بياورد.

 

طبقه و کار در ايران

سهراب بهداد و فرهاد نعمانی

انتشارات دانشگاه سيراکيوز نيويورک