حقوق زن در كشمكش جدالی نابرابر

ديبا عليخاني

 

وقتی با دیدی تحلیلی شرایطی را كه بر جامعه زنان ایران حاكم است در نظر میگیریم با دو وضعیت ناهمگن رو برو میشویم. دو وضعیت و دو طیف كه هر كدام راه خود را میروند و البته سر سازشی با همدیگر ندارند.

یك طرف دولتمردان و زنان و مردان نماینده مجلس كه قانون و لایحه های سراسر تبعیض آمیز علیه زنان طرح میكنند، و همچنین عده دیگری زنان و مردان باتون به دست كه كار پاسداری از این قوانین را بعهده دارند.

اما در سوی دیگرجنبش آزادیخواهی زنان و مردان ایران قرار دارد. جنبشی كه به دستان خالی ما و هزاران صدای خفه شده ما كه استراحتگاهمان زندانهاست تعلق دارد. مایی كه هیچ خانه و كاشانه ای نداریم و حق تعیین سرنوشتمان با دیگران است. قلبهایمان مالامال درد و رنج و تحقیر است اما ذهنهایمان به زندگی دیگری میاندیشد.

تاریخچه شفاف بیش از یك قرن مبارزات حق طلبانه جنبش ما در ایران گویای درك قوی ما ‌از حقوق سیاسی، اجتماعی و شهروندیمان است. اگر چه در طی سالیان متمادی و در جریان این پروسه عظیم در تمامی بحبوحه ها همواره آماج ظالمانه ترین خشونتهای ممكن قرار گرفته و تحقیر شده ایم و جنبش ما همواره ابزاری در خدمت تحقق منافع جوامع مردسالار و سنتی بوده است ، ٢٢ خرداد نقطه عطف تازه ای در تاریخ مبارزاتمان است. این روز از مایه های ارزشمند تجربیات مبارزاتی ما در رسیدن به اهداف واقعی و انسانیمان خواهد بود.

در اینجا میخواهم سوای از برخورد خشونت آمیز دولتمردان با تجمعهای اعتراضی و ایجاد فضای رعب و وحشت، به نظر نمایندگان مجلس هفتم در خصوص تجمع اعتراضی زنان اشاره ای داشته باشم. تجمعی كه بمثابه نمایندگی خواستهای نیمی از جمعیت جامعه ایران بود.

خانم "عشرت شایق" كه قبلا هم نظراتی  كارساز در جهت تقویت جناح خشونت و سركوب داده بود زمانی پیشنهاد اعدام "زنان خیابانی"  را برای درس عبرت  دیگران مطرح كرد و طرح حمایت از تعدد زوجات فاطمه آلیا در مجلس را تكمیل كرد. اینبار هم خاموش ننشسته و گفته است "زنان ٧ تیر برای خود شیرینی و وقت گذرانی آنجا بوده اند".  اینها چشم خود را بر روی خیل عظیم  زنان كه نسبت به قوانین تبعیض امیز شب و روز در كوچه، خیابان، مدرسه، دانشگاه، خانه در قطار و تاكسی و اتوبوس معترض اند بسته اند. خانم "نیره اخوان" عضو فراكسیون مجلس هفتم نیز با دید "انساندوستانه" تری گفته است "نیروی انتظامی بخاطر منافع نظام نمیبایست به خشونت متوسل میشد و خواست زنان به مجلس مربوط میشود نه میدان هفت تیر"!!

من  از ایشان میپرسم، آخر كجای مجلس و كریدورهای عریض و طویل استانداریها و سازمانهای متبوعتان  جایی برای  ما و نمایندگان اعتراضات حق خواهانه زنان دارد؟ مگر نه اینكه در ١٦ فروردین ٨٣ گفتند "جلو مجلس بشینید گردو بشكنید كسی نیست جوابتان را بدهد"؟!

یا اینكه منظور اینست كه  باید حل مشكلات را به دست شما سپرد؟

آخرشماها كی نماینده دردها و مشكلات ما زنان  بوده وهستید؟ كدام قدم را در راه پاسخگویی به صدای  برحق زنان كه خواستار  ابتداییترین و بدیهی ترین حقوق انسانی هستند، برداشته اید؟

بعنوان نماینده بخشی از جنبش آزادیخواهانه زنان در ایران میگویم نه تنها شما نماینده ما نیستید بلكه بی حقوقی و تحقیر و خشونت و بیحرمتی مداومی كه بر ما زنان روا داشته شده از وجود شما هاست.

نمایندگان ما زنان در میان خود ما، در خیابانها و میدانها و در اعتراضات روزمره مان هستند. خانه و كاشانه ما زنان، میدان هفت تیرها و جلو درب دانشگاهها و پارك لاله هاست، بدون حصار و درو پیكر!

بدانید كه ما ایستادگی و مبارزه را سرلوحه مبارزات خویش قرار داده ایم. دور نیست روزی كه ما پیروزمندان اصلی این جدال نابرابر خواهیم بود. روزی كه بر فراز قله های بلند پیروزی جشن آزادی و برابری و را برپا خواهیم كرد.

 

دیبا علیخانی

 ٢٣ خرداد