سلطه ی طالبان بر جنوب افغانستان
همچنان روبه افزايش است
لوموند 10 ژوئن 2006
فرانسواز شيپو، گزارشگر ويژه ی لوموند از قندهار
ترس و ابهام در درک اوضاع ميان
مردمانِ قبيله ی پشتونِ استان های جنوبی افغانستان در مقابله با شرايطی که روز به
روز رو به وخامت می گذارد، همچنان رو به افزايش است. قندهار، تيول سابق طالبان،
ديگر پايتخت منطقه ای تجاری واقع شده در محل تلاقیِ راههای منتهی به ايران
وپاکستان نيست. داود دانشجوی پزشکی می گويد که با غروب آفتاب راهها خلوت می شوند،
« هر لحظه در انتظار انفجاری و يا حمله ای هستيم، حالا ديگر حتی روزها هم اينطور
است. خيلی ترسناک است».
طالبان صعود پيروزمندانه ی خود
به سمت فتح کابل را در 1994 از قندهار شروع کردند. حالا ديگر در آستانه ی شهر آمد
و شد می کنند، و خيلی ها هم با يقين می گويند که برخی از شب ها آنها سر جاده ها می
ايستند و راه را بند می آورند، فقط برای اينکه از حضور خود را به نمايش بگذارند.
تبعيدی های بازگشته که هنوز در شهرهستند، در خانه می مانند و خارج نمی شوند،
آنهايی که ريش هايشان را تراشيده بودند، بر اساسِ قوانينِ طالبان دوباره اقدام به
ريش گذاشتن کرده اند، تا امکان رفتن به مناطق روستايی را داشته باشند.
شمار نيروهای دولتی شاغل به کار
در مناطق جنوبی در امتداد قندهار – هلمند، زابل و اوروزگان بسيار کم است، و زمانی
هم که مشغول انجامِ وظايفشان هستند، از دفاترشان خارج نمی شوند. يکی از روسای
قبايل که با ابراز نگرانی از اوضاع ترجيح می دهد ناشناس باقی بماند می گويد « طالبان
حکومتی در موازاتِ فرماندارانِ منطقه ای و روسای پليس در شش بخش از منطقه ی
اوروزگان تاسيس کرده اند، آنها جاده های مواصلاتی ميان اين بخش ها را در کنترل
دارند. تنها جاده ای که هنوز دولت مورد استفاده قرار می دهد، جاده ای است که دهرود
( محل تولد ملا عمر فرمانده ی طالبان ) و تيرين کوت ( مرکز استان ) را
به يکديگر متصل می کند».
ساکنان منطقه که در منگنه ی ميان
نيروهای امنيتی حکومتی و نظاميان خارجی طی روز از سويی و از سوی ديگر طالبان در شب
ها گرفتار آمده اند، چيزی به غير از سرخوردگی و نااميدی برای بيان ندارند، بسياری
از جوانان ترجيح می دهند که به طالبان بپيوندند. تيمور شاه يک کشاورز منطقه ی
پنجوی، که با همسر و فرزندانش به قندهار پناه آورده می گويد « چه کار می توانيم
بکنيم ؟ ما که چيزی برای مقاومت کردن مقابل آنها نداريم، تازه پليس هم ما را متهم
به کمک کردن به آنها می کند».
احمد ولی کرزای، برادر رئيس
جمهور حامد کرزای و رئيس شورای استانیِ قندهار می گويد « مردم خاطره ی خوبی از
طالبان ندارند، اما امروز ميان نيروهای حکومتی و طالبان بی طرف می مانند». يکی
از ناظران می گويد « مردم به اندازه ی يک سر سوزن به حکومت اعتماد ندارند، در
چهار پنج سال اخير پست ها و مدارج حکومتی فقط ميان عده ای افراد فاسد و بی کفايت
دست به دست شده ». مردم می دانند که ميلياردها دلار به کشور سرازير شده و
شاهدند که هيچ چيز در زندگی آنها تغيير نکرده.
به نظر نمی رسد تسليح مجدد گروه
های مسلح منطقه ای که دولتِ کابل می کوشد در جنگ عليه طالبان و همينطور جبران
کمبود نيروی پليس در بخش های مختلف منطقه، به کارشان بگيرد، موجبات آسايش و احساس
امنيت روستائيان باشد. آنها نگرانِ باج گيری های فرماندهان و جنگ سالاران منطقه ای
اند، چيزی که در سالهای گذشته همواره قربانی آن بوده اند. عبدالرشيد مسئول دفتر
روابط ميان قبايل، يکی از نهاد های غيردولتی منطقه می گويد « دولت مشغول انجام
همان خطايی است که گذشتگان کردند. اين روش به هرج و مرج کامل می انجامد».
همه مسلح اند و اسلحه در همه جا
حاضر است: در دست پليس، ارتش ملی افغان، نيروهای موتلفين و گروه های مسلح منطقه ای
که دوباره به کار گرفته شده اند، خبرچين های سرويس اطلاعاتی افغانستان، که جديدا مسلح
شده اند، و يا نيروهای ريشه کنی خشخاش، تازه طالبان و قاچاقچيان مواد مخدر را هم
حساب نکرده ايم... يکی از افسران ائتلاف می گويد « ميدان جنگ به حدی آشفته است
که اصلا معلوم نيست کی به کی شليک می کند». گروه های مسلح منطقه ای که کابل
قصد دارد مجددا به کار بگيرد مستقيما از صندوقِ مخصوصِ رياست جمهوری پول می گيرند
و به خود رئيس جمهور کرزای هم حساب پس می دهند.
احمد ولی کرزای در صدد توضيح
قضيه می گويد « هيچ کسی طرفدار مسلح کردن مجدد فرماندهان محلی نيست، منتهی ما
مجبوريم نيروی پليس را در منطقه افزايش دهيم، کابل هم اينقدری آدم ندارد که افراد
مورد نياز ما را در اختيارمان بگذارد».
مرکز منطقه ای آموزش پليس قندهار
طی چهار سال 6000 پليس آموزش داده است، ولی تا حالابيش از نيمی از آنها دست از کار
کشيده اند. اين پليس ها با حقوقی حدود 70 دلار در ماه، هميشه با کمبود ابزار و
وسايل مورد نياز روبرويند و معمولا هم پرداخت حقوق شان چندين ماه عقب افتاده است. ارتش
ملی که به کمک پليس فراخوانده شده, در جنوب با شمار بزرگِ سربازان فراری روبروست.
در اين زمينه ی لايه لايه شدن
حکومت، نيروهای ناتو که در پايانِ ژوئيه جايگزين نيروهای ائتلاف ( در اصل امريکايی
ها ) می شوند، وظايفی چندان سهل و آسان در مقابل نخواهند داشت. وقت برای آنها می
تواند خيلی تنگ باشد، چرا که همانطور که خالد پشتون نماينده و نايب رئيس کميسيون
امنيت داخلی گمان می برد « ما در حال باختنِ يک بازیِ برنده هستيم».
برگردان : سيامند