تأثير آزمايش اتمی کره شمالی بر پرونده هسته ای ايران
احمد زيدآبادی
در پی آزمايش
اتمی کره شمالی، بحث و گمانه زنی در باره تأثير اين اقدام بر برنامه هسته ای
ايران در محافل سياسی و مطبوعاتی جهان بالا گرفته است.
برخی کارشناسان
بر اين باورند که آزمايش اتمی کره شمالی، جمهوری اسلامی را برای ادامه برنامه
هسته ای خود "جسور" می کند، در حالی که برخی ديگر معتقدند اقدام کره
شمالی قدرتهای جهانی را برای پيشگيری از دستيابی ايران به چرخه سوخت هسته ای
مصممتر می کند.
اين در حالی
است که بعضی از ديپلماتهای غربی تأکيد کردهاند که ايران و کره شمالی شباهتی به
يکديگر ندارند و از همين رو، نوع برخورد جامعه جهانی با هر يک از آنها کاملاً
متفاوت خواهد بود.
در اين نکته که
نظامهای سياسی ايران و کره شمالی با يکديگر متفاوتند ترديدی وجود ندارد اما اين
تفاوت در شرايط حاضر چه تأثيری بر نوع واکنش جامعه جهانی به برنامه اتمی اين دو
کشور خواهد داشت؟
کره شمالی به عنوان نظامی توتاليتر (تماميت طلب) و
استالينيستی شناخته می شود، نظامی که رهبری آن را فردی به عهده دارد که گفته می شود
"مرموز" است
اداره کشور به دست
اين "رهبر مرموز" نيز در فضايی ناشناخته و غيرشفاف صورت می گيرد به
طوری که رفتار بين المللی اين کشور را نمی توان پيش بينی کرد.
کره شمالی تحت رهبری کيم جونگ ايل به صورت کشوری
کاملاً منزوی در آمده که تعاملات اندکی با جهان خارج دارد و بدرستی روشن نيست که
درون آن چه می گذرد.
همين ويژگيها
کافی است تا برنامه اتمی کره شمالی را در نگاه قدرتهای جهانی به صورت تهديدی پيش
بينی ناپذير برای همسايگان خود در آورد و برخورد قاطع با اين کشور را ضروری سازد.
از سوی ديگر،
نظام سياسی ايران گرچه به نقض فاحش حقوق بشر متهم است ولی هيچگاه فضای سياسی و
اجتماعی آن خالی از تنوع و تکثر نبوده است.
افزون بر اين،
ايران کشوری است که به دليل مختصات جغرافيايی، سابقه تاريخی و وابستگی به صدور نفت
تا اندازه زيادی در مناسبات اقتصادی جهان ادغام شده و همين مسئله، رهبران آن را تا
حدودی از تصميمگيريهای ناگهانی و کاملاً غيرقابل پيش بينی، دست کم در حوزه بين المللی
برحذر می دارد.
همين مشخصات
کافی است تا برنامه اتمی ايران در مقايسه با کره شمالی، از ديدگاه جامعه جهانی
تهديدی کوچکتر به حساب آيد و راههای مسالمتجويانه ای طلب کند.
اما سرنوشت
کشورهای دارای برنامه هسته ای لزوماً بر اساس نوع نظام سياسی آنها در نظام بينالمللی
رقم نمی خورد و موقعيت استراتژيک و اهداف سياست خارجی اين نوع کشورها در اين
زمينه معمولاً تعيين کننده تر است.
به گمان محافل
غربی، هدف اصلی کره شمالی از دستيابی به سلاح هسته ای، تضمين بقای رژيم
استالينيستی اين کشور در برابر تهديد آمريکاست و بنابراين جنبه "دفاعی"
دارد، حال آنکه به گمان همان محافل، مقصود جمهوری اسلامی از پيگيری برنامه هسته
ای خود، به دست گرفتن رهبری خاورميانه و دنيای اسلام برای رويارويی با آمريکا و
متحدان آن است و بر اين اساس، به زعم آنان، برنامه هسته ای ايران جنبه
"تهاجمی" دارد.
در اين ميان،
دولت اسرائيل بر تهاجمی بودن برنامه هسته ای ايران بيش از همه تأکيد می کند و
هدف ايران از دستيابی به چرخه سوخت هسته ای را ساخت سلاح اتمی برای نابودی
اسرائيل می داند و در اين باره به سخنان محمود احمدی نژاد رئيس جمهور ايران مبنی
بر لزوم "محو اسرائيل از صحنه روزگار" استناد می کند.
از اين رو،
برخورد جامعه جهانی با برنامه اتمی ايران شديدتر از برخورد با کره شمالی بوده است،
به گونه ای که کره شمالی به رغم خروج از پيمان منع گسترش سلاحهای هسته ای و
ادعای دستيابی به سلاح هسته ای، تاکنون از مجازاتهای جدی شورای امنيت سازمان ملل
متحد در امان مانده و فقط به علت آزمايش اتمی اخير، ممکن است تحت تحريم بين المللی
قرار گيرد.
اين در حالی
است که ايران به رغم فاصله زيادش با امکان غنی سازی اورانيوم در حجم و غلظت بالا،
در معرض تحريم در شورای امنيت سازمان ملل است.
با توجه به اين
پيشينه، بعيد است که صرف آزمايش اتمی کره شمالی، رهبران جمهوری اسلامی را برای
سرعت بخشيدن به برنامه اتمی خود "جسور" کند.
با اين همه،
اين امکان نيز وجود دارد که آمريکا و متحدانش با بهره برداری از فضای ترس و هراسی
که آزمايش اتمی کره شمالی بخصوص در آسيای شرقی پديد آورده است، فشار خود را بر
روسيه و چين برای وضع تحريمهای شديدتر عليه ايران افزايش دهند.
در مجموع چنين
به نظر می رسد که آزمايش اتمی کره شمالی، فشار بر ايران برای تعليق غنی سازی
اورانيوم را افزايش دهد.
بی بی سی